تابناک بررسی می کند:

مردگانی که رو به قبله نیستند!

«خطای انسانی» (Human Error)همیشه در شئون مختلف و اَشکال گوناگون برای بشرِ پُر ادعا امکان پذیر است و بنا بر آزمون و تجربۀ همۀ ما، در هر زمینه ای نیز این نقص و کاستی وجود دارد و شاید طبیعتاً بر اساس ساختار ذهنی و فکری و همین طور روحیۀ متغیر انسان،
کد خبر: ۱۲۹۸۴۹۸
|
۲۲ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۷ 11 April 2025
|
8635 بازدید
|

به گزارش تابناک،خطای انسانی نباید امری اجتناب ناپذیر قلمداد شود اما خطایی که جنبۀ اجتماعی و عمومی داشته باشد و دامنۀ آن گسترده و وسیع باشد و سالیان درازی بر آن اصرار شود و کسی نیز متوجه آن لغزش و کژی نشود یا حتی اگر زمانی هم کسی متوجه آن اشتباه شد و نسبت بِدان تذکر و اخطار داد اصلاحی در آن زمینه صورت نپذیرد بسیار جای شگفتی و سؤال برای صاحبان فکر و اندیشه دارد!

مردگانی که رو به قبله نیستند!

حضرت «امامزاده عبدالله» (علیه السلام) که از این به بعد با مطالبی که بیان می کنیم به ایشان، «امامزاده ابوعبدالله» می گوییم؛  از نوادگانِ  گرامیِ «حضرت امام سجاد (ع)»-با پنج واسطه (پُشت)_ از جمله امامزادگان واجب التعظیم و لایق تکریم در ایران اسلامی محسوب می شود و تربتِ شریف آن بزرگوار از مکان های مقدس و معروف در  نزد  مردمِ «شهر ری» و همین طور اهالی «‌تهران» از قدیم الایام تا کنون بوده است.

  کُنیۀ خجستۀ ایشان «ابوعبدالله» و اصلِ نامِ مبارکِ آن بزرگوار «حسین» بوده است که به اشتباه به ایشان «امامزاده عبدالله» می گویند. حال وقوع این اشتباه در نام نهادنِ ایشان، به خاطر سهولت برای فارسی زبان ها بوده

 

  کُنیۀ خجستۀ ایشان «ابوعبدالله» و اصلِ نامِ مبارکِ آن بزرگوار «حسین» بوده است که به اشتباه به ایشان «امامزاده عبدالله» می گویند. حال وقوع این اشتباه در نام نهادنِ ایشان، به خاطر سهولت برای فارسی زبان ها بوده که این چنین در بین عوام و خواص به امامزاده عبدالله مصطلح و رایج شده است یا آن که مزار و مَضجع مطهر ایشان با مزار پدرشان که نامِ ایشان «عبدالله» بوده، اشتباه گرفته شده و به تبع آن چنین نامی در بین مردم رواج یافته است بر ما به درستی مشخص نیست لکن هر دو فرض از حیث علمی و تحقیقی، نادرست تلقی می شود و مردود است.

مردگانی که رو به قبله نیستند!

 

«عبدالجلیل قزوینی رازی»، از عالِمان و فقیهان بزرگ شیعه در قرن ششم هجری و ساکن در خِطّۀ «ری»، از خویش کتابی پُر ارج و اثری با ارزش در حوزۀ «کلام» به نامِ «نَقض»، به زبان شیرین پارسی برجای گذاشته که حدود سال۵۶۰  قمری به تألیف آن پرداخته است. این کتاب، اثری کمیاب و نادر در قرن های پس از او، بخصوص در سه چهار قرن اخیر به شمار رفته تا آن جا که برخی از بزرگان علمیِ قرونِ پسین، اصل آن را در اختیار نداشته اند و فقراتی از آن را به نقل از دیگر کتاب ها در آثار خویش ثبت و بازگو نموده اند تا این که در عصر ما و با همت و تلاش مُجدانۀ فرهیختگان علم و ادب، این کتاب ارزشمند به زیور چاپ در آمده است و خوشبختانه اکنون در دسترس همگان قرار دارد.

مردگانی که رو به قبله نیستند!

مفاد اصلی کتاب عبدالجلیل رازی، پاسخ به کتاب یکی از نویسندگان اِشکال تراشِ اهل سنت بوده که به زعم خویش نسبت ها، شماتت ها و ایراداتی به مکتب راستینِ تشیع وارد نموده است. برای نمونه اساس یکی از اشکالات وی، این بوده که وجود شیعیان و آثار و اثرات آنان را در تاریخ نفی و انکار نموده است و عبدالجلیل رازی در همین راستا پاسخ مبسوطی به وی داده و در این میان، نام بسیاری از بزرگان را در ادوار گوناگون و در حوزه های مختلف علمی، معنوی و فرهنگی از شیعیانِ اثر گذار در جهان را بیان و معرفی نموده است. از جملۀ آن شیعیانِ شاخص و برازنده، جناب «امامزاده ابوعبداللهِ شهر ری» بوده که آن حضرت را در صف و عِداد علماء بزرگ و ذُریّۀ طیبۀ سادات ارجمند آورده و در خصوص ایشان چنین نگاشته است؛

«...و السید ابوعبدالله الزاهد الحسنی که در جنب عبدالعظیم مدفون است!»  [۱]

 

الفاظ این متن، جایِ بحث و بررسی دارد. آیا با وجود نسبت «حَسَنی» در نام امامزاده ابوعبدالله، ایشان از زمرۀ «سادات حسنی» یعنی از نسل امام حسن مجتبی (ع) بوده اند؟!

 نَسَب دقیق ایشان این شجرۀ مبارکه تا امام معصوم (ع) است: «ابوعبدالله حسین بن عبدالله بن عباس بن عبدالله بن حسن اَفْطَس بن علی اصغر بن امام زین العابدین (ع)».

 همانگونه که می دانیم امام سجاد (ع) در مقام سیدی حسینی با دختر عمویِ خود یعنی «فاطمه»، دختر امام حسن مجتبی (ع) در مقامِ سیدی حسنی ازدواج فرمودند و این چنین امام باقر (ع) از ماحصلِ این ازدواج پُر برکت، از شجرۀ پاکْ سرشتِ توأمانِ حسنی و حسینی متولد شدند و بدین ترتیب از نسلِ امام باقر (ع) نیز، چه امامان هدایت (ع) و چه ساداتی که در وجود آمدند؛ هم شرفِ «حسینی» داشتند و هم افتخارِ نَسَبِ «حَسَنی»!

 لکن جَدّ اعلای امامزاده ابوعبدالله حسین، «علی اصغر» پسر گرانقدر حضرت امام سجاد (ع) است و مادرِ ایشان کنیز یا اصطلاحاً «اُمّ وَلَد» (کنیزِ صاحبِ فرزند از صاحب و مولایِ خویش) بوده است. لذا انتسابِ حسنی بودنْ نسبت به ایشان در این متن صحیح به نظر نمی رسد مگر این که اولاد بعد از جناب علی اصغر با خانوادۀ امام حسن مجتبی (ع) وصلت نموده و «حسنی» نیز شده باشند!

