دولت آقاي روحاني بيش از آنكه يك دولت بروكراتيك، تكنوكرات يا ليبرال باشد يك دولت چند وجهي است كه در عين حالي كه در هيچ كجا نيست اما ردپا و تاثيرگذارياش را ميتوان در همه جا به وضوح مشاهده كرد. در «نظريه بازيها» هنگامي كه يكي از رقبا احساس ميكند وارد شدن به جنگ تن به تن شكست حتمي را در پي دارد، با در پيش گرفتن سياست«همه جا و هيچ جا»خود را از تيررس آسيبهاي رقيب تا بن دندان مسلح در امان نگه دارد اما به شكلي ديگر تلاش كند با روشهاي مسالمتآميز كه به عقلانيت نيز آغشته است ميداندار فضاي بازي باشد و رقيب را در افكار عمومي به شكلي نشان دهد كه ناشيانه در انديشه برهم زدن كل بازي است. اين سياستي است كه حسن روحاني كاركشته در مقابل مخالفان دولتش در پيش گرفته است.
آرمان به همين منظور و براي تحليل فضاي به وجود آمده بين دولت آقاي روحاني و مخالفانش با دكتر محمدرضا خباز ، معاون امور تقنيني معاونت پارلماني رئيسجمهور گفتوگو كرده است. خباز معتقد است: «گروهي با قصد تخريب و با قصد بياعتبار كردن دولت در چشم و دل مردم دست به كار شدهاند كه تاوانهاي فراواني براي دولت در پي خواهد داشت. در طول اين مدت اين عده اعمال كارشناسانه، دلسوزانه و خير خواهانه مسئولان ديپلماسي را به اعمال ضدانقلابي تعبير كردند. كار شبانه روزي مسئولان گروه اقتصادي را به يك كار ضد ارزشي تبديل كردند. همچنين آرامش و امنيتي را كه امروز در كشور چه در دانشگاهها وچه در مردم حاكم است را به گونهاي بيان كردند كه كشور ناامن شده است. بنده معتقدم هدف در كوتاهمدت بياعتبار كردن دولت است تا در دو سال آينده بتوانند كانديداي خودشان را بر مردم تحميل كنند. قبل از آن هم در پي اين هستند كه مجلس آينده را به دست بگيرند و افرادي تندرو را وارد مجلس كنند كه برنامههاي دولت را به هم بريزند. نماينده پيشين مجلس همچنين درباره برنامه تندروها براي جايگزيني روحاني خاطرنشان ميكند: « آنها به دنبال همان كانديدايي هستند كه چهار ميليون رأي آورد. آنها در انتخابات رياستجمهوري تمام تلاششان را به كار بردند و از تمام امكانات استفاده كردند كه آن كانديدا چهارميليوني رأي بياورد. ولي با تمام برنامهها و قولهاي بيدليل و رفتارهاي نامناسب كه انجام دادند مردم به گزينه مقابل آن كانديدا رأي دادند».
دولت آقاي روحاني از همان ابتداي بر سر كار آمدن خود با هجمههاي متعدد مخالفان روبه رو بوده است. پس از استيضاح فرجيدانا و همچنين سخنان صريح آقاي روحاني در جمع سفرا اما فضاي دولت و مخالفان وارد فاز جديدي شده است. به نظر شما در شرايط كنوني مخالفان دولت آقاي روحاني چه برنامههاي كوتاهمدت، ميان مدت و بلندمدتي را در دستور كار خود قرار دادهاند؟ اتفاقي كه در كشور ما رخ داده و جاي بسيار نگراني هم دارد اين است كه يك گروه بسیار اندک به اسم دفاع و خدمت تيشه برداشتند و به ريشههاي اصلی و سالم ضربه ميزنند. اين عده اگر بگويند كه ما به قصد تخريب آمدهايم طبيعتا كسي به حرف آنها گوش نخواهد داد، اما در واقع همين هدف را هم دنبال ميكنند. اين عده ظاهرا ادعاي خيرخواهي وادعاي خدمت به مردم را دارند اما در باطن اهداف جناحي، گروهي و منفعتطلبانه خود را دنبال ميكنند. نتيجه عمل اين عده 180 درجه با ادعاي آنها تفاوت دارد. انسان خيرخواه اولا نيتش خيرخواهانه است، ثانيا برنامههايش برنامههاي خيرخواهانه است، ثالثا بيان و لحنش از يك آرامشي برخوردار است كه به دل مينشيند. از همه مهمتر اينكه از يك عقبه صالح و بسيار خوبي برخوردار است. ما از ابتداي دولت هم معتقد بوديم يك گروهي با قصد تخريب و با قصد بياعتبار كردن دولت در چشم و دل مردم دست به كار شدند كه تاوانهاي فراواني براي دولت در پي خواهد داشت.
