رییس جمهور کشورمان پس از سفر به نیویورک عازم آستاراخان شد و از سوی ولادیمیر پوتین همتای روس خود مورد استقبال رسمی قرار گرفت. روحانی به روسیه رفته است تا در چهارمین اجلاس سران کشورهای حاشیه بزرگترین دریاچه جهان شرکت کند. برگزاری این نشست سران بار دیگر مجموعه مباحث مربوط به تعیین رژیم حقوقی بزرگترین دریاچه جهان را در کانون توجه محافل رسانهای و سیاسی قرار میدهد.
جهان صنعت در این باره با پیروز مجتهدزاده، جغرافیدان، محقق و کارشناس مسایل سیاسی گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
در حالی که برخی کشورهای ساحلی بهرهبرداریهای متعارف و گاه نامتعارف (مانند شیرین کردن، آب برای مصارف شرب) را از دریاچه خزر آغاز کردهاند، برخی دیگر معتقدند این بهرهبرداریها باید به بعد از تعیین رژیم حقوقی دریاچه خزر موکول شود. از نظر قواعد بینالمللی کدامیک از این دو رفتار مشروع است؟
هیچ کدام، خزر یک دریاچه است که مشمول قوانین بینالمللی نیست لذا در همه موارد ضروری است که میان کشورهای ساحلی توافق شود به همین خاطر هر اعتراضی به عملکرد دیگر کشورهای ساحلی وارد است. در مسایلی مثل بهرهبرداریهای صنعتی از آب دریا نیز ضرورت دارد که جلسات مذاکرهای تشکلیل شده و از کارشناسان و محققان نظر خواسته شود. کارشناسان برپایه مطالعات خود میتوانند بگویند که این اقدامات میتواند انجام شود یا خیر.
براساس قوانین بینالمللی در مورد بهرهبرداری از آب دریاها روال کار چگونه است؟
در مقررات بینالمللی مانعی برای استفاده از آب دریاهای آزاد وجود ندارد اما موضوع خزر تفاوت دارد زیرا با یک دریاچه روبهرو هستیم که باید با توافق کشورهای ساحلی از آن استفاده کرد.
برخی از کشورها مدعی تقسیم دریای خزر هستند، در حالی که مشاع بودن نظر دیگر کشورهاست. به نظر شما کدام دیدگاه وجاهت قانونی دارد و میتواند ملاک عمل در تقسیم حقوقی دریای خزر باشد؟
این بحث بسیار مفصلی است که من شخصا 20 سال است در مورد آن فریادها زدهام. اکنون این موضوع به این شکل در حال سامان دادن است که نواری به عمق 40 کیلومتر دور تا دور خزر جزو آبهای ساحلی کشورها محسوب شود. در مورد کشورهایی مثل ایران و آذربایجان نیز به این صورت است که مرزهای دریایی دو کشور در امتداد مرزهای خشکی تعیین شود.
این توافق امضا شده است؟
خیر، این بیشتر یک مفاهمه است اما هنوز توافقی رسما امضا نشده است.
موضع ایران در این خصوص چیست؟
موضع ایران کاملا مشخص نیست زیرا پیش از این ایران همیشه از تقسیم بر اساس درصد صحبت میکرد که به اعتقاد من کاملا غلط بود اما اکنون این موضع تعدیل شده است و ما به سمت همسو شدن با دیگر کشورها پیش میرویم اما در نهایت باید دید که ایران نیز با این نوار 40 کیلومتری موافقت میکند یا خیر.
بر این اساس بقیه خزر مشاع خواهد بود؟
توافقهایی که چهار کشور داشتهاند بر این پایه است که سطح یا بدنه آب مشاع باشد و کف دریا تقسیم شود.
با توجه به پراکندگی منابع انرژی و... این تقسیمبندی به نفع ماست؟
خیر، این شیوه تقسیم به زیان ایران است زیرا ماهیها و منابع خاویاری که در سطح دریا هستند به طور عمده در جنوب خزر و سمت ما قرار دارند. در مقابل نفت و گاز که در کف دریاست بیشتر سمت آنهاست و به این ترتیب آنها صاحب منافع خود میمانند و در منافع ما شریک میشوند، ما نیز منفعت خود را با آنها تقسیم کرده و از منابع آنها بینصیب خواهیم ماند.
برای تامین منافع بیشتر چه باید بکنیم؟
چاره این کار ادامه مذاکرات با کشورهای حاشیه خزر و بهکار گرفتن بیشترین هنر در این مذاکرات است. ایران از سال 1991 مشغول بحثهای خزر است و طی این 24 سال مدام حرف خودش را زده و تلاشی برای تعدیل مواضع و توافق با دیگران نداشته است. اکنون این فرصت مهیا شده و در دو سه سال اخیر تغییرات در سیاستهای ایران مشاهده میشود که ما را در جهت توافق با دیگران پیش میبرد.
