بهمن ماه سال جاری این تاجر که در فروش الماسها به بنبست
رسیده بود به جستوجوی دلال گشت تا اینکه یکی از دوستان نزدیکش یک دلال را
به وی معرفی کرد و قرار شد این دلال در ازای 50 میلیون تومان دستمزد،
الماسها را در بازار بفروشد.
به گزارش روزنامه ایران، پس از گذشت چند هفته مرد دلال به تاجر
الماس اطلاع داد که خریداری پیدا شده که مردی ترکیهای است. قرار شد روز
29 بهمن ماه سال جاری تاجر الماس با وکیلش به دفتر وکیل مرد ترکیهای بروند
.
حمله نقابدارانساعت 7 غروب پنجشنبه 29 بهمن ماه سال جاری مرد
تاجر درحالی که الماسها را همراه داشت به دفتر وکالت خریدار ترکیهای در
خیابان علامه شمالی سعادتآباد تهران رفت. وکیل مرد ترکیهای از نزدیک
الماسها را بررسی کرد تا اصل بودن آنها را تأیید کند و وقتی دید مشکلی
نیست اقدامهای قانونی خرید 3/5 میلیاردی را آغاز کرد و هنوز 2 ساعت نگذشته
بود که ناگهان در چوبی دفتر وکالت با ضربههای وحشتناک شکسته شد و 10 مرد
نقابدار با زدن گاز اشکآور و تهدید چاقو و قمه به سمت مرد تاجر حمله کردند
و کیف الماسها را به زور گرفته و همگی در چشم بر هم زدنی گریختند.
پلیس وارد عمل شدتاجر
الماس که شوکه شده بود وقتی دید ثروت 3/5میلیاردیاش در چشمبرهم زدنی به
باد رفته است از همان دفتر وکالت خریدار ترکیهای با پلیس 110 تماس گرفت و
مأموران کلانتری 134 شهرک غرب خود را به محل سرقت رسانده و به تحقیقات
میدانی دست زدند.
در دادسراوقتی ماجرای سرقت الماسها به دادسرای
ناحیه 2 تهران ارجاع داده شد دادیار مهدی صفریان به تحقیق از تاجر الماس
پرداخت.این مرد به دادیار گفت: بهمن ماه امسال مقدار زیادی الماس از یکی از
کشورهای شمال ایران وارد کردم که از طریق یکی از شرکتهای معتبر وزن و
اصالت آن تأیید شد که ارزش 3/5 میلیارد تومانی داشت.پس از گذشت مدتی با
گران شدن طلا و جواهر تصمیم گرفتم تا الماسها را به پول نقد تبدیل کنم که
وکیلم را در جریان گذاشتم و قرار شد یک واسطه پیدا کنیم و در ازای فروش
الماسها 50 میلیون تومان هم به وی بپردازیم. یکی از دوستان نزدیکم وقتی از
ماجرا خبردار شد، گفت یک مرد قابل اطمینان را میشناسد که با تاجران
سرشناس الماس و سنگهای قیمتی ارتباط دارد و میتواند مرا به وی معرفی کند
تا الماسها را بفروشم.
این تاجر الماس گفت: قرار شد آن مرد را
ببینم، محل قرار در خانه من بود که وی آمد. بعد از شنیدن شرایط و نشان دادن
تأییدیه الماسها قرار شد مشتری مناسبی پیدا کند و در ازای آن 50 میلیون
تومان بعد از فروش الماسها به او بدهیم، قرار را قبول کردیم و با هم
قرارداد بستیم.
بعد از گذشت سه هفته آن مرد با من تماس گرفت و گفت
خریداری مناسب برای الماسها پیدا کرده که وی ترکیهای است که فقط کار
الماس انجام میدهد و وکیلی در غرب تهران دارد. من هم پذیرفتم و قرار شد
پنجشنبه شب به دفتر وکالت مرد ترکیهای برویم و قرارداد را بدهیم اما تنها
شرط مرد خریدار این بود که پیش از بستن قرارداد همه الماسها را از نزدیک
ببیند.
پنجشنبه شب به همراه وکیلم و مرد واسطه به سمت علامه شمالی
رفتیم، بعد از رسیدن جلوی دفتر وکالت به داخل ساختمان رفتیم، نزدیک به 2
ساعت با هم صحبت کردیم و بعد از دیدن الماسها به توافق رسیدیم. وکیلها
داشتند قولنامه را تنظیم میکردند که متوجه شدیم چند مرد با ضربات لگد و
شکستن در قصد وارد شدن به داخل ساختمان را دارند، همزمان در شکسته شد و 10
مرد قوی هیکل که همگی نقاب به صورت داشتند با چاقو و قمه و گاز اشکآور
وارد دفتر شدند. بعد از زدن گاز اشکآور به چشمان، کیف حاوی الماسها را با
خود بردند که وقتی یک مقدار حالم بهتر شد با پلیس 110 تماس گرفتم و
مأموران بعد از صورتجلسه پرونده را به دادسرا فرستادند. این تاجر الماسها
گفت: من فقط به همان مرد واسطه مظنون هستم و از این مرد شکایت دارم چون
مطمئن هستم همه این برنامهها زیر سر همین مرد است.
مأموریت ویژه کارآگاهاندادیار
مهدی صفریان پس از شنیدن ادعاهای مرد تاجر به مأموران پایگاه دوم پلیس
آگاهی تهران دستور داد تا با بازبینی دوربینهای اطراف ساختمان و بازجویی
از مرد دلال و خریدار الماس، دزدان نقابدار را شناسایی و دستگیر کنند.