• مربوط بودن: مربوط بودن يكي از ويژگيهاي مهم اطلاعات حسابداري است. كليه اطلاعاتي را كه در تصميم گيري نسبت به يك مساله موثر واقع شود، اطلاعات مربوط مينامند. بنابراين، مربوط بودن را ميتوان در قالب تأثير اطلاعات حسابداري بر تصميمهاي استفاده كنندگان در مورد ارزيابي نتايج رويدادهاي گذشته و پيش بيني آثار رويدادهاي فعلي يا آتي و يا اصلاح انتظارات آنان بيان كرد. اگر چه اين ويژگي در تهيه گزارشهاي برون سازماني و درون سازماني اهميت زيادي دارد، اما اهميت آن در بررسيهاي درون سازماني بيشتر است.
• به موقع بودن: به موقع بودن یعنی این كه اطلاعات حسابداري در زمان مناسب در دسترس استفاده كنندگان قرار گيرد زيرا بسياري از انواع اطلاعات به ويژه اطلاعات مالي، با گذشت زمان به سرعت ارزش و فايده خود را از دست ميدهند. ويژگي به موقع بودن اطلاعات، در مورد گزارشهاي درون سازماني به مراتب از اهميت بيشتري برخوردار است زيرا اينگونه اطلاعات، اغلب براي كنترل و اعمال نظارت بر عمليات روزانه به كار ميرود.
• اهميت: اهميت به اين مفهوم به كار ميرود كه اطلاعات حسابداري بايد به صورت خلاصه از انبوه اطلاعات، استخراج و ارايه گردد به نحوي كه براي استفاده كنندگان معنا داشته باشد. اگر اطلاعات بيش از حد متعارف ارايه شود اطلاعات مرتبط با تصميم گيري، در ميان انبوه اطلاعات گم خواهد شد و استفاده كنندگان نخواهد توانست تصميم گيري صحيحي انجام دهند. به عبارت ديگر همان گونه كه اطلاعات كم موجب مي گردد كه پيشبيني و تصميمگيري صحيحي انجام نگردد اطلاعات با جزييات زياد و غير مهم نيز، تصميمگيري را مشكل خواهد كرد. بنابراين اهميت محدوديت گزينش اطلاعات قابل افشا را ايجاد ميكند.
• قابل مقايسه بودن: قابل مقايسه بودن به اين معناست كه اطلاعات تهيه شده در يك شركت يا شركتهاي متفاوت بر اساس اصول، روشهاي حسابداري، طبقهبندي، نحوه افشاي حقايق و چارچوب مشابه ارايه شود تا خصوصيات مشابه آنها، مقايسه آنها را امكانپذير سازد.
• صحيح بودن: صحيح بودن به معناي ارايه واقعيتها در قالب كميتهاي قابل اندازه گيري با دقت كافي است. براي اينكار لازم است حسابداران بدانند چه چيزي را اندازهگيري مي كنند كه نشاندهنده موضوع مورد سنجش و اندازه گيري است.