سرانجام پس از خبرهای ضد و نقیض از مرگ پادشاه عربستان، ملک عبدالله دیروز به خاک سپرده شد. با این حال، پیش از مرگ ملک عبدالله، پادشاه پیشین عربستان سعودی، بسیاری از رسانههای داخلی، تحلیلهای عجیب و عموما به دور از واقعیت از تأثیر مرگ ملک عبدالله در معادلات منطقهای و همچنین قیمت نفت منتشر میکردند.
به گزارش «تابناک»، با کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی، بسیاری از گزارشها و اخبار غیرواقعی و اغراق آمیز، علت این کاهش قیمت غیرمنتظره را بازی دولت عربستان سعودی با هماهنگی آمریکا عنوان میکردند.
این قسم از تحلیلها با تأکید بر نقش عربستان و سیاسی بودن کاهش قیمت نفت بیان میکردند که عربستان نقشه کاهش بهای نفت را با افزایش تولید طراحی کرده و در نتیجه بهای نفت به شدت کاهش پیدا کرده است و این روند تا جایی ادامه داشته که امروز بهای هر بشکه نفت به کمتر از ۵۰ دلار سقوط کرد.
یکی از عجیبترین تحلیلها که در نهایت به تیتر یک ۱۶ دی ماه یک روزنامه ختم شد، در همین راستا بود. این روزنامه در گزارشی با توجه به کاهش شدید قیمت نفت و وخامت حال ملک عبدالله به تحلیل علل کاهش قیمت نفت با تیتر «کارشناسان: پس از ملک عبدالله نفت به ۲۰۰ دلار میرسد» منتشر کرد
.
حال نگاهی به آخرین وضعیت بازارهای بینالمللی نفت، نشان میدهد، بهای نفت روند صعودی چشمگیری نداشته است؛ برای نمونه، نفت برنت با بیش از ۷۰ سنت افزایش نسبت به قبل از آن، به کانال ۴۹ دلار رسید و اما نفت خام آمریکا افزایش قیمت کمتری را تجربه کرد و هر بشکه آن با افزایش ۴۰ سنتی در بازار نایمکس به قیمت ۴۶.۷۵ دلار به فروش رسید. در واقع مرگ پادشاه عربستان با این رویکرد تحلیلی، تأثیری در نهایت ۷۰ سنتی بر بازار نفت داشته است.
البته طرفداران این نظریه بر این باور باشند که طبیعتا پس از گذشت دو روز از مرگ ملک عبدالله رقم مورد نظر کارشناسان این روزنامه تحقق پیدا نخواهد کرد و شاید در یک دوره طولانی این رقم شکل خواهد گرفت.
اما در این میان، چند نکته ضروری است که در نظر گرفتن آنها میتواند تأثیر بسیار مهمی در تصمیم گیریهای اصلی و کلان کشور داشته باشد؛ نخست اینکه هرچند این نکته درست است که با گذشت دو روز از مرگ ملک عبدالله، انتظار افزایش قیمت زیاد غیر واقعی است، اکنون هیچ نشانهای برای افزایش شدید قیمت نفت وجود ندارد؛ بنابراین، این موضوع نشان میدهد که افزایش یا کاهش قیمت نفت، ربطی به مرگ اشخاص ندارد.
دوم آنکه متأسفانه بعضی از خطاهای تحلیلی در موضوعات سیاسی و اقتصادی، میتواند پایه برخی از تصمیم گیریهای غلط در عرصهها عمومی و کلان کشور شود. مثلا زمانی که تحریمها علیه ایران افزایش پیدا میکرد، یک تحلیل غلط در عرصه سیاست خارجی بیان میداشت که اگر نفت ایران تحریم شود، قیمت نفت در بازاهای جهانی به بیش از ۲۵۰ دلار افزایش پیدا خواهد کرد؛ بنابراین، هیچ گاه دولت های غربی نفت ایران را تحریم نخواهند کرد.
بر اساس این تحلیل غلط، هیچ کس در کشور آمادگی برای تحریم نفت و یا حتی تلاش برای جلوگیری از تحریمهای نفتی را نداشت. حال میبینیم که نفت ایران دو سالی است تحریم شده و از سوی دیگر قیمت نفت در بازارهای جهانی نه تنها افزیش پیدا نکرده، بلکه به قیمت سی سال پیش، یعنی زیر ۵۰ دلار برگشته است!