مرور روزنامه‌های سه‌شنبه بیستم اسفندماه

نوار هاشمی درباره احمدی‌نژاد و حسرت دست ندادن وزیر با آمریکایی‌ها

با رو به پایان بودن سال، ویژه‌نامه‌های نوروزی روزنامه‌ها در حال انتشار است. در یکی از این ویژه‌نامه‌ها، هاشمی رفسنجانی از توصیه‌هایش به روحانی و نوار ضبط شده درباره احمدی‌نژاد سخن گفته است. حواشی متعدد سفر اشتون به ایران و ادامه‌ پیگیری وضعیت مرزبانان ربوده شده، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های سه‌شنبه است.
کد خبر: ۳۸۵۷۴۳
|
۲۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۰ 11 March 2014
|
57166 بازدید
نوار هاشمی درباره احمدی‌نژاد و حسرت دست ندادن وزیر با آمریکایی‌ها

با رو به پایان بودن سال، ویژه‌نامه‌های نوروزی روزنامه‌ها در حال انتشار است. در یکی از این ویژه‌نامه‌ها، هاشمی رفسنجانی از توصیه‌هایش به روحانی و نوار ضبط شده درباره احمدی‌نژاد سخن گفته است. حواشی متعدد سفر اشتون به ایران و ادامه‌ پیگیری وضعیت مرزبانان ربوده شده، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های سه‌شنبه است.

هاشمی رفسنجانی؛ نوار درباره احمدی‌نژاد و پرسش از حسرت دست ندادن وزیرش با آمریکایی‌ها

روزنامه اعتماد، بخشی از گفت‌و‌گوی ویژه‌نامه‌ نوروزی خود با‌ هاشمی رفسنجانی را با تیتر «به روحانی گفتم به مردم وفادار باش» ‌این گونه منتشر کرده است: همان روز عكس‌های خندان‌ هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی كنار یكدیگر و در مجلس خبرگان رهبری روی صفحه نخست روزنامه‌ها منتشر شده بود.‌ هاشمی دومین روز نشست خبرگان را در كاخ مرمر می‌گذراند و قرار بود كه خبرگان پس از نشست غیرعلنی روز دوم خود به دیدار او بیایند.

پیش از آنها، نوبت گفت‌وگوی ما با مردی بود كه نقش برجسته‌ای در همه بحران‌های جمهوری اسلامی داشته است:‌ هاشمی را روزگاری «مرد عبور از بحران» می‌خواندند و وقتی از او درباره این بحران هشت ساله پرسیدیم، چند بار از جزییات طفره رفت و گفت كه نمی‌خواهد «چوب به مرده بزند»؛ اما مگر می‌شود به همین آسانی از این هشت سال و به ویژه چهار سال نفسگیر دوم یك دولت خرابكار و نامشروع گذشت. برای همین وقتی‌ هاشمی انگیزه‌هایش را از ورود به انتخابات 84 می‌گوید، مسیر گفت وگوی ما ناگزیر به نقد دولت احمدی‌نژاد هم می‌رسد: «روندی كه با دوران بازسازی و سازندگی آغاز شد، روند تكاملی بود كه تا سال 84 ادامه داشت و اگر همان گونه ادامه می‌یافت، به ویژه در زمانی كه نفت گران شد و پول زیادی به دست آوردیم، خیلی خوب می‌شد.

اگر این هشت سال، دست یك دولت توانا و عاقل بود، پیشرفت كشور حالت جهشی داشت. در مجمع تشخیص مصلحت همه مقدمات را فراهم كرده بودیم. به دستور رهبری اصل 44 را تفسیر كرده بودیم. خصوصی سازی را در سیاست‌های كلی تصویب كرده بودیم. برنامه چهارم كه دولت خاتمی به مجلس داده بود، برنامه خوبی بود و بر اساس چشم‌انداز و اصل 44 تدوین شده بود. می‌توانستیم همان روش را ادامه دهیم اما اینها به جای اینكه كارهای ضروری كشور و خلاها را پر كنند، به طرف كارهای پوپولیستی خاص رفتند. سیاست خارجی خیلی معیوب بود. در سیاست داخلی مدیریت خوبی نداشتیم. همه چیز دست به دست هم داد و اوضاع به اینجا رسید». رییس مجمع تشخیص مصلحت همه این اوضاع را ریشه گرفته از «انحرافی» می‌داند كه در سال 84آغاز شد.

