به گزارش «پایگاه اطلاع‌رسانی دکتر رضایی»، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در سخنان پيش از خطبه اين هفته نماز جمعه تهران ضمن تسليت رحلت یار دیرین حضرت امام و رفیق قدیمی و همراه مقام معظم رهبری به امت شهید پرور و نمازگزاران گفت :لازم می دانم از طرف خود و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام از مردم ایران که در مراسم وداع و تشییع جنازه یار دیرین حضرت امام شرکت کردند صمیمانه تشکر کنم. به ویژه از پیام محبت آمیز رهبر انقلاب تؤام با تاکید بر فداکارهای آقای هاشمی و سابقه طولانی رفاقت ایشان و عنایت صمیمانه ای که به این رفیق قدیمی ابراز داشتند، صمیمانه سپاسگزار باشم.
همچنین از صدا و سیمای جمهوری اسلامی که حقیقتاً به خوبی همه شبکه ها را در اختیار پخش این مراسم باشکوه قرار داده بودند تشکر می کنم و از مراجع تقلید و به ویژه از ملت شریف ایران کمال تشکر را دارم.
دكتر محسن رضايي با اشاره به اين كه ما یکی از ارکان انقلاب را از دست دادیم، افزود :آيت الله هاشمي شخصی از همان ابتدای نهضت همراه امام بودند و تا آخرین لحظه عمر با رهبر بزرگوار انقلاب همراهی مي کردند.
آیت الله هاشمی مشاور مقام معظم رهبری و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بودند که نظرات کارشناسی را خدمت امام و مقتدایمان ارائه می کردند.
تشییع جنازه ملت بزرگوار ایران معانی و پيام هاي بسیار مهمی را در شرایط کنونی برای ایران به همراه داشت. از یک طرف قدرت نمایی بود؛ از طرفی تاکید بر وحدت و از سوی یگر تاکید بر محوریت ولایت و ارزشهای انقلاب بود.
تشییع جنازه ای با معانی فراوان در سراسر ایران که محور همه شعارها و گفتگوهای آن وحدت،ولایت و قدرشناسی از این شخصیت بزرگوار بود.
سخنران پيش از خطبه هاي نماز جمعه تهران با اشاره به پیام رهبر معظم انقلاب تأكيد كرد : " اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم" به خوبی در اين پيام نمایان است. ما همانگونه که با دشمنانمان به هیچ وجه سازش نمی کنیم اما با برادران و دوستانمان با صمیمیت و محبت رفتار می کنیم و اين نكته در سيماي پيام رهبر معظم انقلاب آشكار بود. دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام سپس به ذكر چند خاطره از آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان مقدمه مباحث مهم خود پرداخت و ادامه داد:سال 1357 ایشان به شهر اهواز آمده بودند که به اعتصاب کنندگان شرکت نفت کمک کنند که اعتصاب شکسته نشود. چند ماه به پیروزی انقلاب مانده بود که امام از علما تقاضا کرده بودند که نگذارید اعتصاب شرکت نفت شکسته شود. چون نظر امام این بود که اگر اعتصاب شکسته شود آمریکا و صهیونیسم می فهمند که شاه همچنان قدرت دارد و پابرجاست ولی اگر اعتصاب ادامه پیدا کند و کارگرها بتوانند شیرهای نفت را که به روی اسرائیل بسته اند، بسته نگه دارند ، حامیان شاه خواهد فهمید که قدرت شاه تمام شده است.
آن زمان من یک جوان 24 ساله بودم که تحت تعقیب ساوک قرارداشتم.من برای اولین با در خانه ای با آقای هاشمی که مقداری از وجوهات را با خود آورده بود که حقوق چند ماه کارگران را بپردازند تا بتوانند اعتصاب ها را ادامه دهند، آشنا شدم. از آن زمان لحظه مرگ با ایشان همراه و دوست بوده ام و با تمام ویژگی های ایشان آشنا هستم.
