انتشار کتاب خاطرات دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که نور را بر بخشهای غیرشفافی از تاریخ معاصر تابانده است، با واکنشهای متعددی مواجه شد؛ واکنشهایی که برخی از آنها به دلیل عدم تامل و بررسی جزئیات این روایت مهم تاریخی بود و در همین راستا نگاهی دیگر به آنچه در این مجموعه تاریخی ذکر شده، تصویری کاملتر از حساسترین لحظات تاریخ انقلاب اسلامی نمایان میسازد.
به گزارش «تابناک»؛ اخیرا انتشار کتاب مهم خاطرات محسن رضایی با عنوان «راه» که به روشنگری بخش هایی از تاریخ انقلاب پرداخته است بازتابهای مختلفی را در جامعه سیاسی و رسانه ای کشور ایجاد کرده است. جلد نخست کتاب «راه» حاصل 21 جلسه گفتوگوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با محسن رضایی است. مباحث این کتاب "از تولد تا نوجوانی" و "مبارزه و شرایط بعد از انقلاب و مسائل امنیتی سالهای 58 تا 60 در هفت بخش سازماندهی شدهاند.
در تازهترین رویداد، انتشار گزیده ای از این کتاب در خصوص نحوه دستگیری عوامل گروهک فرقان که به مناسبت سالگرد شهادت معلم انقلاب مرتضی مطهری انتشار یافته بود، واکنش هایی را برانگیخت آنچنان که روزنامه شرق را برآن داشت، تا در این تاریخ با کنار هم قرار دادن خاطرات آقایان الویری و ناطق نوری که پیش از این به شرح ماجرای دستگیری عوامل فرقان پرداخته بودند تلقی تضاد و تبایل کرده و با عبارات "سه روایت" در این باره تشکیک نماید.
آن چه در پی می آید گزارش مرکز اسناد و تحقیقات جنگ است که با بیان گوشه های دیگری از این ماجرا اذعان می دارد همه این روایت ها همپوشانی داشته و در واقع این عملیات حاصل مشارکت بخشی از نیروهای انقلاب با محوریت واحد اطلاعات سپاه با فرماندهی برادر محسن رضایی بوده است.
نویسنده "سه روایت متفاوت" با مقایسه محتوای روایتهای دکتر محسن رضایی، حجتالاسلام ناطق نوری و آقای مرتضی الویری درباره دستگیری گروه فرقان نتیجه گرفته است که «روایت این سه نفر که در اتفاق دستگیری گروه فرقان دخیل یا مطلع بودهاند، متفاوت است.» نویسنده محترم چنانچه به سطرهای گزینششده خبرگزاریها اکتفا نکرده، متن گفتوگو با دکتر رضایی را در "کتاب راه" تا انتها مطالعه مینمود، اذعان میکرد که روایتهای آقایان الویری، ناطق نوری و آقای رضایی تفاوتی با یکدیگر ندارند و دارای همپوشانی هستند.
در صفحه 317 کتاب راه آمده است: «یک روز آقای مرتضی الویری کسی را به من معرفی کرد که بهنوعی با گروه فرقان ارتباط پیدا کرده بود. من این فرد را به آقای رمضانی و دکتر محمدی دادم و این آقا نفر اصلی برای نفوذ در تشکیلات فرقان شد. او به ما خبر داد یکی از نیروهای کادر فرقان در جستوجوی خانهای برای اجاره است.
ما از این فرصت استفاده کرده، خانه دوطبقهای در نزدیکی بیت حضرت امام را اجاره کرده و در طبقه اول، یکی از برادران پاسدار به نام آقای قایقران را با خانوادهاش قرار دادیم تا از نزدیک مراقب اوضاع باشد و طبقه دوم را ازطریق عامل نفوذی خود به کادر فرقان پیشنهاد دادیم. خوشبختانه آن فرد آمد و در طبقه دوم مستقر شد. ما بهکمک دوستانمان در اداره دوم ارتش در همه جای آن خانه میکروفون کار گذاشته و گفتوگوی افراد و جلسههای گروه فرقان را شنود میکردیم. از خلال شنودها به اطلاعات خوبی دست یافتیم. بهعلاوه تیم تعقیب و مراقبت ما نیز فعال شد. ...»
در صفحه 316 کتاب راه نیز نقش سازمان مجاهدین انقلاب در دستگیری اعضای گروه فرقان چنین بیان شده است: «عملیات فرقان زودتر از راهاندازی [واحد] اطلاعات [سپاه] شروع شده بود و ما باید کاری میکردیم. دوستان ما در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خیلی کمک کردند؛ اگر از کادر سازمان استفاده نمیکردیم، واقعاً نمیدانستیم چه کار کنیم.» در همین صفحه حتی آقای رضایی اضافه کردهاند: «بعد از مدّتی، آقای هاشمی رفسنجانی تیم آقای حسین معماری را به من معرفی کرد.
این تیم خودشان به طور خودجوش کار روی فرقان را شروع کرده بودند. من به آنها گفتم شما کارتان را ادامه دهید. لذا دو تیمی که روی فرقان کار میکرد را به هم مرتبط کردیم (بدون آشنا شدن با یکدیگر) و بعد از سه چهار ماه کار، در مهرماه سال 58 این دو تیم باهم هماهنگ شدند، ولی محور اصلی کار همان هستهای بود که از بچههای سازمان آمده بودند. البته، مدیریت کار کاملاً با خود من بود. بهسبب آنکه اطلاعات سپاه با تأخیر تشکیل شده بود و ما راهی نداشتیم جز اینکه از کادرهای انقلابی استفاده کرده، خودمان را به حوادث برسانیم.»