در طول اين مدت اين عده اعمال كارشناسانه، دلسوزانه و خيرخواهانه مسئولان ديپلماسي را به اعمال غيراصولي تعبير كردند. كار شبانهروزي مسئولان گروه اقتصادي را به يك كار بيارزشي تبديل كردند. اينگونه رفتارها نشاندهنده اين است كه نيت خيرخواهانه نيست و بلكه با نيت تخريب صورت ميگيرد. بنده معتقدم هدف در كوتاهمدت بياعتبار كردن دولت است تا در دو سال آينده بتوانند كانديداي خودشان را بر مردم تحميل كنند. قبل از آن هم در پي اين هستند كه مجلس آينده را به دست بگيرند و با يك مجلس تابعتر افرادي تندرو را وارد مجلس كنند. همه ما ميدانيم كه اين گروه چه عقبه و گذشتهاي دارند و در گذشته چه اقداماتي انجام دادهاند و براي رسيدن به هدف از چه شيوههايي استفاده كردند. در هفتههاي گذشته سردار فيروزآبادي كه شخصيتي دانشمند و انقلابي هستند به صراحت و به عنوان بالاترين مقام نظامي قبل از رهبر معظم انقلاب در خطاب به نيروهاي نظامي رسما اعلام كردند كه ما حامي دولت هستيم و كساني كه به هر نحوي در اين نظام مسئول هستند بايد در حمايت از اين دولت بكوشند ولي متاسفانه اين اتفاق درحد مطلوب نيفتاده و اعمال و رفتارها چيز ديگري را نشان ميدهد.
مهمتر از همه صدا و سيماست كه از پول بيت المال اداره ميشود، اما خدمات دولت را نسبي هم بيان نميكند و تلاش ميكند عيوب دولت را بزرگ نمايي كند. من سوالم از صدا و سيما اين است آيا نميشود عيبها را در يك برنامه گفت و اين همه و به شكلهاي مختلف به عيوب دولت نپرداخت؟ آيا صدا و سيما هيچ عيبي ندارد؟ صدا و سيما اگر واقعا به همه دستگاهها ميپردازند و اگر براي رضاي خداست كه از آنها تشكر ميكنيم. اما لطفا براي خدا هم كه شده عيوب خودشان را هم بگويند. متاسفانه با وجود بيانات مقام معظم رهبري كه سفارش كردند اين دولت را كمك كنيد،گروهي كه در جاهاي مختلف دست دارند كمر همت به تخريب دولت بستند. ما بارها اعلام كردهايم كه دولت از انتقاد استقبال ميكند. دولت حتي به مخالفاني كه منطقي هستند، نگاه تخريبي ندارند تحمل ميكند. حتي تلاش ميكند زمينه انتقاد هم براي آنها فراهم كند. ولي كساني كه قصد تخريب دارند و رفتار، گفتار و كردارشان نشاندهنده تخريب است اينها عملا مقابل ملت قرار گرفتهاند. برخي كه از پول بيتالمال استفاده نميكنند حسابشان جداست ولي آنهايي كه از بودجه دولت استفاده ميكنند و با قصد تخريب و ضربه زدن عليه دولت سخن ميگويند آيا چيزي جز خواستههاي دشمن انجام نميدهند؟
ما نظرمان اين است كه اين گروه بايد خطمشی خودشان را بيان كنند، جبهه خودشان را بيان كنند؛ اگر مخالف هستند دولت آنها را تحمل ميكند، اگر منتقدند دولت براي آنها فرش قرمز پهن ميكند؛ ولي اگر مخربند بايد انتظار پاسخ داشته باشند. چون اگر بر مخرب جواب ندهي همان مصداق «ترحم بر پلنگ تيز دندان ستم كاري بود بر گوسفندان»خواهد بود. دولت افتخار ميكند از مخالف و منتقدي كه لحنش، رفتارش و بيانش منطقي، عقلي و شرعي باشد حمايت كند. بسياري از حرفهايي كه هماكنون زده ميشود وجهي ندارد. دولت هشت سال دست شما بود، مجلس هم دست شما بود. شما خراب كرديد. اگر دغدغه آباداني داشتيد و دوست داشتيد كشور را درست كنيد در اين هشت سال درست ميكرديد. حالا هم به جاي اينكه رفتارهاي مخربتان را جبران كنيد، در كار مسئولان مصلحي كه قصد ساختن كشور را دارند سنگاندازي ميكنيد و اقدامات مخرب انجام ميدهيد.
