مذاكرات وين اين روزها به طرز غيرقابل باوري مورد حمله قرار گرفته است، انتظارها بالا رفته است و افرادي هستند كه انتظار دارند اين مذاكرات در همان دور اول به نتيجه برسد. انتظارهايي كه برخي آن را بجا نميدانند و ميگويند تازه از دور بعدي وارد مذاكرات واقعي خواهند شد. با اين وجود پس از پايان مذاكرات وين4، تلاش گستردهيي براي القاي شكست در مذاكرات وين شده است تا شايد از اين مسير مخالفان مذاكرات به نتيجه دلخواه خود كه همان شكست مذاكرات است برسند.
اعتماد در همين مورد با سيروس ناصري، عضو اسبق تيم مذاكرهكننده هستهاي گفتوگو كرد. او برخلاف مشغلههاي فراوانش حاضر شد براي برطرف كردن نگراني مردم و مخالفان مذاكرات با «اعتماد» گفتوگو كند تا به آنان كه اين روزها نگران شكست مذاكرات هستند تاكيد كند كه مذاكرات هستهاي نه تنها شكست نخورده است بلكه مسير منطقي خود را طي ميكند و اين انتظار كه در دور اول به نتيجه برسيم انتظار نادرستي بوده است. ناصري بر اين باور است كه رسيدن به توافق نهايي در اواخر تيرماه يا حتي در دوره تمديد ممكن است و اين موضوع به معناي شكست مذاكرات نيست. تاكيد ميكند كه طبيعت اين مذاكرات اينگونه است و امريكا تا پايان تيرماه عقبنشينيهاي ديگري نيز خواهد كرد. از دو بخش اصلي سنگين مذاكرات ميگويد و بارها از عملكرد تيم مذاكرهكننده هستهيي دفاع ميكند.
تحليل شخصي شما از اين دوره از مذاكرات چيست؟ فكر ميكنيد عملكرد مذاكرهكنندگان ايراني چگونه بوده است؟به نظر من روند مذاكرات خيلي متين و محكم بود و هيات مذاكرهكننده ايران با دقت بالايي در حال چيدن چارچوبها و جاگذاري مواضع به گونهيي است كه مطمئن باشد ميتواند در مراحل نهايي و در بده بستان نهايي حداكثر منافع را براي كشور تحصيل كند.
فكر ميكنيد چرا انتظارها از اين دوره از مذاكرات ايران و 1+5 تا اين اندازه زياد بود؟ چرا عدهيي توقع داشتند كه اين مذاكرات در همين مرحله اول به نتيجه برسد؟ چنين توقعي بجا است؟فكر ميكنم كساني كه انتظار يك حركت خيلي جدي از اين دور از مذاكرات را داشتند مقداري دچار اشتباه شدهاند يا اينكه مقداري تحت تاثير اخبار و تبليغاتي كه قبل از مذاكرات مطرح شده بود قرار گرفتند. بخشي از اين كار در داخل صورت گرفته بود اما بخش عمده آن در خارج بود و در مجموع رسانههاي خارجي و آنهايي كه به اين موضوع پرداختند انتظارات را بالا برده بودند. در حالي كه اين نخستين مرحله ورود به مذاكرات است و در سه دوره گذشته آنگونه كه تيم مذاكرهكننده گزارش داده و در رسانهها هم منعكس شده است بحثهاي بده بستان و چالشي شروع نشده بود و تا به حال مشغول اعلام مواضع و تنظيم شكل و فرم مذاكرات بودهاند. بنابراين انتظار اينكه يك حركت عمدهيي در اين مرحله انجام بشود حتما انتظار به جايي نبوده است.
شما به بالا رفتن انتظارات اشاره كرديد و رسانههاي خارجي را در اين مسير تا اندازهيي مقصر دانستيد فكر ميكنيد كساني كه در داخل تحليل ميكنند اين مذاكرات به بن بست رسيده به نوعي مشغول دنبال كردن خط رسانههاي خارجي هستند؟كساني كه چه در داخل و چه در خارج در مورد نتيجه مذاكرات پيشداوري ميكنند بعدا ناگزير خواهند شد كه نظر و تحليل خودشان را برگردانند و خودشان را با واقعيت وفق بدهند. به نظر من در مجموع مذاكرات كاملا مسير منطقي خود را طي ميكند. مذاكرات متقن و كاملي است و نه در اين دور بلكه در دورهاي بعدي هم نبايد انتظار تحول عمدهيي را در مواضع طرفين داشت. طبيعت اين مذاكرات اين است كه بدهبستان واقعي و توافق نهايي در مرحله آخر انجام شود. بنابراين من تا 20 تير، هفته آخر تيرماه يا حتي بعد از يك دوره تمديد انتظار يك حركت اساسي در مذاكرات را نخواهم داشت و فكر ميكنم اين ديدگاه واقع بينانهيي است كه ميتوان در مورد اين مذاكرات داشت.
