پنجمین جشنواره فیلم عمار در شرایطی مسیر برگزاری را میپیماید که با گذشت پنج سال از این رویداد،
دو دستاورد مهم برای مجموعه برگزارکننده این جشنواره متصور است؛ دو
دستاوردی که یکی از آنها تحقق یافته و دیگری در بلندمدت تحقق خواهد یافت و
بدین ترتیب، آثارش در سینمای ایران نمود پررنگتری خواهد یافت و به عبارت
سادهتر، به زودی طیف تازهای از سینماگران به فیلمسازان حاضر در این عرصه
افزوده خواهند شد.
به گزارش «تابناک»، جشنواره مردمی فیلم عمار در
پنجمین دوره برگزاری، همچنان یک تجربه تازه برای سینمای ایران است؛ رویدادی
که شیوهای تازه در نمایش آثار راه یافته را در پیش گرفته و آثار
راه یافته به این جشنواره اکران میشوند و دامنه این اکران نیز وسیعترین
شکل ممکن را یافته است و ناگفته نماند که در پیش گرفتن همین رویکرد، منجر به دیده شدن
فیلمهای این جشنواره در سطحی است که شاید در هیچ جشنوارهای در جهان رقم
نخورد.
نگاه توسعه محور به اکرانهای مردمی جشنواره فیلم عمار، همچنان در دستور کار مسئولان این جشنواره است و تقریباً هر نهادی ـ از یک سازمان تا یک جمع دوستانه و خانوادگی ـ که درخواست اکران یک یا چند اثر از مجموعه آثار راه یافته به جشنواره فیلم عمار را داشته باشد، زمینه آن در استان مذکور توسط مسئول اکران استان مربوطه فراهم میشود. باید گفت، اکران سیار در هر استان، امکان دسترسی به فیلمها را فراهم ساخته و در کنار این مراکز فرهنگی نظیر مساجد نیز محملی برای اکران این آثار شدهاند.
بنا بر این گزارش، این شیوه اکران که شاید بتوان اکران مویرگی تعبیرش کرد، یکی از مهمترین اتفاقاتی است که در جشنواره فیلم عمار رخ داده و شاید بتوان گفت، بهترین عرصه برای دیده شدن آثار مستند ـ غیر از فضای آنلاین و تلویزیون ـ توسط عموم مردم جشنواره عمار است. از این منظر میتوان گفت، یکی دو هدف اصلی راه اندازی چنین جشنوارهای ـ که جشنوارههای مشابه در سالهای گذشته بدان دستی نیافته بودند ـ در این پنج سال تقریباً تحقق یافته و آن هم، دیده شدن آثار فیلمسازان جوان و دارای دغدغه انقلابی است.
با این حال این هدفی بود که برگزارکنندگان جشنواره عمار برای میان مدت در نظر گرفته بودند و تقریباً در همین مدت زمان نیز بدان دست یافتند.
اما هدف دوم که هدف اصلی است، نیازمند زمان بیشتری است و احتمالاً در یک دوره ده سال تا بیست ساله تحقق خواهد یافت و آن تربیت نسل تازهای از فیلمسازان است؛ رویکردی که شبیه به آن در «سینه فونداسیون» جشنواره کن رخ میدهد و برای نسل جوان یک مسیر مشخص برای فیلمسازی مشخص مینماید.
هدف دوم زمانی تحقق یافته که طیفی تازه از فیلمسازان حرفهای از دل جشنواره عمار بیرون آید. بدون تردید جوانانی که آثار مستندشان و حتی گزارشوارههایشان به جشنواره عمار آمده، تا ابد در این سطح فیلمسازی نخواهند ماند و تا ابد سینمای مستند نیز باقی نخواهد ماند و احتمالاً در سالهای آینده به سینمای داستانی سوق خواهند یافت؛ بنابراین، از میان چندصد فیلمسازی که به این وادی رفتهاند، شکل گیری ۱۰ تا ۳۰ فیلمساز حرفهای که توان تولید آثار داستانی با مضامینی نزدیک به جشنواره عمار را در حوزه سینما داشته باشند، یک موفقیت بزرگ برای این جشنواره خواهد بود.
از این منظر، هدف نخست به نوعی ابزاری برای تسهیل دستیابی به هدف دوم نیز قلمداد میشود، زیرا چنین اکران مردمی و وسیعی میتواند بهترین نظرسنجی برای درک توانمندی فیلمسازان عمدتاً کمتجربهای باشد که آثارشان به جشنواره عمار آمده و طبیعتاً میتوان تمرکز بیشتری بر چهرههایی داشت که از ظرفیت بالقوه بیشتری برای تولید آثار جدیتر برخوردارند. از همین مرحله است که میتوان درباره شکل دادن نسل تازه فیلمسازان حرفهای با دستچین کردن آن دسته که این ظرفیت را دارند، سخن به میان آورد.
اگر این گروه بتواند به سطح استانداردی از فیلمسازی به خصوصی در حوزه فیلمهای بلند سینمایی دست یابد و هدف دوم محقق شود، شاید کمتر از یک دهه بعد با گروه تازهای از فیلمسازان در سینمای ایران مواجه باشیم که آثاری با نگاهی شبیه آنچه این روزها در سینمافلسطین نیز به نمایش درمیآید، روی پرده عریض سینماهای کشور به نمایش میگذارند و حتی سهمی از جشنواره فیلم فجر را به خود اختصاص میدهند. همین نکته کفایت میکند که سری به سینما فلسطین زده و درباره دورنمای قابل تصور برای این جریان تازه اندیشید.