يكي از استراتژي مخالفان دولت آقاي روحاني اين است كه در چهار سال اول نسخه دولت را بپيچند. آنها به دنبال همان كانديدايي هستند كه چهار ميليون رأي آورد. آنها در انتخابات رياستجمهوري تمام تلاششان را به كار بردند و از تمام امكانات استفاده كردند كه آن كانديدا چهارميليوني رأي بياورد. برخي از آنها تمام امكاناتشان را پاي يك نفر ريختند ولي با تمام قولهاي بيدليل و رفتارهاي نامناسب كه انجام دادند مردم به گزينه مقابل آن كانديد رأي دادند.
برنامه مخالفان بعد از استيضاح فرجي دانا چيست؟ آيا دولت با يك استيضاح يا چند استيضاح ديگر رو به روخواهد بود يا از روشهاي ديگر به دولت فشار خواهند آورد؟استيضاح رضا فرجي دانا از آبان ماه و يك ماه پس از شروع به كار ايشان كليد خورده بود. برنامهريزيهاي اينچنيني نشان ميدهد كه اينها به دنبال اصلاح نيستند و نيت آنها خالص نيست. اين نشاندهنده اين است كه اينها به دنبال اصلاح نيستند. من پيشبيني ميكنم اين گروه مشخص و نخ نما شده دوباره براي استيضاحهاي بعدي برنامهريزي خواهند كرد. اين عده به اين راحتي ميدان مخالفت با دولت را خالي نميكنند. درباره آقاي فرجيدانا هم آقايان استيضاحكننده ميدانستند كه اگر نخبگان وارد عرصه شوند ديگر جايي براي افراد كم مايه و كساني كه با نمره 12بورسيه شدهاند و سوادي ندارند، نيست. اين افراد استعداد استادي در دانشگاهها ندارند بنابراين آقاي فرجي دانا دو راه بيشتر نداشت يا اينكه مقابل روش گذشته سكوت ميكرد و هيچ حرفي نميزد و ميگفت به ما ربطي ندارد كه در دوره گذشته به 3هزار نفرافراد كم سواد با معدل پايين بورسيه تعلق گرفته و يك ميليارد تومان به آنها پول ميدهند تا بعدا همچنان بيسواد به كشور بازگردند و نسل آينده كشور را در دست بگيرند!
اما روش ديگر كه ايشان هم همين كار را كرد اين بود كه گفت ما كليه پروندهها را يكي پس از ديگري بررسي ميكنيم اگر دربين آنها افراد شايستهاي بود از آنها قدرداني و حمايت ميكنيم اما اگر غير از اين بود نامناسبها را كنار ميگذاريم كه در اين ميان برخي به هيچوجه شايستگي نداشتند يعني بدون معدل و امتحان فقط به دليل وابستگي شان به جاهاي مختلف بورسيه شده بودند. وزير علوم جلوي اينها را گرفت. به نظر من وزير علوم كار درست را انجام داد كه مردم ميخواستند. مردم انتظار دارند عقلاي اصولگرايي كه داراي وجهه مردمي هستند مانع از ادامه فعاليتهاي اين عده عليه دولت شوند. همه مردم ميدانند كه رفتار و اقدامات اين گروه سبب خدشه به جايگاه مقدس مجلس شوراي اسلامي خواهد شد.
به نظر ميرسد بسياري از عقلاي اصولگرا به اين نتيجه رسيدهاند كه كار از دست آنها خارج شده و اين جبهه پايداري است كه با وجود ميل اصولگرايان به جاي اصولگرايان تصميمگيري ميكند. احتمال اين وجود دارد كه اين شكاف به وجود آمده سبب انشقاق و تشتت آراي بيشتر در اردوگاه اصولگرايي شود؟145 رأي به استيضاح نشاندهنده همين تحليلي است كه شما اشاره كرديد. اين عده نشان دادند كه با اين 145 رأي ميتوانند تعدادي از رأيهاي اصولگرايان معتدل را بگيرند. اين يك فاجعه است كه به نظر بنده نبايد اين اتفاق ميافتاد. آن چيزي كه مسلم است اين است كه تعداد افراد جبهه پايداري در مجلس بيشتر از چهل نفر نيست. اين افراد با هماهنگي با اصولگرايان رأيشان را به 145 عدد رساندند با وجود اينكه فراكسيون رهروان كه حدود 180 نفر هستند اعلام كردند كه ما به استيضاح رأي نميدهيم و به ابقاي به وزير رأي ميدهيم. شما ببينيد چگونه چهل نفر موفق شدهاند 105نماينده ديگر را با خود همراه كنند كه به وزير رأي ندهند. ميبينيد كه لابي پايداريها قويتر از عقلاي اصولگرايي بوده است.