همان زمان، مانند خیلی وقت‌ها‌ هاشمی درست پیش بینی می‌كرد، از همان روزهای ابتدایی می‌دانست این گروهی كه كشور را به دست گرفته، چه قرار است كه بر سر ایران بیاورد و امروز سند آن پیش بینی را دارد: «همین قدر بدانید كه پیش از انتخابات 88 اعضای كمیسیون تحقیق مجلس خبرگان كه شخصیت‌های بزرگی در جامعه هستند، به دفتر من آمدند تا بفهمند كه چرا من با آقای احمدی‌نژاد مخالفت می‌كنم. دو ساعت و نیم مشكلات احمدی‌نژاد را برای آنها توضیح دادم. گذشته و آینده اش را گفتم. یكی از علمای بزرگ كه در آن جلسه حضور داشت، به تازگی گفته اند: سخنان آقای‌ هاشمی در آن جلسه را امروز طابق النعل بالنعل می‌بینیم. متن آن گفت وگو هم آماده انتشار است و نوار آن در دبیرخانه خبرگان موجود است ولی نمی‌خواهم در این شرایط منتشر كنم كه بگویند «افتاده را پای می‌زنند‌».

اعتماد در ادامه گفت‌وگو با‌ هاشمی به موضوع سیاست خارجی و عملکرد دولت جدید پرداخته و نوشته است: هاشمی كه از ابتدای انقلاب ماجراجویی‌های مختلف دیپلماتیك و سیاسی و پیامدهای آنها را به چشم خود دیده، برای نشان دادن میزان تاثیر تحریم‌ها ادامه می‌دهد: «چنین تحریم‌هایی علیه كشوری ندیدم، جز در آفریقای جنوبی كه وقتی تحریم شد، دولتش را كه قوی بود، ساقط كردند.

عراق هم نمونه دیگری بود كه به نفت در برابر غذا رسید، می‌خواستند تحریم‌ها علیه ما را نیز بیشتر كنند و همه راه‌ها را ببندند‌ و اكنون‌ هاشمی می‌تواند خیالی آسوده تر باشد چه، خودش تأكید دارد: «فعلا از آن خطر گذشتیم. ادامه كار به مذاكرات بستگی دارد. اگر طرف‌های ما حسن نیت داشته باشند و حقیقتا بخواهند ما به طرف تسلیحات هسته‌ای نرویم، مشكلی پیش نمی‌آید». روشن است كه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به شدت هوادار تداوم این گفت وگوهاست و از این بابت دولت روحانی را تمجید می‌كند: «اگر بتوانیم از مذاكرات بدون دادن امتیازات بیجا، حق خود را بگیریم و مقررات بین المللی را دو طرفه رعایت كنیم، خطر می‌گذرد. ما كه می‌خواهیم قوانین بین المللی را مراعات كنیم اما اگر دشمنان ما خواستند با همان خصومت حرف بزنند، كار مشكل می‌شود ولی اگر احساس كنند ایران می‌خواهد در یك مسیر قانونی حركت كند و حسن نیت هم داشته باشند، همه مسائل حل می‌شود».

از او می‌پرسیم كه «وقتی صحنه دست دادن محمد جواد ظریف با جان كری را تماشا كرد، آیا حسرت دست ندادن وزیر خارجه دولتش را با وزیر خارجه وقت امریكا نخورده است».‌ هاشمی «حسرت» آن لحظه را نخورده اما حرف‌هایش نشان می‌دهد كه از همان اواخر عمر بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی به دنبال حل مشكل ایران و امریكا بوده است: «همیشه جزو حرف‌های ما این بود كه باید مثل آغاز دولت پس از جنگ، اول شرایط بد سیاست خارجی را درست كنیم. وقتی به دولت آمدم، سیاست تنش زدایی را پیش گرفتم كه كاملا موفق بود... آقای روحانی هم می‌دانست كه باید این كار را حل كند كه پیش رفت. بعضی‌ها هم می‌گفتند كه باید خودمان در داخل مدیریت كنیم ولی در دنیای كنونی نمی‌توان با قطع رابطه با دیگران كار كرد. مردم هم از دولت انتظار دارند با تدابیر خاص مسائل كشور را پیش ببرد... تا اینجا بد پیش نرفته است...‌». و وقتی بحث مقایسه سیاست خارجی دولت و دولت روحانی می‌شود، یك جمله درباره علی اكبر ولایتی دارد كه با لبخند آن را ادا می‌كند: «تیم كنونی دیپلماسی، شاگردان، معاونان و مدیران ایشان بودند... خود آقای ظریف هم همكار آقای دكتر ولایتی بود‌».

