جشنواره بین المللی فیلم فجر در شرایطی برای سومین دوره به صورت مستقل از جشنواره ملی فجر برگزار میشود که انتظار برخی ناظران از این رویداد، معرفی فیلمسازان تازه به سینمای ایران و جهان است؛ انتظاراتی که طبیعتاً چندان منطبق با منطق و جایگاه و عقبه این رویداد نیست و به نوعی مقایسه این جشنواره با جشنواره کن خواهد بود.
به گزارش «تابناک»؛ جشنواره بین المللی فیلم فجر برای سومین دوره پیاپی به صورت مستقل از جشنواره فیلم فجر برگزار میشود و برای دومین دوره با مدیریت رضا میرکریمی پیش میرود. میرکریمی تلاش کرده تا برخی ایده های نوین را که در جشنواره های کن و برلین کارکرد داشته، در جشنواره فیلم فجر با مؤلفههای بومی پیاده سازی کند که شاید مهم ترین این ایدهها، راه اندازی بخش دارالفنون باشد.
شماری از فیلمسازان معتبر ایرانی برای گروهی از فیلمسازان جوان که از کشورهای مختلف از جمله کشورهای منطقه به ایران میآیند، کارگاه های آموزشی برگزار میکنند و این نسل جوان فرا میگیرند که چگونه فیلمهای بهتری بسازند و در نهایت در دوره بعد، از آثار ایشان رونمایی میشود. این رویه در سه جشنواره کن، برلین و ونیز اجرا میشود؛ اما کن به طور ویژهای روی ترتیب و برجسته کردن فیلمسازان همسو با نگاه خود، تمرکز کرده است.
میرکریمی پس از سالها که جشنواره بین الملل فجر در حاشیه بخش ملی باری به هر جهت بوده، چنین ایدهای را در قالب جشنواره مستقل بین الملل فجر پیاده سازی کرده و نسل جوان که آینده فیلمسازی را تشکیل میدهند، به ایران آورده است. طبیعتاً احتمالاً چندین سال طول میکشد تا از دل این نسل چندین فیلمساز قابل اتکاء بیرون بیاید، کما اینکه از میان حاضران در کارگاههای آموزشی جشنواره کن نیز برخی سالها حتی یک فیلمساز جدی نیز قابل شناسایی نیست.
البته این تنها دستاورد جشنواره بین المللی فجر در طول دو دوره اخیر نیست؛ جشنوارهای که هر دوره میزبانان چهرههای تکراری بود، در این دو دوره میزان اشخاصی شده که به جای استفاده از بلیت و اقامت مجانی برای سفر مکرر به ایران، با هزینه خود راهی تهران شدهاند و بدین ترتیب، شمار قابل توجهی از 350 مهمان خارجی که از 66 کشور به این دوره از جشنواره آمدهاند، هزینه شان را خودشان یا سازمان و مؤسسه متبوعشان متقبل شدهاند. این رویه در ایران بسیار نادر است و کمتر رویدادی را میتوان یافت که حتی یک مهمان خارجیاش با بلیت دوسره میزبان، به تهران نیامده باشد.
همچنین بر خلاف دوره های پیشین که اساساً بسیاری از فیلمسازان جهان خبر نداشتند، فیلمهایشان در ایران اکران میشود و صرفاً رایت یکسری فیلم برای پخش در این جشنواره خریداری میشد، در این دوره، حدود 70 درصد صاحبان آثار در این رویداد حضور یافتهاند و با تماشاگران به تماشای آثارشان پرداختهاند. به تعبیر دیگر، میرکریمی توانسته اهمیت جشنواره بین المللی فیلم فجر را در تعامل با فیلمسازان بین المللی به ایشان ثابت و آنها را متقاعد کند که وقتشان را برای تماشای فیلم با مخاطبانی در سرزمین ایران اختصاص دهند. این اتفاق مهمی است که در صورت استمرار، به جشنواره فجر اعتبار ویژهای خواهد بخشید.
با این اوصاف، اینکه توقع از جشنواره بین الملل فیلم فجر، بیش از جشنواره کن با هفتاد سال سابقه برگزاری باشد، دور از منطق و انصاف خواهد بود و چنین به نظر میرسد، چنین نقدهایی نوعی بهانه تراشی برای به چالش کشیدن تداوم این رویداد است. این چالش اما از سوی اشخاصی مطرح میشود که در بی اعتبارترین و دورهمی ترین جشنواره های داخلی حضور پررنگی دارند و به واسطه تأمین منافع برای این جشنواره ها رپرتاژآگهی می روند.
جشنواره بین المللی فیلم فجر آهسته و پیوسته مسیر درستی را پشت سر میگذارد و یکی از مهم ترین دلایل طی این مسیر، تداوم تفکیک این رویداد از جشنواره ملی فجر است؛ واقعهای که در ابتدا تصور نمیشد، خروجی چندانی داشته باشد اما با گذشت دو ساله دوره مدیریت میرکریمی بر این رویداد سینمایی، مشخص شد اگر ایدههای تازهای در این بستر وجود داشته باشد، میتوان به آینده جشنواره بین المللی فجر امیدوار بود. از این منظر، باید به میرکریمی و همکارانش در این رویداد از جمله رضا کیانیان مدیر کاخ جشنواره به جهت برگزاری یک رویداد منظم خسته نباشید گفت.