آقای رضایی افزوده است: «اگر میخواستیم صبر کنیم اطلاعات سپاه بهطور کامل راهاندازی شود و سپس بهسراغ فرقان برویم، ممکن بود حوادث تلخ دیگری اتفاق بیفتد؛ لذا ما از ظرفیت همه گروهها چه در سپاه و غیرسپاه استفاده کردیم ... همچنین از توان فنی تعدادی از برادران در اداره دوّم ارتش نیز بهره بردیم.»
مرکزیت واحد اطلاعات سپاه در دستگیری گروه فرقان
درباره روایت آقای ناطق نوری نیز باید گفت که ایشان از اعضای فعال حزب جمهوری اسلامی و نیروهای انقلابی بوده و در کنار حضرت آیتالله خامنهای دغدغه امنیت کشور را داشتهاند و گزارش ایشان پرده آخر ماجرا را نشان میدهد که همه اعضای گروه فرقان و رهبر آن را دستگیر کردهاند. ایشان نیز اشاره میکند که «دوستان مجاهدین انقلاب هم جداگانه دراینزمینه مشغول فعالیت بودند که در یک نقطه به هم رسیدیم.»
تلاقی نیروهای اجتماعی به کار گرفته شده توسط آقای ناطق با سازمان، در درون سازمانی قرار دارد که واحد اطلاعات سپاه به مسئولیت محسن رضایی آن را اداره و برای دستگیری گروه فرقان هدایت میکرده است؛ و این هنر مسئول واحد اطلاعات سپاه محسن رضایی است که تیمهای مختلف را بدون آنکه از کارکرد و نقش یکدیگر اطلاع داشته باشند برای مهار جریان ترور به کار گرفته است.
دکتر رضایی در صفحه 323 کتاب راه نیز گفت است: «آقای ناطق نوری هم که بعد از آقای گیلانی ریاست دادگاه گروه فرقان را بر عهده داشت، درزمینه صدور احکام، بازداشتها و بازجوییها در بند 209 زندان اوین و همچنین در اقناع اعضای گروه فرقان نقش بسزایی داشت.»
در اهمیّت نقش محوری واحد اطلاعات سپاه در برخورد با گروه فرقان و دستگیری اعضای آن، مطالب دیگر تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی که به ساختار و سازمان و تیم اجرایی این گروه پرداخته و نیز اشاره به بازجوییها و نحوه رویگردانی اعضای گروه و گودرزی رهبر آن، ارائه گزارش دستگیریها به امام و سایر موضوعات، که در دو روایت مقایسهشده با روایت آقای رضایی مشاهده نمیشود، میتواند مورد توجّه قرار گیرد.
از این نوشته کوتاه میتوان نتیجه گرفت که دستگیری گروه فرقان کار جمعی نیروهای انقلاب با مرکزیت واحد اطلاعات سپاه پاسداران بوده است و روایتهای مختلف، ناشی از نقشهای گوناگون است نه آنکه فرد یا گروهی بخواهد آن را به نام خود تمام کند. زهر گروه خوارجمسلک فرقان آنقدر تیز و تند و بهلحاظ زمانی سریع بود (دو سه ماه پس از پیروزی انقلاب) که بهدلیل نداشتن نیروی امنیتی، نیروهای انقلابی احساس مسئولیت و ورود به موضوع میکردند، زیرا نظام جدید ساختاربندی نشده و نهادهای امنیتی جدید جایگزین ساواک و... نشده بودند.
بدتر آنکه تشکیل واحد اطلاعات مورد مخالفت بود تا موافقت. از اینرو در برخورد و دستگیری گروه فرقان، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، آقای ناطق نوری، بخش فنی اداره دوّم ستاد مشترک ارتش، و واحد اطلاعات سپاه بهعنوان صحنهگردان اصلی و نیز بعضی شخصیتهای دیگر کم و بیش نقش داشتهاند.
مطالب مندرج در متن کتاب راه در بالا نشان میدهد که واحد اطلاعات سپاه در آستانه راهاندازی با پدیده خشونتطلب و تروریسم کور گروه فرقان مواجه شده که در روزها و گام اول، بزرگترین استوانه انقلاب یعنی آیتالله مطهری را به شهادت رسانده، در ترور هاشمی رفسنجانی ناموفق مانده، تیمسار قرنی رئیس ستاد مشترک، حاج مهدی عراقی، آیتالله مفتح و چندین نفر دیگر را ترور و شهید کرده و بزرگان انقلاب همچون آیتالله دکتر بهشتی، حجتالاسلام باهنر، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله امامی کاشانی، حجتالاسلام ناطق نوری و تیمسار فلاحی را نیز در نوبت ترور قرار داده است.
در چنین شرایطی با مرکزیت و محوریت واحد اطلاعات سپاه پاسداران، از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عنوان محور و از نیروهای معرفیشده از سوی آقای هاشمی و واحد اطلاعات ارتش و شاید افراد دیگری که پس از 30 سال آنان خاطر نیاورد، بهره گرفته شده و اولین تروریسم کور و متحجر و ایدئولوژیک مهار گردیده است. پاسخ حاضر بهمنظور روشنگری چیستی و واقعیّت امر بیان شده است.