شرایط کشور در وضعیت حساسی قرار دارد، بخصوص پس از ياداشت اجرایی فشار حداکثری ترامپ و سخنان رهبر معظم انقلاب در رابطه با رد مذاکره با آمریکا، و نامه ترامپ به ايران، نخبگان سیاسی نزدیکي خطر را احساس میکنند.
به گزارش تابناک به نقل از عصرایران؛ در اين شرايط مشغول آماده نمودن خاطرات آيتالله هاشمي رفسنجاني سالهاي ۸۲ و ۸۳بودم، لذا مناسبت دیدم، با بازبيني تجربهای مشابه میان ایران و غرب در بیست سال قبل، ناگفتههایی از آن عملکرد موفق نظام در دور کردن تهدیدات از کشور، را كه بتواند راهگشای عبور از وضعيت کنونی باشد مطرح نمايم.
البته بطور طبیعی خاطرات سال ۱۳۸۲ و ۸۳ آیت الله هاشمی رفسنجانی، سال دیگر منتشر ميگردد، اما نظر به خطیر بودن شرایط بریده ای از این خاطرات را در این مقاله ذکر می کنم.
برای آشنایی با شرایط آن زمان توجه به نکات ذیل لازم است:
بوش دوم، پس از حمله ۱۱سپتامبر، افغانستان، ایران و عراق را بعنوان محور شرارت معرفی کرد و به افغانستان وعراق حمله نظامی کرد، وی بارها، با بزرگنمایی فعالیتهای هستهاي ایران، خواستار ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل وبرخورد با ایران بود و همزمان با اسراییل نیز توافقاتی انجام داده بود که اگر پرونده ایران از طریق دیپلماسی به نتیجه نرسد، اسراییل مانند حمله به تاسیسات هسته ای عراق در سال ۱۹۸۲، به مراکز اتمی ما حمله کند.
در این شرایط مخالفان نظام که جمهوری اسلامی را به دیکتاتوری و استبداد متهم می کردند، انتظار داشتند که با توجه به مخالفت رهبرانقلاب با تعلیق غنی سازی، مسیر دیپلماسی به بن بست برسد و با ارجاع پرونده به شورای امنیت بمباران مراکز هسته ای ایران رخ دهد، اما مردمسالاری نظام جمهوری اسلامی وحاکم بودن عقلانیت، واقعگرایی و هوشمندي در جلسات کارشناسی موجب شد تا رهبرانقلاب به رغم مخالفت شخصی، با درخواست مسئولان مبنی برتعلیق موقت غنیسازی موافقت کند و ایران از یک خطر در آن سال دور شود. و اما مطالبي از خاطرات آيتالله هاشمي رفسنجاني:
۳ مهر ۸۲
عصر آقای خاتمی آمد. در مورد مسائل هستهای هم نظر شدیم که پیشنهاد سه کشور انگلیس و فرانسه و آلمان را پیگیری کنیم و به ایشان توصيه کردم که در فکر کنارهگیری نباشد و به کار خود ادامه دهد. گفت: بلر نامهای دوستانه نوشته و شاه اردن پیشنهاد بردن پیام و ميانجيگري با آمریکا را داشت که موافقت نشد و فقط مواضع خودمان را توضیح دادیم که اگر خودش مايل است بگوید.
۹ مهر ۸۲
عصر در دفتر رهبری، جلسه مشورتی بود در مورد مسايل هستهای. ایشان پذیرفتند که با شروطي پروتکل امضا شود و عملاً هم اجرا شود ولی با تعطيلي فعالیتهای غنیسازی که خواست آژانس و اروپا و آمریکا و روسيه است، مخالفت کردند. آقایان روحانی و خرازی و خاتمی خواستار تعطيل موقت شدند. به روحانی پیشنهاد شد که سفری به اروپا برود برای مذاکرات. ولي نظرم اين است که از آنجا کسی بیاید و در ایران مذاکره شود.
۲۰ مهر ۸۲
سر شب دکتر روحانی آمد. گفت: البرادعی هم اخیراً تهدید ضمنی کرده و اروپايیها هم هنوز حاضر نشدهاند، کسی را برای مذاكره بفرستند و چین و روسیه هم میگویند: قطعنامه را کاملاً اجرا کنید وگرنه خطر رفتن به شورای امنيت است که صلاح نیست. و هيأت دولت هم ترسيده، فشار را روی آقای خاتمی زياد کرده که بپذیریم و مجلسيان هم نامهای با بيش از چند امضاء تهیه کردهاند كه از آقاي خاتمي خواستهاند بپذيريم و رهبري هم جلوتر آمدهاند و پذيرفتهاند که موقتاً غني سازي را متوقف كنيم.