اما شاهد هستيم كه در داخل رسانههاي زيادي هستند كه بر طبل شكست خوردن مذاكرات ميكوبند فكر ميكنيد هدف آنان از اين تحركات چيست؟اگر عدهيي واقعا نگران مذاكرات باشند طبيعي است كه از اينكه مذاكرات جلو نرود خشنود باشند اما از نظر من اينها در اشتباه هستند و خيلي هم جدي در اشتباه هستند. اساس اين مذاكرات اين است كه با توافق ژنو امريكا عقبنشيني اساسي كرد و بعد از 10 سال پذيرفت كه ايران غنيسازي هستهيي داشته باشد و بعد از آن عقبنشيني حالا امريكا بايد در چندين مورد ديگر هم از مواضعش عقبنشيني بكند و بعد در عين حال هم اهرمي را كه در اين مدت به كار گرفته است و از طريق آن برنامه هستهيي ايران را عقب انداخته يعني تحريمها را هم بازپس بدهد و واگذار بكند. در عين حال عملكرد هيات مذاكرهكننده ايراني بسيار قوي و محكم بوده است و با اين روحيه هم در حال مذاكره است. زمان نيز به نفع ايران است و در نهايت خواهيم ديد كه در تيرماه يا بعد از آن امريكا عقبنشينيهاي ديگري هم خواهد كرد.
روز گذشته آقاي ظريف در پيام توييتري خود هشدار دادهاند كه شرايط به گونهيي نشود كه اتفاق سال 2005 تكرار شود و توافقي حاصل نشود. فكر ميكنيد مخاطبان اصلي آقاي ظريف چه افرادي هستند و اين پيام به عنوان نخستين واكنش يكي از اعضاي تيم مذاكرهكننده چه معاني در بر دارد؟من فكر ميكنم اين پيام درستي است كه طرف مقابل كه البته منظور فقط امريكا است بداند اگر بخواهد وقتگذراني كند يا در مذاكرات بخواهد خواستههاي حداكثري خودش را به نتيجه برساند نتيجهاش اين خواهد شد كه جمهوري اسلامي ايران مجددا راهش را جدا كند و مسير خود را برود. تجربه اين 10 سال هم نشان داده است كه اين امريكا است كه از چنين شرايطي متضرر خواهد شد. در نتيجه اين پيام آقاي ظريف پيام بسيار درست و بجايي است.
يعني تصور ميكنيد طرف هشدار آقاي ظريف فقط امريكا باشد و آقاي ظريف نگرانياي از طرف مخالفان داخلي و واكنشهايشان نداشته باشد؟به هر حال من اميدوارم تيم مذاكرهكننده همچنان بتواند با قاطعيت كار خودش را دنبال كند و چنين نگراني وجود نداشته باشد. اما قبل از اين همچنين موقعيتهايي را داشتهايم و تنها تجربه سال 2005 نيست. در يك نقطه آقاي جليلي كه مسوول مذاكرات بودند به دنبال توافقي با امريكاييها بودند كه بر مبناي آن مواد اصلي از كشور خارج شود و در خلال آن مسائل هستهيي به سمت راهحل برود. همان زمان هم انتقادات داخلي موجب شد كه هيات مذاكرهكننده ترجيح بدهد كه مذاكرات متوقف بماند تا اينكه مذاكرات رو به جلو باشد. اميدوارم اين رويه براي هيات مذاكرهكننده فعلي اتفاق نيفتد، البته كه با حمايتهايي كه از اين هيات صورت گرفته است بعيد ميدانم چنين اتفاقي بيفتد.
فكر ميكنيد نگارش يك پيشنويس مشترك تا چه اندازه كار سختي باشد؟ تصور نميكنيد كه يكي از مشكلات اصلي طرفين نگارش اين پيشنويس باشد؟نگارش توافق، يك بخش زمانبر، دقيق و دشوار مذاكرات است اما ورود به مرحله نگارش بدون اينكه بر روي مباني بده بستان توافق شده باشد آنچنان به كار نميآيد، بنابراين فكر نميكنم اصلا محلي از اهميت داشته باشد. آنچه مهم است اين است كه هيات مذاكرهكننده بتواند با روشهايي كه به كار ميبرد طرف مقابل يعني امريكا را وادار كند كه آنچه را كه نزديك به حداكثر خواستههاي ما است بپذيرد و اين بيش از آنكه به جزييات مربوط باشد به بحث كلان مربوط است و نكتهسنجي و زمانسنجي را ميطلبد كه در چه مقطعي بده بستان نهايي صورت بگيرد.
در نهايت تصور ميكنيد توافقها و مناقشات اصلي در اين دوره از مذاكرات چه باشد؟به نظر من دشوارترين بخش مذاكرات تعريف روابط و مناسبات ميان ايران و آژانس و از طرف ديگر نحوه برچيده شدن تحريمها و رفع آنها، ابعاد حقوقي و اجرايي آن است اين مذاكرات بسيار دقيق جزيي و ريز است كه هر بخش از جزييات ميتواند بعدا منافع ما را تحت تاثير قرار بدهد. اين دو بخش است كه مذاكرات سنگين ميطلبد اما بقيه مسائلي كه در خبرها مطرح شده مسائل مربوط به بده و بستان است و معامله نهايي قابل حل است.