سیدجواد طباطبایی، پژوهشگر ایرانی فلسفه و تاریخ و سیاست، با استدلالهای بر این موضوع تأکید کرد که عربستان نه ملت دارد و نه کشور است و به همین دلیل برای مقابله با ایران به تروریستها در شرق و غرب کشورمان متوسل شده است و راهکار کنونی در مقابل راهی که عربستان در پیش گرفته، دفع شر قلمداد میکند.
به گزارش «تابناک»، ایران، ترکیه و عربستان سه نامی است که هر که اهل سیاست باشد، به آنها اندیشیده است؛ پس طبیعی است که سید جواد طباطبایی، پژوهشگر سرشناس و مدیر گروه فلسفه مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی هم بارها چنین کرده باشد. به باور او عربستان نه ملت دارد و نه کشور است.
طباطبایی به تازگی در این باره گفته است: در بيرون مرزهاي سياسي كنوني ما، يعني ايران كوچك ـ كه در تمايز با ايران بزرگ يعني ايران فرهنگي، يك ايران سياسي است ـ اتفاقات مهمي در حال وقوع است. در شرق و غرب كشور، نيروهاي جديدي ظاهر شدهاند كه از دو طرف ايران را در بر گرفتهاند و دشمنان قسم خورده ايران هستند و البته به صورتهاي مختلف اين نكته را بيان ميكنند، مثلا از شيعهكشي صحبت ميكنند كه ايراني و شيعه تا حد زيادي يك معنا ميدهد. البته ايرانيان سني هم ايراني هستند. اين اتفاقاتي است كه در منطقه افتاده و ما در دهههاي اخير متوجه نشديم كه ريشه اين اتفاقات كجاست و تا چه حد ميتواند براي ايران خطرناك باشد.
نویسنده مکتب تبریز در ادامه گفت: در نتیجه انقلاب اسلامی، ابتدا فهم ما از مسائل استراتژيك منطقه، واحد امت بوده است و تصور ما اين بود كه براي كثرتهاي اين منطقه، يك واحدي به اسم امت هست، اما در يكي دو دهه گذشته، به خصوص بعد از جنگ صدام، به تدريج متوجه شديم كه در منطقه اتفاقات ديگري ميافتد، البته اين آگاهي به تدريج حاصل شده است؛ يعني تا همين اواخر هم مشخص نبود، ولی هم اکنون خودشان سندي در اختيار ما گذاشتهاند كه اين طور بگوييم.
طباطبایی سپس به ظهور تدریجی قدرت عربستان در منطقه اشاره کرد و گفت: اينكه عربستان به تدريج به دشمن عمده ايران در منطقه بدل شده و بخش مهمي از كشورها را (بعضي به طور صريح و بعضي ضمني) تبديل به دشمن ايران كرده، نكتهاي است كه اخيرا فهميدهايم؛ بنابراين، يك مركز دشمني با ايران در عربستاني است كه نيروهايي را به تدريج عليه ايران بسيج كرده، بدون اينكه ما خيلي متوجه آنها بشويم يا منافع ما اجازه دهد كه صريح آنها را ببينيم و بيشتر از آن آنها را بگوييم.
جواد طباطبایی می افزاید: عربستان را كساني با فكري اداره ميكنند كه عقلانيتي در آنها ديده نميشود و انديشهاي هم در نظريهاي كه بر مبناي آن كشور را اداره ميكنند، ديده نميشود؛ يعني به چيزي دامن زدهاند و در دشمني با ايران نيروهايي را آزاد كردهاند كه آن نيروها اگر چه دشمن ايران هم هستند، اين امكان براي ايران هست كه بتواند از خودش دفاع كند يا حداقل اينكه دفع ضرر آنها را بكند، اما براي بخش بزرگي از خود عربها به رياست و سردمداري عربستان اين امكان بسيار كمتر است. يعني خطر آن نيروها براي عربستان بيشتر از خطرشان براي ايران است، زيرا عربستان كشور نيست و ايران كشور است، عربستان دولت ندارد و ايران هميشه دولت داشته است. ايران يك ملت است، عربستان تا اطلاع ثانوي يك ملت نيست.
