دو تا سه هزار دلال در میدان بزرگ میوه و ترهبار تهران شبانه در کمین مینشینند تا میوه را به قیمت بالاتر به مردم بفروشند، دلالان حرف اول و آخر این میدان بزرگ را میزنند و صحنه گردان اصلی از مزرعه تا مغازه هستند.
به گزارش فارس، آنها امان مردم و کشاورز را بریدهاند. در آمد روزانه آنها بدون دادن مالیات به یک میلیون تومان میرسد که شاید درآمد سالانه کشاورز این میزان نباشد.
طی روزهای گذشته خبرهایی بود که دلالان در میدان میوه و ترهبار مرکزی تهران جولان میدهند، نبض بازار میوه را دردست گرفتهاند، کارگران اینجا روزانه تا یک میلیون تومان درآمد دارند، فاکتور خرید به خریداران میوه داده نمیشود و بالاخره منشأ گرانی قیمت میوه را در میدان مرکزی میوه و ترهبار باید جست.
خبرنگار فارس برای بررسی موضوع و آنچه که در این میدان میگذرد، گزارش زیر را تهیه کرد که حاصل گشت و گذار 3.5 ساعته در این میدان بزرگ در جنوبیترین نقطه شهر تهران واقع در اتوبان آزادگان است.
میدان مرکزی میوه و ترهبار دارای در فضایی بزرگ شامل دو فاز با سالنهای بزرگ و نامگذاری شده با اعداد و حروف انگلیسی است، 8 درب خروجی دارد و میوهها از استانهای مختلف کشور شبانه به این محل سرازیر و از آنجا به تهران و تمام نقاط کشور توزیع میشود. این میدان شاهرگ حیاتی توزیع میوه است و طبیعی است نقش تعیینکنندهای میتواند در قیمت داشته باشد.
از خروجی شمالی این میدان وارد میشوم؛ دکه بازرسی قرار دارد که ورود و خروج ماشینها را کنترل میکند، پیش از این گفته میشد که در 8 درب خروجی میدان بزرگ میوه و ترهبار فاکتورهای خرید بازرسی میشود و به خودرویی که فاکتور خرید نداشته باشد، اجازه خروج نمیدهند.
آرام آرام به این دکه بازرسی نزدیک میشوم، مرد حدود 45 سالهای خودروها را تنها نظاره میکند، قبضهای پرداخت پول ورودی از آنها میگیرد، اما فاکتور خرید از آنها نمیخواهد. مجبورم برای دانستن این که خریداران میوه فاکتور خرید دارند، یا نه خودم وارد عمل شوم، اولین خودروی حامل بار نیسان آبی است، با اشاره دست میایستد، رانندهای حدود 60 ساله پشت فرمان نشسته و انواع میوه را خرید کرده است،بعد از سلام و احوالپرسی میگویم حاج آقا فاکتور خرید دارید؟ میگوید، نه فاکتور خرید نمیدهند این میوه را از دلال گرفتم و آنها هیچ وقت فاکتور خرید نمیدهند.
قیمتهای میوهها را میپرسم موز کیلویی 3500، شلیل 3800، هلو انجیری 3000 ، هلو گرد هسته جدا 3200، هندوانه 400، خربزه 1000، سیبزمینی 1000، پیاز 600 تومان خریداری کرده است.
ماشین دوم پیکان باز هم پر از میوههای رنگارنگ، او هم فاکتور خرید ندارد، ماشین سوم وانت پیکان پر از میوه باز هم فاکتور خرید ندارد، ابتدا میگوید از دلال خریداری کرده است و زمانی که دلیل نداشتن فاکتور خرید را میپرسم میگوید من رانندهام و صاحب میوه راننده پژو سفیدی است که از پشت سر میآید، اما بعد از 10دقیقه انتظار هم این ماشین نیامد. خودرو بعدی نیسان پر از هندوانه به مقصد اسلامشهر، او هم فاکتور خرید نداشت.
به طرف داخل میدان میروم باز هم نیسان آبی پر از خربزه که خودشان میگویند «خرچه»، کیلویی 300 تومان گرفته است و به منطقه نسیمشهر در اطراف اسلامشهر میبرد. او هم فاکتور خرید ندارد و میگوید دلالان معمولا فاکتور خرید نمیدهند.
راننده خود را حسین مشهدی معرفی میکند و میگوید کارگرها هم برای هر تن 25 هزار تومان میگیرند و قیمت ما را بالا میبرند و مجبوریم به مردم به قیمت بالاتری بفروشیم.