از‌ هاشمی می‌خواهیم كه دولت روحانی را ارزیابی كند. او به ما گفته است كه «دیدگاه‌های روحانی نیازی به بحث نداشت چون سال‌ها روحانی همكار وی در سمت‌های مختلف بوده است». رئیس مجمع تشخیص مصلحت، هر چند حاضر نمی‌شود به دولت روحانی «نمره» دهد و با گفتن اینكه «نمره دادن كار معلم‌هاست» از این كار طفره می‌رود اما «معدل دولت» را خوب می‌داند. از تفاوت‌ها و شباهت‌های دولت‌ هاشمی و دولت روحانی كه می‌پرسیم، پاسخ می‌دهد كه خودش پیش از انتخابات قول «حمایت از روحانی» را به او داد تا وی را مجاب به كاندیداتوری كند. به این ترتیب می‌رسیم به بخش حساس انتخابات ؟و آن روز تلخ ردصلاحیت‌ هاشمی.

او داستان انتخابات را برای ما بازگو می‌كند: «برای انتخابات هم اول در جلساتی بحث كردیم كه معمولا پس از جلسات مجمع تشخیص مصلحت برگزار می‌كنیم. پنج، شش نفر از آقایان پس از جلسات مجمع تا ناهار می‌مانند و با همه درباره مسائل مختلف كشور بحث می‌كنیم. در آن جلسات اول به آقای ناطق پیشنهاد كردیم كه نپذیرفت. بعد به آقای روحانی گفتیم كه پذیرفت، منتها مشروط كرده بود كه رهبری مایل باشند. با رهبری ملاقات كردند و رهبری هم تشویق كردند كه بیایند. من هم قول حمایت داده بودم. ایشان بر آن اساس آمدند. بعد از آنكه بنابه ملاحظاتی كه گفتم، آمدم، ایشان می‌خواست كناره گیری كند كه گفتم فعلابمانید چون معلوم نیست چه حوادثی پیش می‌آید. من تا لحظات آخر تصمیم نداشتم كه بیایم. حقیقتا بنا نداشتم كه بیایم. حتی در صحبت‌هایی هم كه با رهبری داشتم، به ایشان گفته بودم كه نمی‌آیم.

اواخر دیدم انتخابات گرم نمی‌شود و فضای سیاسی كشور سرد است، مجموعه عوامل مرا مجاب كرد كه باید بیایم. جمعه شب كه تصمیم به آمدن گرفتم، تلاش كردم تا به رهبری بگویم، كه بالاخره در آخرین ساعات وقتی مطمئن شدم كه ایشان مخالفتی با آمدن من ندارند، از سرسختی‌هایی كه برای نیامدن داشتم، گذشتم. آن وقت هم به آقای روحانی گفتم كه بالاخره یكی از ما می‌مانیم. وقتی می‌خواستند مرا رد صلاحیت كنند، آقای روحانی گفت: در این شرایط چه كار كنیم؟ گفتم: صبر كنید. بعد كه مانع ایجاد كردند، ایشان مصمم شد و من هم قول حمایت صریح دادم كه چند روز بعد اعلام كردم».

این‌ هاشمی بود كه پازل انتخابات را چید. آن تكه‌های چیده شده از پیش را برداشت و تكه‌هایی كه خودش در نظر داشت را بر جایش نشاند. حالاباید شاد باشد، در كلامش این شادی هویداست، از او كه دولت روحانی را دولت او می‌دانند، درباره توصیه‌هایش به رییس جمهور می‌پرسیم: «پس از انتخابات به ایشان گفتم، به وعده‌هایی كه به مردم دادید، وفادار باشید چون اصل اسلامی و انسانی و شرط اعتماد مردم است. مردم باید احساس كنند كه می‌خواهی به وعده‌ها عمل كنی». حالاكه بیش از هفت ماه از این توصیه گذشته،‌ هاشمی درباره روحانی چگونه فكر می‌كند: «الحمدالله تا به حال ایستاده است. هنوز ندیدم كه از شعارهایش برگشته باشد‌».