۲۹ مهر ۸۲
سفر سه وزیر خارجه انگلیس و آلمان و فرانسه به ایران برای مسائل هستهای و مذاکرات آنها و بیانیه پایانی مذاکرات، بيشترين انعکاس داخلي و جهانی را دارد و همه اخبار را تحتالشعاع گرفته. ایران در مقابل پذیرش آنها برای تأييد برخورداري از فوائد صلح آميز فنآوري هستهاي پذيرفته كه پروتكل الحاقي را امضاء كند و برنامههای خود را شفاف کند و غنیسازی را موقتاً متوقف کنند.
۳ آبان ۸۲
ظهر، هیأت رئیسه خبرگان در دفترم جلسه داشت. آنها هم از نحوه تصمیمگیری در مورد پروتکل و توقف غنیسازی ناراحت بودند و معتقدند ابهت نظام شکسته شده به خصوص که برخلاف اظهارات رهبری در ماههای اخیر است و تعجب داشتند که: چگونه رهبری از حرفهای خود برگشتهاند.گفتم: از همه جوانب به ایشان فشار میآيد. میگفتند: مسلماً به شورای امینت میبرند و تحریم علیه ایران تصویب میکنند.
۵ آبان ۸۲
آقازاده آمد. گفت: آقای خاتمی مسئولیت امور سیاسی و فنی هستهای را به آقای روحانی داده و عملاً در مذاکرات، سازمان نقشی نداشته و به رهبری نامهای نوشته و با تعویق گازرسانی و تزریق و توقف کارها مخالفت کرده و رهبری جواب دادهاند: فقط با تأخير تزريق گاز اورانيوم موافقت کردهاند و به ایشان گفته که هیچ چیز دیگر را متوقف نکنند، ولی آقای روحانی بیش از این میخواهد.
۱۱ آبان ۸۲
عصر در برنامه افطار رهبری شرکت کردیم. مدیران و مسئولان جمع بودند.آقای خاتمی ورهبری سخنرانی کردند.
و رهبری هم گفتندکه: تا اینجا درست عمل شده ولی ما برای خنثی کردن توطئه آمریکا و اسرائیل که به اتهام نارواي برنامه ساخت سلاح اتمی درصدد ایجاد اجماع علیه ایران بودند، پذیرفتيم که همه چيز شفاف باشد ولی برای توليد چرخه سوخت مصمم هستیم و کوتاه نمیآیيم. آقای خاتمی گفت: تولید سوخت را متوقف میکنیم که این دو اظهار با هم ناسازگار در آمد
۲۸ بهمن ۸۲
شب مهمان رهبری بودم. در مورد مسائل هستهای هم بحث کردیم. ایشان مصمم است که در مورد چرخه سوخت تسلیم نشوند و مقاومت كنند، گرچه به برخورد رسد.
۵ خرداد ۸۳
شب مهمان رهبری بودم. از من خواستند که در جلسه مشورتی فردا که برای مسائل هستهای داریم، با پیشنهاد لغو تصمیم تعلیق موافقت کنیم. گفتم: بهتر است عجله نشود و فرصت دیگری به دکتر روحانی و دولت بدهیم که بتوانند آژانس و اروپا را قانع کنند که ما شفاف و در چارچوب مقررات آژانس عمل میکنیم و از عکسالعمل تند غرب جلوگیری کنیم.
۶ خرداد ۸۳
عصر در دفتر رهبری جلسه مشاوره بود برای اقدام در صورت عدم ختم پرونده ما در آژانس در ماه ژوئن که قرار شد تصمیم را به بعد از ژوئن موکول کنیم. رهبری نظرشان این بود که در صورت عدم ختم پرونده، تعلیق را لغو کنیم، ولی اکثریت جلسه با توضیحاتی که دکتر روحانی و آقازاده دادند، موافقت نداشت.
