پادشاه سعودی برای بهبود وضعیت عربستان راهی کاخ سفید شده بود اما ریاض در این سفر علی رغم حمایت ظاهری واشنگتن به اهداف استراتژیک خود دست نیافت.
خبرگزاری خانه ملت ، گروه بینالملل – علی ودایع:معادلات روابط ریاض با واشنگتن به شدت متناقض و نامفهوم شدهاست. ملکسلمان،پادشاه سعودی که برای سفری 3روزه رهسپار ایالات متحده شده بود ، تلاش کرد اوضاع نابسامان عربستان را قدری ترمیم نماید.
پادشاه عربستان که دایعه پدرخواندگی در خاورمیانه و رهبری دیکتاتورهای عرب دارد ، فاجعه دیپلماسی جنگطلبانه ریاض را بافخر فروشی به رخ امریکاییها کشاند. وی با لشگری از خودروهای لوکس که خیابانهای اصلی واشنگتن را بست یا خرید هتلی 222 اتاقه که بهترین محل اقامتی پایتخت ایالات متحده بود با فرش قرمز آمریکایی ها را گیج کرد.
پادشاه سعودی در سفر به آمریکا تنها اهداف سیاسی را دنبال نمی کرد ، در پس پرده برای دوره درمانی راهی بیمارستان شده است. موضوع بیماری ملک سلمان در شبکههای اجتماعی از سوی برخی اعضای خاندان سعودی نیز تایید شده است.
ملک سلمان مشخصا پیش از سفر به صورت ناملموس کسب حمایت کاخ سفید را با سیاست چماق و هویج در دستور کار قرار داده بود. عربستان که دلارهای نفتی خود را برای خرید تسلیحات آمریکایی به رئیس جمهوری آمریکا نشان می داد ، ظرف چند هفته اخیر تلاشهای بیسابقه ای برای تعامل با کرملین و خرید نظامی از روسیه را در دستور کار قرار داده بود.
سعودیها تا جایی احساس ضعف و تنهایی کردهاند که انتقال بمباتمی خود را از اسلامآباد در دستور کار قرار دادهاند ، اقدامی که میتواند نقطه آغاز جنگ جهانی سوم و فجایع محاسبه نشده باشد.
تمکین اجباری واشنگتن در عین بی اعتمادی
روابط آمریکا و عربستان به سبب چند عامل در طول سالهای اخیر لطمه دیده است از جمله انتقاد ریاض از خروج دولت آمریکا از خاورمیانه ( غرب آسیا ) آنهم درست در زمانی که قیامهای بهار عربی که سال 2011 آغاز شد با هرج و مرج مواجه شده بود.
تشدید تنشها زمانی بود که مذاکرات سرّی آمریکایی ها با ایرانیها که در عمان آغاز شده بود منجر به واکنشهای هیستریک و عصبی عربستان شد تا جایی که سعودی ها برای «جانکری» ، وزیرخارجه آمریکا رجز خوانی کردند و حداقل در دو مورد مانع امضای تفاهمنامه جامع هستهای شدند.
نقطه اوج این تنشها در ماه می سال جاری بود، زمانی که ملک سلمان از پذیرفتن دعوت باراک اوباما برای دیدار از آمریکا خودداری کرد. اقدام ملک سلمان توهین آشکاری بود به رئیسجمهوری ایالات متحده تا ریاض نارضایتی خود را اعلام نماید.سرانجام «عادل الجبیر»، وزیر خارجه عربستان حمایت این کشور را از توافق هستهای بیان کرد.
«گرگوری گاس» یک متخصص امور خلیج فارس و شبه جزیره عربستان که ریاست امور بین الملل در دانشگاه تگزاس را به عهده دارد گفت: «دیدار اوباما و سلمان در مورد مسائل سیاستگذاری نخواهد بود. این دیدار در این خصوص خواهد بود که آمریکا به عربستانی ها اعلام کند هنوز آنها را دوست دارد و عربستان نیز اعلام کند با وجود مذکرات با فرانسوی ها و دیگران، ما هنوز آمریکا را هم دوست داریم. عربستانی ها توافق هسته ای ایران را دوست ندارند ولی این نشست نشان می دهد ریاض آن را پذیرفته است تا آمریکا را وادار به همکاری با خود در خصوص محدود و متوقف کردن نفوذ ایران در جهان عرب کند.»