مسئولیت مرزبانان ربوده شده هم به گردن وزرای خارجه و کشور افتاد


روزنامه شهروند جزییات پیگیری پرونده پنج مرزبان ربوده شده در کمیسیون امنیت ملی را مورد توجه قرار داده و نوشته است: از ربوده شدن ۵ مرزبان ایرانی توسط گروهک تروریستی جیش‌العدل بیش از یک ماه می‌گذرد و حالا اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، نمایندگانی از وزارت اطلاعات، کشور، خارجه، سپاه و نیروی انتظامی را احضار و از آنها درباره اقدامات انجام شده برای رهایی این سربازان ایرانی سؤال کردند.

این نشست عصر روز یکشنبه و پس از پایان جلسه علنی هجدهم اسفند مجلس، برگزار و طی آن نهادهای اطلاعاتی، انتظامی و نظامی، گزارشی درباره اقدامات خود برای آزادسازی ۵ مرزبان ایرانی منتشر کردند.

در این جلسه گزارش‌های ارایه شده اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، مجلس را قانع نکرده و انتقادهای صریحی نسبت به آن مطرح شده است. حجم اصلی این انتقادها به نهادهای اطلاعاتی، انتظامی و نظامی بوده است.

البته تا این لحظه گزارش جامع و موثقی از نشست فوق منتشر نشده و تنها برخی از نمایندگان حاضر درباره مفاد مطرح شده اطلاع‌رسانی کرده‌اند و ۲ نفر از آنها یعنی محمدحسن آصفری نماینده اراک و احمد شوهانی نماینده ایلام، روز گذشته گفت‌وگوهایی با «شهروند» داشته و جزییات بیشتری از جلسه فوق ارایه کردند.

آصفری در این ‌باره گفت: در این جلسه گزارش وزارت کشور، خارجه، سپاه و نیروی انتظامی درباره اقدامات انجام شده برای رهایی ۵ مرزبان ایرانی استماع و متاسفانه مورد تأیید ما نبود.

وی درباره اینکه انتقاد نمایندگان، بیشتر به چه اقداماتی بوده است، گفت: همین که مرزهای ما به صورتی است که ۵ مرزبان ربوده شده‌اند و پس از یک ماه هنوز اقدام موثری برای آزادی این عزیزان صورت نگرفته، مهم‌ترین انتقاد نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی بود. نماینده اراک بیشتر از همه، وزارت کشور و وزارت خارجه را مسئول می‌داند و معتقد است که این ۲ وزارتخانه به وظایف ذاتی خود عمل نکرده و نتوانستند موجبات آزادی ۵ سرباز ایرانی را فراهم کنند. آصفری اعلام کرد که در جلسه فوق از وزارت خارجه و کشور خواسته شد که تلاش‌های جدی‌تری در این زمینه داشته باشند.

وی همچنین با یادآوری توانمندی‌های دفاعی کشور می‌گوید: واقعا جای تأسف است که امروز شاهد گروگانگیری سربازان ایرانی بوده و نتوانیم موجبات آزادی آنها را فراهم کنیم. آصفری با بیان این‌که انتقادها از وزارت کشور در جلسه فوق به اطلاع نماینده این وزارتخانه که در نشست حاضر بود رسید، گفت: گزارش وزارت کشور به اعضای کمیسیون امنیت، ما را قانع نکرد و متاسفانه اقدام لازم از سوی این وزارتخانه صورت نگرفته است.

این انتقادها را نماینده اراک درحالی مطرح می‌کند که عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی یعنی احمد شوهانی نماینده ایلام به «شهروند» گفت: در جلسه فوق، نماینده‌ای از وزارت کشور حضور نداشته است.

از سوی دیگر آصفری اعلام کرد که در این جلسه مقرر شد کمیته‌ای از سوی کمیسیون امنیت ملی به پاکستان اعزام و از طریق گروه دوستی – پارلمانی ۲کشور، موضوع به‌طور ویژه‌تری بررسی شود.