از سوی دیگر احتمال وقوعِ «تَصحیف» و دگرگونی در الفاظ و متون کتاب «نَقض» نیز بعید نیست و بررسی آن در این زمینه بیشتر راهگشا و بهتر کمک کننده به فهم مسأله می باشد. زیرا «مُحدِّث اُرْمَوی» (م. ۱۳۵۸ش.)، مصححِ دانشمند کتاب، به نسخه های مختلفی از این کتاب کمیاب  دست یافته بود و در ذیل همین عبارتِ یاد شدۀ «الحَسَنی» در کتابِ چاپیِ نقض و در پاورقی آن، از روی سه نسخه از میان چندین نسخه ای که به جهت تصحیح و سپس چاپِ اثر در اختیار داشته، اختلاف در نسبت «الحسنی» را در آن ها تذکر داده است.

 در نسخۀ خطیِ «کتابخانۀ مسجد چهل ستونِ مسجد جامع تهران»، لفظِ «الحسینی»، به جایِ واژۀ «الحسنی» ضبط شده که می تواند لفظی قابل قبول در این میان باشد و در دو نسخۀ خطی دیگر، یکی متعلق به آقای «حسین باستانی»، که نسخه ای اصیل و صحیح بوده و همچنین نسخۀ معتبرِ متعلق به خود مصحح محترم، ناسخانْ لفظِ «الحسین»، ضبط نموده اند که این فقره نیز بنا بر تحقیق می تواند روی در صواب داشته باشد و نتیجتاً  واژۀ «الحَسَنی» تصحیف و دگرگونیِ لفظ بوده و نامعتبر و تمایل به «الحسین» و «الحسینی» در این زمینه ارجح و مناسب تر است.

عبدالجلیل رازی در جای دیگری از کتاب خود به فراخور موضوعی که نویسندۀ ضد شیعۀ هم روزگارش در کتاب خویش از روی نا آگاهی یا عناد علیه قاطبۀ شیعه مطرح ساخته، مجدداً از «امامزاده ابوعبدالله»، در سِلک و عِدادِ علماء و به سخن دیگر از جمله و جَرگهِ اهل فضل و کمال یاد نموده است و دلیل این یادکرد به جهت اِفترائی بوده که نویسندۀ ضد شیعه در کتاب خود مرقوم نموده و بیان کرده است که شیعیان به زیارت قبور سادات می روند و به علم و عمل آن ها هیچ توجهی نمی کنند. نتیجتاً صاحبِ کتابِ «نَقض» در بخشی از پاسخ خود این چنین نوشته است؛

«...اهل «رِی» [مُشَرّف می شوند] به زیارتِ «سید عبدالعظیم (ع)» و به زیارت «السّید ابوعبدالله الاَبْیَض (ع)» و به زیارت «السید حمزة الموسوی (ع)» که شَرَف و نَسَب (نژاد) و جِزالَتِ (استواریِ) فضل و کمالِ عفتِ ایشان ظاهرست ...» [۲]

این گزاره هایِ قدیمی و برگرفته از کتاب پر ارجِ «نَقض» نشان می دهد که در قرن ششم هجری، مردمان ری و غیر از آنان، نام امامزاده را به شکل درست و صحیح آن یعنی «سید ابوعبدالله» (امامزاده ابوعبدالله) می گفته اند، نه «عبدالله»! و جالب آن که این امامزادۀ عظیم الشأن، توسط عبدالجلیل رازی به صفت «زاهد» نیز شناسانده شده که نشانگر انصراف و کناره گیری ایشان از تعلقات و زرق و برق هایِ سُفرۀ دنیایِ سِفله پرور و همچنین نموداری از تقوای مثال زدنی آن والاگهر در نزد جمیع مردم بوده است.

اما  چنان که گفته آمد در زمان ما به اشتباه به «امامزاده ابوعبدالله»، «امامزاده عبدالله» می گویند و شایسته است که این مسأله ریشه یابی دقیق و سپس علت و قدمت آن حداقل در این جُستار یافته و در نهایت برای همیشه اصلاح شود.

تصویر سَردرِ امامزاده، با عنوان «امامزاده عبدالله» در زیر مشخص است؛

 

مردگانی که رو به قبله نیستند!

 در نسخۀ خطی که در «کتابخانۀ ملی ایران» محافظت و نگهداری می شود و به لطف خدا نگارنده به آن دست یافت و اینک برای نخستین بار در این مقال، تصویر صفحۀ نخست آن به نمایش گذاشته می شود؛ نام امامزاده که محوریت بحث است به اشتباه «امامزاده عبدالله» نوشته شده است!

در واقع، اثر مزبور، نسخه‌ای دست‌نویس و ارزشمند است که به دستور مستقیمِ «ناصرالدین شاه قاجار» (م. ۱۳۱۳ق.) و توسط «اِعتِضاد السلطنه» (م. ۱۲۹۸ق.) از وزرای دانشمندِ سلطانِ صاحب قِران و وزیر علوم او در خصوص امامزادۀ مذکور تألیف شده و از وی با عنوان نادرستِ «امامزاده عبدالله» یاد شده است. [۳]

در تصویر زیر این مسأله به وضوح -با فِلِش قرمز- دیده می شود و آشکارا این خطا از سوی نویسندۀ دانشمند و صاحب فضلِ آن به صراحت بیان و قلمی شده که نشانگر این واقعیت است که آن لفظ در عصر نویسنده و به طور کلی در روزگار قاجار، رایج و متداول خلائق بوده و او نیز چنین نوشته و به شاه زمان خویش تقدیم نموده است؛

مردگانی که رو به قبله نیستند!

سندی با موضوعِ «مزرعۀ سید عبدالله اَبْیَض» متعلق به دومین شاهِ دودمانِ «صفویه»، «شاه طَهماسبِ اول» (م. ۹۸۴ق.) و مربوط به فرمان او در سال ۹۶۱ قمری در جهت وقفِ بخشی از آن مزرعه با موقعیت مکانی محتملاً حدود و نزدیکیِ «امامزاده ابوعبدالله حسین» بوده است [۴] لذا از این سند چنین فهمیده می‌شود که در قرن نهم-احتمالاً- و در قرن دهم هجری-اختصاصاً- به این امامزادۀ جلیل القدر، «سید عبدالله اَبْیَض» می‌گفتند. بنا بر این به احتمال قوی در دورۀ صفوی، نام امامزاده از حالت کنیۀ «ابوعبدالله» به اسم نادرستِ «عبدالله» تغییر یافته و سپس در بین عوام و خواص مردمان، حتی تا به امروز و تا زمان ما رواج و تداوم پیدا کرده است.

