این روزها اخبار شیعیان نیجریه در رسانه ها داغ تر از همیشه شده است؛ شیعیانی که البته در کشوری چون ایران که مهد تشیع است، خبر و اطلاعی از وجود آنان وجود نداردو هرازگاهی که حمله ای تروریستی به آنان صورت می گیرد، خبری از آنان منتشر می شود و چند ساعتی و شاید هم کمتر، سرجمع همه واکنش های ایرانی به آن در قالب محکومیت حمله بیان می شود و دوباره فراموش می شوند تا حمله تروریستی دیگر و خبری دیگر...
به نظر می رسد شاید اکنون وقت آن باشد که با ارائه آگاهی بیشتر در این خصوص، از آلام این جماعت مظلوم و مهجوردر میان خودی و بیگانه، بکاهیم.
نیجریه پس از آفریقای جنوبی بزرگترین و مهمترین کشور آفریقای سیاه است. پرجمعیت ترین کشور آفریقا با 148 میلیون جمعیت و بزرگترین کننده صادر کننده نفت افریقا؛ علیرغم فقر آماری در کشور های جهان سوم و کذب آماری در خصوص اقلیت ها با توجه به آمار های دولتی جمعیت شیعه در نیجریه را بیش از 10 میلیون نفر تخمین می زنند. برای اینکه این عدد کمی به اذهان تقریب شود می توان گفت جمعیت مریدان شیخ ابراهیم زاکزاکی اعم از شیعه و مستبصر در غرب آفریقا بالغ بر 14 میلیون نفر است که بخش قابل توجهی از آنان ساکن نیجریه هستند و البته در بخش های شمالی این کشور و شهرهایی نظیر کانو، کاتسینا و زاریا زندگی می کنند.
شیخ ابراهیم زاکزاکی رهبر اخلاق مدار و معناگرای این جمعیت عظیم است. شیخ بیش آنکه مرجع تقلید فقهی شیعیان در غرب آفریقا باشد به راستی می توان او را پیر و مراد آنان دانست. شیعیان نیجریه به راحتی آمادگی دارند تا جان خود و خانواده خود را فدای شیخ و آرمان مقدسش کنند.
کسانی که اخبار جهان را دنبال می کنند احتمالا چیز زیادی در مورد یکشنبه سیاه نیجریه نمی دانند. چون از منظر رسانه ها، مردمی که آنان را جهان سوم می خوانند شهروندان درجه 2 عالم هستند و کرور کرور کشته شدنشان هیچ ارزش خبری ندارد. 13 دسامبر 2015 همان اول ربیع الاول 1437 ه-ق است که آغازی است بر پایان دو ماه عزاداری شیعه در ماتم پیامبر مکرم اسلام و دو سبط بزرگوارشان و امام رضا علیهم السلام؛ اما در این روز به بهانه اثبات نشده اقدام برای ترور فرمانده ستاد ارتش نیجریه – که روز شهادت امام با اسکورتش از مقابل مراسم عزاداری شیعیان عبور می کرده – ارتش این کشور به محل تجمع شیعیان یعنی حسینیه بقیة الله و محل سکونت شیخ زاکزاکی و دار الرحمة (مقبره الشهدای جنبش اسلامی) حمله می کنند و عده زیادی از حاضران من جمله معاون شیخ، محمود محمد توری، همسر شیخ، زینت ابراهیم، و آخرین پسر شیخ یعنی علی زاکزاکی را به شهادت می رسانند. خانه شیخ را با تانک محاصره می کنند و آنرا به آتش می کشند و از سرنوشت خود ایشان هم هیچ خبر موثقی در دسترس نیست. برخی می گویند توسط ارتش دستگیر شده و برخی می گویند در خانه اش زندانی شده و برخی هم معتقدند توسط مریدان به محلی امن منتقل شده است.
در این خصوص بیان چند نکته به شناخت ما از جریان شیعیان غرب آفریقا و زدودن غبار مظلومیت از چهره این فرزندان اسلام کمک می کند:
1- شیخ ابراهیم زاکزاکی رهبری است که در سال 1980 شراب طهور از دست روح خدا در کالبد زمان نوشید و طلایه دار مکتب اهل بیت در نیجریه شد. با گذشت فقط 35 سال از آن روزها امروز میلیون ها نفر در غرب آفریقا به خیل عظیم شیعه پیوسته اند.
2- شیخ عزم هیچگاه تشکل بخشی به شیعیان غرب آفریقا را نداشته و اقدام مسلحانه علیه استعمار و دولت ها را نداشته بلکه همواره شیعگی خود را از طریق حرکت اعتقادی و سیاسی می پیموده است و بر اقدامات فرهنگی در جهت رشد مکتب اسلام در آفریقا تلاش می کرده است. از این رو «جنبش اسلامی مسلمانان» را در نیجریه پایه می گذارد و قرارگاه اصلی آنرا «حسینیه بقیه الله» اختیار می کند.