دكتر محسن رضايي با ذكر اين مطلب كه آقاي هاشمي و شهید رجایی بیشترین شکنجه های ستم شاهی را تحمل کرده ولی از مسیر خود خارج نشدند، گفت: پس از پیروزی انقلاب احساس کردیم که یاران انقلاب را یکی پس از دیگری به شهادت مي رسانند. لذا اردیبهشت سال 58 ما با کمک دوستان یک تشکیلات اطلاعاتی در داخل سپاه ایجاد کردیم که گزارش هاي آن را من مرتباً خدمت مقام معظم رهبری، آیت الله بهشتی و آقای هاشمی اعلام می كردم.
در دوران بازرگان و سپس بنی صدر، روزبه روز حلقه دور نیروهای انقلاب و این سه شخصیت فشرده تر می شد لذا بچه های انقلاب حول این سه نفر جمع شدند و این تیم سه نفره(آيت الله بهشتي ،مقام معظم رهبری و آقاي هاشمی) کانون نیروهای انقلاب شدند.
در آن دوران آقای هاشمی توجه بسیار زیادی به مسائل امنیتی داشتند .ما که اطلاعات کشور را داشتیم حکومت وقت با ما همکاری نمی کرد، اما به کمک این سه بزرگوار به ویژه آقای هاشمی امکانات در اختیار ما قرار می گرفت و ضد انقلاب را كه دست به ترور می زدن، تعقیب می کردیم لذا ایشان در بحث مسائل امنیتی کشور نقش بسیار موثری داشتند.
در مورد گروهک فرقان هم خبر رسید که قرار است آقای هاشمی را ترور کنند من چند روز قبل به ایشان موضوع را خبر دادم و ایشان هم با کمک خانواده خود و با هوشیاری موثر خودشان از این ترور نجات پیدا کردند.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام سپس به نقل خاطره اي ديگر پرداخت و ادامه داد:خاطره دیگر اینکه در 6 تیر 1360، مقام معظم رهبری درجنوب شهر مشغول سخنرانی بودند که میکروفن پیش روی ایشان منفجره شد و ایشان مجروح و به بیمارستان منتقل شدند. . روز بعد یعنی 7 تیر هم شهید بهشتی ترور شدند و در همان ايام هم بنی صدر فرار کرده بود و کشور در این شرایط پر مخاطره عملاً رییس قوه مجریه و قضاییه نداشت. بنابراین ما در اتاق شهید رجایی جلسه گذاشتیم و قرار شد که ماجرای شهادت شهید بهشتی را به آقا اطلاع ندهیم؛ زیرا ایشان در بیمارستان باید تحت عمل جراحی قرار می گرفتند و ممکن بود که برای آقا نگران کننده باشد.آقای هاشمی در این شرایط بحرانی و مخاطره آمیز تقريبا محور اداره كشور شد تا اين كه حضرت آقا حالشان بهتر شد و رياست جمهوري را به عهده گرفتند.
دكتر ضایی با طرح این سؤال که تشییع جنازه بزرگ و قدرشناسی ملت از آقای هاشمی چه معنا و مفهومی دارد، گفت: نزدیک 40 سال از انقلاب می‌گذرد و شاهد فشارهای بین‌المللی و مشکلات اقتصادی هستیم اما حضور پرشور مردم در مراسم‌هایی مانند روز قدس و تشییع آقای هاشمی را شاهدیم. این به دلیل آن است که امام و یارانش دست به اقدامی زدند که شبیه معجزه است.
