ديروز شورا در نخستين جلسه خود در آخرين ماه سال، موضوعات متنوعي را بررسي كرد كه از آن جمله ميتوان به اخطار در خصوص ناايمن بودن شبكههاي آبهاي سطحي و واكنش اعضا به افزايش بليت مترو و اتوبوس در سال آتي در كنار الزام شهرداري به كمك به شهرداري خوزستان براي حل معضل ريزگردها و هشدار جدي اعضا به ساختوسازهاي بيرويه در منطقه يك اشاره كرد.
به گزارش اعتماد، در ابتداي اين جلسه، الهه راستگو در سخناني با بيان اينكه تذكرم ناظر به شبكههاي آبهاي سطحي شهر تهران است، افزود: طول شبكه جمعآوري آبهاي سطحي تهران در حدود ٥٠٠ كيلومتر است كه شبكه حياتي تهران را شكل ميدهد و قطعا تداوم بارشها در صورت عدم هدايت صحيح، رحمت الهي را به رنج، بلا و بحران تبديل خواهد كرد. او با گلايه از بيتوجهي اعضاي شورا به اين مساله جدي تاكيد كرد: اعضاي شورا به اين موضوع مهم توجه نميكنند و اين در حالي است كه بخش مهمي از زمان شورا صرف برخي اراجيف مرتبط با همين افراد كه بايد به رسيدگي به مشكلات مردم تعلق گيرد، ميشود.
عضو چهارمين دوره شوراي اسلامي شهر تهران در پايان خاطرنشان كرد: كانال سرخه حصار، مسير برگردان غرب كانال ابوذر و همه كانالهاي اصلي و فرعي شهرتهران بايد به دقت بررسي و ايمنسازي و به توريهاي محافظ مجهز شوند تا ديگر شاهد چنين حوادث تلخ و ناگواري در شهر نباشيم ولذت بارش باران رابراي خود و ديگر شهروندان به يك بحران تبديل نكنيم.
افزايش بهاي بليت اتوبوسها و مترو
بعد از اعلام خبر افزايش بهاي بليتهاي مترو و اتوبوس و واكنشهاي نسبتا تند مردم به اين افزايش و البته حذف بليتهاي دو طرفه مترو، ديروز رييس كميسيون برنامه و بودجه شوراي اسلامي شهر در تذكر پيش از دستور خود پيرامون حواشي تعيين نرخ كرايه حمل و نقل گفت: نرخ بليت مترو و اتوبوس براي سال آينده هنوز به تصويب صحن علني شوراي شهر تهران نرسيده بلكه در كميسيونهاي مختلف در حال بحث كارشناسي است و هنوز كميسيون برنامه و بودجه اين موضوع را بررسي نكرده است. عليرضا دبير افزود: هنگامي كه نرخ بليت حمل و نقل عمومي در صحن علني شوراي شهر مطرح شود تصميمگيريهاي لازم اتخاذ خواهد شد و مردم نگران نباشند.
وي با ذكر اينكه ما ميدانيم ساخت يك كيلومتر مترو ٢٠٠ ميليارد تومان هزينه در بر دارد و دولتها نيز كمكي نميكنند، گفت: بحث حمل و نقل عمومي خط قرمز ما است و چون به زندگي مردم متصل است قطعا تصميمي خواهيم گرفت كه به ضرر مردم نباشد. ديروز همچنين نايبرييس كميسيون برنامه و بودجه شوراي شهر تهران از امضاي ٢٩ نفر از اعضاي شوراي شهر تهران براي الزام شهرداري تهران به كمك مردم خوزستان خبر داد. حبيب كاشاني در اين خصوص گفت: پيرو اتفاقات رخ داده در شهر خوزستان، صبح امروز اعضاي شوراي شهر تهران طرحي با ٢٩ امضا آماده كردند كه براساس آن شهرداري ملزم است تا لايحهاي را درخصوص رفع مشكلات زيرساختي خوزستان در حوزه آب، برق، تلفن و... براي بررسي به شورا بياورد. به گفته وي اين نامه در قالب لايحهاي دو فوريتي، ديروز به هيات رييسه شورا تقديم شد.
موشك ٩ متري و كوچه ٦ متري
اما ديروز دبير شورايان منطقه يك نيز ميهمان شورا بود تا گزارشي از وضعيت اين منطقه بدهد. بعد از ارايه اين گزارش نوبت به اعضا بود تا نسبت به اين سخنان واكنش نشان دهند. از جمله ابوالفضل قناعتي، عضو كميسيون عمران شورا، با ذكر اينكه بايد يك جلسه فوقالعادهاي در منطقه يك برگزار كنيم تا در مورد شرايط اين منطقه تصميم نهايي بگيريم، گفت: امروز پروژههاي بزرگ ترافيك منطقه را به وجود آوردهاند و جالب اينجاست كه برخي از اين پروژهها در آستانه راهاندازي قرار دارند و آن موقع است كه بايد انتظار وضعيت بدتري هم داشت.
عضو هيات رييسه شوراي اسلامي شهر تهران افزود: شما ببينيد خيابان نياوران ٧٠ سال پيش ساخته شده براي حمل و نقل درشكه اما امروز اين خيابان تغييري نكرده ولي تعداد خودروها سرسام آور افزايش يافته و در اين شرايط مجتمعهاي تجاري بزرگ هم در اين خيابان در آستانه راهاندازي هستند. اگر تمهيدي انديشيده نشود مجتمعهاي تجاري، منطقه يك را بسان پاركينگ متحرك درخواهند آورد.