وی تأکید کرد: اين نيرويي كه از دو طرف ايران بسيج كردهاند و در راس آن عربستان يا حداقل پول عربستان قرار گرفته، عبارت است از القاعده در سمت شرق ايران و نيروهاي تكفيري و به اصطلاح دولت اسلامي داعش در مرزهاي غربي ما، خطر بزرگي براي ايران است؛ بنابراین، تا اطلاع ثانوي نيز كاري كه ما ميتوانيم بكنيم اين است كه دفع ضرر آنها را بكنيم؛ يعني بفهميم به چه صورت ميتوانيم از مرزهاي شرق و غرب دفاع بكنيم. در جنوب دولت مهم يا كشوري كه كمابيش ميتواند اهميتي داشته باشد، بديهي است كه عربستان است.
وی ادامه داد: آنچه در مورد عربستان سعودي و مسئولان آن گفتم، به طريق اولي در مورد شيخهاي اين چند جزيره و چند كشور تازه ساختهاي كه بيشتر مراكز مالي هستند و با اتفاقي ميتواند يك شبه تزلزل اساسي پيدا كند، نيز صدق ميكند. يعني كشوري مثل قطر با پولهايي كه نميداند چه كار كند، هم دشمنان خودش را مسلح ميكند، هم در ائتلافي ظاهر شده است كه ميخواهد عليه همان كساني كه خودش ايجاد و خودش بسيج كرده، بجنگند. اين نشاندهنده يك سردرگمي عجيبي است كه اين شيوخ دارند».
نویسنده خواجه نظامالملک در بخش دیگری از سخنان به قدرت گرفتن ترکیه در سال های اخیر اشاره کرد و گفت: ما با تركيه هميشه به لحاظ تاريخي مناسبات پيچيدهاي داشتهايم. تا حد زيادي هم هميشه تا جنگهاي ايران و روس و تا زمان مشروطه و حتي بعد از آن ماهيت اين مناسبات را متوجه بودهايم و فهميدهايم. الان هم فكر ميكنم ميفهميم، اما در تركيه اتفاقاتي ميافتد و آن اينكه تركيهاي كه در يك زماني متوجه شده بود زمان خلافت براي هميشه گذشت و خلافت را فسخ كرده بود، امروز به صورت ديگري و به مناسبتهاي ديگري كوشش ميكند همان را تجديد كند. ما گاه از نوعثماني سخن ميگوييم و در مورد شخصي مثل اردوغان تا حدي متوجه نميشويم و فكر ميكنيم او ميكوشد خلافت عثماني را تجديد كند، در حالي كه به نظر من اين ديدگاه اشتباه است.
وی افزود: كاري كه اردوغان در حال انجام دادن است و از طرف ملي در حال موفقيت است و از طرف ديگري (به لحاظ ديني) در حال شكست خوردن است، اينكه يك منطقه بزرگ تركي ايجاد كند؛ بنابراين جاهايي كه ميتواند با شعار اسلام جلو برود، با شعار اسلام جلو ميرود، اما ماهيت آن چيز ديگري است. كساني كه از نزديك اتفاقات تركيه را دنبال ميكنند، متوجه ميشوند كه الان در برخي دانشگاههاي تركيه يك دبيرخانه مانندي ايجاد كردهاند براي ايجاد وحدت تركي بزرگي كه از مرزهاي شرقي اروپا آغاز ميشود و تا چين خواهد رفت. اما اين نكته چرا براي ما مهم است. من چندين بار از طريق تلويزيون تركيه كه مدام آن را دنبال ميكنم، ديدهام كه تركيه ميكوشد يك امپراتوري بزرگ تركي در كنار ايران ايجاد كند كه سنگري براي آسيب زدن به ايران باشد.
