بی شک آداب و رسوم مختلف بخش مهمی از هویت جوامع انسانی را تشکیل می دهد و همواره دستاویز ارزشمندی برای تقویت یکدلی میان مردم بوده است. در میان همه آداب و رسوم زیبای ایرانی مراسم «چهارشنبه سوری» از جایگاه بی نظیری برخوردار است؛ مراسمی که در دل تاریخ با روایت های مختلفی مطرح شده و چند سالی هست با به تحریف کشیده شدن، خسارت های سنگینی بر جای می گذارد.
به گزارش «تابناک»، بر اساس آداب و رسوم ملی و کهن ایرانیان، شب چهارشنبه آخر هر سال به «چهارشنبه سوری» معروف است و در اندیشه ایرانیان باستان، این شب آخرین پایگاه گذر از بدی ها و تاریکی های گذشته و فرصتی مناسب برای آغاز یک دوره جدید همراه با طلیعه و نور است؛ اتفاقی که تلاش شده به صورت نمادین و با روشن کردن آتش و دود برخاسته از آن به نمایش گذاشته شود.
بنا بر برخی روایات تاریخی، قداست و اهمیت آتش در میان ایرانیان باستان، دلیل اصلی شکل گیری این سنت بوده و دلیل انتخاب روز چهارشنبه برای آن نیز وجود چهار فصل در طول سال است؛ انتخابی که البته بر اساس برخی روایت ها پس از ورود اسلام به ایران برای این مراسم انتخاب شد. چرا که روزهای هفته در پیش از اسلام نه بر اساس هفت روز بلکه بر اساس 30 روز تقسیم می شد و هر روز برای خود نام جداگانه ای داشت.
گفته می شود، در گذشته ایرانیان با برپایی آتش در این شب تلاش داشتند به نوعی به صورت نمادین به گرم کردن و زدودن سرما و پژمردگی از تن بپردازند و با این کار صفا و صمیمیت میان دوستان و آشنایان را تقویت کنند.
روایت دیگری که برای چهارشنبه آخر سال مطرح می کنند، این است که در این شب «مختار ثقفی» برای خونخواهی شهدای کربلا قیام کرد و چون می خواست حامیان و همراهان خود را از این تصمیم آگاه کند، به افروختن آتش پرداخت و از آن پس این روال در میان دوستداران امام حسین (ع) و به صورت ویژه مردم ایران رسم شد.
در این میان، نکته ای که در مورد این مراسم می توان به آن اشاره کرد اینکه مراسم چهارشنبه سوری آخر سال در میان ایرانیان در دو سطح جداگانه برگزار و پاس داشته می شد؛ نخست سطح ملی بود که بعضاً از مرزهای هویتی آریایی نیز فراتر می رفت و سطح دوم نیز بخش اختصاصی آن بود که در میان اقوام و خرده های فرهنگ های مختلف به صورت متفاوت وجود داشت.
آن بخش عمومی و فراگیر که به صورت روشن کردن آتش و گرد آن آمدن انجام می شد در سراسر پهنه جغرافیایی ایران، قفقاز و میان ایرانیان مقیم مصر، هند، ترکیه و... رواج داشته و دارد؛ اما بخش اختصاصی آن به اقوام خاصی منحصر است و از هر گروه اجتماعی به گروه اجتماعی دیگر متفاوت است.
برای مثال در تهران قدیم و در میدان ارگ آن توپ کهنسالی بود که صد سال بر فراز صفه ای قرار داشت و شب های چهارشنبه آخر سال افرادی که آرزو و یا خواسته ای داشتند بر فراز آن می رفتند و از زیر آن می گذشتند تا نیازشان برآورده شود. در منطقه آذربایجان ایران همه خریدهای شب چهارشنبه سوری را از چهارشنبه بازار تهیه می کردند و بازارها را در این شب به شکل ویژه و خاصی تزئین و نورافشانی می کردند.
در منطقه کردستان در این شب بازی های مخصوصی مثل هله شکنی و یا شکستن تخم مرغ وجود داشت که آن دو طرف بازی تخم مرغ های پخته خود را به هم می زدند و تخم مرغ هرکس که نمی شکست، برنده بازی بود. در مناطق غربی و شمال غربی ایران، سنتی به نام شال اندازی وجود داشت که البته هنوز هم با کمی تغییر رواج دارد؛ به این شکل که بسیاری از افراد، شالی را به دست می گیرند و به خانه بزرگترها می روند. در این سنت بسیاری از صاحب خانه ها به سر شال، پول، شیرینی، میوه و آجیل می بندند و شال انداز به محض اینکه متوجه شد به شال او چیزی بسته اند به سرعت درب را باز کرده و شال خود را گرفته و به سرعت از منزل خارج می شود.
فالگیری، بخت گشایی، آجیل چهارشنبه سوری، آش چهارشنبه سوری، قاشق زنی، جشن مردگیران از دیگر سنت های زیبایی است که در مناطق مختلفی مثل اصفهان، کردستان، مازندران و ... رواج داشت. برای مثال در برخی مناطق زنان و جوانان با یک قاشق و کاسه به در خانه ها می رفتند و بی آنکه سخنی بگویند با قاشق به کاسه می زدند تا صاحبخانه به آنها چیزی بدهد.
آنچنان که آمد، در فرایند آغاز این سنت تاریخی و نیز در نوع برگزاری آن در تاریخ و میان خرده فرهنگ های مختلف تفاوت وجود داشت و با اینکه برپا کردن آتش محور آن بود، این همه سنت چهارشنبه سوری نبود و دلیل برافروختن آن نیز یک هدف نمادین ارزشمند بود.
این سنت زیبا و فراگیر ایرانی در سال های گذشته به شدت به تحریف کشیده شده است. این سال ها دیگر کمتر کسی از فلسفه و چیستی اصیل این مراسم اطلاع دارد و نه تنها برافروختن آتش آن هم با آن نمادهای قدیمی ملاک نیست، بلکه اعمال خطرناک و خسارت بار وحشتناکی جای آن را گرفته است؛ رفتاری که هر ساله ده ها جوان و نوجوان ایرانی را به کام مرگ می کشاند و صدها تن دیگر را نیز با خساراتی دایمی مثل قطع عضو، سوختگی شدید و... رو به رو می کند.
شاید اگر پیشینیان ما از این تحریف های خطرناک اطلاع داشتند و می دانستند در آینده چنین بلایی بر سر این سنت قدیمی خواهد آمد، اصلاً به تعریف و گسترش آن نیز فکر نمی کردند. شاید اکنون نیاز باشد فلسفه قدیمی این سنت زیبا بازخوانی شود و به مردم جامعه به ویژه جوانانی که این سنت را تا مرزهای خطرناک نابودی خود تقلیل داده اند، گوشزد کرد که کارکردهای مثبت و زیبای «چهارشنبه سوری» مثل افزایش وحدت و همدلی میان ایرانیان و پاسداشت رفتار گذشتگان با عملکرد آنان در شرف حذف کامل قرار گرفته است.