وارد بلوک 11 میشوم، جلوی حجرهها پر از میوه است اما انگار داخل حجرهها را جارو کشیدهاند، نه تنها اثری از میوه نیست بلکه گردو غبار غم هم روی این حجرهها نشسته است، انگار سالهاست فعالیتی ندارند، همه جا بیروح است. اما جلوی این حجرهها حدودا 60 تا 70 مترمربع پر از میوه است،کپه کپه. ظاهرا هر کپه برای یک نفر است، زمین آنجا را اجاره کردهاند.
تلاشم برای صحبت با این دلالها به نتیجهای نرسید، اطلاعات ندادند، به حجره بعدی رفتم که یک نیسان آبی جلوی حجره بود و میگفت، صاحب حجره است، اما فضای جلوی حجره را اجاره نمیدهد، او خودش را علیرضا هاشمی معرفی میکند، اهل اردبیل، از 20 سال پیش به این شغل مشغول است.
*اجاره 6 تا 20 میلیون تومانی دلالان
میگوید اکثر حجرهداران فضای جلوی حجرهها را به چندین نفر اجاره میدهند که اجاره آن از حدود 6 میلیون تومان تا 20 میلیون تومان در فاز یک متغیر است.
او میگوید دلالان بسیار حرفهای هستند، شبانه همه میوههای میدان را رصد میکنند، بالا و پایین میکنند، بهترین میوهها را انتخاب و با قیمتی که سعی میکنند، کمترین باشد میخرند و آنگاه منتظر مشتریانی هستند که معمولا از 2 نصفه شب به آن طرف به این میدان میآیند و بسیار بالاتر از قیمتی که خریدهاند، به آنها میفروشند.
*دلالان در میدان بزرگ تا دو برابر میوه را گران میفروشند
وی میگوید: این دلالان برای صیفیجات حداقل 500 تومان و برای میوههایی مانند هلو انجیری نزدیک به دو برابر اضافه میکنند.
هاشمی میگوید: هلو انجیری را کیلویی 3000 تومان از ما میخرند و کیلویی 4000 تا 5000 هزار تومان به مشتریان میفروشند.
*نصف فروشندگان میدان میوه و ترهبار دلال هستند
وی میگوید: بیش از نصف فروشندگان میدان دلال هستند. درآمد دلالان روزانه حدود 200 هزار تومان تا یک میلیون تومان است، به مردم هم زور میگویند، پول مردم را هم به زور میدهند و اکثر نسیه فروشند، مشتریان خوب را گیر میآورند و به قیمت بالاتری به آنها میفروشند و بیش از 99 درصد دلالان مستأجر هستند، یعنی فضای جلوی حجرهها را اجاره کردهاند.
وی میگوید مثلا خربزهای که کیلویی 1300 تومان از ما میخرند 2000 تومان به مشتری میفروشند.
این حجرهدار در مورد کارگران نیز چنین میگوید که برای جابجایی یک سبد میوه 200 تومان و برای هر کیلو میوه 20 تومان از خریدار میگیرند. سبدها معمولا 20 کیلویی است و این کارگران روزانه 40 تا 100 هزار تومان درآمد دارند البته در حجرههایی که رونق بیشتری برای فروش میوه است سود آنها بیشتر خواهد شد. حجرهها معمولا 2 تا 6 کارگر دارند.
*دلالان میدان میوه پول مردم را هم نمیدهند
از وی در این باره که چرا فضای جلوی حجرهاش را اجاره نداده است میپرسم و میگوید یکی دو بار این کار را انجام دادم، اما بسیار دردسر کشیدم زیرا دلالان پول مردم را نمیدهند و آنها هم ما را میشناسند و باید همواره در دادگاهها برای آنها پاسخگو باشیم.
*نرخ میوه را چه کسی تعیین میکند؟
هاشمی میگوید قیمت میوه را خریدار و دلال تعیین میکند، روزانه اولین خرید در میدان به عنوان مبنای قیمت آن روز محسوب میشود، اصولا پایه قیمت هم بر اساس عرضه و تقاضا است.
*حجرهدار هم از دلال راضی است
او میگوید من خودم علاقه دارم که میوه را به دلالان بفروشم، چرا که آنها پول بهتری میدهند و از آنها هم راضی هستم.
این حجرهدار میگوید: بسیاری از مغازهداران میوه را در سطح شهر 2 تا 3 برابر از آنچه که از ما خریداری میکنند، میفروشند.