کسب حمایت عربستان از توافق هستهای ایران ، احتمالاً میتواند در ساکت کردن منتقدان سیاست خارجی اوباما تأثیر داشته باشد. در این میان موضوعی که باید در نظر داشت این است که اعلام موضع سعودیها قطعا برای رئیسجمهوری آمریکا هزینه داشته است. براساس برخی گزارشها سعودیها که به شدت نگران اقتدار نظامی ایران هستند از واشنگتن تضمین خرید تسلیحات فوق مدرن پنتاگون را کسب کردهاند. ظاهرا آمریکا در مورد جنگ سوریه منافع رژیم سعودی را در ائتلاف ضدداعش دنبال می کند. در مورد یمن نیز با وجود اینکه عربستان از همه خطوط قرمز در جنگ یمن گذشته اما واشنگتن تاکنون حتی یکبار هم عربستان را بابت ارتکاب جنایات جنگی مواخده نکرده است.
در کنار موضوع دریافت رشوه تسلیحاتی ، دستیابی اوباما به قدرت وتو در سنای آمریکا و عقیم ماندن پروژه جمهوری خواهان ریاض با به نوعی وادار به تمکین از نظر دموکراتهای حاکم بر کاخ سفید کرد. سعودیها به نوعی نگران این هستند که انزوای «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی را در تعامل با آمریکا تجربه کنند.
معادلات و مجهولهای بی اعتمادی
عالیترین مقامات دو کشور تلاش کردند با لبخندهای تصنعی و استفاده از الفاظی نظیر «دوستان قدیمی» یا «متحدین استراتژیک» ژست صمیمیت بایکدیگر بگیرند ولی واقعیت آن است که ریاض دیگر متحد استراتژیک واشنگتن نیست که آمریکا خود را برای حراست از منافع شاهزاده های سعودی به آب و آتش بزند.
شورای همکاری خلیج فارس و عربستان که در همه جنگهایی که کلید زدهاند همانند عراق ، سوریه و یمن ناکام ماندهاند به شدت نگران ولع سرّی واشنگتن برای رابطه با تهران هستند. «کولن کهل» ، از مقامات ارشد کاخ سفید در واکنش به انتقادات شورای همکاری خلیج فارس گفتهاست که «هرچند آمریکا در کنار متحدان عربش در حوزه خلیج فارس ایستاده، اما این به معنای خصومت دائم با ایران نیست.»
واشنگتن تایمز مینویسد ، در سراسر جهان عرب و شورای همکاری خلیج فارس این گمانه زنی شدت گرفته است که واشنگتن در حال خروج از چند دهه ائتلاف با دولت وهابی عربستان سعودی به نفع بهبود روابط با رقیب اصلی منطقه ای ریاض یعنی دولت ایران است.البته جمهوری اسلامی مواضع خود را در مسائل مختلف همچنان حفظ کردهاست و این موضوع را برای دیکتاتورهای عرب غیرقابل هضم میکند.
در این میان، «آنتونی کوردزمن»، کارشناس شرق میانه در «مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی» در واشنگتن می نویسد که این شک و تردید ریاض و دیگر پایتخت های شبه جزیره عربستان به بی اعتمادی قابل توجهی در برابر ایالات متحده امریکا منجر گردیده است. او می نویسد: «روشن است که کشور های حوزه خلیج فارس دیگر بالای تعهد ایالات متحده، که گویا در خلیج فارس حضور فعال داشته می باشد، اعتماد نمی کنند. آنها در نتیجۀ توطئه های نامطمین گردیده اند که گویا ایالات متحده به نحوی با ایران نزدیک خواهد شد.»
داعش عامل همگرایی در عین تخاصم
موضوع دردناک برای سعودیها این است که آنها گمان میکردند همانند گذشته میتوانند منافع خود را از طریق تروریست پروری مطالبه کنند. شورای همکاری خلیج فارس و عربستان با همراهی ترکیه ایجاد و تسلیح گروه های تروریستی «النصره» و «داعش» را دنبال کردند اما ترس از بزرگترین تهدید امنیتی جامعه جهانی ایران را به عنوان کلید شکست تروریستهای تکفیری مطرح کرد.