۱۷ تير ۸۳
البرادعي براي اطلاع از اوضاع هستهاي اسرائيل به آنجا سفر كرده، آمريكا و اسرائيل علناً ايران را در خصوص مسائل هستهاي تهديد كردهاند و رهبري در همدان گفتهاند كه دست متجاوز را قطع ميكنيم و براي ضربه متقابل محدود به مكان خاصي نخواهيم بود
۷ مرداد ۸۳
عصر آقاي معيري آمد وگفت: مقامات اتريش رسماً اطلاع دادهاند كه: اسرائيل قصد حمله به تأسيسات هستهاي ايران دارد.
۲۰ مرداد ۸۳
شب مهمان رهبري بودم. در مورد مسائل هستهاي مذاكره كرديم. تصميم اين شد كه غني سازي را آغاز كنيم و احتمال حمله اسرائيل را جدي ميدانند
۱۷ شهريور ۸۳
شب مهمان رهبري بودم .از تصميم جلسه مشورتي، در مورد توقف موقت مونتاژ و قطعه سازي هستهاي ناراضي اند. ولي من گفتم: تصميم خوب و به جايي است.
۵ مهر ۸۳
عصر در دفتر رهبري، جلسه ادامه بحث مسائل هستهاي بود. سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه قطعه سازي و مونتاژ و راه اندازي U.C.F اصفهان انجام شود ولي گازدهي را تا اجلاس آينده آژانس شروع نكنند. چون دكتر روحاني معتقد است كه اگر گازدهي شروع نشود، امكان تفاهم هست. و رهبري حفظ تكنولوژي هستهاي را خط قرمز خواندند.
۴ آبان ۸۳
عصر در مركز تحقيقات استراتژيك با معاونان جلسه داشتيم. دكتر روحاني مذاكرات اخير با اروپائيان را توضيح دادكه در مقابل تعليق زمان نامعلوم غني سازي، مانع رفتن پرونده به شوراي امنيت شوند. امنيت ايران را تضمين كنند وبراي ساخت نيروگاه هستهاي و تأمين سوخت همكاري كنند. براي پذيرفته شدن ايران در سازمان تجارت جهاني كمك كنند و همكاري فني و صنعتي را توسعه دهند. براي مشكل هواپيماي غير نظامي كمك كنند و پس از حصول اعتماد و ضمانت عملي براي خودداري ايران از ساخت سلاح هستهاي به غني سازي هم كمك كنند. و گفت: نظر كميته اين است كه پيشنهاد را بپذيريم. من گفتم: قبلاً پيشنهاد داده بودند براي اعتماد در صلح آميز بودن كار ايران، آنها در غني سازي شريك شوند، يا محصول اصفهان به فرانسه برود براي غني سازي و به ايران برگردد.
۱۱ آبان ۸۳
عصر در دفتر رهبري جلسه مشورت درباره مسائل هستهاي بود. سرانجام پذيرفته شد كه با شرط بسته شدن پرونده ايران در آژانس و جلوگيري از بردن به شوراي امنيت توسط آمريكا و قبول نهايي توليد سوخت توسط ايران و امكان انجام كارهاي جنبي خارج از غني سازي در مدت مذاكره با اروپا كه بيشتر از شش ماه طول نكشد، تعليق را بپذيريم. آيتالله خامنهاي مخالف تعليق بودند اما چون ديگران موافق بودند ايشان پذيرفتند.
۲۵ آبان ۸۳
بيانيه ايران و اروپا همزمان درباره توافقات هستهاي منتشر شد و دكتر روحاني در مصاحبهاي توجيهات خوبي داشت و البرادعي در گزارشي به آژانس، ضمن اينكه پنهان كاري گذشته ايران را تخلف خواند، از همكاري مؤثر فعلي ايران ابراز رضايت كرد و گفت: پرونده ايران از اين به بعد، به صورت عادي پيگيري ميشود. كه يكي از بندهاي توافق ما با اروپا بوده.
۲۷ آبان ۸۳
یک مقام نظامی اسرائیل تهدید کرده که: اگر آژانس جلوي برنامه هستهای ایران را نگیرد، اسرائیل از قدرت نظامی استفاده میکند.
۹ آذر ۸۳
بالاخره بعد از كلي مذاكره قطعنامه اروپاييها، با اصلاحات مورد نظر ايران، با اجماع در شوراي حكام آژانس هستهاي تصويب شد و دكتر روحاني از من به خاطر چند بار باز كردن گره كار، قدرداني كرد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.