شایان ذکر است که این امامزادۀ معزز، مُتوفّای سال ۳۱۹ هجری قمری، یعنی حدود ۱۱۲۷ سال پیش به تاریخ امروز و از عالِمان نیمۀ دوم قرن سوم و اوایل قرن چهارم و عصرِ غَیبت صُغرایِ امام زمان (عج) بوده اند. امامزاده ابوعبدالله، عالِمی جلیل بوده است و چنان که پیشتر از کتاب نقضِ عبدالجلیل رازی روایت نمودیم به صفتِ «زاهد» بودن نیز آراسته و ستوده می‌شده است.

به جهت جایگاه ویژۀ این امامزاده از روزگاران قدیم تا به امروز در نزد اهل ری و تهران، اجساد و قبور مردگان، پروانه وار پیرامون شمعِ پُرفروزِ مزار ایشان دفن می شده است و بدین ترتیب به شکل پیوسته به وسعت گورستان مجاور آن می افزودند. انگار اموات در عالَم باطنْ گرداگرد کعبۀ شریف وجود آن عالیجناب طواف می نمایند!

 در آن قبرستان از صنوف و رسته هایِ مختلف مردمان دفن هستند؛ اعم از مشاهیر و بزرگان تاریخ و فرهنگ سازِ ملی و مذهبیِ دوره های مختلف و دیگر خلائق تا بدانجا که این گورستان، به قبرستانِ طبقۀ خواص مردم تهران نیز شناخته می شود و کل عرصۀ مجموعۀ آستان و گورستان از حیث وسعت، حدوداً ۱۵ هکتار می شود که گسترۀ قابل توجه و محدودۀ قابل ملاحظه ای می باشد.

به راستی آن جا آرامستانی شگفت است که از رئیس جمهور، وزیر، وکیل، استاد دانشگاه، شهید، عالِم دین، قاضی، هنرمند، ورزشکار، سیاستمدار و غیره در زمانی که دستشان برای همیشه از دنیا کوتاه شده است در کنار آن امامزادۀ واجب التعظیم آرام گرفته اند و جملگی منتظر روز حساب می باشند و حقیقتاً اگر کار فرهنگی صحیحی در خصوص این قبرستان تاریخی و همین طور این امامزادۀ لازم التعظیم از سوی مسئولان ذی ربط انجام پذیرد آن مکان خاص، عبرتگاهی با اهمیت برای قاطبۀ مردم خواهد شد که به وسیلۀ آن فضای روحانی، برایشان یاد آوری شود که عاقبتِ همگان، حتی مشاهیر ملی و مذهبیِ که در نظر برخی از مردم بسیار بزرگ و دست نایافتنی جلوه می کنند همین بستر خاک است و کسی از فرشتۀ مرگ در امان و مصون نخواهد ماند. آری، با قدم نهادن و سیر در این گورستان، صفحات پر تلاطم تاریخ نیز برای انسانِ صاحبِ عقل و اندیشه ورق زده می شود.

به قبرستان گذر کردم کم و بیش

بدیدم قبر دولتمند و درویش

نه درویش بی‌کفن در خاک رفته

نه دولتمند بُرده یک کفن بیش

اما گذشته از اشتباه مطرح شدن نام امامزاده، اشتباه دیگری نیز در قبرستانِ همجوارِ امامزاده در قسمت شمالیِ آستان آن بزرگوار انجام شده است که برای کسانی که پیگیر مطالب دینی و معنوی هستند مسأله ای شایستۀ تأمل و در خور دقت و بازبینی است تا مطابق آن، فرایندها، علل و چرایی آن خطا و دلیل استمرار بر آن تا سالیان متمادی مورد بررسی و تحلیل جدی واقع شود و به شکل درستی در این رابطه «آسیب شناسی» صورت گیرد تا دیگر چنین خطاهایی در این سطح و گسترۀ زمانی اتفاق نیافتد!

خطا و اشتباه در بخشی از گورستان «امامزاده ابوعبدالله» (عبدالله) چه بوده است؟

همان طور که می دانیم و مشهور است؛ فقیهان دفن نمودن میت را رو به «قبله» واجب دانسته شده است و در این زمینه در خلال آثار فقهی خویش و در ابواب مرتبط با موضوع دفن چنین حکم داده اند؛

«الواجب دفنه مستقبل القبلة»  [۵]

(از امور واجب، دفن آن (میت) رو به قبله است.)

 لازم به ذکر است، سال ها در بخشی از گورستانِ پیرامونِ بارگاه ملکوتیِ «امامزاده ابوعبدالله حسینِ شهر ری»، مردگان را بِرغم تأکید در سنت و فقه اسلامی در مسألۀ خاکسپاری اموات که بر طبق آن، بایستی میت را رو به قبله (جهت جنوب غربی در منطقۀ ما) دفن نمود، به اشتباه رو به جهت خلافِ دیگری (مشرق) دفن می کردند.

ترسم نرسی به «کعبه» ای اَعرابی

کاین ره که تو می روی به «تُرکستان» است

از  این خطای بزرگ در وادیِ خاموشان، نخستین دفعه به شکل رسمی، خبرنگاری-بر حسب وظیفۀ شغلی- در سال ۱۳۴۱ شمسی در «روزنامۀ کیهان»، پرده برداشت و در لا به لای اخبار آن روزنامه و حتی صفحۀ نخست آن تذکر داد ولی ظاهراً در بین خبرهای رنگارنگ و روزمرگی ها اصلاً دیده نشد. نگارندۀ این مقال بعد از سپری شدن دهه ها، اصل آن روزنامه را از آرشیو غبار آلود روزنامۀ یاد شده خارج نموده و در زیر به نمایش می گذارم؛

 

 

مردگانی که رو به قبله نیستند!

مردگانی که رو به قبله نیستند!

 

«اشتباه در گورستان! در امامزاده عبدالله سه هزار جنازه رو به شرق دفن شده‌اند!

 

 

خبرنگار کیهان-شهر ری- در گورستان امامزاده عبدالله واقع در شهر ری بالغ بر سه هزار جنازه... بقیه در صفحۀ ۱۵»

و در صفحۀ ۱۵ روزنامه و در ادامۀ گزارشِ «اشتباه در گورستان» مربوط به صفحۀ نخست نوشته است؛

 

مردگانی که رو به قبله نیستند!

 

مردگانی که رو به قبله نیستند!

