بازی روز جمعه استقلال تهران با تراکتورسازی تبریز، صحنه های تلخ قابل تأملی داشت؛ روزی که عده ای از دشمنان ایران و هموطنان با غیرت آذری مان، با حضور در ورزشگاه آزادی، علیه هویت ملی ایرانیان از هر قومیتی شعارهای تفرقه افکنانه سر دادند.
به گزارش «تابناک»، در اینکه این اقدام و این تحرکات، علیه تمامیت ارضی کشور که متعلق به ترک و لر و کرد و بلوچ و گیلکی و مازنی و عرب و ترکمن و فارس و ... همه اقوام ایرانی است، شکی نیست؛ در اینکه افرادی که روز جمعه چنین عمل خیانت باری را در ورزشگاه آزادی خلق کردند، دشمنان ایران و آذری زبان های ایرانی هستند که برای حفظ وجب به وجب این خاک در طول قرن ها حیات این سرزمین و تمدن، خون ها نثار کرده اند، هم شکی نیست، چون همه می دانیم آذری زبان های این خاک، دلداده هایی هستند که سردمدار غیرتمداری برای این ملک و بوم بوده و هستند.
اما پرسش اینجاست که این عده نفوذی چگونه تقویت شده اند که در این سال ها، علیه تمامیت ارضی ایرانیان و از جمله آذری ها، در روز روشن شعار می دهند! اینکه دشمنان این مرز و بوم علنا برای ضربه زدن به همه ایرانیان، میلیون ها دلار، هزینه می کنند، شکی نیست، اینکه چند نفوذی را اجیر کنند و به عنوان تماشاچی به ورزشگاه ها هم بفرستند، کار چندان سختی نیست؛ اما باز سؤال این است که ما در داخل چه کار کرده ایم که به باز تولید این نفوذی ها کمک رسانده ایم؟
شاید اولین اقدام تسهیل کننده ای که برخی نفوذی ها را در ایران تقویت کرده است، القای شکاف قومیتی در ایران و بهره برداری از این شکاف برای رسیدن به مقصود و مطلوب در انتخابات هاست. تردیدی نیست که در ایران تنوع قومیتی قابل توجهی وجود دارد، اما تا آنجا که به خود قومیت ها مربوط است، شکاف، اختلاف یا تضادی در بین آنها وجود ندارد، به گونه ای که در طول دهه های متوالی، خبر یا گزارش، برخورد قومیتی در ایران گزارش نشده است؛ اما بر عکس آن بی نهایت، شعار تبلیغاتی قومی گرایی در سطح نمایندگان مجلس و حتی دولت، سر داده شده است!
به راستی چرا برخی از نمایندگان و دولتی ها، تمایل دارند تنوع قومیتی در ایران به اختلاف قومیتی کشیده شود؟ پر کردن سبد رأی، قیمتش اقدام علیه تمامیت ارضی کشور است؟ آیا به دست آوردن قدرت، با بسیج قومیتی، عاقبت به خیری برای برخی مسئولان و این کشور دارد؟
دومین اقدام تقویت کننده برخی نفوذی در بین اقوام متنوع ایرانی، اتفاقا ناکارآمدی برخی از سیاستمداران و مسئولانی است که در زمانی که در قدرت هستند، نمی توانند برنامه های توسعه ای واقعا ملی را بنویسند و اجرا کنند؛ نمی توانند آمایش سرزمین را برای توسعه همه مناطق کشور را در قانونگذاری ها جا داده و همه مناطق کشور را متناسب با هم و بر اساس مزیت های نسبی توسعه دهند؛ نه در قانوگذاری مجلسی ها به آن توجه می کنند و نه در اجرا دولتی ها. وقتی ناکارآمدی مسئولان بیش از هر زمان دیگری رخ می نمایاند، برای فریب افکار عمومی از قومیت و تبعیض در قومیت ها در شعارهای انتخاباتی شان دم می زنند! در حالی که عدم توسعه یا محرومیت بخشی از کشور در مقایسه با بخش های دیگر، ناکارآمدی برخی مسئولان ملی و محلی است! اما به مردم آدرس غلط می دهند و خودشان در زمین نفوذی ها بازی می کنند.
سومین اقدام تقویت کننده جریان نفوذی تجزیه طلب، تأثیر پذیری برخی مسئولان ملی و محلی، از افراد و جریان های ایران ستیز و تجزیه طلب است. برخی از مسئولان کشور دانسته و یا نادانسته، تحت تأثیر تبلیغاتی هستند که عمدتا عناصر تجزیه طلب در پس پرده آنان هستند و این برخی مسئولان نیز به راحتی در زمین همان دشمنان ایران و قومیت هایش بازی می کنند.
به همه این دلایل به نظر می رسد، برخی از خود مسئولان در مجلس، دولت و ... خود کمک کننده هستند و با اعمال و رفتار خاص خود، تنوع قومیتی ایران را به انگیزه های مختلف می خواهند به شکاف قومیتی تبدیل کنند. باید از این برخی مسئولان پرسید به کجا چنین شتابان؟
این برخی از مسئولان حتی پس از شعارهای برخی از نفوذی ها، حاضر به محکوم کردن شعارهای این عده قلیل نفوذی که البته دشمن خود آذری زبان های غیور هم هستند، نشده اند! صد هزار تحسین برای آذری زبان هایی چون علی دایی کاپییتان همیشه محبوب ایرانیان که حرکت این نفوذی های قلیل را محکوم کرد! صد هزار تحسین برای آذری زبان هایی همچون رشیدپور که در مقابل دوربین تلویزیون رفتار این عده قلیل نفوذی را محکوم کرد! کجایند برخی از مسئولان که با رفتار و گفتار خود در مجلس و دولت، تنوع قومی این مملکت را شکاف و تضاد فرقه ای می خواهند!