بحران مالی در حوزه فرهنگ در حالی بیش از هر زمان ریشه دوانده که متأسفانه در رویکردی خطا، تنها بر ضعف بنیانهای مالی سینماگران تأکید میشود و در این میان، بسیاری از چهرههای مطرح نیز در این زمینه وضعیت مناسبی ندارند و اتفاقاً رسانهها نیز بر این موضوع تأکید ورزیدهاند؛ اما آیا تنها سینماگران به این وضعیت مبتلا هستند؟!
به گزارش «تابناک»، در هفتههای اخیر به ویژه پس از رسانهای شدن وضعیت یکی از سینماگران زن کشورمان، بحث آسیبپذیر بودن بخش چشمگیری از بدنه سینما و ضعف مالی سینماگران به استثنای معدودی از چهرههای مطرح به صدر آمده، ولی روند زمانبر عملیاتی کردن راهکارهایی برای رفع این چالش، رسیدن به یک افق روشن در کوتاه مدت را دور از تصور نموده است.
در این میان، پذیرفته است که بسیاری از سینماگران به واسطه تعداد محدود فعالیتهای سینماییشان در سالهای اخیر، فاقد پشتوانه مالی حداقلی هستند؛ اما آنچه جای تامل دارد، برخوردار نبودن گروهی از سینماگران از حداقلهای مالی است که دهها فیلم سینمایی بازی کردهاند و یا مسئولیتهای کلیدی نیز مدیریت فیلمبرداریشان را بر عهده داشتهاند.
این گروه از سینماگران که اتفاقاً کم هم نیستند، در دوران برخورداری از درآمدهای قابل توجه به اصلاح از عقلِ معاش کمک نگرفتهاند و دوراندیشی مشخصی برای روزهای سخت نداشتهاند، چرا که به هر حال بخش اعظمی از هنرمندان یک دوران اوج دارند و این امکان در هیچ نقطه از جهان فراهم نیست که همه هنرمندان در همه دوران زندگیشان در اوج باشند.
بنابراین شاید این تذکر ضروری باشد که سینماگران به عنوان یکی از پردرآمدترین قشرها در قیاس با بیشتر فعالان دیگر رشتههای هنری، بر دوراندیشی اقتصادی بیفزایند و روزمرگی اقتصادی باعث نشود تا روزگاری که سپیدی سراغ مویشان را گرفت، برای گذر از روزهای زمستانیِ زندگی، پذیرای خدشهای به عزت نفسشان شوند.
سوای این مباحث آنچه قابل تأمل است، تمرکز بیش از اندازه بر وضعیت زندگی سینماگران و غفلت از وضعیت اقتصادی وخیم بسیاری از اهالی فرهنگ در دیگر حوزهها نظیر اهالی تئاتر، مترجمان، مؤلفان، موسیقیدانها و... است و به واسطه آنکه بسیاری از این قشرها در میان عامه مردم به اندازه برخی بازیگران سریالهای نودشبی نیز شهرت ندارند، آتیهشان در حاشیه مطالبات عمومی قرار گرفته و اتفاقاً برخیشان روزگار بسیار سختی را پشت سر میگذارند و عزت نفسشان اجازه دم برآوردن کلامی به ایشان نمیدهد.
در دیگر حوزهها وضعیت آنچنان جانکاه است که برخی از اهالی فرهنگ در سالهای اخیر اقدام به عرضه تمام دستاوردهایشان کردهاند. برخی مؤلفین مطرح در چند سال اخیر تعدادی از کتبشان که امکان چاپ نیافته و در صورت نشر، رقمی چند میلیونی را نصیبشان میکند، در معرض فروش قرار دادهاند تا در قبال فروش امضای کتاب معادل ده تا پانزده میلیون تومان، اندکی از سختی اقتصادیشان را پوشش دهند.
یکی از اساتید به خبرنگار «تابناک» پیشنهاد داد، برای کتب تألیف شدهاش، مشتری بیابد تا کتب به نام مشتریها منتشر شود و حتی تضمین کرده با برگزاری نشستهای خصوصی، ریشه تحقیقاتش را به خریدار منتقل کند تا خریدار بتواند از متن کتب در محافل نقد کتاب نیز دفاع نماید! یکی دیگر از نویسندگان نیز که شاید شأن ویراستاری نداشته باشد، پیشنهاد مشابهی را برای ویراستاری غیرعلنی کتب و یا حتی انسجام بخشیدن و تبدیل متون غیرمنسجم به کتب قابل دفاع ارائه کرد و از این طریق در حال گذران است.
در حوزه موسیقی به جز چهرههای مطرح موسیقی، وضعیت بسیاری از اساتید چندان مناسب نیست و یا در آموزشگاهها برای حقالزحمهای اندک تمام دستاوردهای یک عمرشان را عرضه میکنند و فاقد حداقل پشتوانه مالی هستند و یا گذر سالها بر استواری اندامشان فائق آمده و توان تدریس را نیز از دست دادهاند و بسیاریشان فاقد حداقلهای اقتصادی هستند اما به واسطه برخورداری از عقل معاش در سالهای پرکاری پشتوانهای برای خود درست کردهاند، هرچند فقدان نگاه بلندمدت اقتصادی باعث شده برخی در این حوزه نیز نیازمند حداقلها برای گذران عمر باشند.
در حوزه تئاتر وضعیت از موسیقی نیز بدتر است و به واسطه آنکه اساساً درآمد بیشتر هنرمندان ثابت حوزه تئاتر آنچنان بالا نیست، امکان تأمین آتیه مشابه سینماگران یا اساتید موسیقی برایشان وجود ندارد و بنابراین ورود به این عرصه که باید با عشق همراه باشد، احتمالاً سرنوشتی شبیه نویسندگان خواهد داشت، مگر آنکه جزو بخش اندکی از این حوزهها بود که فرصتهای خاص در دوران فعالیت مییابند و آیندهشان از این راه تأمین میشود.
در دیگر عرصههای فرهنگی نیز وضعیت مشابهی حکمفرماست؛ اما عمده نگاهها بر سینماگران به عنوان پردرآمدترین قشر فرهنگی متمرکز است و این ظلمی نسبت به دیگر اهالی فرهنگ است که در میان گفتارهای خصوصی چهرههای برجسته دیگر حوزههای فرهنگی شاهد طرح این نقد هستیم. آیا برای گذشتن از بحران مالی که گریبان همه اهالی فرهنگ را گرفته و در چند سال اخیر تشدید شده، راهکارهای اقتصادی فراگیری از سوی نهادهای به اصطلاح مسئول نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه خواهد شد؟