یکی از دلالان چندین قلم قیمت میوه را این طور بر روی ستون آهنی زیر شیروانی جلوی حجره آویزان کرده است:
انگور عسگری 2200 تومان، انجیر 4000 تومان، هلو 1500 تومان، سیب 1500 تا 3000 تومان، فلفل 1000 تا 2000 تومان، بادمجان 800 تومان، کلم 500 تومان، کدو 700 تومان، هویج 800 تومان.
حجرهدار بعدی حسین آشتیانی میگوید شغل آبا و اجدادی است، پدربزرگش هم این شغل را انجام میداده و 60 سال حجره آشتیانیها در این منطقه معروف است. حجره او هم خالی است.
خودروی نیسان جلوی مغازه است و بار میوه روی آن تلانبار شده است. او هم ظاهرا دلخوشی از دلالان ندارد و میگوید چندین سال است که باب دلالی به این میدان باز شده است. تعریف قانونی ندارد و حجرهدارانی که دیگر نمیتوانند کار کنند و یا سود بیشتری را میگیرند فضای جلوی مغازه را به این دلالان اجاره میدهند که قیمت اجاره بسته به اینکه کدام سالن باشد فرق میکند و میانگین حدود 8 میلیون تومان است.
به گفته او، در میدان بزرگ حدود یک تا دو هزار دلال وجوددارد. او میگوید نرخ اجاره دلالان در حجرههای کلاه سبزها، آجر قرمزها و حجره بزرگها فرق میکند. این اسامی به ظاهر سالنها تشبیه شده است.
به سالن آجر قرمزیها میروم که معروف است به داشتن دلالان زیاد، یک جوان حدود 27- 28 ساله جلوی حجره کنار بارش نشسته است و میوهاش خیار است. میگوید بار را از کامیونها میخریم و در هر کیلو حدودا 200 تومان بیشتر به مشتری میفروشیم.
وی درباره درآمدش میگوید کم است، میانگین حدود 30 هزار تومان در روز زیرا بار کمتری میفروشد روزانه حدود 500 کیلو خیار میفروشد که به گفتهاش بعضی روزها برایش 50 هزار تومان هم میماند، البته با یک حساب سرانگشتی اگر این فروشنده روزانه 500 کیلوگرم بفروشد و 200 تومان در هر کیلو برایش بماند سودش به صد هزار تومان میرسد.
*سود یک میلیون تومان در روز دلالان میدان
البته او هم سود سرشار دلالان را انکار نمیکند و میگوید:بعضی عمدهفروشها هستند که روزانه یک میلیون تومان سود هم دارند.
او میگوید حجرهداران شش دانگ فضای جلوی مغازه را حدود 6 میلیون تومان اجاره میدهند که چندین نفر در فضای 4- 5 متری آنجا مشغولند.
این دلال اردبیلی خودش ماهانه 400هزار تومان برای فضای اندک 4 متری اجاره میدهد.
به سراغ کارگران حجرهها میروم در همین سالن آجر قرمزیها. دو برادر یکی حدودا 25 ساله و دیگری 35 ساله از شهرستان میانه هستند که فرزند پسر یکی از آنها حدودا 14 ساله هم با آنها است.
او میگوید روزانه 80 تا 100 هزار تومان درآمد دارد. هندوانه را کیلویی 20 تومان و هر جعبه 3 کیلوگرمی را 70 تومان و 10 کیلوگرمی را 200 تومان روی باسکول میگذارد و به فروشنده تحویل میدهد البته میگوید زمانی که بار شبانه میرسد هم از کامیون خالی میکنند، اما پول این را هم از مشتری میگیرد نه از حجرهدار.
وی در پاسخ به اینکه چرا پول خالی کردن بار حجرهدار را از مشتری میگیرد، میگوید: از قدیم این طور بوده است.
وی میگوید: حجرهداران ما را بیمه نمیکنند، پولی هم به ما نمیدهند، قبلا پول ناهار میدادند که خیلی وقت است که آن را هم حذف کردهاند.
آرام آرام از میدان میوه و ترهبار فاصله میگیرم، در مسیر راه یک وانت پیکان پر از انواع میوه باز هم فاکتور خرید را میپرسم و میگوید فاکتوری ندادند او بار میوه را به مقصد پاکدشت میبرد، از درآمدش چندان راضی نیست، میگوید مغازهام داخل کوچه است و نمیتوانم گرانتر بفروشم. او میگوید برای هر کیلوگرم میوه 500 تومان اضافه میکنم. قیمتهای خریدش اینگونه است:
سیبزمینی 1000 تومان، بادمجان 1400 تومان، پیاز 650 تومان، کاهو 200 تومان، گوجه فرنگی 800، کدو خورشتی 1400 تومان، خیار بوتهای 2000 تومان، خیار درختی 3000 تومان، کلم سفید 1000 تومان، هندوانه 350 تومان، انگور 2500 تومان، شلیل 4500 تومان، آلو قرمز و زرد 3000، موز 4000 تومان، هلو انجیری 2300 تومان، هویج 700 تومان و گلابی 3500 تومان.