«بقیه از صفحۀ ۱، اشتباه در

...به جای این که رو به قبله دفن شود اشتباهاً رو به «مشرق» دفن گردیده، تاریخ دفن جنازه‌ها مربوط به۲۰ - ۲۵ سال پیش است. جریان از این قرار است که دفترِ گورستانِ امامزاده عبدالله به تدریج زمین‌های اطراف امامزاده را خریداری و ضمیمۀ قبرستان می‌کرد. این زمین‌ها به وسیلۀ دیواری محصور می‌شد و همین که تعداد قبور به حد کافی می‌رسید دیوار مزبور خراب می‌شد. چندی قبل وقتی کارکنان گورستان دیوار دو قطعه از این زمین‌ها را خراب کردند، متوجه شدند که جنازه‌ها در این قسمت، برخلاف قسمت‌های دیگر، رو به قبله دفن نشده‌!» [۶]

با عنایت لازم و بایسته به مطالب و مستنداتی که از نظر گذشت این امر روشن شد که در مسألۀ دفنِ اموات در مدتی طولانی در بخشی از قبرستانِ «امامزاده ابوعبدالله حسین (ع) شهر ری» خطای آشکاری رخ داده است و این مطلب چیز قابل انکاری نیست. این اشتباهِ آشکار از حیث مختصات در دو موضعِ موسوم به «صحن امیرالمؤمنین (ع)» و «صحن شهدای ۱۶ آذر» -بر اساس نامگذاری هایِ امروزی حیاط‌های بیست و دو گانه- به وقوع پیوسته است که در آن مشاهیر گوناگون در عرصه‌های مختلف مدفون هستند. از عالِم تا شهید از شهید تا افراد فرهنگی و غیره و تعداد آن‌ها حدود ۱۱۰۰۰ نفر-شاید تعداد بیشتر- بر آورد می‌شود که با کمال حیرت و تعجب، به اشتباه رو به طرف «شرق» دفن شده‌اند و رو به قبله نیستند (حدود ۱۳۵ درجه انحراف) و به همین ترتیب، سالیان متمادی جهت ناصحیح در دفن اموات در این گورستان ادامه داشته است که استمرار این روند نیز دوباره بر حیرت پیشین ما می‌افزاید! و مطابق ضرب المثل پارسی از روی تأسف می‌گوییم؛

 

خِشت اول گر نهد معمار کج

تا ثریا می رود دیوار کج

 برای نمونه، در صحن شهدای ۱۶ آذر، همان طور که از نامش مشخص است شهدای ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ شمسی و در دوران پهلوی دوم (م. ۱۳۵۹ش.) مدفون هستند. همین طور «دکتر سید حبیب عدل»، از پیشگامان «رادیولوژی» در ایران (م. ۱۳۳۲ش.)، همچنین از مجتهدان بزرگ تهران، «حضرت آیت الله العظمی شیخ اسدالله ثِقَةُ الاسلام یزدی» (م. ۱۳۳۰ش.) و… که جملگی رو به طرف «مشرق» دفن شده اند؛ به جای این که پیکر آنان را رو به قبله دفن نمایند و ایضاً دیگر مفاخر و مشاهیر و عموم مردم که تعدادشان در این مکان بسیار زیاد است؛ چه آن‌هایی که در مقبرۀ خانوادگی بوده‌اند و چه آن‌هایی که نبوده اند، جملگی رو به قبله دفن نشده اند!

این روش نادرستِ دفنِ اموات و این اتفاقِ عجیبِ کم سابقه بر اساس مُفاد گزارشِ یاد شده در «روزنامۀ کیهان» سال ۱۳۴۱ شمسی برای نخستین بار رسانه‌ای شد. از حیث تاریخ گذاریِ این خطای بزرگ، از اطلاعات این گزارش فهمیده می‌شود که این اشتباه از ۲۰ تا ۲۵ سال قبل از تاریخ گزارشِ مزبور رقم خورده است. یعنی اگر ۲۵ سال از آن تاریخ-بیشترین زمانِ بازۀ گفته شده- به عقب بازگردیم احتمالاً از سال ۱۳۱۶ شمسی و در دوران حکومتِ «پهلوی اول» (م. ۱۳۲۳ش.)، به بعد این روند ناصحیح در دفن مردگان شروع شده و طبق تحقیقات به عمل آمده حتی تا سال ۱۳۹۹ شمسی و در دوران «انقلاب اسلامی» نیز ادامه داشته است و سپس مسئولان امر، جهت جبران این نقیصه و اشتباه طولانی مدت و حفظ آبرو، جهت سنگ قبرها را تغییر دادند تا اندکی از این اشتباه نابخشودنی و دنباله دار، چشم پوشی و اغماض شود!

کار دنیا همیشه برعکس است؛ «ری» به «قبلۀ تهران» معروف است اما در همین قبلۀ تهران، مردگانْ رو به قبله دفن نشده اند!

باید به جرأت گفت که در این گورستان، رقم اشتباه در دفن اموات، یکی، دو تا نبوده است وقتی در سال ۴۱، بنا بر گزارش کیهان، ۳۰۰۰ نفر به جهت اشتباه دفن شده‌اند و بنا بر تحقیق تا سال ۱۳۹۹ شمسی با رقم سرسام آورِ ۱۱۰۰۰ نفر دفن اشتباهی روبرو شده‌ایم این دیگر امری قابل اغماض و گذشت‌پذیر نخواهد بود و بر تأسف و دریغمان از این بابت، هر لحظه افزوده می‌شود. ما جهان سومی هستیم گوییا حتی محکومیم که در اجرای احکام شرعی نیز خطاهای بزرگ و طویل المدت داشته باشیم تا آن جا که قبرستان و دفن اموات ما نیز جهان سومی به نظر می‌رسد!

 اگر چه فقط در دو صحن یاد شده این اشتباه آشکار وجود داشته و در صحن های دیگر و قدیمی تر چنین نبوده است، اما با این حال علاوه بر تأسف، کنجکاوی انسان نیز بر انگیخته می شود که چرا چنین خطایی در این سطح و ابعاد به وقوع پیوسته و ریشۀ آن حقیقتاً در کجا بوده است؟

خاطر نشان می شود در سال ۱۳۹۹ شمسی به اشارۀ تولیتِ محترم و مدیر جدیدِ این آستان، مردگانی را که برای دفن در آن مواضع بخصوص-از حیث دفن اشتباه- جهت خاکسپاری می آوردند بر خلاف سنت غلط پیشین، این بار رو به جهتِ صحیحِ قبله، دفن می نمودند و بالاخره برای همیشه، این موضوع از روند و مسیر نادرست خود بعد از دهه ها متوقف و خارج شد!

در تصاویری که نگارنده در این رابطه از بخش مورد بحث و مناقشه از گورستان امامزاده ابوعبدالله تهیه نموده است و در ادامه ملاحظه می شود به وضوح مشخص می شود که جهتِ صورت قبرها (سنگ قبرها)، در سال های اخیر-به منظور هم سطح سازی و همسان سازی قبور- به سمت درست آن تغییر یافته ولی همچنان برخی از قبرها به دلیل خاص بودن و امکانِ آسیب دیدن به جهت جابجایی تغییری نکرده و همچنان به همان جهت نادرست قبلی، پابرجای باقی مانده است که نشانگر و یادگار بارز و ناراحت کنندۀ جهتِ دفنِ اشتباه در گذشتۀ این قبرستان بوده است.

صد البته تغییر جهتِ صورتِ قبرها، دردی را از این نقیصه و این عیب بزرگ دوا نمی کند و نوشدارویی پس از مرگ سهراب است زیرا دفن آن مردگان برای همیشه رو به جهت قبله نخواهد بود و نخواهد شد!