اما شايد جامعترين اظهارنظر در خصوص منطقه يك را احمد مسجد جامعي، عضو اصلاحطلب شورا داشت كه گفت: نكتهاي را بگويم كه دبيردبيران شوراهاي منطقه يك در لفافه گفت كه آن سالها خطاب به صدام حسين ميگفتيم «صدام، موشك ٩متري را در كوچه ششمتري نزن.» ميخواهم بگويم واقعا اين برجهاي آهني و سيماني كه داريم ميسازيم ويرانكنندهتر از آن موشكهاي ٩متري براي محلههاي ما است. نزديك هزار برج در تهران داريم كه به قول آقاي دوستي ٢٥٠ تاي آنها بدون شناسنامهاند. مثلا الان در دزاشيب و چهارراه جهان كودك و خيلي جاهاي ديگر يك ساختمانهاي عجيبي دارند ميسازند كه نميدانم چقدر بابت تراكم و عوارض و مجوز از آنها گرفتهاند و نميدانم داريم شهر را به چه قيمتي ميفروشيم. چرا خاطرات شهر را حراج كرديم؟ چرا طبيعت شهر را حراج كرديم؟ آنجاييكه روزي قناتهايش محل زندگي ماهيها بود، الان ماهي قرمز سفره هفتسين كه مقاوم هم هست در آن آب از بين ميرود. باغهايش از بين رفتهاند. كوهش با همين كوهخواريها از بين رفته. اگر شميران، شميران بود، به خاطر كوهش بود. به خاطر طبيعتش بود.
وي ادامه داد: هر بنايي كه جلوي منظره طبيعي را بگيرد و مانع ديد كوههاي زيباي شهرمان شود، خلاف است؛ يعني هر شهرساز مبتدي هم اين را ميداند. نگاه كنيد، الان آنجا دارد كارهاي عجيب و غريبي انجام ميشود و واقعا زندگي مردم به هم ريخته، مثلا پاركينگهايي كه مجوز ميدهند و بعد تجاري ميشود و دوباره مجوز جديد ميدهند، واقعا مردم مستاصلاند، همسايهها ميگويند به شهردار هم گفتيم، شهردار ميگويد كار من هم نيست. به آقاي دنيامالي ميگوييم، شما پيگيري كنيد كه شايد كار شما باشد. كار كميسيون شما باشد. يعني شهر را داريم حراج ميكنيم، به چه قيمتي؟ سرمايه شهر را داريم تبديل به پول ميكنيم و اينها بالاخره به شميران لطمههاي سختي زده، اين تعبير كه «موشك ٩ متري به كوچه شش متري نزن»، را واقعا به عنوان يك رويكرد در شهرسازي ببينيم. يك مورد و دو مورد نباشد، اصل و رويكرد ما همين باشد. رويكرد فعلي تاراج سرمايههاي مادي و معنوي شميران است، تاراج طبيعت و تاريخ شميران است.
وي در بخش ديگري از سخنان خود به لزوم حفظ خانههاي تاريخي در منطقه يك اشاره كرد و گفت: نكته ديگر درباره خانه دانشور و آل احمد است. اگر سقف و چينش آن را عوض كنيم، ديگر خانه آلاحمد نيست و بهدرد نميخورد، خانه آلاحمد بايد بيان زندگي و رفتار او باشد، مثل خانه اخوان نشود كه الان اصلا هيچ نسبتي با اخوان ثالث ندارد. خانه آلاحمد محل رفت و آمد آدمهاي متفاوت بوده. آنجا عكس تختي بود، عكس اميركبير بود، عكس مصدق بود، اينها هر كدام يك جايي و يك معنايي داشت. آنوقت اينجا خانهاي بوده كه مرحوم محدث اورموي ميرفته، مثلا آقا موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان، ميرفته، آقاي طالقاني ميرفته، از شاعران، شهريار پاتوقش آنجا بوده، نيما يوشيج پاتوقش آنجا بوده، سهراب سپهري پاتوقش آنجا بوده، از هنرمندان مثلا آغداشلو و ابراهيم گلستان آنجا ميرفتند، خيلي از بزرگان به آنجا ميرفتند يعني خانه خيلي ويژهاي هست و خيلي نقشآفرين بوده است. كتابهايي كه آنجا بوده، آن تابلوها كه هديه بوده و نصب شده و...، همه اينها خيلي مهم است، ما اصلا در اين بنا دستمان اينطور باز نيست كه هر طور دلمان خواست عمل كنيم. ميگويم اگر به اين ظرايف دقت نكنيم آن خانه ديگر خانه سيمين و جلال نيست، زيرا اين خانه با آن خاطرهها معنا ميگيرد. آن خاطرههايي كه در همه جاي شهر دارد آسيب ميبيند.
مسجد جامعي همچنين پيشنهاد داد: خانه جلال و نيما يوشيج مكمل هم هستند، حتي از لحاظ معماري. شايد هيچ شاعري در شعر معاصر به اندازه نيما بر گردن شعر فارسي حق نداشته باشد، اين خانه ميتواند به خانه شعر و شاعران تبديل بشود. اين را هم مواظب باشيد كه آنجا تبديل به برج نشود و محفوظ باشد و موشكهاي آهني و سيماني، هويت و خاطرات شهر را نابود نكند.