رسانه ملی همچنان با خودش رقابت می کند؛
آیا سال نو در تلویزیون ایران تحویل شد؟!
بدون تردید، هر شبکه تلویزیون منحصراً بودجه ای به اندازه من وتو یا بی بی سی فارسی ندارد و به همین دلیل، توان تولید بر اساس استراتژی تولید بلندمدتِ پرهزینه را ندارد؛ اما اساساً چرا باید هر شبکه تلویزیون کشورمان، یک ویژه برنامه داشته باشد که بخش اعظمی از این ویژه برنامه ها شبیه به هم باشند؟
برنامه تحویل سال نوی تلویزیون نتوانست انتظارات را برآورده سازد و حتی در قیاس با ویژه برنامه های نوروز 1395 شاهد فضای مشابهی نیز نبودیم و یک تکرار موفق نیز رقم نخورد؛ اتفاقی که نشان می دهد هنوز سهم نوروز در جذب و حفظ مخاطب جدی گرفته نشده و یا توان مالی لازم برای تولیدات با کیفیت وجود ندارد و به همین دلیل به حداقل ها قناعت شده است.
به گزارش «تابناک»؛ رویه تلویزیون در نوروز با وجود همه نقدهای مطرح شده در سال های اخیر، دستخوش تغییر جدی نشد و همان مسیری که در سال های گذشته پیموده بود، برای تحویل سال 1396 نیز پشت سر نهاده شد. مهم ترین اشتباهی که این بار نیز رخ داد، تولید موازی برنامه های تحویل سال برای شبکه های مختلف ملی بود و با تغییر هر کانال، با برنامه هایی مواجه می شدیم که به لحاظ بنیانی، تفاوت آنچنان عمیقی نداشتند.
تمامی شبکه ها، مجموعه ای از مهمانان از جمله بازیگران، خواننده ها و چهره های دارای توانمندی ظاهراً خاص را به صورت نوبتی در استودیو می آوردند که یکسری حرف های مناسبتی را تکرار می کردند. بدین ترتیب مخاطب ایرانی با مجموعه ای از برنامه های متوسط داخلی مواجه بود که باید یا یکی از آنها را انتخاب می کرد و یا کنترل ماهواره را به دست می گرفت و سراغ شبکه های ماهواره ای فارسی زبان می رفت.
شبکه های ماهواره ای فارسی زبان که مشخص بود برای چند ساعت برنامه تحویل سال سرمایه گذاری بسیار کلانی (شاید معادل 5 تا 10 درصد بودجه سالیانه شان) کرده بودند، با توجه به آنکه خط قرمزهای معمول تلویزیون کشورمان را نداشتند، از هر ابزاری برای جذب مخاطب داخلی که مخیر به انتخاب میان شبکه های داخلی و شبکه های ماهواره ای بود، استفاده کردند و البته آماری در دسترس نیست که میزان موفقیتشان را نشان دهد.
مهم ترین ویژه برنامه نوروزی تحویل سال 1396، توسط احسان علیخانی روی آنتن شبکه سوم سیما رفت که این برنامه نیز چنگی به دل نمی زد و با وجود مهمانان متعددی که در این برنامه حضور یافتند، برنامه های منحصر به فردی را در این ویژه برنامه شاهد نبودیم که تماشاگر را از به دست گرفتن کنترل برای عوض کردن کانال منصرف سازد. علیخانی با تکیه بر اسپانسرهایی که این برنامه داشت، توانسته بود برنامه با کیفیت تری نسبت به سایر شبکه ها تولید کند اما این برنامه نیز همچون ویژه برنامه سایر کشورها فاقد یک نقشه و برنامه مشخص بود.
به تعبیر دیگر مشکل اصلی ویژه برنامه شبکه سه که در سایر شبکه ها پررنگ تر بود، نبود یک استراتژی برای برنامه و تولید محتوای «با کیفیت» و «متفاوت» برای لحظه تحویل سال طی یک دوره چند ماهه است. اینکه همان مهمان های سال گذشته، بخش اعظمی از مهمانان سال نو را در تلویزیون تشکیل دهند و «ایده های تازه» برای درگیر کردن تماشاگر در ساعات تحویل سال ارائه نشود، نشانه عدم برخورداری این برنامه ها از اتاق فکر و تیم تولید قوی است که ماه ها پیش از شروع پخش برنامه، تولیدشان را برای چند ساعت تحویل سال آغاز کرده باشند.
بدون تردید، هر شبکه تلویزیون منحصراً بودجه ای به اندازه من وتو یا بی بی سی فارسی ندارد و به همین دلیل، توان تولید بر اساس استراتژی فوق الاشاره را ندارد؛ اما اساساً چرا باید هر شبکه تلویزیون کشورمان یک ویژه برنامه داشته باشد که بخش اعظمی از این ویژه برنامه ها شبیه به هم باشند؟ چرا تلویزیون علاوه بر رقابت با شبکه های ماهواره های فارسی زبان، باید با خودش نیز رقابت و هر شبکه ای یک برنامه تحویل سال پخش کند؟
در سال های گذشته، این پیشنهاد مطرح شد و اکنون نیز باید این پیشنهاد را تکرار کرد که بهتر است، تلویزیون به جای پخش ویژه برنامه های متعدد به شمار شبکه های تلویزیون، یک یا دو ویژه برنامه در یک یا دو شبکه روی آنتن ببرد و کل اعتبارات برای ویژه برنامه های نوروزی در این یک یا دو برنامه متمرکز شود. مردم در لحظه تحویل سال، تنها می توانند یک ویژه برنامه را نگاه کنند و حداکثر، برای تنوع ویژه برنامه دوم را می بینند. بدین ترتیب، این مخاطب در لحظه تحویل سال، تماشای این یک یا دو ویژه برنامه داخلی را ترجیح خواهد داد. آیا این تدبیر در سال های آینده لحاظ می شود؟ بعید به نظر می رسد؛ اما امیدواریم!