به گزارش «تابناک»، چندی پیش که یکی از رزمندگان دفاع مقدس خاطره ای در خصوص عکس شهید گمنامی که در اتاق رهبر معظم انقلاب نصب شده بود، منتشر کرد و گفته شد که اتفاقی مادر شهید هادی ثناییمقدم این عکس را شناسایی کرده است، شنیده ها و گفته های بسیاری از این شهید عزیز در محیط مجازی و عکس زیبای او با آن بادگیر و سربندی که بر لوله اسلحه اش بسته بود منتشر شد، اما این امر نتوانست قانعمان کند چه رازی در این عکس نهفته که اینچنین همه ما شیفته اش شده ایم. تا اینکه چند روز پیش یکی از خانواده های شهدا در تماس با «تابناک» اظهار کردند که این عکس متعلق به شهید بزرگوار محمد رسول رضایی بوده و عکس ها و مدارکی دال بر این موضوع به ما ارائه دادند و این جوان سیزده ساله راز تمایزش را برایمان برملا کرد.
در تشییع جنازه شهید محمدرسول رضائی، دانش آموز سیزده ساله مدرسه راهنمائی امیركبیر اسدآباد همدان صحنه ای رخ داده بود كه تا كنون شاید در تشییع هیچ شهید دیگری از شهرها و حتی كشور اتفاق نیفتاده بود و دیگر هیچ گاه تكرار نشده است.
محمدرسول به دوستانش وصیت كرده بود؛ «در تشییع جنازه ی من پرچم آمریكا را به آتش بكشید تا مردم بدانند من ضدآمریكایی و تابع ولایت فقیه هستم.»
بسم الله الرحمن الرحیم
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم برزقون»
گمان نکنید آنانکه در راه خدا به درجه رفیع شهادت نائل گشته اند مرده اند بلکه زنده اند و در پیشگاه خداوند روزی می خورند.
با درود و سلام به اسلام راستین و مهدی موعود (عج) و با درود و سلام بر نایب بر حقش امام بت شکن و رزمندگان کفر ستیز و شهدای گلگون کفن اسلام از صدر تا به حال وصیت نامه خود را شروع می کنم. خدایا تو می دانی که من جز برای رضای تو به جبهه نیامده ام. من برای کمک به مستضعفان و مبارزه با ظلم و استکبار جهانی به جبهه آمده ام تا انتقام شهدای خرمشهر و انتقام شهدای اسلام را بگیرم. آمده ام تا انتقام خون بچه های شیرخوار را که در زیر بمباران وحشیانه صدام به درجه رفیع شهادت نائل آمده اند بگیرم و نگذارم که حق انان پایمال گردد.
از شما امت حزب الله می خواهم که جبهه ها را خالی نگذارید. امام عزیزمان را تنها نگذارید. مراسم دعای کمیل و دعای توسل را هر چه با شکوه تر بر پا کنید و در تشییع جنازه من پرچم آمریکا را به آتش بکشید تا مردم بدانند که من ضد آمریکایی و تابع ولایت فقیه هستم.
خطاب به پدر و مادر عزیزم. از پدر و مادرم می خواهم که برای من گریه نکنند و از اینکه من شهید شدم نار احت نباشید بلکه خوشحال باشید که فرزندی را بزرگ کرده اید و او را در راه دین و قرآن و در راه وطن قربانی کرده اید و در آخر از تمام اهل خانواده و قوم و خویشان حلالیت می خواهم و می خواهم که راهم را ادامه دهند.