وی همچنین شایعه خارج شدن ۵ مرزبان ربوده شده ایرانی از پاکستان و انتقال آنها به خارج از این کشور را تکذیب کرد و گفت: اطلاعات دقیقی داریم که این مرزبانان هنوز در پاکستان هستند و این شایعات دروغ است. ضمن این‌که خوشبختانه آنها تا این لحظه در سلامت کامل به سر می‌برند. آصفری همچنین اعلام کرد که در جلسه فوق از نمایندگان وزارت خارجه و کشور خواسته شد که در این رابطه تحرکات بیشتری داشته و از سوی دیگر پاسخگوی وظایف خود باشند. آصفری در واکنش به این پرسش که «نقش وزارت کشور در شرق با توجه به این‌که تأمین امنیت مرزهای شرقی بر عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دارد، چیست؟» گفت: مرزبانان ایرانی سربازان نیروی انتظامی بوده و این نیرو زیر نظر وزارت کشور است و باید این وزارتخانه مسئولیت خود را بپذیرد.

وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه نظر اعضای کمیسیون درباره گزارش سپاه و نیروی انتظامی چه بود، نیز گفت: توضیحاتی که آنها دادند هم از نظر ما قانع‌کننده نبود و این گزارش را قبول نداشتیم.

شوهانی نماینده ایلام جزییات بیشتری از جلسه فوق در اختیار «شهروند» قرار داد. به گفته وی: در این جلسه نمایندگان وزارتخانه‌های اطلاعات و خارجه و همچنین سپاه و ناجا حضور داشتند. البته وزارتخانه‌های دعوت‌شده کارشناسان خود را به جلسه فرستاده بودند و هرکدام توضیحات مفصلی ارایه کردند.

این نماینده مجلس افزود: بحث اصلی این بود که ما با یک دولت طرف نیستیم، بلکه طرف ما اشرار و تروریست‌ها هستند و به همین دلیل کار پیچیده و سخت شده است. البته با تمام تلاش‌هایی که صورت گرفت، ما از گزارش‌های ارایه شده قانع نشدیم و مقرر شد که یک کمیته ۳ نفر از طرف مجلس پیش از عید به پاکستان اعزام شوند.

شوهانی تصریح کرد: در این جلسه اعلام شد که پاکستان گفته است ما کنترل زیادی روی این منطقه نداریم. ما نیز گفتیم پس چه بهتر. اگر آنها نمی‌توانند وظایف خود را انجام دهند، سپاه و نیروهای نظامی و اطلاعاتی ما خیلی راحت می‌توانند وارد عمل شده و سربازان ایرانی را رها سازند.

شوهانی در پاسخ به اینکه آیا در جلسه فوق درباره طرح دیوارکشی در مرزهای شرقی نیز مطرح شد، گفت: یکی از کارهایی که باید برای پیشگیری و همچنین تکرار این حوادث داشته باشیم، مربوط به انسداد مرزهای شرقی است. بالاخره این مرزها از ابتدای انقلاب تا امروز برای ما آسیب‌هایی به همراه داشته است و باید یک‌ بار برای همیشه موضوع را حل کنیم. با توجه به این‌که بودجه خوبی در سال‌های گذشته برای انسداد مرزهای شرقی تخصیص یافته، سوال شد که این پول چه شده است؟ شوهانی در ادامه انتقادهای مطرح شده در جلسه فوق را تشریح کرد و گفت: در این جلسه گفتیم که «این که نمی‌شود هر از چندگاهی به‌راحتی از طرف پاکستان وارد مرزهای ایران شده و اقدامات تروریستی انجام دهند. پس مرزبانی ما چه کار می‌کند که تروریست‌ها هر وقت خواستند، به‌راحتی وارد مرزهای ایران شده‌اند؟»

وی همچنین در پاسخ به اینکه «آیا احتمال ورود نظامی ایران برای رهایی مرزبانان ربوده‌ شده در جلسه فوق مورد بررسی قرار گرفت؟» نیز گفت: این موضوع مطرح و اتفاقا در مورد آن اتفاق‌نظر وجود داشت. چرا که اگر پاکستان به وظایف خود عمل نکرده و بگوید که ما کنترلی روی مرزها نداریم. لذا برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی اگر لازم باشد، ایران توانایی ورود نظامی هم دارد و حاضرین دراین‌باره اتفاق نظر داشتند.