صد البته تغییر جهتِ صورتِ قبرها، دردی را از این نقیصه و این عیب بزرگ دوا نمی کند و نوشدارویی پس از مرگ سهراب است زیرا دفن آن مردگان برای همیشه رو به جهت قبله نخواهد بود و نخواهد شد!

برای نمونه، مزار مطهر «حضرت آیت الله العظمی شیخ اسدالله ثِقَة الاسلام یزدی (ره)» را در تصویر زیر در سمت راست و در قسمت بالای مقبرۀ خانوادگیِ تخریب شدۀ ایشان در صحن شهدای ۱۶ آذر ملاحظه می نمایید که در جهت نادرست تعبیه و لحاظ شده است و ما آن را با «فِلِش قرمز» نشان داده ایم و همچنین صورت قبرهای تغییرِ جهت دادۀ جدید را با «فلش سبز» مشخص کرده ایم که در سمتِ صحیح و رو به قبله، اصلاح و همسطح سازی شده است؛

مردگانی که رو به قبله نیستند!

 

عجیب است که بعد از آیت الله، بستگان و منسوبان ایشان نیز که عزیزان خود را در مقبرۀ خانوادگی به خاک سپرده اند ایشان را به همان سمت و در همان جهت غلط مشرق دفن نموده اند!

یا مزار این خانم در صحن امیرالمؤمنین (ع) که در سال ۱۳۲۲ شمسی، از دنیا رفته است که خودْ نشانگر دفن در جهت غیرِ رو به قبله در گورستان امامزاده ابوعبدالله است و علت عدم جابجایی و تغییر صورت قبر آن در ایام اخیر، این بوده است که «میراث فرهنگی» به دلیل قدمت  و جنبۀ هنری کار با استفاده از سنگ هایِ «مرمر»، مانع از اصلاح صورت این قبر بخصوص شده که خودْ شاهد و بازمانده ای آشکار از جهتِ اشتباهِ دفنِ مردگان در این گورستان تاریخی در دهه های پیشین بوده است!

مردگانی که رو به قبله نیستند!

 

یا این دو سنگ قبر در صحن شهدای ۱۶ آذر که بنا بر صلاحدید مدیران آستان، به هنگام هم سطح سازی و تغییر جهت صورت قبرها، جابجا نشده است زیرا بیم آن می رفته است که به هنگام چرخش دچار شکستگی و آسیب شوند.

 

مردگانی که رو به قبله نیستند!

اگر چه مردگانی که در این گورستان در جهت غیر از قبله دفن شده اند منطقاً در دفن اشتباه خود اختیار و نقشی نداشته اند اما آیا ممکن است با این حال، به جهت همین امر، روح آنان در عالَم لطیفِ معنا و جهانِ باطن، معذب و رنجیده باشد؟! بسا پدر و فرزندی در این گورستان که در دو جهت مختلف دفن شده باشند!

چه علت هایی برای «انحراف از جهت قبله» در دفن امواتِ گورستانِ امامزاده ابوعبدالله (عبدالله) می توان متصور شد؟

۱-شاید نخستین فرضیه‌ای که به ذهن در این رابطه متبادر شود این است که علت دفن اموات به سمت «مشرق» در این قبرستان و در دو حیاط آن که به تعبیر امروزی صحن امیرالمؤمنین (ع) و صحن شهدای ۱۶ آذر به آن‌ها می‌گوییم به خاطر این مسأله باشد که «نمای اصلیِ بقعه، نمای شرقی آن است.» [۷] محتمل است در دهۀ بیست که قدیمی‌ترین زمان دفن در این بخش به خصوص صحن امیرالمؤمنین (ع) بوده، به اشتباه مردگان را به جهت شرق و رو به نما و ایوان اصلی امامزاده به خاک سپرده اند. لازم به ذکر است که «فرزند میرزا آقا خان نوری، صدراعظمِ [ناصرالدین شاه قاجار]، «ایوان شرقی» و رَواق فعلی را به جای رواق قدیم ساخت و مدخل اصلی بقعه را رو به «مشرق» باز نمود. » [۸]

از هر دو جهان قبلۀ رویِ تو گُزیدیم

رو، سویِ تو داریم که بهتر ز «حِجاز» است!

آیا به راستی چنین دیدگاهی باعث بروز اشتباه و تغییر جهت دفن از سمت صحیح خود شده است؟ طبیعتاً خانوادۀ متوفا به دلیل اعتماد به مسئولان امور کفن و دفن قبرستان و از سویی سنگینیِ بار غمی که دارند در لحظات دفن میت، در حال و هوایِ برخی دقت ها و باریک بینی ها نیستند اما آیا در دهۀ بیست شخص مطلعی در گورستان، دیگران به جز خانوادۀ شخص فوت شده به هنگام دفن اموات،اعم از «تولیت»، «لاحِد» (قبر کَن)، «روضه خوان»، «مُلَقِّن» (تلقین گو)، «قرآن خوان»، «روحانی»-با فرض علم و دقت لازم در آن ها- و حتی «افراد مطلع و باسوادِ بومی» حضور نداشته اند؟!

در صحن‌های قدیمی‌تر امامزاده، مردگان رو به قبله دفن شده اند. چطور این دو بخش این گونه بوده و چنین رفتار شده است؟! البته ممکن است از روی خطا جهت ایوان اصلی امامزاده را در دفن اولین شخص، جهت قبله گرفته باشند؛ اما فارغ از اشتباه اولیه، چطور این روند فرضاً از دهۀ بیست تداوم پیدا نموده تا آن جا که تا سال ۱۳۴۱ (بنا به گزارش روزنامۀ کیهان)، سه هزار نفر به جهت مشرق دفن شده‌اند و بعد از آن تا سال ۱۳۹۹ شمسی نیز مجموعاً ۱۱۰۰۰ نفر با این جهت غلط به تیرۀ خاک سپرده شده اند؟! چرا مردم مدت ها، یک رفتار نادرست و غیر پیچیده در دفن اموات را تکرار و دنباله روی کردند؟!

خلق را تقلیدشان بر باد داد

ای دو صد لعنت بر این تقلید باد

۲-بهتر است فرضیۀ دوم را از خلال «سیاست» و «حوزۀ بهداشت و سلامت» استخراج و مطرح نماییم؛ از همین رو، انگارۀ دومی که از ذهن عبور می‌کند و محتمل است ظاهراً صحیح و منطقی به نظر آید این دیدگاه می‌باشد که بنا بر متن گزارشِ روزنامۀ کیهان که تاریخِ این انحراف از قبله در گورستان امامزاده ابوعبدالله را ۲۰ تا۲۵ سال قبل از تهیۀ خبر یاد شده تخمین زده است اگر بیاییم و به جای ۲۵ سال بازگشت به عقب، به ۲۰ سال قبل‌تر از تاریخ گزارش -از سال۱۳۴۱ شمسی- بازگردیم سال حدود ۱۳۲۱ یا ۱۳۲۲ شمسی (اوایل دهۀ بیست) و آغازین سال‌های حکومت «پهلوی دوم» می‌شود که شاید کلید حل معمای انحراف از جهتِ قبله در دفن ناصحیحِ آن اموات بیچارۀ اسیر خاک باشد.