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به مبارزات هفتاد ساله ملت ايران ادامه داد:طي هفتادسال ملت ايران قيام مي كرد ولي موفق نمي شد ، ايران وابسته وعقب مانده شده بود وژاندارم امريكا در منطقه با پول ملت ايران ، ودرجهان اسلام به عنوان دوست اسراييل ودشمن مسلمانان تلقي مي شد .ايران دريك منجلاب سياسي واقتصادي وفرهنگي فرو رفته بود ،ملت ايران هفتادسال با انقلابات ونهضتهايي تلاش مي كرد اوضاع را تغيير دهد اما به بن بست مي رسيد. دكتر رضايي با اشاره به مقطع پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داد:امام امد وبا كمك شاگردانش وملت ايران وبويژه جوانان انقلابي ايران معجزه بزرگي را رقم زد، استبداد را برداشت واستعمار را عقب زد ويك مكتب سياسي ونظام جديدي در اداره كشور بوجود اورد و چهل سال هم هست كه انقلاب اسلامي وجمهوري اسلامي از دهها ازمايش وحادثه ورويداد سربلند بيرون امده است.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به این مطلب که امام متوجه ناكامي غرب وشرق وسرمايه داري وكمونيسم شدند واز دل اسلام پاسخي به مشكلات بشر دادند ودرايران آن را عملياتي كردند افزود: درحقيقت آزادي ويا عدالت نمي تواند از خدا جدا باشند ازادي بدون خدا ويا عدالت بدون خدا ، به بن بست مي رسد ، شما ملت بزرگ ايران درزمان امام شكستن استخوانهاي كمونيستي را ديديد، وچند سال پيش تظاهرات در هشتصد شهر جهان را عليه سرمايه داري مشاهده كرديد. امام در ايران اين كار بزرگ را انجام داد که بجاي انسانيت ليبرالي وسوسياليستي بر انسانيت الهي دست گذاشت ، انسانيت الهي يعني همان فطرت که اگر اين فطرت در اثر عمل به احكام وفرامين وارزشهاي الهي بيدار شود انسان الهي تربيت وساخته مي شود .
دکتر رضایی با اشاره به این مطلب که اصلاح ديني حضرت امام از نواوري فلسفي وكلامي بوجود امد ، گفت: تغيير نگاه به انسان از مفهوم انسان اومانيستي به انسان الهي اغاز شد. امام متوجه بود كه تمام بدبختي هاي جوامع بشري وظلم وستم جهانيوزرادخانه هاي اتمي ، مربوط به فرهنگ وتمدن سرمايه داري وكمونيستي وسوسياليستي است و آن هم از نگاه ومعرفت غلط آنها نسبت به انسان وانسانيت بر مي گردد، زیرا نظام سرمايه داري به انسان به عنوان موجود رها شده در خلقت وكنار رفتن خدا از امور انسانها و جوامع مي نگرد ؛ اورا مطلق الاختيار و مادي و اين جهاني تصور مي كند ، و انسانيت او را به فرديت وشخص انسانها مي داند ولذا از ازادي او صحبت مي كند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: سوسياليستها هم وقتي ديدند كه آزادي نه تنها جواب نمي دهد بلكه ظلم سرمايه داري ناشي از ازادي بيشتر از ظلم فئودالی است، انسانيت را به جمع وجامعه نسبت دادند وبه جاي ازادي به عدالت روي اوردند؛ ولي انها هم پس از صد سال به بن بست رسيدند ، درحالي كه وقتی اسلام از فطرت وانسان الهي صحبت مي كند آزادي وهم عدالت را مي خواهد ومي بيند.
دکتر رضایی سپس به دوران پس از ارتحال امام اشاره کرد و افزود: همه فكر مي كردند اين انقلاب بعد از امام يا سقوط مي كند ويا منحرف مي شود ، اين انقلاب نه تنها باقي ماند ومنحرف نشد كه تبديل به لنگرگاهي در جهان اسلام ومنطقه شده است .
انقلاب اسلامی این گونه در چشم رهبران بزرگ دنیا جلوه کرد.
دکتر رضایی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: امروز اطاعت از رهبری و اطاعت از نظام جمهوری اسلامی و ارزشهای انقلابی که الان ما به آنها عمل می کنیم از یک تفکر و اندیشه و ایدئولوژی و اعتقادی که ریشه در اسلام و قرآن دارد سرچشمه گرفته است. امام آمد و این ساختمان و این معماری بزرگ را که پایه آن بر دین و اطاعت از احکام الهی است بنیان گذاشت.امام به همراه یارانش توانست این اقدام بزرگ را انجام دهد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اظهار نظر گورباچف دررابطه با نامه امام که 11 دی ماه 1367 به گروباچوف نوشتند گفت: امام در این نامه گفتند که کمونیسم تمام شده است و باید در موزه های تاریخ به سراغ کمونیسم رفت . امام در این نامه نصایحی را به ایشان نوشتند از جمله این که " حال که شما قصد اصلاحات دارید و کار کمونیسم هم تمام شده است، به سمت غرب و سرمایه داری نروید ". 10 سال بعد آقای گروباچوف در سالگرد حضرت امام در یک مصاحبه ای اعلام می کند که "مخاطب نامه آیت الله خمینی از نظر من همه اعصار در طول تاریخ بود زمانی که من این پیام را دریافت کردم احساس کردم شخصی که این پیام را نوشته است متفکر و دلسوز همه جهان است من از این نامه استنباط کردم که او کسی است که برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم. متاسفانه من در آن زمان به نصایح امام گوش ندادم و الان می فهمم که چه اشتباه بزرگی را مرتکب شده ام." انقلاب اسلامی این گونه در چشم رهبران بزرگ دنیا جلوه کرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با یادآوری تلاش هایی که صورت گرفت تا این انقلاب را سرکوب کنند ه نتوانستند، گفت: بعد از امام باز یک اتفاق بزرگ دیگری در تاریخ ایران رخ داد و آن این بود که بعد از امام ،مقام معظم رهبری اولین رهبری در انقلاب ها بود که همان راه و مسیر را ادامه می داد.