3- آیت الله نیجریه که به تبعیت از مراد راحل خویش در این طریق سیاسی پای نهاده بود، به موفقیت های شگرفی می رسد به طوری که ارتباط نسبتا خوبی با رییس جمهور بوهاری برقرار می کند. اما خناسان سعودی تبار و صهیونیست مآب مانند انور عشقی نماینده ویژه جانشین ولی عهد عربستان و امثال او تلاش خود را بکار گرفته اند تا مانع از پیشرفت نرم و معقول شیعه در نیجریه شوند. ژنرال توکور بوراتای رییس ستاد ارتش نیجریه هم از همین دست است. شنیده شده اخیرا سفر محرمانه ای به تل آویو داشته که روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارانوت» ضمن افشای این خبر و دیدار او با مقامات اسرائیلی نوشته که بوکو حرام و جنبش اسلامی نیجریه مهمترین موضوعات مورد بحث طی دیدارهای دو طرفه بوده اند. جالب اینجاست که همین ژنرال، هدایت این عملیات را از ابتدا شخصا به عهده گرفته است.
4- شیخ زاکزاکی آگاهانه یا نا آگاهانه با منابع قدرت نرم به خوبی آشناست و پایگاه مردمی قوی و وثیقی دارد. به طوری که گفته می شود شیخ مرزعه پدری خود را تبدیل به یک شهرک سینمایی کرده است و در حال ساخت فیلم انقلابی با رنگ بوی اسلامی در نیجریه است که حدود 200 سال پیش در این کشور رخ داده و سرکوب شده است. همه هزینه میلیون دلاری ساخت این فیلم و شهرک توسط آحاد فقیر شیعیان غرب آفریقا تأمین شده است. همچنین راهپیمایی محیر العقول روز اربعین در نیجریه که برخی جمعیت آن را بیش از 5 میلیون نفر تخمین می زنند و یا جماعت جانباز و فدایی که حلقه حفاظت از شیخ و بیت ایشان را تشکیل دادند و به درجه رفیع شهادت نائل امدند. همه این ها دلالت بر یک پایگاه مستحکم مردمی دارد که می تواند قدرت محرک عظیمی را برای شیعه در آفریقا ایجاد نماید.
5- عقلانیت شیخ و مجموعه جنبش اسلامی نیجریه کار را برای پیشرفت گروه های تروریستی مانند بوکو حرام - که هدفی جز تخریب چهره اسلام را دنبال نمی کنند – در آفریقا بسیار دشوار کرده و عملا تهدید طرح صهیونیستی اسلام هراسی را به فرصتی برای تبلیغ چهره محمدی از اسلام بدل نموده است. از این قبیل می توان به برگزاری جشن میلاد حضرت مسیح که به همت انجمن جوانان جنبش اسلامی نیجریه و شاگردان شیخ زاکزاکی برگزار شد اشاره نمود. این در حالی بود که بوکوحرام بر پیش پا افتاده ترین حق بشر یعنی آموختن به وحشیانه ترین شکل ممکن چنگ انداخته و دختران معصوم را به عنوان اولین قربانی به آتش جهالت خویش افکنده است. در همین دوره تفکری که در متن خشونت و خونریزی به نام اسلام عزیز، هوشمندانه بر طبل وحدت و رحمانیت می کوبد، به راحتی می تواند قلعه قلب مردم تشنه مهربانی را فتح کند و عنان فکر آنها را بدست گیرد.
6- تاریخ نشان داده خدعه قدیمی دشمنان در این موارد آلوده کردن چشمه است. جریان حریف تمام تلاش خویش را بکار گرفته است تا این منبع پاکی و زلالی را به خشم آورد و جوی خونی دیگر به راه اندازد و تمام رشته های شیخ را پنبه نماید. همه کوشش جریان روبرو در آفریقا زین پس دایر بر تحریک شیعیان مبنی بر شورش های مذهبی و هنگامه خونین دیگری در این گوشه از عالم به نام مسلمانان خواهد بود. این پیامی است که شورای عالی مسلمانان نیجریه(NSCIA) که نهادی اهل سنت و سکولار مسلک است به دولت نیجریه در خصوص فاجعه زاریا ارسال کرده است. حال اینکه جریان جنبش اسلامی با هدایت داهیانه ای هیچ گاه تسلیح نشده و در هیچ اقدام تروریستی دست نداشته است. آیت الله زاکزاکی -که امروز هم پدر چهار شهید است و هم همسر شهید – زین پس مسوولیت سنگینی را در پیش خواهد داشت که آن حفظ خویشتن داری در عین غیرت انقلابی در میان مریدان است.
7- جمهوری اسلامی ایران هم در این رابطه باید بسیار هوشمندانه عمل نماید. روابط سیاسی هم در لایه های زیرین و هم در سطح پس از بی کفایتی های سابق رو به بهبود است. داخل نیجریه نیز تهدید بوکوحرام و حامیان داخلی و خارجی اش جریان های عقلانی حاکم در دولت را ستوه آورده به خوبی در میان بخش هایی از دولت، برای ما تبدیل به فرصت شده است. ضمن تأکید بر استخدام دیپلماسی انقلابی و حکیمانه، هر اقدام نسنجیده یا عجولانه ای می تواند مختصر گرایشی که در دولت نیجریه، یکی از بزرگترین و مهمترین کشورهای آفریقا، به سمت سیاست های جمهوری اسلامی ایران بوجود آمده است را تباه نماید.
*پژوهشگر مسایل بین المللی