حدوداً سال‌های ۲۰ و ۲۱ شمسی، دورانِ پُر التهاب و روزگارِ سراسر آشوبی در سپهر سیاسی ایران بوده است. در ۲۵ شهریور سال ۲۰، رضا شاه حقیرانه از سلطنت استعفا داد و در۵ مهرماهِ همان سال، ایران را برای همیشه ترک نمود. قبل از خروج رضا خان و در سوم شهریور ۱۳۲۰، در جریان «جنگ جهانی دوم»، ایران به اشغال قوای «مُتفقین» در آمد. پیش از آن نیز طبق توافقی که متفقین با یکدیگر داشتند اسیران و آوارگان لهستانیِ از شوروی، در تاریخ ۲۱ مرداد سال ۲۰ به ایران منتقل شدند. [۹] در میان این هزاران مهاجر اروپایی، بیماری‌های مختلفی از جمله «تیفوسِ» (Typhus) منحوس وجود داشت و آن را شوربختانه به مردم بی‌گناه و همیشه مظلوم ایران در همان سال انتقال دادند و سال ۱۳۲۰ شمسی «سال تیفوس» بود. اما اوج همه گیری بیماریِ تیفوس بنا بر مستندات «وزارت امور خارجه»، یک سال بعد یعنی آبان تا آذر و همین طور دی تا بهمن ماه سال ۱۳۲۱ شمسی-ایام حکومت پهلوی دوم- بوده است. [۱۰] تراکم جمعیت در تهران رشد فزاینده‌ای به بیماری تیفوس داده بود [۱۱ و این فاجعه چنان پیش رفت که در تهران تعداد مُتوفّیات به یک هزار نفر در ماه رسید [۱۲] در «جنوب تهران»، بیش از هر منطقۀ دیگری بیمار تیفوسی وجود داشت. مقرر گردید در گورستان‌ها برای تدفینِ مُتوفّیات مبتلا به «تیفوس» شتاب بیشتری صورت گیرد! [۱۳]

مکن در مهمى که دارى شتاب

زِ راهِ تأنى عنان بر مَتاب

که اندر تأنی زیان کس ندید

ز تعجیل بسیار کس خجالت کشید

پس این فرضیه، در ظاهر امر، منطقی و محتمل به نظر می‌رسد که به دلیل تعدد مرگ و میر در بیماران تیفوسی، در دهۀ بیست شمسی و تسریعی که در دفن آنان باید صورت می‌گرفته است؛ مردگان تیفوسی را به بخش شمالیِ امامزاده ابوعبدالله شهر ری یعنی همین حدود صحن امیرالمؤمنین (ع) امروزی می‌آوردند که به «حیاطِ تیفوسی ها» نیز مشهور شد و احتمالاً به دلیل بی‌دقتی یا سرعت و شتابِ در دفن این اموات، اسباب بروز چنین اشتباهی پیش آمده است تا بدانجا که حتی بعدها برای غیر تیفوسی‌ها نیز این اشتباه پدید آمد و به عبارتی، این نوع دفنِ نادرست مانند قابلیت انتقالِ شپشِ بیماریِ «تیفوسِ اِپیدِمیک»(Epidemic Typhus) یا (Louse-Borne) به حیاطِ بعدی و مردگان غیر تیفوسی نیز منتقل شده است! باید اظهار داشت که بیماری تیفوس قبل از این تاریخ نیز بوده است ولی از سال۱۳۲۰ به بعد شیوع و همه گیریِ مهلک‌تر و شدیدتری به خصوص در اواخر سال ۱۳۲۱ و اوایل سال ۱۳۲۲ شمسی با حضور اروپاییانِ بیمار جنگ جهانی دوم داشته است. تاریخ سنگ قبرها در صحن امیرالمؤمنین (ع) و شهدای ۱۶ آذر، قدیمی‌تر از سال۱۳۲۰ شمسی نیست و این فرضیه که به خاطر دفن سریع تیفوسی ها، دقت کافی در جهت صحیح دفن اموات صورت نگرفته است؛ در این دیدگاه، تقویت بیشتری می‌شود.

پس در نگاه ظاهری در این بحثِ انحراف از جهتِ قبله در دفن اموات این گورستان، در عمق و بطنِ خود، ره آوردِ نامبارکِ نیروهای اشغالگرِ «مُتفقین» در سال هایِ شومِ اِشغال ایران یعنی از سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴ شمسی و در ایام جنگ جهانی دوم بوده است و در این چهار سال پُر هراس، بیماری‌های واگیردار، عفونی و مرگبار به واسطۀ حضور آنان و صد البته بی‌کفایتیِ رضا شاه و محمد رضا پهلوی به جهت اوضاع اسفناک حوزۀ بهداشت و سلامت در زوایایِ مختلف آن و نبود زیر ساخت‌های لازم و قابل قبول در ایران و به خصوص در شهر تهران پدیدار گشت.

 

 

مردگانی که رو به قبله نیستند!

 

مردگانی که رو به قبله نیستند!

اما سؤال اینجاست با فرض وجود مستنداتی دال بر دفن سریع و پر شتاب اموات تیفوسی در تهران، چرا جهت را اشتباه تشخیص داده اند؟ آیا متصدیان گورستان نمی توانستند هم سرعت در دفن مردگانِ تیفوسی داشته باشند و هم اموات را در جهت صحیح (قبله) به خاک بسپارند؟!

در تصویر زیر محدودۀ حیاط تیفوسی ها واقع در صحن امروزی امیر المؤمنین (ع) مشاهده می شود که البته این جا تمرکز قبر آن اموات بیشتر است و الا در جاهای مختلف این صحن نیز دفن شده اند؛

مردگانی که رو به قبله نیستند!

تصویر مزار دکتر «عبدالله حامدی» (م. ۱۳۲۲ش.) را در زیر به نوعی از اولین «شهدای سلامت» نیز ملاحظه می‌شود که بر روی سنگ قبر ایشان صراحتاً به لفظ «تیفوس» اشاره شده و در همان محدودۀ حیاط تیفوسی‌ها مدفون است. او در سن ۴۱ سالگی در فروردین سال ۱۳۲۲ شمسی و در پیک این بیماری جان باخته است؛

مردگانی که رو به قبله نیستند!

در دو تصویر زیر، تغییر جهت صورت قبرها را در صحن امیرالمؤمنین (ع) ملاحظه می نمایید به همراه تعدادی از قبرها که به جهت نادرست بوده و سپس تغییر کرده است؛

مردگانی که رو به قبله نیستند!

مردگانی که رو به قبله نیستند!

