صادق زیباکلام در شرق نوشت:
در دوران جوانی که در رشته مهندسی تحصیل میکردم، درس ریاضیات و احتمالات مبحثی داشت به نام «سیمولیشن» یا «شبیهسازی». وضعیتی که ممکن بود در عالم واقعیت اتفاق بیفتد را ما در فرض تصور میکردیم اتفاق افتاده و سپس به کمک احتمالات، سعی در یافتن راهحل میکردیم. من هم میخواهم از این روش استفاده کنم و فرض کنم شامگاه روز پنجشنبه که بعد از سهبار گفتوگوی چندساعته با همتای ایرانیاش، وزیرخارجه ایالاتمتحده به کشور خود بازمیگردد و بلافاصله پس از ورود به دیدار اوباما میرود، فضای مکالمه میان آنها چگونه است؟ یادمان باشد؛ آخرین صحبتی که میان ظریف و کری صورت گرفته، آن است که بهجای گفتن اینکه «به نتیجه نرسیدیم»، اعلام کنند «مذاکرات برای چهارماه دیگر تمدید شد». حالا کری به کاخ سفید رفته تا موافقت رییسجمهور را برای ادامه مذاکرات کسب کند. البته او وظیفه دیگری هم دارد که باید کنگره یا دستکم شماری از اعضای بانفوذ آن را با پیشنهاد ادامه مذاکرات با ایران، همراه کند. اما این مشکل بعدی وزیر خارجه آمریکاست. او در ابتدا باید موافقت رییس خودش را جلب کند. یقینا اگر اوباما با ادامه مذاکرات موافقت نکند و آن را بینتیجه بداند، کری باید این پاسخ ناخوشایند را به اطلاع همتای ایرانی خود در «وین» برساند. علاوه بر این، رایزنی با کنگره هم دیگر بلاموضوع میشود.
از اینجا بهبعد، شبیهسازی ما تجسم گفتوگو میان اوباما و کری است. علیالقاعده و به تعبیر خودمان اوباما در ابتدا از تلاشهای وزیر خارجهاش تشکر خواهد کرد و بعد هم منتظر میماند که کری او را در جریان آخرین رایزنیها با ظریف و اساسا نتایج کار قرار دهد. کری ضمن تشکر از قدردانی رییسجمهور لب به سخن میگشاید. او به رییسجمهور آمریکا میگوید اگر من در گذشته احتمال میدادم ایرانیها برای توافق خیلی جدی هستند، الان میتوانم بگویم که دیگر یقین کامل پیدا کردهام و صددرصد مطمئن هستم که تهران واقعا خواهان بازشدن گره بنبست هستهای است. اتفاق مهمی که افتاده این است که دستکم، تیم مذاکرهکننده ایرانی، ظاهرا موفق شده که این فرضیه را که «هستهای»، خاکریز اول است و بعد از حلوفصل آن، ما سروقت پروندههای دیگر خواهیم رفت را خیلی جدی نگیرد. به نظر میرسد ایرانیها دریافتهاند مناقشه هستهای فقط بر سر هستهای است و لاغیر. بنابراین خیلی جدی میخواهند که این پرونده بسته شود. نتیجه این شده که ما توانستهایم گامهای جدی برداریم. یکجاهایی ما کوتاه آمدیم و یکجاهایی آنان. ما در اصول پذیرفتهایم که آنها هم حق غنیسازی داشته باشند و هم آب سنگین اراک و هم سایت پیشرفته «فردو» باقی بماند. در عین حال آنها هم پذیرفتهاند برای نخستینبار که نگرانی ما درخصوص این احتمال که ممکن است ایران روزی بخواهد سلاح هستهای تولید کند، یک نگرانی جدی است و بهانه و مستمسک برای تحریمها یا تحتفشارقراردادن ایران نیست. بنابراین، ایرانیها این نگرانی ما را جدی گرفته و پذیرفتهاند گامهایی را در جهت ایجاد اطمینان بردارند. البته ما خواهان برداشتن گامهای بلندتری هستیم تا اطمینان بیشتری پیدا کنیم اما نکته مهم همانطور که عرض کردم آن است که ایرانیها پذیرفتهاند مساله حصول اطمینان از برنامههای آنها چقدر برای ما جدی و مهم است. من البته از ظریف و سایر مسوولان ایرانی تشکر کردم که بالاخره متوجه دغدغههای ما شدهاند. اما در عین حال هم توضیح دادم که گامهایی که در جهت اعتمادسازی حاضر شدهاند بردارند، خوب است اما کافی نیست. کارشناسان ما باید باز هم مذاکره و توافقات را بیشتر کنند. در عین حال آقای رییسجمهور، آقای ظریف هم میگفت برای آنها خیلی مهم است که تحریمها هرچه سریعتر برداشته شود. من توضیح دادم که نمیشود و همانطور که آنها در داخل کشورشان محذوراتی دارند ما نیز در واشنگتن محذوراتی برای خودمان داریم. به ایشان توضیح دادم که ما یک بازه زمانی برای برداشتن تحریمها در نظر گرفتهایم که به موازات آن یقین پیدا کنیم فعالیتهای هستهای شما همان است که میگویید. اما ایرانیها میخواهند ما ظرفمدت کوتاهی تحریمها را برداریم که پاسخ دادم اصلا نمیشود. یعنی کاخ سفید و رییسجمهور هم بخواهند، کنگره نخواهد گذاشت. به هر حال مثل معضل تعداد سانتریفیوژها و میزان اورانیوم غنیشده و کار کردن روی سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته، درخصوص برداشتن تحریمها هم هنوز خیلی کار مانده است. اما ایرانیها هم متوجه شدهاند که برداشتن تحریمها همهاش دست قوهمجریه نیست و به زمان نیاز دارد. بالاخره «کری» با این جملات گزارش به رییسجمهور اوباما را پایان میرساند که او مطمئن است ایرانیها در اینکه میخواهند بنبست هستهای با غرب پس از یکدهه حلوفصل شود، صادق هستند و یقین دارد آنها به دنبال «مذاکره برای مذاکره» نیستند. او اشاره میکند به همکاریهای بسیار مثبت ایران با آژانس از زمان روی کار آمدن روحانی و بالاخره با اینکه خیلی خسته است به شوخی به اوباما میگوید که تنها ناراحتیاش از حلشدن پرونده هستهای ایران این است که ظریف را دیگر نمیبیند چون خیلی به او علاقهمند شده است و با خنده به اوباما میگوید کاش منم عرضه داشتم مثل انگلیسی او میتوانستم با دامادم فارسی حرف بزنم!
اوباما بعد از این گزارش میگوید بسیار خب، اگر واقعا فکر میکنی ادامه مذاکره منجر به رسیدن توافق نمیشود اشکالی ندارد بهخصوص که میگویی تا همینجا هم پیشرفتهای خوبی داشتهاید. میماند کنگره که باید روی آن کار کنیم. من رسما موافقت خود را اعلام میکنم و میگویم که با توجه به پیشرفتهای قابل ملاحظهای که صورت گرفته و در عین حال موارد اختلاف که هنوز زیاد است، ما تصمیم گرفتهایم به مذاکرات ادامه دهیم.
کری به دفترش در کاخ سفید آمده و تلفنی به ظریف میگوید رییسجمهور با تمدید مذاکرات برای چهار ماه دیگر موافقت کرده است.