هرچند اختلافهای سازمان سینمایی و خانه سینما در دوره جدید نسبت به دوران گذشته، بسیار حداقلی است و گاهی از میان سخنان مدیرعامل خانه سینما ظهور و بروز میکند، انکار ناشدنی است و بیگمان با روند کنونی پررنگتر میشود. با این حال پرسش اساسی این است که ریشه اختلافات تازه در کجاست و تا کجا ممکن است پررنگ شود؟
به گزارش «تابناک»، روزی که حجت الله ایوبی دست عزت الله انتظامی را گرفت و بدین شکل در خانه سینما را به شکل نمادین باز کرد تا غائله بستن خانه سینما پایان یابد، گمان میرفت، ماه عسل روابط مدیران خانه سینما و مدیران سازمان سینمایی، بیش از ماه و سال باشد؛ اما شبی که علیرضا رضاداد به نمایندگی از ایوبی به خانه سینما آمد، مجمع خانه سینما با فشار علنی برخی نمایندگان برگزار نشد و در نهایت اوضاع به گونه دیگری پیش رفت و مشخص شد خوشبینی بیش از حدی وجود داشته است.
ماجرا هنگامی بغرنج شد که مسأله انتخابات خانه سینما در حاشیه قرار گرفت و آنچه به عنوان خواسته دائماً در حالِ تکرارِ سینماگران، در متن توجه عموم قرار گرفت، وضعیت تعداد مشخصی از فیلمهای سینمایی بود؛ فیلمهایی که طلسم نمایش آنها در سی و دومین جشنواره فیلم فجر با جنجالهای فراوانی شکسته شد، ولی اکران عمومی قصه دیگری دارد و با تکنیکهایی نظیر تغییر سانس اکران در جشنواره، نمیتوان اعتراض به اکران عمومی را نیز نافرجام گذاشت.
این اعتراض میتواند جلو سازمان سینمایی باشد یا تنها به مجلس محدود شود؛ اما هرچه باشد برای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هزینه ساز خواهد بود و گروهی از مجلسیها اکران برخی از این فیلمها را برای افزایش هزینههایش به عنوان خط قرمز قلمداد کردهاند و به همین دلیل ـ هرچند به دلایلی که پیشتر گفته شد ـ بعید است به خاطر اکران یک، دو یا سه فیلم، علی جنتی استیضاح شود؛ اما احتمال طرح پرسش و واکنشهایی به این سبک وجود دارد.
با این حال، ظاهراً این شرایط پیچیده پیش روی مدیران سینمایی دولت، تنها مشکل ایشان است و متولیان اصلی خانه سینما، خود را در آن سهیم نمیدانند و بر مطالبهشان تأکید میکنند و البته تنها این مطالبه را بیان نمیکنند، بلکه تأکید دارند به هیچ جریانی به جز جریان خانه سینما نباید سرویسی داده شود و هر نوع کمک دولت یا سازمان سینمایی به جریانهایی که پیش از این در جبهه مقابل این نهاد صنفی بودند را با نقدهایی تند و رسانهای همراه میکنند و اینها به جز مکتوباتی است که بنا بر مصالحی رسانهای نشده است.
در این میان، نمیتوان محمدمهدی عسگرپور را با سوابق سینمایی که دارد، چهرهای خواند که از فشار برخی جریانها و تاثیر آن بر تصمیمات سینمایی دولت و اتفاقات اینچنینی بیاطلاع است، ولی حقیقت این است که در فضای سیاست زده سینمای ایران، خانه سینما نتوانسته حتی یک دهم مخالفانش، در فضای سیاسی و همچنین فضاهای سیاسی ـ فرهنگی حضور پررنگی داشته یا به عبارت دقیقتر، حضور سازمان یافته و اثرگذاری داشته باشد.
به همین دلیل امروز نمیتوان از موجودیتی تنها به نام «لابی سینمای ایران» سخن به میان آورد و آنچه اکنون در این زمینه حضور سایهواری دارد، کاملاً در تضاد با خانه سینما و سازمان سینمایی فعالیت میکند و اگر خانه سینما فریادی دارد، باید به قدرت آنها بگوید که توپهایشان برجک سینمای ایران را نشانه رفته و بدین سان میتوانند باج (آنچه عسگرپور صراحتاً بیان کرد و از آن گلایهمند بود) بخواهند.
با این اوصاف دور از انتظار نیست، وقتی اهالی خانه سینما در راهروها و کمیسیونهای مجلس، در نشستها و راهروهای شورای عالی انقلاب فرهنگی و در راهروهای دیگر نهادهای تصمیم گیرنده، نباشند و حرف خانواده سینما را نزنند و مستمراً به تبیین و دفاع از حقوق قاطبه سینما نپردازند، دیگران طیفهایی که این راهروها را پر میکنند، نقش آفرین باشند و در نهایت با ارائه آدرس غلط به تصمیم سازان، فضای نهادهای تصمیمساز را نیز به سمتی سوق دهند که مدیران سینمایی را نیز خلع سلاح نمایند و رفتار مدیران سینمایی، به واکنش محدود شود.
در واقع آنچه بیش از دیگر مسائل به خانه سینما ضربه میزند، نبود اراده و یا حداقل سازماندهی جدی برای لابی در نهادهای تصمیمساز است و خانه سینما در اوضاع کنونی تنها در نقش منتقد ظاهر و در بهترین حالت، نامهای در حمایت از رفع توقیف فیلمها منتشر میشود که طبیعتاً تنها جنبه روانی دارد و در عمل راهگشا نیست و فضای نهادهای تصمیمساز به ویژه کمیسیون فرهنگی مجلس را نیز تغییر نمیدهد.
اگر خانه سینما و سینماگران قصد رسیدن به نقطه مطلوب در حوزه اعتبارات و رفع سوءتفاهمهای سیاسی و همچنین پایان دادن به برخی فشارها را دارند، مشخصاً و تنها راه چارهشان، حضور پررنگ در نهادهای تصمیم گیر و رو در رو شدن است. اگر قرار باشد تنها در کنار میدان نشست و متوقع بود که سازمان سینمایی یک تنه این عرصه را مدیریت کند، توقعی غیرمنطقی است و اگر واقعاً دلمان برای سینما میسوزد، باید خود از بزم بکاهیم، رخت رزم بپوشیم و برای دفاع از سینما همرزم شد و یا در مقابل رزم سازمان سینمایی و سازمان سینمایی سایه، سکوت کرد.