اگر در این میان، قبری برای قبل از ۲۱ مرداد ۱۳۲۰ شمسی (حضور آوارگان لهستانی و آغاز رسمی شیوع تیفوس مرگبار در ایران) پیدا شود که جهت آن نشان ازعدم رو به قبله دفن کردن میت در قبرستان باشد شاید بتوان نتیجه گیری کرد که این مسألۀ دفن اشتباهی به قبل از شیوع مرگبار تیفوس باز می‌گردد. چنان که بیان شد اوج و فشارِ مرگ و میر در اثر بیماری تیفوس در اواخر سال ۱۳۲۱ شمسی و سپس آغاز سال۱۳۲۲ شمسی بوده است. پس این نکته بسیار قابل اهمیت است که سال ۱۳۲۰ شمسی و دفن اموات در جهتی به غیر از قبله، در زمانی نبوده است که سراسیمگی دفن و شتاب در خاکسپاری باشد که بخواهیم این سرعت را عامل دفن به طرف اشتباه یعنی مشرق در نظر بگیریم و به عبارتی در زمان غیر از پیکِ مرگ و میرِ تیفوسی‌ها نیز مردگان را به اشتباه در جهت مشرق و غیر رو به قبله دفن می‌کرده اند! آیا ممکن است انحراف از جهت قبله در دفن اموات در گورستان امامزاده ابوعبدالله، هیچ ارتباطی با دفن سریع مردگانِ پرشمارِ تیفوسی و پیکِ دفنِ آنان و کلاً بحث تیفوس در آن ایام نداشته باشد؟! آیا قبرهایی در صحن امیرالؤمنین (ع) و در محدودۀ یا نزدیکی حیاطِ تیفوسی‌ها قبل از آغاز تیفوس و اوج آن وجود دارد. باید گفت که با بررسی میدانی چنین قبرهایی وجود دارد که رو به قبله نبوده اند و آن ها نیز در جریان بهسازی و همسطح سازی قبور گورستان در این اواخر، تغییر مکان و وضعیت داده شده اند.

برای نمونه، صاحب این قبر در تصویر زیر، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۰ شمسی به دلیل مرضِ «سرطان» از دنیا رفته است. در حالی که آوارگانِ بیمار لهستانی، تازه در ۲۱ مرداد سال ۱۳۲۰، یعنی حدود دو، سه ماه بعد از مرگ این شخص و امثال او وارد ایران و آنگاه باعث انتقال بیماری تیفوس و ایجاد مرگ و میر در مردم بخت برگشتۀ ایران شدند؛

مردگانی که رو به قبله نیستند!

یا میتی که در این گور خفته در خرداد سال۱۳۲۰، در اثر «برق گرفتگی»، قبل از حتی آمدن تیفوس و حتی اوج آن که سال ۱۳۲۱ شمسی بوده، جان باخته و او نیز به جهتی غیر از قبله دفن بوده است و سنگ مزار او نیز در جریان همسطح سازی و اصلاح جهت، به سمت صحیح تغییر داده شده است؛

مردگانی که رو به قبله نیستند!

یا این میت که اصلاً سال ۱۳۱۹ شمسی و در زمان رضا خان از دنیا رفته و شاهد بسیاری از اتفاقات مثل خروج رضاشاه از کشور، اشغال ایران توسط متفقین، مرگ و میر گسترده و بسیار هولناک مردم در اثر بیماری هایی همچون تیفوس نبوده است؛

 

مردگانی که رو به قبله نیستند!

نتیجتاً فرضیۀ شتاب در دفن مردگان تیفوسی و به همین سبب، انحراف از جهت قبله در دفن آنان به دلیل سرعت دفن و تعدد اموات، با ارائۀ این مدارک و مستندات عینی به طور کل رد می شود!

 گذشته از همۀ این بحث ها، جای شگفتی و حیرت بسیار است سال‌ها بعد از تحقق «انقلاب اسلامی» در ایران که یکی از شعارها و اهدافِ اصلی آن پاسداشت اسلام و صیانت از احکام الهی در ایران بود، یعنی از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۹۹ شمسی– بیش از چهل سال- این طرز دفنِ غلط همچنان در این گورستان تداوم داشته است تا این که عاقبت اصلاح می‌شود و به جرأت باید گفت که در همۀ این ها، به حقیقت جای تعجب و سؤال و بسیاری ابهام وجود دارد برای کسی که از آن مطلع می‌شود. زیرا این قبرستان، قبرستانی مهجور یا متروک یا در روستایی کم جمعیت با سطح سواد پایین مردم آن نبوده است بلکه چنان که گفتیم قبرستان طبقۀ خواص پایتخت نشینان و محل گذر و فاتحه خوانی بسیاری از افراد باسواد و عالِم بوده است!

تصویر بقعۀ «حسن وحید دستگردی»، ادیب دورۀ قاجار و پهلوی در همان صحن امیرالمؤمنین (ع) و حیاط تیفوسی ها در زیر ملاحظه می شود؛

مردگانی که رو به قبله نیستند!

وحید دستگردی در دی ماه سال ۱۳۲۱ شمسی-به بیماری غیر از تیفوس- از دنیا رفته و صورت قبر او به همراه دیگر افرادی که کنار او در آن بقعه دفن شده‌اند رو به قبله قرار دارد! علت آن، این است هنگامی که بقعه را در سال ۱۳۵۱ شمسی (۳۰ سال بعد از مرگ او) به همت «انجمن آثار ملی» ساخته‌اند در همان ایام نیز تغییر جهت سنگ قبرهای داخل بقعه را انجام داده‌اند و آن تعداد محدود از قبر را رو به قبله نموده‌اند و به شکلی جهت سنگ قبرها در این بقعه از دهۀ پنجاه به بعد، حالت جزیره‌ای نسبت به قبور اطراف خود داشته است و این از اولین اصلاحات در زمینۀ ویرایش ظاهریِ انحراف از قبله در دهۀ پنجاه شمسی مزارات در آن قبرستان به شمار می‌رود و امری قابل توجه است.

اما به طور کل از سال فرضاً ۱۳۱۶ تا سال ۱۳۹۹ شمسی، «بیش از هشتاد سال» یا با فرض سال‌های ۱۳۲۰ شمسی، «حدود هشتاد سال» از دیرینگی و تداوم این خطیئه سپری می‌شده است. یعنی حدود یا بیش از هشت دهه، اموات را در این قبرستان رو به قبله خاک نمی‌کردند و کسی هم متوجه این معضل از عامی و غیر عامی نشده بود، یا حداقل در صورت اطلاع از موضوع به آن متعرض نگردیده است بخصوص عالِمان دین!

گفت هُشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست!

آیا باید این اشتباه یا عدم اصلاح آن را در درجۀ نخست به گردن عالِمان دین انداخت که وظیفۀ آنان دقت نظر و واکاوی این قبیل امور و جلوگیری از بروز آن در مرحلۀ اول و سپس ممانعت از تداوم انحراف در مرحلۀ دوم در هر زمانی می باشند؛ یا کار علماء چیز دیگری است؟! یا چون تاریخ برخی از قبور برای دوران رضا شاه است و آن دوره، ایام تضعیف نهاد روحانیت در ایران بوده، این اشتباهات در دفن پیش آمده است؟!