در انقلاب های دیگر معمولاً رهبر دوم و رهبران بعدی انقلاب، مسیر را عوض می کنند و بعد از رحلت امام ، کشورهای دنیا ، منتظر تغییر مسیرانقلاب بودند . آنها فکر می کردند که جانشینان امام، فرمان و مسیر امام را عوض می کنند ، اما با انسانی قوی و ایستاده که با تمام قدرت از این راه و انقلاب حمایت و پشتیبانی می کند مواجه شدند و دیدند که با گذر سالها و تغییر دولت ها در آمریکا، همچنان همان مسیر امام در انقلاب اسلامی ایران ادامه پیدا می کند و در حال پیشرفت است.
دکتر رضایی با اشاره به صداقت آقای هاشمی رفسنجانی در بیان نقل امام و دیدگاه ایشان اضافه کرد: در دوران پس از امام آقای هاشمی و احمد آقا در بیان نقل حضرت امام در مورد مقام معظم رهبری صداقت به خرج دادند. از چمله در مجلس خبرگان نظر امام را مطرح کردند که " ما خدمت امام رفته بودیم و گفتیم حالا که شما با آقای منتظری این گونه برخورد کردید ما دیگر مرجعی برای آینده انقلاب که رهبری را بعهده بگیرند نداریم . امام فرمودند همین آقای خامنه ای"
دبیر تشخیص مصلحت نظام گفت: بعد از امام، مسیر امام ادامه پیدا کرد ولی با سختی های فراوان. اولاً خود مسیر امام حفظ شد ثانیاً از انحرافات جلوگیری شد ثالثاً سیطره انقلاب از مرزها عبور کرد. امروز شما به سوریه،عراق و لبنان نگاه کنید ،ایران اسلامی امروز لنگرگاه منطقه است. امروز صلح و ثبات در منطقه به ایران است؛ امروز تنها کشوری که در برابر تکفیری ها و متجاوزین سینه خود را سپر حوادث منطقه می کند ایران اسلامی است. بنابراین نه تنها راه امام متوقف نشد بلکه ا پیام های انقلاب اسلامی از مرزها بیرون رفت.
5 سال پیش، تکفیرهای به نزدیکی دمشق رسیده بودند و در عراق هم به 50 کیلومتری بغداد ، همه فکر می کردند بعد از سقوط دمشق و بغداد، تکفیریها که به 50 کیلومتری مرز ایران رسیده اند، وارد ایران می شوند و تا تهران پیش می روند و کار جمهوری اسلامی تمام می شود. اما امروز چه وضعیتی دارند؟ هم تکفیریها و هم وهابیها و هم آمریکاییها و هم صهیونیستها با میلیاردها دلاری که خرج کردند نتوانستند کاری از پیش ببرند و شکست خوردند؛ به طوری که چند ماه گذشته حلب آزاد شد و امروز موصل کاملاً محاصره شده است و بیش از 50 درصد آن آزاد شده است. بنابراین الان آنها نگرانند که داعشی هایی که در حال فرار هستند وارد اروپا نشوند و نمی دانند چه فکری در مورد آنها بکنند و آنها را در کجا جای دهند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری ازاظهارات خود به كارشكني عربستان اشاره کرد و گفت: در سالهای اول بعد از حوادث سوريه ، ایران را در مذاکرات راه نمی دادند. آمریکا با حضور روسها و چینی ها جلسه می گذاشت و در مورد سوریه بحث می کردند و میز مذاکره باز بود. همه در میز مذاکره شرکت می کرند اما سال اول ایران را راه ندادند. بعد از این که چند سال گذشت، متوجه شدند که نمی توانند ایران را کنار بگذارند و بنابراین پذیرفتند که ایران هم در کنار 17 یا 18 کشور شرکت کننده دیگر مثل قطر حضور داشته باشد. اما به لطف پروردگاه متعال و با حمایت های ملت ما و ادامه سیاستهای جمهوری اسلامی و هدایت های حکیمانه رهبر انقلاب ، دیدیم که چند ماه پیش بعد از آزادی حلب ، ایران ، ترکیه و روسیه در مسکو نشستند و آینده سوریه را بدون حضور عربستان و آمریکا و کشورهای دیگر رقم زدند.
