روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت:
بسمالله الرحمن الرحيم
سه روز مذاكرات فشرده ميان ايران و گروه 1+5 در چهارمين دور گفتگوها در وين درحالي به پايان رسيد كه طرفين، روند پيشرفت را "كند" و "دشوار" خوانده و از ورود به مرحله نگارش مفاد توافقنامه جامع هستهاي باز ماندند.
اين وضعيت بدان معناست كه در مراحل اوليه گفتگوها كه به طرح رئوس كلي مفاد پيشنويس توافقنامه نهايي ميپردازد، اختلاف نظرهايي وجود دارد كه راه را براي ورود به مرحله نگارش، بسته نگاه داشته و براي پيشبرد آن بايد رايزنيهاي گستردهاي انجام شود.
آنچه از بررسي روند اين دور از گفتگوها بر ميآيد، صلابت و ايستادگي گروه مذاكره كننده كشورمان بر حقوق هستهاي ملت ايران به عنوان يك عضو "ان. پي. تي" و رعايت خطوط قرمز در چارچوب منافع ملي و اجازه ندادن به طرف مقابل براي وارد ساختن موضوعات غيرهستهاي از جمله صنايع دفاعي كشورمان به دستور كار مذاكرات است. اين جديت و حساسيت در راه استيفاي حقوق ملت ايران نه تنها بيانگر اين نكته است كه اعضاي گروه مذاكره كننده كشورمان حاضر به معامله بر سر منافع ملي نيستند بلكه مويد اين اصل اساسي است كه آنان عزمي جدي براي دستيابي به توافقي محكم و پايدار با گروه 1+5 دارند و در اين مسير، حاضر به عقب نشيني از چارچوبهاي تعيين شده ملي نيستند و طبعاً اين صلابت را بايد قدر دانست.
همين پايمردي و استقامت مذاكره كنندگان كشورمان در مذاكرات شايد بهترين دليل بر اين نكته باشد كه فعاليت گروهي تحت عنوان "دلواپس" در داخل كشور و رويكردهاي تخريبي آنها، صرفاً براي تحت الشعاع قرار دادن سياست خارجي موفق دولت يازدهم در حل و فصل مشكلات ايجاد شده توسط دولت گذشته و تداوم سياه نمايي عليه موفقيتهاي هيأت مذاكره كننده كشورمان و شخص وزير امور خارجه است.
دو هفته پيش عدهاي تحت پوشش عناصر و چهرههاي اصولگرا با تجمع در لانه جاسوسي آمريكا با انتقاد شديد از توافق اوليه هستهاي ايران و گروه 1+5، آنرا "ننگين" توصيف كرده و سپس دامنه حملات خود را به برخي تريبونهاي دانشگاهي كشانده و با تضعيف تيم مذاكره كننده و فرافكني عليه آنان، درصدد تحقق مقاصد حزبي و جبران شكستهاي انتخاباتي خودشان برآمدند.
ادامه اين قبيل حركتهاي تخريبي، آنهم در اين برهه حساس كه همه بايد مذاكره كنندگان خط مقدم مبارزه براي استيفاي حقوق ملي را حمايت كنند، بار معنايي خاصي پيدا ميكند كه از دايره دلواپسيهاي نمايشي و نگرانيهاي عوامفريبانه فراتر ميرود و نشان ميدهد عدهاي براي كسب منافع حزبي و جناحي خود حاضرند منافع ملي را زير سؤال ببرند. اين سؤال هنوز در اذهان عمومي وجود دارد كه چرا اين گروه براي غارت اموال بيت المال و اختلاسهاي ميلياردي و بياعتنايي دولت گذشته به استيفاي حقوق ملي در عرصه بينالمللي بياعتنا، و حتي همراه بوده و اكنون به يكباره دلواپس رفع تحريمها و بازگشت داراييهاي مردم شده است!
رويدادهاي هفته گذشته در عرصه داخلي و درست قبل از آغاز مذاكرات حساس براي نگارش متن توافقنامه نهايي، بسيار عجيب و حيرت انگيز بود. اينكه عدهاي دو روز پيش از شروع گفتگوهاي وين خواستار مناطره اعضاء هيأت مذاكره كننده با مخالفان و معارضان شوند، با هيچ منطقي سازگار نيست و نشان ميدهد عده خاصي با منافعي كه از مذاكره عادلانه عايد كشور ميشود، مخالفند چرا كه با اين كار منافع گروهي شان به خطر ميافتد. اين قبيل اقدامات، نوعي همصدائي با كساني است كه به گفته رئيسجمهور "تحت عنوان مقاومت در مقابل دشمن، جيب مردم را زدند و به جاي دور زدن تحريم، مردم را دور زدند."