طباطبایی این تلاش ترکیه را ناکام خواند و گفت: كار مهمي كه تركيه انجام ميدهد اين است كه می خواهد يك تركي استاندارد درست كند، مركز آن در يكي از دانشگاههاي تركيه است. همه اينها را جمع ميكنند تا بتوانند به تدريج يك زبان استانداردي درست كنند كه ازبكي و قرقيز و تركمن و... را در بر بگيرد، يعني همه اينها به زباني صحبت كنند كه آتاتورك صحبت كرده است. اين تلاش كه اردوغان ميخواهد خلافت و وحدت اسلامي را تامين كند، از همين الان شكست خورده و به دلايل پيچيدهاي كه نميشود دربارهاش حرف زد، موفق نميشود.
وی گفت: طرح ايران يك سيماني است كه از طريق آن ميتوانيم سازهاي كه تزلزلي در آن ايجاد شده را استحكام ببخشيم. فهم ما از ايران بسيار مهم است. هردولتي يا دولت ملي است يا دولت نيست. به اين دليل است كه ايران هميشه دولت بوده است. دولت ايران، دولت ملي است. عربستان هم چون ملي نيست، دولت نيست. چيزي كه آنجا هست به راحتي ميتواند آنجا نباشد، اما ايران به راحتي نميتواند نباشد. دولت ملي داراي منافع ملي است. ما تازه ميفهميم و كشف ميكنيم كه منافع ملي داريم. پيشترها متوجه نميشديم يا به اين صورت نميفهميديم. اگرچه در بزنگاههايي هم وقتي كه ميخواستيم اين كلمه را به كار نبريم، به كار برديم.
طباطبایی افزود: اتفاقي كه در منطقه در حال وقوع است. قرينههايي وجود دارد كه اين بحران به احتمال بسيار به ضرر ايران قويتر شود. بديهي است كه نه القاعده ماندني است و نه داعش. عربستان هم به اين صورت نخواهد ماند. بحرانهاي عربستان حتي زودتر اين كشور را متزلزل خواهد كرد و شايد باعث شد كه فكري دگر كنند. به هر حال، بحرانها در ميان مدت و در منطقه در حال تشديد است.
طباطبایی در بخش دیگری از سخنانش به اهمیت منطقه قفقاز اشاره کرد و گفت: از سوي ديگر به تدريج به اين سمت برويم كه منافع و مصالح استراتژيك ما در كدام منطقه و نواحي است. من اعتقاد دارم كه بخشي ناظر بر منطقه قفقاز است. ما در اين منطقه به طور طبيعي دوستاني داريم. در اين منطقه است كه ما ميتوانيم قطب فرهنگي كه وجود دارد را فعال كنيم، تبديل به قطب اقتصادي، سياسي و ديپلماتيك شويم كه براي ما بسيار مهم است. براي اينكه به اينجا برسيم، نياز به اين داريم كه پيش از هركاري امكانات تحكيم وحدت ملي را دنبال كنيم. تا جايي كه ميشود وحدت ملي را با تأكيد بر تاريخ ملي تقويت كنيم.
طباطبایی گفت: ما يك وحدت ملي داشتهايم در كثرت ملي كه هميشه داشتهايم، ما بايد بتوانيم ايران را به عنوان يك فهم جديدي از يك وحدت تاريخي بفهميم و از طرف ديگر اين را در مدرسهها و دانشگاهها ببريم. حفظ وحدت سرزميني ايران سياسي كنوني يك وظيفه است؛ اما بالاتر از آن حفظ ايران فرهنگي بزرگ هم وظيفه ماست و ايران فرهنگي بزرگ اين رسالت را براي ما ايجاد كرده كه در اين شرايط از كيان فرهنگي بزرگ كه داعش، القاعده و عربستان سعودي از يك طرف و تركيه از طرف ديگر، آن را تهديد ميكند بتوانيم يك فضايي را باز كنيم كه اتفاقي كه قبلا در تاريخ افتاده است تكرار نشود.