این نشان می دهد که بعد از امام راه ادامه پیدا کرد و انحرافی به وجود نیامد و گستره انقلاب اسلامی نیز توسعه پیدا کرد.
دکتر محسن رضایی با اشاره به نقش مشورتی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در کنار رهبر معظم انقلاب گفت: جناب آقای هاشمی رفسنجانی در مراحل گوناگون و پس از این که دوره ریاست جمهوری ایشان به اتمام رسید، به عنوان مشاور رهبر معظم انقلاب در صحنه حضور داشتند. در این مدت 20 سالی که ما با هم بودیم و من دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بودم، در رابطه با تمام مسائل کشور سیاست گذاری شد. البته سیاست هایی که ماپیشنهاد می دادیم مشاوره بوده که خدمت رهبر عزیز انقلاب ارسال می شد و ایشان ساعت ها وقت می گذاشتند و اینها را مطالعه و اصلاح و بعد سیاستهای کلی نظام را ابلاغ می کردند. در زمینه فرهنگ، در زمینه اقتصاد در زمینه انرژی، در زمینه سیاست خارجی و سیاست داخلی یک مجموعه بسیار کارشناسی و فنی از اداره کشور در این زمینه ها در مجمع تشخیص مصلحت نظام درست شده است و الان در خدمت دولت و مجلس و قوه قضاییه است.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: همین روز یکشنبه که در مجمع تشخیص مصلحت نظام در خدمت آقای هاشمی بودیم ، جلسه کمیسیون زیربنایی از ساعت 10 تا 12 برگزار شد. بحث ما در مورد صرفه جویی و کمبود انرژی برق طی سالهای آینده بود. آقای چیت چیان وزیر نیرو گفتند اگر ما 5 هزار مگا وات برق تولید نکنیم، در سالهای آینده با بحران برق و انرژی مواجه می شویم. بعد بحث شد که چرا فقط باید سرمایه گذاری کنیم؟ اگر صرفه جویی انجام شود 5 میلیارد دلار در جایگزینی انرژی های آزاد شده ذخیره می شود و 5 میلیارد دلار هم به جای اینکه توزیع انرژی را هزینه کنیم، صرفه جویی می شود و جمعاً 10 میلیارد دلار صرفه جویی انجام می شود. بحث که به اینجا رسید، آقای هاشمی گفتند من در زمان ریاست جمهوری هر هفته خدمت آقا می رسیدم و مسائل را با ایشان هماهنگ می کردم و ایشان با همه قدرت از من حمایت می کرد. امروز هم باید دولت و مجلس با رهبری هماهنگ باشند که بتوان کارهای بزرگی انجام داد. این آخرین جملات آقای هاشمی بود که بعد از 3 یا 4 ساعت آن حادثه برای ایشان روی داد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان و به عنوان نتیجه گیری از اظهارات خود در سخنان پیش از خطبه های نماز جمعه تهران گفت: تاریخ 40 ساله انقلاب از 1356 تا به امروز نشان می دهد که در راه امام ،الگوهای متفاوتی از ولایت پذیری وجود دارد. در حقیقت همه یاران امام در یک نقطه مشترک هستند و آن التزام عملی به راه امام است ؛ اما در برخی مسایل دیگر اختلاف نظر دارند . بازکردن این مسئله بسیار مهم است که ما انسجام و وحدتمان را بیشتر حفظ بکنیم البته روی سخن من با کسانی که از راه منحرف شده اند نیست. چند نفری در طول این مدت از مسیر امام منحرف شده اند که ما کاری به آنها نداریم اما آنهایی که در راه امام مانده او حرکت کرده اندرفتار ها و موضع گیری های شبیه به هم نداشته اند ، آقای هاشمی یک الگو هست، ایت الله مهدوی کنی یک الگو هست،آقای خزعلی یک الگو و احمد آقا یک الگو ست . اینها همه در راه امام بوده اند اما یک جور رفتار نمی کردند و رفتارهای متفاوتی داشتند؛ اما نقطه مشترک درباره همه آنها این است که همه التزام عملی داشتند.