حواشی فراوان یک سفر مهم


سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران و برخی دیدارهای جنجال برانگیز وی، دو دسته تحلیل را به روزنامه‌های امروز آورده است؛ برخی ‌روزنامه‌ها به تحلیل اهداف سفر اشتون پرداخته‌ و بعضی دیگر به رفتار وی اعتراض کرده‌اند.

علی بیگدلی درباره پیام‌های سفر اشتون به تهران در روزنامه اعتماد نوشته است: كاترین اشتون جدای از اینكه مدیریت سیاست خارجی اتحادیه اروپا را بر عهده دارد، شخصیت مورد پذیرش جامعه غربی است. شخصی است با سابقه كار بسیار درخشان و تحصیلاتی در همین زمینه. فردی باهوش و زیرك كه طی هشت سال گذشته ثابت كرد با كارش آشنایی كامل دارد و توانسته اعتماد نه تنها نهادهای دولتی بلكه محافلی در اتحادیه اروپا را نیز به خود جلب كند. آمدن خانم اشتون به اتفاق هیات همراه به ایران پیام‌های مختلفی را به همراه خواهد داشت.

پیام اول: آمدن اشتون به ایران نشان داده موافقتنامه ژنو در مسیر اصلی اش قرار گرفته است و قابلیت بازگشت به گذشته را ندارد و براساس گزارشی كه اخیرا توسط آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای مطرح شده حكایت از همراهی كامل ایران با آژانس در بر طرف كردن نقطه‌های مبهم دارد.

پیام دوم: شاید تا حدودی محافل صهیونیستی در اسراییل و حتی لابی‌های اسراییلی ایالات متحده را با ناخشنودی مواجه كند ولی با وجود این نارضایتی‌ها این سفر صورت گرفته است.

پیام سوم: نه تنها آمدن اشتون بلكه دلایل و نشانه‌های دیگری غیر از این سفر وجود دارد كه و حاكی از این است كه اتحادیه اروپا در حال فاصله گرفتن از سیاست‌های منطقه‌ای جهانی امریكاست. یعنی مانند گذشته سرنوشت و آینده خود را با تصمیمات امریكا پیوند نمی‌زند. نزدیك ترین نشانه آن نیز این است كه در مساله اوكراین، اتحادیه اروپا خیلی به دنبال اهداف امریكا نبوده است.

پیام چهارم: ضمن اینكه ایشان تأیید می‌كنند كه محتویات و مندرجات موافقتنامه یك امر جداگانه‌ای است و بر مسائل دیگر همچون حقوق بشر كه مورد تقاضای محافل اروپایی است بیشتر اصرار دارند. ایشان در یك مصاحبه‌ای هم گفته بودند كه هدفم از این سفر آشتی دادن ایران با جامعه جهانی است.

پیام پنجم: با آمدن چنین شخصیتی به ایران یخ‌هایی كه در ظرف چند سال گذشته بین روابط ایران و اتحادیه اروپا كه از گذشته‌های دور طرف سنتی تجاری ایران بوده اند، ایجاد شده بود، ذوب شود و پیامی برای محافل مالی و اقتصادی اروپا باشد تا خود را برای آمدن به ایران آماده كنند. بازگشایی سفارتخانه ایران در لندن و انگلیس در تهران پیام زیادی برای جامعه بین‌المللی داشت. ضمن اینكه رابطه متزلزل ما با انگلیس مرمت شد، حكایت از این دارد كه اتحادیه اروپا نسبت به ایران اعتماد لازم را به دست می‌آورد.