سعودی ها گمان می کردند که در موضوع سوریه می توانند کرملین را بخرند و آمریکا را به نوعی دور بزنند اما واقعیت امر این است که موضع روسیه به هیچ عنوان ریاض را تقویت نکرده است. روسیه و ایالات متحده امریکا، با وجود اختلافات شان در قبال انقلاب آبی اوکراین و بحران شرق میانه ارزیابی مشابهی در رابطه با تروریسم تکفیری دارند.
کرملین و کاخ سفید مبارزه علیه تروریستهای تکفیری را در اولویت قرار داده اند. روزنامه پرتیراژ دنیای عرب ،«الحیات» می نویسد ، « با توجه به بحران تروریسم ، هیچ رقابت بین ایالات متحده امریکا و روسیه وجود ندارد.»
این روزنامه در ادامه می نویسد: «برای واشنگتن مهم نیست که مسکو در سوریه فعال است و یا با ایران بر سر نقش اش در عراق و لبنان توافق دارد... علاقمندی به شکست "دولت اسلامی" ایالات متحده امریکا و روسیه را با هم متحد می سازد.» این موضوع اگرچه با شایعه حضور مستقیم روسیه در جنگ سوریه ظاهرا تحت الشعاع قرار گرفته است اما آمریکایی ها در نهان مشتاق پرواز جنگنده های ستاره سرخ هستند.
واقعیت پنهان جنگ سوریه و حتی یمن این است که در معادلات مرتبط با داعش ، آمریکا به شدت منافع ایران را در کنار روسیه لحاظ می کند.آمریکا علی رغم ژستهای تبلیغاتی از برخورد مستقیم با نیروهای بشاراسد پرهیز کرده است و در یمن نیز با وجود حمایت تسلیحاتی از ائتلاف سعودی اقدام عملی تاکنون انجام ندادهاست.
سرویسهای امنیتی کشورهای اروپایی به ویژه ایالات متحده هنوز خاطره 11 سپتامبر و هویت عاملان انتحاری سعودی را فراموش نکردهاند ، براساس گزارشهای محرمانه عربستان خواستگاه اصلی منابع مالی داعش است . این دو موضوع معادلات ناگفتنی را به شدت تحت الشعاع خود قرار میدهد.
امروز، آمریکا و اتحادیه اروپا برای حل معضل داعش به شدت نیازمند حضور ایران هستند. تهران تنها قدرت ثباتساز خاورمیانه است که توانایی مدیریت جنگ چریکی با تروریستهای تکفیری را دارد. سعودی ها ناخواسته آمریکا را به سمت جمهوری اسلامی و روسیه سوق دادهاند تا معادلات بیش از گذشته به نفع تهران تمام شود.
تاکتیک منفورسازی ایران
عربستان اگرچه حمایت خود را توافق هستهای ایران اعلام کرده است اما از کانالهای مشترک صهیونیستی که با جمهوریخواهان آمریکایی دارد ، کارشکنی خود را دنبال می کند. شاهزادههای تکفیری به هیچ عنوان اعتمادی به وعدههای کاخ سفید ندارند و خواستههای خود را از طریق تلآویو دنبال میکنند.
المانیتور درباره برنامه ریاض مینویسد : «عربستان سعودی قصد دارد که ایران در آینده نیز در سطح بین المللی منفور باقی بماند و بعد از توافق روی مذاکرات هسته ای و لغو تحریم ها، ایران نتواند خود را دوباره در جامعه جهانی مطرح سازد.»
در آستانه سفر پادشاه سعودی به واشنگتن، رسانه های زنجیرهای سعودی درباره بازداشت «احمد المغسل» (عامل انفجار مرکز استقرار نظامیان و کارکنان شرکت های آمریکایی در الخبر به ادعای عربستان) در بیروت و انتقال وی به ریاض به راه انداختند و می خواستند از آن در راستای بازتولید پروژه ایران هراسی استفاده کنند.
همچنین رسانه های زنجیرهای سعودی با هیاهو در توطئه اجرایی شده در کویت علیه جمهوری اسلامی با ادعای ارسال تسلیحات از ایران عملیاتی شده است. موضوع انفجار در بحرین یا مواردی از این دست که پای ایرانی ها را وسط بکشد در دستور کار قرار گرفته است. چندان دور از ذهن نیست که رسانه های سعودی در آمریکا با همراهی صهیونیستها عملیات بزرگی در آمریکا عملیاتی کنند.