در نتيجه ميتوان نتيجه گرفت كه در قضيه فرجي دانا، جبهه پايداري توانست مجلس را در استيضاح كنترل كنند. اين مساله جاي نگراني دارد، نگراني نه براي ما، بلكه براي اصولگراياني كه قصد تعامل با دولت را داشتند. با اين وجود دولت بسيار صبور، منطقي و عاقلانه عمل ميكند و تلاش ميكند كه اختلافي بين دولت و مجلس به وجود نيايد. دولت با تمام وجود مايل بود كه آقاي وزير اخراج نشود و كابينه متزلزل نشود. آقاي روحاني و اعضاي دولت دوست نداشتند كه در اول مهر ماه دانشگاهها بدون مسئول باشد. خوشبختانه آقاي رئيسجمهور چون خودشان بيست سال در مجلس حضور داشتند كاملا با خصوصيات مجلس و مجالس گذشته آشنا هستند؛ بنابراين با يك صبر انقلابي و با يك صبر حكيمانه مشكلات را حل خواهند كرد. همانطور كه همه ديدند آقاي روحاني گفتند كه اتفاقي نيفتاده و ما وزير بعدي را معرفي ميكنيم. با اين وجود متاسفانه در آغاز سال تحصيلي كه مدارس، دانشگاها و مراكز علمي ما ميخواهند شروع به كار كنند وزارتخانهاي كه وزير ندارد فضاي علمي كشور را مديريت كند. در سال 94 بودجه به دست وزارتخانهاي خواهد رسيد كه وزير ندارد و وقتي كه وزارتخانهاي وزير نداشته باشد چه كسي ميخواهد در داخل دولت از اين وزارتخانه حمايت كند؟ چه كسي ميخواهد از حقوق دانشجويان حمايت كند؟ نمايندگان مجلس همه اينها را ميدانستند ولي با اين وجود به آقاي فرجي دانا رأي ندادند. دولت به خوبي به اين مساله آگاه است كه در صورت مقابله به مثل دود اين ماجرا به چشم مردم ميرود به همين دليل از هرگونه اقدامات مشابه بهشدت اجتناب ميكند.
يكي از تريبونهايي كه به نوعي تلاش ميكند با حفظ جايگاه و عنوان كردن نقاط مثبت از دولت آقاي روحاني انتقاد كند تريبون مقدس نماز جمعه است. اين در حالي است كه شائبههايي مبني بر امام جمعه شدن آقاي روحاني نيز براي مدت كوتاهي در فضاي سياسي كشور منتشر شد اما ادامهدار نبود و با رد اين ماجرا توسط رئيس شوراي سياستگذاري ائمه جمعه خاتمه يافت. امام جمعه شدن آقاي روحاني به چه ميزان ميتواند به دولت كمك كند؟ما اگر بخواهيم شايستگيهاي آقاي روحاني را مطرح كنيم ايشان شايستگيهاي بسيار بالايي دارند؛ نكته اول اينكه ايشان يك دكترا آن هم از يك كشورهاي خارجي دارند. دوم اينكه آقاي روحاني يك مجتهد عضو خبرگان رهبري هستند كه داراي عاليترين تحصيلات حوزوي هستند. نكته ديگر اينكه آقاي روحاني يك شخصيت انقلابي و از شاگردان نزديك حضرت امام (ره) هستند. وقتي ما جوان بوديم نوشتهها و سخنرانيهاي آقاي روحاني كه ضد رژيم طاغوت بودند را به دست مردم ميرسانديم. اگر كسي نوار سخنراني آقاي روحاني را داشت به زندان محكوم ميشد. ايشان همچنين تجربه زياد و كارنامه درخشاني در دوران دفاع مقدس دارند. ايشان يك شخصيت كاملي است كه شايستگي امام جمعه بودن را دارا هستند. نكته مهم در اين زمينه اين است كه اين مساله در اختيار ما نيست و ما نميتوانيم در اين زمينه اظهارنظر كنيم. شخصيت آقاي روحاني داراي تمامي خصوصيات خوب يك خطيب جمعه است ولي تعيين، تشخيص و تبيين ايشان با ما نيست. بنابراين ما حق دخالت در اين موضوع را نداريم. به هر حال من معتقدم كه چون جمعيت انبوهي از اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل شخصيت والاي ايشان را قبول دارند ايشان شايستگي اين كار را دارند.