بحث دیگری که همواره منشای اختلاف و بحران در روابط فیمابین کشورهای ساحلی بوده است وضعیت نظامی دریای خزر است. حتی گاهی از ورود ناتو به این دریاچه نیز صحبت به میان آمده است، فکر میکنید رژیم نظامی حاکم بر خزر باید چگونه باشد؟
در این موضوع نیز خزر تابع مقررات بینالمللی نیست و نیاز به توافق داریم. در مورد حضور ناتو نیز توجه داشته باشید همان زمان که این بحث هم مطرح بود کسی نمیگفت که ناتو از روی دیگر کشورها بپرد و وارد خزر شود ؛ گفته میشد که یکی از کشورهای ساحلی عضو ناتو شود و به این ترتیب به سواحل خزر وارد شوند. اکنون بعد 24 سال وضعیت جدیدی وجود دارد و به آمریکاییها نیز ثابت شده است که نمیتوانند ناتو را به دریای خزر بکشانند.روسیه در این موضوع نقش مهمی داشت و میدانیم که اکنون خود روسیه است که خزر را به سمت نظامی شدن میبرد.
در این شرایط ما باید در سیاست خارجی خود چه موضعی اتخاد کنیم؟
متاسفانه ما همیشه خود را تسلیم روسیه کردهایم تا در رقابت با غرب جایگاه بهتری به دست آوریم در حالی که در عالم رقابتهای ژئوپلتیک هیچ دو کشوری خود را فدای هم نمیکنند همان طور که در روابط اجتماعی هیچ دو نفری همه منافع خود را فدای هم نمیکنند. با این حال این سیاست غلط از ابتدای انقلاب به کار گرفته شده است. در این مدت فرض ما این بوده است که آمریکا دشمن ماست و به همین خاطر روسیه دوست ماست در حالی که در عالم واقع این طور نبوده است. ما امتیازهای زیادی بر پایه این سیاست به روسیه دادهایم و از حقوق خود کوتاه آمدهایم اما روسیه بارها در مورد تحریمهای ایران کوتاه آمده است. روسیه در مورد تحریمها اول از ما حمایت میکرد اما در نهایت به ضرر ما رای داده است.شما ببینید حتی در کشمکشهای بین روسیه و غرب در خصوص انرژی که یکی از گزینههای غرب برای تامین سوخت ایران است، عدهای میگویند نباید با غرب همکاری کنیم چون به زیان روسیه است! لاجرم باید به کسانی که در داخل ایران هنوز به این سیاست اشتباه باور دارند، گفت که سخت در اشتباه هستند و دلیلی ندارد برای اینکه از حقوق خود کوتاه آییم.
در رابطه با وضعیت نظامی دریای خزر باید چگونه با روسیه تعامل کنیم؟
در این رابطه نیز باید با تاکید بر حقوق خودمان مذاکره کرده و بر حق مساوی همه کشورهای حاشیه خزر تاکید کنیم. رفتار عاقلانه این است که یک توافق پنججانبه در مورد امنیت دریا و مسایل زیستمحیطی امضا کنیم.
شما بر امضای توافق تاکید میکنید و میدانیم که تاکنون 38 نشست دورهای در کشورهای ساحلی این دریا برگزار شده است اما هنوز در مورد مسایل عمده به ویژه تقسیم بستر و تعیین مناطق ملی و حاکمیتی در دریای خزر توافقی صورت نگرفته است. فکر میکنید این ظرفیت در کشورهای ساحلی برای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر وجود دارد؟
اگر این نشستها بینتیجه بود که ادامه پیدا نمیکرد. درست است که در بسیاری از این جلسات جدل و دعوا شده است اما همین اختلافنظرها ما را به سمت توافق پیش میبرد. خزر که وضعیت استثنایی است و در جلسات برگزار شده امیدها و ناامیدیهایی وجود داشته است اما در نهایت باید به این مذاکرات ادامه داد.
به نظر شما میشود برای صورت گرفتن توافق پنججانبه چشماندازی متصور بود و آیا میتوان برای آن ضربالاجل زمانی تعیین کرد؟
خیر، نمیتوان ضربالاجل مشخص کرد زیرا وارد فاز دیکته کردن میشویم و هر کشوری که قدرت بیشتری دارد تاثیر بیشتری بر توافق خواهد گذاشت. فراموش نکنید که این توافق برای یک نسل و ا