دکتر محسن رضایی با اشاره به وجود سه نماد مهم برای اطاعت از خدا و رسول خدا افزود: از این سه نماد، یک ارزشهای الهی است .دوم قوانین اسلامی و سوم فرامین رهبر انقلاب است که اگر کسی به این سه نماد عمل کند در مسیر انقلاب است. توحید و عدالت و آزادی، استکبار ستیزی و ظلم ستیزی ارزشهای الهی هستند. اطاعت از ارزشهای الهی یعنی اینکه ما اینها را مهم بدانیم و بدانها پایبند باشیم . مسئله دوم قوانین و احکام الهی و قانون اساسی و قوانین مجلس است. کسانی که از این قوانین اطاعت کنند از دین خدا اطاعت کرده اند و سوم فرامین رهبر انقلاب است اگر کسانی از دستورات ایشان تبعیت کنند از دین خدا اطاعت کرده اند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر ارتباط مسیر اطاعت از حق و التزام عملی تصریح کرد: کسانی که مدعی اند در راه ولایت هستند باید التزام عملی به ارزشها ،قوانین و فرامین الهی داشته باشند. در عین حال کسانی التزام عملی دارند که با وجود برداشت نظری متفاوت در عمل از احکام حق و ولایت فقیه و قوانین جمهوری اسلامی ، اطاعت می کنند. مثلاً اگر شورای نگهبان حکمی داد ممکن است که آن حکم با نظر وی متفاوت باشد؛ اما او اطاعت می کند و فتنه ا به راه نمی اندازد و مردم را به خیابانها نمی کشاند و تابع قانون است یا اگر قاضی حکمی داد ولو علیه خانواده کسی که مدعی در مسیر ولایت بودن است ،به آن حکم عمل می کند . آقای هاشمی رفسنجانی این گونه بود و به من می گفت که من کاری نمی کنم که دشمنان و ضد انقلاب سوء استفاده کنند .
دکتر محسن رضایی در پایان تأکید کرد: نکته مهم این است که یک عده نباید فکر کنند که چون جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی بعضی اظهار نظرها ی متفاوت می کردند باید حرفهای ایشان را دليل بر مخالفت ايشان با نظام بدانند . وبخواهند يك جريان عملي درمختلفت نظام راه بياندازند ،این برداشت درست نیست؛ چرا که اگر خود آقای هاشمی می خواستند به آن نظرات عمل کنند ، عمل می کردند ؛ حال آن که ایشان با وجود تفاوت نظري تنها انرا بيان مي كرد ، ولي عملش مطابق با قانون ، ودستورات مقام معظم رهبری بوده است. هميشه مي گفت من اينطور فكر مي كنم ، ممكن هم هست اشتباه باشد.
ايشان درپايان بر دو مطلب تاكيد كردند: يكي اينكه بايد بين نظر اشخاص با خود اشخاص تفكيك قائل شد اگر فردي در راه امام هست ولي برخي مواقع مواضع و نظراتي ميدهد كه متفاوت با ارزشهاست بايد ان نظر نقد شود و در مقابل ان نظر ايستاد ولي به صاحب نظر نبايد اهانت شود، تخريب خوب نيست ولي انتقاد خوب است ، دوم اينكه كساني كه معتقدند بايد نظرات خودرا به صراحت بيان كنند نبايد ان صحبتها موجب سو استفاده دشمن وضد انقلاب قرار گيرد واگر ضد انقلاب سو ايسفاده كرد بلافاصله عكس العمل نشان دهند