براي پي بردن به اهميت كاري كه هيأت مذاكره كننده ايراني انجام ميدهد، خوب است به موضعگيري سران رژيم صهيونيستي عليه اين هيأت توجه شود. سردمداران رژيم صهيونيستي در آستانه مذاكرات وين و به منظور جلوگيري از ادامه گفتگوهاي هستهاي ايران و گروه 1+5 مدعي شدند "تهران از تمايل كشورهاي غربي براي دستيابي به توافق آگاه است و قصد دارد قدرتهاي جهاني را فريب دهد." واقعيت اينست كه صهيونيستها هم خواستار ادامه فشار و تحريم عليه ايران بوده و از اينكه در همين مدت كوتاه پس از توافق اوليه، صاحبان صنايع، بازرگانان و سرمايهگذاران فراواني از كشورهاي اروپايي به تهران سفر كرده و آمادگي خود را براي از سرگيري روابط و مناسبات تجاري و اقتصادي با ايران اعلام كردند، به شدت نگران و خشمگين هستند.
صهيونيستها از اينكه اقتصاد ملي ايران بار ديگر فعال شده و سرمايهگذاري داخلي و خارجي در كشورمان رونق بگيرد، در هراسند و حاضر به ديدن بهبود شرايط داخلي ايران و تقويت نقش و جايگاه منطقهاي و بينالمللي كشورمان نيستند.
صهيونيسم بين الملل كه نفوذ زيادي در سران دستگاه حاكمه آمريكا دارد و آنها را متقاعد به كارشكني در روند مذاكرات و استيفاي حقوق هستهاي ايران ميكند، بهتر از همه ميداند كه اگر دولت آقاي روحاني موفق به پيوند دوباره اقتصاد ايران با اقتصاد بينالمللي شده و بتواند درهاي ايران را به روي بخش خصوصي بگشايد و فضاي باز براي سرمايهگذاري رقابتي ايجاد كند، به راحتي از چرخه معيوب اقتصاد رانتي خارج شده و قدرت اقتصادي ايران را به نمايش خواهد گذاشت.
رژيم صهيونيستي به خوبي واقف است درصورت امضاي توافقنامه نهايي هسته اي، نقش مثبت و تعيين كننده ايران در خاورميانه و به طور مشخص در كشورهايي مانند عراق، لبنان، سوريه، بحرين و افغانستان خواهد يافت و به كاهش درگيريها و حل بحران در اين كشورها كمك خواهد كرد؛ مسألهاي كه صهيونيستها خواهان آن نبوده و برقراري صلح و آرامش در كشورهاي اسلامي براي آنها نگران كننده و غيرقابل تحمل است. روشن است كه سياست "تنش زدايي" و "تعامل سازنده" ايران با جهان، همچون خاري در چشم صهيونيستهاست، زيرا خط بطلاني بر سياست "ايران هراسي" كه سالها صهيونيستها از آن بهرهبرداري كرده و كنار آن منتفع شده اند، خواهد كشيد.
از اين رو توافق فراگير هستهاي كه در آن حقوق مسلم هستهاي ايران در نظر گرفته شده باشد، مخالفيني جز جناحهاي صهيونيستي ندارد و به همين دليل اين دور از مذاكرات كه انتظار ميرفت به نگارش متن پيشنويس توافق جامع بينجامد، با كارشكني و زياده خواهي طرفهاي غربي تحت نفوذ صهيونيسم بويژه آمريكا مواجه شد و نتوانست به نتيجه لازم دست يابد. در چنين شرايطي گروه مذاكره كننده ايراني كه موظف به رعايت خطوط قرمز در چارچوب منافع ملي است، با ايستادگي بر مواضع منطقي، رسيدن به توافق فراگير هستهاي را منوط به تأمين حقوق ايران دانست و طبيعي است كه در دور بعدي مذاكرات، كه اواخر خرداد ماه برگزار خواهد شد، بر همين سياق راهي به سوي توافق و حل تنشها به دور از مداخلات رژيم صهيونيستي پيدا شود.