نفت عامل اختلاف آمریکا و عربستان
عربستان در بهبوهه جنگ داخلی اوکراین با تشویق آمریکا برای اعمال فشار به روسیه و کاهش منابع مالی ایران اقدام به افزایش صادرات نفت خام نمود که منجر به سقوط فاحش قیمت بشکه های سیاه در بازارهای جهانی شد. واشنگتن در برنامه ریزی خود دوره زمانی میان مدت را طراحی کرده بود اما امروز این موضوع به ابزار مخفی ریاض برای اعمال فشار به کاخ سفید تبدیل شده است.در این شرایط با توجه به آنکه آمریکا سرمایه گذاری گزاف 200میلیارد دلاری در زمینه استخراج نفت رسی(نفت شیل) انجام داده است به هر قیمتی که شده است باید قیمت نفت را افزایش دهد.
موضوع نفت خام و ضرر تولیدکنندگان نفت شیل یک روی دیگر دارد که میتواند ابعادجدیدی به معادلات روابط عربستان با آمریکا ببخشد.ریاض دیگر تعیین کننده اصلی بهای نفت خام نیست و در تعیین قیمت سازمان صادر کننده نفت «اوپک» کشور تعیین کننده قیمت نیست و آمریکا هم اکنون تنها ۱۰درصد از نیازهای نفتی خود را از طریق صادرات نفتی عربستان سعودی تامین می کند، چرا که میزان صادرات نفتی خود آمریکا از میزان صادرات عربستان سعودی هم فراتر رفته است.بی نیازی آمریکا به نفت آلسعود ، ایالات متحده را در جایگاهی قرار داده است که حاضر است برای منافع کلانتر نظیر نزدیکی به ایران فدا کند.
تلاش برای انفجار کنترل شده در عربستان
اگرچه سرنوشت عربستان در راهروهای تو درتوی کاخهای سعودی تعیین میشود اما براساس خبرهایی که به بیرون درز پیدا کرده است جنگ قدرت بیسابقهای در ریاض درگرفته است. محمد بن سلمان جانشین محمد بن نایف، ولیعهد عربستان سعودی و وزیر فعلی کشور عربستان است. به گفته ناظران سیاسی رقابتی آشکار میان وی و پسرپادشاه که جانشینولعیهد میباشد، برای جانشینی ملک سلمان به چشم میخورد.
محمد بن نایف در آمریکا دارای روابطی گسترده با سیاستمداران آمریکایی است و گفته میشود که وی نامزد اصلی آمریکا برای دوران پس از ملک سلمان است.اما تغییر نظر ملک سلمان و خلع مقرن بن عبدالعزیز از مقام ولیعهدی نشان میدهد که انتصاب مقامات ارشد در عربستان سعودی میتواند به سرعت رخ دهد. آمریکا مایل نیست که تغییرات سیاسی ناگهانی و قدرتگیری چهرههای تندرو همکاریهای دو کشور را به خطر اندازد.
به موازات جنگ قدرت درونی حکومت پادشاهی عربستان که ممکن است به کودتا یا زد و خورد شاهزادههای سعودی منجر شود جامعه عربستان همانند یک اتاق پراز باروت آماده انفجار است. اوضاع عربستان که این روزها در چندین جبهه درگیر جنگ نیابتی میباشد همراه از دست رفتن منابع مالی به شدت نا بسامان است. آمریکا اگرچه از حکومت سعودی حمایت می کند اما برای کنترل شرایط در آستانه انفجار عربستان گزینه بهارعربی را در مشت خود دارد. آمریکا اگرناچار شود حکومت نابخرد سعودی را کنترل نماید ناچار است منافع ایران را بیش از گذشته لحاظ نماید.
در وضعیت فعلی ، آمریکا از احساس نیاز عربستان برای تحقق اهداف مورد نظر خود استفاده میکند و به نظر می رسد مسئولان آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که عربستان هر چقدر خود را در بحران های منطقهای درگیر کند احساس نیاز بیشتری به آمریکا پیدا خواهد کرد و فرصتهای جدیدی برای تزریق ذخایر ارزی عربستان به تاسیسات نظامی آمریکا پدید خواهد آمد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.