در مسیر کامیونی پر از هندوانه است. صاحب میوه را میپرسم میگویند خودش در مزارع همدان است و بار را خریده و اینجا میفرستد. جوانی حدودا 30 ساله میگوید من مسئول این کامیون هستم، هر کاری داری من انجام میدهم.
وی میگوید: همکارش به همدان رفته و هندوانه را کیلویی 280 تومان خریده و به تهران فرستاده است. با قیمت فروش میدان بار یعنی 600 تومان که مقایسه میکنم حدود 320 تومان در لحظه نصیب آقایان دلال میشود اما کشاورزی که سرمایه زمین، آب و رنج و زحمت یکساله را دارد، تنها 280 تومان در هر کیلو عایدش میشود.
از خروجی میدان بزرگ که خارج میشوم بازرس دکه بازرسی را میبینم که همچنان تنها حواسش به گرفتن پول ورودی است. از هیچ کدام از ماشینها فاکتور خرید نمیخواهد. از او میپرسم، مگر فاکتورهای خرید را کنترل نمیکنید، میگوید به ما بیسیم نکردهاند.
از میدان بزرگ میوه و ترهبار خارج شدهام تا برای گزارش به خبرگزاری برسم، اتفاقا ماشینی که سوار میشوم خودش حجرهدار میدان است. سر صحبت باز میشود و در فرصت 10 دقیقهای درد دل این حجرهدار را میشنوم.
ابراهیم محمدی، صاحب حجره در فاز 2 سالن 8 میگوید طی این سالها حجرهداران نبشی سودهای کلانی را بردهاند. آنها فضای بسیار زیادی دارند و برای چندین خودرو اجاره میدهند. کسانی هستند که طی چند سال پولهای زیادی را به جیب زدهاند.
از او می پرسم آیا کسی به آنها نظارتی نمیکند؟ با آنها مقابله نمیکنند؟ گفت: در رأس کار دلالان کسانی که باید نظارت کنند نیز هستند و به این دلیل هست که این بینظمیها طی سالها نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم شده است.
وی میگوید: 2 تا 3 هزار دلال در میدان بزرگ وجود دارد خیلی از آنها چند ماه با چرخ میوه جابهجا میکنند اما به یک باره دلال میشوند و بعد پولهای کلانی است که به جیب میزنند اینها بازار حجرهداران اصلی را نیز کساد کرده است با کشاورزان هم لابی میکنند و آنها میوه را به دلالان میفرستند زیرا حقالعمل کمتری میگیرند.
وی میگوید: دلال که سرمایهای ندارد و در یک فضای کوچک چندین دلال مشغولند و آنها با گرفتن حقالعمل کمتر بار میوهها را به سمت خود هدایت میکنند.
محمدی میگوید البته کار آنها اعتباری ندارد، چرا که بسیاری هستند پول کشاورزان را خوردهاند و چون جای ثابتی هم ندارند، کسی نمیتواند آنها را پیدا کند.
وی میگوید: مسئله دردناک اینکه همین دلالان به سراغ کشاورزان میروند و محصول را به قیمت بسیار پایین از آنجا میخرند و به میدان میفرستند تا دلال دیگری از آنها خریداری کند. ارتباط کشاورز با مرکز توزیع میوه قطع شده است، همه چیز دست دلال است.
گزارش تمام شده است اما همچنان ذهنم مشغول است که آیا نمیتوان در حد مساحت کم میدان میوه و ترهبار را که دلالان احاطه کردهاند و قیمتها را به شدت بالا میبرند نظارت و کنترل کرد. اگر چنین نظارتی در محیط کوچک امکانپذیر نیست پس این همه سازمانها و نهادها میخواهند قیمتها را در سطح کشور کنترل کنند.
آیا چنین اجحافی در حق تولیدکننده و کشاورز روا است؟ با ادامه این وضع آنها تا چند سال دیگر به تولید ادامه خواهند داد؟ آیا با چنین وضعی انگیزهای برای تولید در کشاورز میماند؟
جالب اینکه بیش از 90 درصد این دلالان کشاورزانی بودند که این جفاها را دیدهاند و روستاهای خود را ترک کرده و به این شغلهای کاذب روی آوردهاند. آیا کسی نمیخواهد به درد این کشاورزان و مردم برسد.