ابتکار نیز در سرمقاله خود با تیتر «این نصف جهان و آن نیمه دیگر جهان» نوشته: پر واضح است كه مأموریت رسمی و اصلی اشتون در تهران همین گفت‌وگو و رایزنی به نمایندگی از سران 28 كشور اروپایی برای بهبود روابط تهران و قاره سبز بود و این سفر را باید در ادامه و تكمله سفرهای متعدد سیاسیون و فعالان اقتصادی این كشورها به ایران تعریف كرد. اما كیست كه نداند همه آن رفت و آمدها و این سفر سیاستی- سیاحتی، نتیجه و محصول سری دوم از سریال پر كش و قوس مذاكرات هسته‌ای ایران و 3+3 (1+5) و توافق ژنو بوده است. اتحادیه اروپایی در پشت میز این مذاكرات 3نماینده پرقدرت یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان و یك رئیس موثر یعنی كاترین اشتون را دارد و آن سه عضو دیگرهم چین و روسیه از شرق و آمریكا ازغرب دورهستند. ایرانی‌ها و همه دنبال كنندگان داستان هسته ای هم اشتون را بیش از این كه وزیرخارجه و سكاندار دیپلماسی اروپا بدانند او را رئیس اصلی گروه 1+5 در جریان مذاكرات هسته ای می‌دانند؛ رئیسی كه گاهی هم نقش عوض می‌كند و در میانه مجادله و گفت وگو در قامت میانجی دو طرف میز ظاهر می‌شود.

بر این اساس خانم اشتون در جریان حضور24 ساعته‌اش در تهران به واقع در مقام وزیرخارجه 3+28 كشور جهان به گفت وگو با مقامات سیاسی كشورمان پرداخت و روز بعد به نمایندگی از نصفه دیگر جهان، نصف آرام جهان را و آن روی سكه فرهنگ و پیشینه ایران و این جامعه 75 میلیونی را دید. رویی واقعی ازایران كه مدعیان به بهانه پرونده هسته ای و جنجال‌سازی‌های جنگ طلبان دور و نزدیك، هیچگاه حاضر نشده اند ببینند، یا اجازه دهند كه دیده شود...

شهروند نیز به نقل از سخنگوی اشتون نوشته که اشتون می‌خواست مقامات ایرانی را که تاکنون ندیده ببیند. به نوشته شهروند مایکل مان، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفت‌وگو با یک رادیوی غربی ضمن اشاره به سفر کاترین اشتون به ایران، با بیان این‌که خانم اشتون در پی سنجش پتانسیل زمینه‌های همکاری آینده طرفین بود هرچند که روابط طرفین بستگی به پیشرفت در پرونده هسته‌ای ایران دارد، گفت: «این سفری متفاوت بود تا مسائل مورد نظر دو‌جانبه بین ایران و اتحادیه اروپا ورای برنامه هسته‌ای و پیرامون مسائل منطقه‌ای، سیاسی و ژئوپلیتیک مورد بررسی قرار گیرد و اشتون می‌خواست بر این موضوع تاکید کند که جامعه بین‌المللی باید برای یافتن راه حل برای مسائلی که در خاورمیانه در جریان است، سخت تلاش کند‌».

او با بیان این‌که گسترش روابط به نحوه پیشرفت مذاکرات هسته‌ای بستگی دارد، اظهارکرد: «ما پیشرفت زیادی در این زمینه کرده‌ایم اما کار زیادی برای انجام باقی مانده است و این سفر برای این بود که ببینیم پتانسیل گسترش روابط چگونه است. برخی از تحریم‌های ما در مورد اشخاص به دلیل موضوعات حقوق بشری اعمال شده‌اند و ما به صورت مداوم در این‌ باره با مقام‌های ایرانی صحبت می‌کنیم. وزیر امور خارجه جدید ایران، هنگامی که برگزیده شد، از تمایلش به از سرگیری گفت‌وگوها در زمینه حقوق بشر خبر داد و در نتیجه در این زمینه هم می‌خواستیم فضا را بسنجیم و ببینیم که در صورت نیاز چه پتانسیل‌هایی وجود دارد‌».

او در پاسخ به این پرسش که آیا این سفر انتظارات اشتون را بر آورده کرده است، گفت: «اشتون می‌خواست به ایران برود تا برخی مقام‌هایی را که تاکنون ندیده بود، ملاقات کند. او رئیس‌جمهوری ایران را یک بار دیده بود و بار دیگر با او دیدار کرد. اما در کنار آن با سایر مقام‌هایی که تاکنون ملاقات نکرده بود هم گفت‌وگوهایی انجام داد و از این منظر مهم بود که یک ارزیابی از فضای سیاسی ایران به دست آورد‌».

مان در ادامه خاطرنشان کرد: «یکی از ارزیابی‌های اشتون از این سفر این بود که مذاکرات هسته‌ای برای دستیابی به یک توافق، از حمایت برخوردار است که این موضوع خیلی مثبت است و او به تهران رفت تا فضا را برای همکاری‌های آینده بسنجد و فکر می‌کنم با موضوعات زیادی برای تفکر از این سفر باز می‌گردد.