برخي از اصلاحطلبان اعتقاد دارند كه از تفكر اصلاحطلبي بايد اصلاح شود. شما با «اصلاح اصلاحات» يا «نو اصلاحطلبي» موافقيد؟كساني كه با اصلاحطلبي آشنايي دارند ميدانند كه فرق اصلاحطلبي با غيراصلاحطلبي درست در همين نكته است. اصلاحطلب به كسي گفته ميشود كه به وضع موجود راضي نيست، به دنبال پيشرفت و تغيير مثبت است. اصلاحطلبي بدين معني است كه لحظه به لحظه با توجه به شرايط موجود بايد تغيير كرد تا بيشترين كارايي و بازدهي را داشت و به وضع مطلوب رسيد. حتي اصلاحطلب واقعي كسي است كه وقتي هم كه به وضع مطلوب رسيد به آن قانع نيست و مدام به دنبال تغيير و تحرك مثبت و سازنده است. اصلاح بايد براي همه باشد. ما هرچقدر اصلاحات در كشور به وجود بياوريم شايد به حد كافي و حدي كه مطلوب باشد نرسيم. بايد اين تغييرات باشد تا به حد مطلوب رسيد.
اين از فرمايشات پيامبر مكرم اسلام (ص) است كه ميفرمايند: «اگر امروزتان با ديروزتان يكي باشد ضرر كردهايد و اگر امروزتان از ديروزتان بدتر باشد لعنت خدا بر شما باد» نگاه اصلاحطلبي يعني اينكه دقت كنيد و ببينيد كه آيا وضع موجود در كشور خوب است؟ آيا تمامي شرايط كشور از نظر اقتصادي، اجتماعي، سياستهاي داخلي و خارجي، فرهنگي و... خوب است؟ اگر بد بود بايد تلاش كنيم تا خوب شود و اگر هم خوب بود بايد بيشتر تلاش كنيم تا بهتر از امروزمان باشد. به نظر من وقتي كه قوه مجريه و مقننه از دست اصلاحطلبان خارج شد، در چنين شرايطي اصلاحطلبان بايد به فكر ميافتادند كه چه شد و چرا اين اتفاق افتاد؛ ولي اين كار را انجام ندادند؛ بايد ميگفتند من كه اصلاحطلبم عيبم كجاست؟ ايراد كارم كجا بوده كه اين اتفاق افتاده است؟ دليلش چيست؟ كار كه خود به خودي نميشود؟ چرا اينگونه شد؟چرا از دل يك گفتمان مردمسالار شخصي مانند احمدينژاد سربرآورد؟
آن موقع ما هشدار داديم ولي عدهاي گوش ندادند، عدهاي مسخره كردند و عدهاي ساكت نشستند. الان هم همين است؛ الان هم عدهاي كه اعتقاد دارند مشكلات مدني و مردمسالارانه همچنان وجود دارد و حقوق شهروندي رعايت نميشود بايد دور هم جمع شوند و با مشورت يك راهحل كلي، كامل و جامع را به حاكميت پيشنهاد دهند تا حاكميت هم پشتش گرم باشد و بداند كه اصلاحطلبان آمادهاند كه دولت را كمك كنند. اصلاحطلب قصدش خدمت است، قصدش رفع مشكل است نه اينكه خدايي نكرده دشمن از حضورش سوءاستفاده كند.
من معتقدم كه اصلاحات ميتواند رشد كند و به حالت قبلي خود باز شود چون كه زمينه اين كار در داخل كشور مهيا شده است. با پيروزي آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري شرايط كشور بهتر شده است. هماكنون مردم ياد و خاطره اصلاحطلبي را گرامي ميدارند و آرزو ميكنند كه مجددا اصلاحطلبان قدرت را در دست بگيرند. اقدامات نامناسب در 8 سال گذشته اين پيام را به مردم داده است كه اصلاحطلبان به هر حال با تامل و كارشناسيتر به مسائل نكاه ميكنند و دغدغه پيشرفت جامعه را دارند. بنده اميدوارم كه نو اصلاحطلبي يا هر گفتمان جديدي بتواند بيش از هر چيز مشكلات مردم و جامعه را كاهش بدهد.