آیا باید این اشتباه و سپس تقصیر در اصلاح آن خطای آشکار را در درجۀ دوم، به گردن تولیت‌های سابق و پیش از سال ۱۳۹۹ شمسی امامزاده ابوعبدالله انداخت؛ مخصوصاً این کژروی را متوجه مرحوم «مُلا عباسعلی دَربانی»، مُتوفای ۱۳۲۰ شمسی در عهد رضا شاه دانست که تولیتِ وقت بوده است؟ یا تداوم این روش نادرست و انحراف از جهت قبله را در سالیان متمادی به گردن پسر ملا عباسعلی دربانی یعنی مرحوم «حاج مهدی دَربانی» (م. ۱۳۶۷ش.) باید انداخت که تولیتِ این آستانِ مقدس را رسماً در سال ۱۳۲۰ شمسی بر عهده داشته است؟

آیا گزارش یا پرونده ای ویژه در خصوص دفن نمودنِ اموات به طرف مشرق و برخلاف قبله در گورستان امامزاده ابوعبدالله، در نهاد های اطلاعاتی زمان شاه یا نهادهای اطلاعاتیِ بعد از انقلاب اسلامی یا ادارۀ اوقاف در هر دو دوران وجود دارد؟

۳-آیا ممکن است در یک احتمال ضعیف، بر طبق گزارش سال ۱۳۴۱ روزنامۀ کیهان، مبنی بر این که دفتر قبرستان، هر از چند گاهی زمین‌هایی را می‌خریده و به گورستان امامزاده ابوعبدالله الحاق و الصاق می‌کرده و دور آن‌ها را دیوار می‌کشیده، جهت دیوارها به گونه‌ای بوده است که بعدها مردگان را که در آن موضع دفن می‌کردند باعث بروز چنین خطایی در احتساب جهت تعیینِ دقیق قبله به دلیل نحوۀ قرار گیری سمت و سویِ آن دیوارها، برای دفن کنندگان نخستین ایجاد نموده است؟

۴-آیا پسندیده است که این بار برخلاف میلِ باطنی، در کالبد و قالب کسانی برویم که هماره رویکردِ «توهم توطئه» یا «تئوری توطئه» (Conspiracy Theory) دارند و به سبک و سیاقِ جهت گیری هایِ عمدتاً نادرست و بیمار گونۀ آنان، با سوء ظن با این موضوع روبرو شویم و این انحراف از قبله در دفن مُردگانِ مسلمان و همچنین تداوم آن خطا در گورستانِ امامزاده ابوعبدالله شهر ری را به مدت هشت دهه، توطئۀ موذیانۀ دشمنانِ «اسلام» یا منحصراً «تشیع» در نظر بگیریم؟! آیا دستانِ پنهانی در ایجاد و تداوم این خطا تا دهه ها، در کار بوده است؟!

۵-آیا ممکن است راز شگفت و نکتۀ عجیب دیگری ورای این موضوعات و فرضیه های مطرح شده از سوی ما در خصوص خاکسپاری هایِ نادرست و دفن های رو به مشرق در بخشی از گورستانِ عریض و طویلِ امامزاده ابوعبدالله شهر ری وجود داشته  که به ذهن و فکر ما در مجال حاضر نرسیده است؟!

دکتر سید مرتضی میرسراجی/ دکترای تخصصی الهیات و معارف اسلامی، گرایش علوم قرآن و حدیث و مدرس گروه معارف دانشگاه

پی نوشت

[۱]قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، ص ۲۱۱

[۲]همو، پیشین، ص۵۸۸

[۳]ابن فتحعلی شاه، علیقلی (اعتضاد السلطنة)، نسخۀ مخطوطِ «شرح حالات امامزاده عبدالله»، کتابخانۀ دولت عِلیۀ ایران، نمرۀ ۴۶۰۲ (۱۰۴۹)

[۴]هدایتی، محمد علی، آستانۀ ری، ص ۳۱ و ص ۸۸؛ کریمان، حسین، ری باستان، ج ۳، ص ۵۶۶

[۵]فاضل هندی (اصفهانی)، محمد، کشف اللثام، ج۱، ص۱۳۴

[۶]روزنامۀ کیهان، دو شنبه، ۵ آذرماه، ۱۳۴۱ شمسی، شمارۀ ۵۸۱۱، ص۱ و ص۱۵

[۷]محمدی ری شهری، محمد و دیگران، دانشنامۀ ری، ج۲، ص۱۴

[۸]مصطفوی، سید محمد تقی، آثار تاریخی طهران، ص۱۶۲

[۹]مهدی نیا، جعفر، زندگی سیاسی محمد علی فروغی، ص۵۶۲

[۱۰]آرشیو اسناد وزارت امور خارجه، ۱-۴۰-۱۳۲۱ش

[۱۱]روزنامۀ اطلاعات، سال۱۳۲۱، ش۴۹۶۴

[۱۲]تبرائیان، صفاء الدین، ایران در اشغال متفقین، ص۵۰۴

[۱۳]نجمی، ناصر، از سید ضیاء تا بازرگان، ص۵۵۲

اشتراک گذاری
برچسب ها
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
در انتظار بررسی: ۱۱
انتشار یافته: ۲۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
باید تمام قبرهای چند سال اخیر که میت متلاشی نشده نبش و جهت اصلاح شود
ناشناس
|
Canada
|
۱۵:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
خداوند به نگارنده این مطلب شغلی عطا کند که از اتلاف وقت خویش و دیگران بپرهیزید.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
در خود شهر مکه تعدادی مسجد شناسایی شد که محرابشان رو به قبله نبود
باینکه محراب مسجد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه دقیقا روبروی ناودان کعبه می باشد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۶ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
حالا گیرم اشتباهی دفن شده باسن. چه مشکلی پیش میاد؟!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
چقدر آسمون ریسمون بافتی
انتظار داری کسی این مطلب را بخونه؟
علیرضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
خیلی عجیبه چطور نفهمیده اند این همه سال
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۴ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
عنوان کتاب میگه نقض رافضی ها یعنی داره به شیعه ها ایراد میگیره. چرا برعکس میگی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
جامعه ایرانی، مردگان متحرکی که هیچکدام رو به قبله نیستیم.
حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
سلام، این خطا و اشتباه صرفا مختص این قبرستان نبوده و در جاهای دیگر نظیر باغ رضوان ارومیه ( البته مربوط قبور بعد از دهه ۹۰) نیز رخداده است که در گوگل ارث نیز مشهود است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۱۴ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۲
چقدر مهم !!!
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# ترامپ # قیمت طلا # مذاکره ایران و آمریکا # قیمت سکه # سلاح پلاسمایی # سریال پایتخت
الی گشت