کیهان در اعتراض به دیدارهای اشتون در تیتر نخست خود نوشته که این پرسش پاسخ روشن می‌خواهد که «مذاکره یا مداخله اشتون در ایران دنبال چیست؟».

در بخشی از گزارش کیهان آمده است: کمتر از سه ماه پیش هیأت پارلمانی اتحادیه اروپا در سفر به تهران، مخفیانه با دو تن از فتنه‌گران و محکومان فتنه 88 در سفارت یکی از کشورهای اروپایی دیدار کرد. این دیدار اگر چه با موجی از انتقادات داخلی مواجه شد اما بالاخره مسائل و هماهنگی‌های پشت پرده این دیدار روشن نشد و مجلس و وزارت امور خارجه توپ را به زمین دیگری انداخته و هر کدام به نحوی از پاسخگویی درباره ماجرا شانه خالی کردند.

نکته درخور تأمل آنکه هیأت پارلمانی اروپا در بازگشت از تهران، علی‌رغم دیدار با برخی از بلند پایه‌ترین مقامات کشورمان، دیدار با فتنه‌گران را مهم‌ترین بخش سفر خود عنوان کردند.

اکنون در حالی که تصور می‌شد دستگاه‌های مربوط به خصوص وزارت امور خارجه و وزارت اطلاعات از ماجرای آن سفر و دیدارهای کذایی درس‌های لازم را گرفته و از یک سوراخ دوبار گزیده نشوند، اما سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران، نشان می‌دهد این اتحادیه پروژه فشار به ایران در قالب به اصطلاح «حقوق‌بشر» را دنبال می‌کند و متأسفانه برخی جریانات و نگرش‌های داخلی نه تنها در این زمینه هوشیار نیستند بلکه شواهد نشان می‌دهد عده‌ای در برخی موارد در حال همراهی و تسهیل پروژه جدید غرب برای جمهوری اسلامی نیز هستند.

جوان نیز با این ادعا که دیدار با اپوزیسیون و برنامه‌هایی برای ایجاد تنش، مأموریت پنهان اشتون بود در بخشی از گزارشی با عنوان «دیپلمات هسته‌ای پرونده فتنه و ‌تنش را هم ورق زد» نوشته: رسانه‌ای شدن دیدارهای احتمالی اشتون در تهران از سوی رسانه‌های بیگانه نشان‌دهنده این نكته است كه دیدار اشتون با نرگس محمدی و مادر ستار بهشتی نه تنها دفعتاً صورت نگرفته بلكه مقدمات آن هفته‌ها قبل از سوی مقامات دعوت كننده ـ كه وزارت امور خارجه بوده ـ صورت گرفته آن هم در شرایطی كه سازمان‌های بین‌المللی به شدت نیازمند بهانه‌های جدید برای وضع تحریم‌های تازه علیه كشورمان هستند.

اما اقدامات هدفمند و جهت‌دار هیأت‌های غربی به كشورمان سؤالات بسیاری را به‌ وجود می‌آورد اینكه به راستی چقدر از اهداف كلان كشور در حوزه سیاست خارجه با انجام چنین سفرهایی تحقق پیدا می‌كند و چرا وزارت امور خارجه هیچ ‌گاه دستاوردهای عینی این‌گونه آمد و شد‌ها را برای افكارعمومی بیان نمی‌كند؟

چرا مسئولان دستگاه سیاست خارجه نسبت به مواضع خصمانه و مداخله‌جویانه مقامات غربی موضع شفاف و قاطعانه اتخاذ نكرده و تنها به بیانیه‌های كلی و مبهم بسنده می‌كنند؟

چه اتفاقی افتاده كه هیأت‌های دیپلماتیك غربی به پرواز تهران علاقه‌مند شده و به صورت فشرده و یكی پس از دیگری به كشورمان سفر می‌كنند؟



اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
فرنام صنعت پاکسا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # قیمت طلا # مهاجران افغان # یارانه # حمله اسرائیل به ایران # خودرو
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
با پاسخ ایران(وعده صادق 3) به حمله اسرائیل موافقید؟