بازی کردن، هنر یا اغوا و دلیل وجود آن

روح‌الله احمدی
کد خبر: ۶۹۹۱۱۰
|
۰۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۷ 30 May 2017
|
9757 بازدید
چرا اکثر جوانان ایرانی علاقه‌مند به بازی کردن می‌شوند و این موضوع با پیشرفت جامعه چه نسبتی دارد؟
 
چندی پیش یکی از بازی‌گران سینما و تلویزیون در هنگام اجرای یک برنامه در پخش زنده، نکته جالبی را بیان کرد. او گفت: همه‌جا از من تمجید می‌شود، در حالی که من در مقابل زحمات دیگران، دانشمندان، معدن‌چیان، کارگران و ... کار خاصی نمی‌کنم.
 
یا یکی دیگر از کارگردانان مطرح در برنامه‌ تلویزیونی، به نکته دیگری در ارتباط با سخت نبودن شغل بازی‌گری اشاره کرد.
 
در مورد دیگری یکی از ورزش‌کاران با تعجب نسبت به تشویق و ابراز احساسات مردم سخن می‌گوید.
 
غرض از این اشاره‌ها این نکته است که یک فلسفه و جهان‌بینی متمایز از دنیای بازی نیز وجود دارد.
 
اما تعریف هنر از منظر صاحب‌نظران چیست؟
 
در تعریف هنر، در «فرهنگ لغت دهخدا» آمده است که هنر، علم، معرفت، دانش، فضل، فضیلت و کمال است، یا در فرهنگ معین فضل، زیرکی، کار برجسته و نمایان، پیشه، صنعت، تقوا و پرهیزکاری جزو تعاریف واژه هنر آمده است.
 
در تعریف بازی نیز فرهنگ‌های لغت تعاریف مختلفی آورده‌اند. برای نمونه «فرهنگ لغت امین»، تعاریف لعب، ملاعبه، ملعبه، تفریح، فریب، حیله، نیرنگ و «فرهنگ دهخدا» تعاریف رفتار کودکانه و غیرجدی را آورده است.
 
به عبارتی بازی کردن در یک زمان در نقش دیگری عمل کردن، به جای دیگری بودن، خود نبودن، دگرباشی برای مدتی موقت و در معنی دیگری برای خارج شدن از زمان حال و واقعیت در کوتاه مدت است.
 
و اما ترکیب ناهمسان «هنرِ بازی کردن» برای چیست و از کجا ریشه می‌گیرد؟
 
همچنین این پرسش مطرح می‌شود که آیا بازی کردن، هنر است یا به اسم هنر معرفی می‌شود؟ و چرا؟ و از این منظر آیا دگر باشی به هر دلیلی، بار ارزشی مثبت دارد؟
 
اگر امروزه دگرباشی، بار ارزشی مثبتی دارد به این علت است که در صنایع سینما، فوتبال و ... این امر به روش‌های گوناگون تبدیل به نیاز عمومی و در نهایت تبدیل به ارزش برای جوامع شده است و جامعه بدون در نظر گرفتن اهمیت آن، این ارزش را پذیرفته است، اما این ارزش برای چه هدفی ایجاد شده؟ این ارزش برای تثبیت و پابرجایی در ادامه حیات صنعت سینما، فوتبال و ... ایجاد می‌شود و پر واضح است که این صنایع، خود نیز در خدمت سیاست و اقتصاد کلان کشورهاست، اما کدام کشورها؟ کشورهایی که این صنایع را خلق کرده و از آن در جهت اهداف خود بهره‌برداری می‌کنند و نیاز دارند که به هر طریق ممکن آن را پابرجا نگه دارند، چراکه در صورت از بین رفتن آن، ارزش‌هایی جدید در یک جامعه جایگزین شده و در نهایت نظام خالق این صنایع، سقوط می‌کند. این نظام، همان نظام سرمایه‌داری است که کمال خلقت را رفاه انسان و محوریت او می‌داند. بنابراین کاپیتالیست‌ها برای بالابردن رفاه خود به ابزارهایی متوسل می‌شوند که همانا این صنایعِ مهم هستند.
 
برای مثال امروز برای یک جوان ایرانی پروفسور حسابی شناخته‌شده‌تر و محبوب‌تر است یا فلان بازیکن فوتبال یا بازی‌گر سینما؟
 
کاپیتالیسم یا نظام سرمایه داری برای بقاء و ادامه حیات نیاز به خواسته شدن از طرف افراد و جوامع دارد. چنانچه بیان شد، این فلسفه سیاسی برای این منظور از ابزارهایی استفاده می‌کند که سه صنعت سینما، فوتبال و جنسی از مهم‌ترین این ابزارها هستند که در آن‌ها امیال و هواهای نفسانی انسان تحریک می‌شود، انسان‌ها را به اوج هیجان می‌رساند (بعد از نگاه کردن فوتبال) و در این حال نگاه می‌دارد یا نیاز زیاده‌خواهی را برای رسیدن به بالاتر رفتن در جنبه‌های مادی بدون داشتن شرایط لازم و ... را در انسان تحریک می‌کند تا افراد از لحاظ اقتصادی و اجتماعی به موقعیت الگوها و نمادهای انگشت شمار معرفی شده در این صنایع برسند و انسان‌ها را همیشه در رقابت اقتصادی نگه‌ می‌دارد. با این روش همیشه در صدر می‌ماند و حقیقت اصلی را قلب می‌کنند و به حیات خود ادامه می‌دهد، چرا که افراد در این شرایط احساسی و رقابتی از اندیشیدن به حقیقت هستی باز می مانند.
 
اما آیا تاکنون به علت پیشرفت و قدرت این کشورها در ایجاد این صنایع توجه شده است؟ به نظر نگارنده این کار و تلاش مستمر است که چنان قدرت و شوکتی را به کشورهای غربی می‌دهد که بتوانند برای دیگران نیز تولید نیاز و ارزش کنند و در نهایت بتوانند امیال جوانان ما را نیز کنترل و آن‌ها را هم علاقه‌مند به بازی کردن و بازی‌گری کنند. امید است نظام آموزشی ما بتواند با آموزش صحیح سبک درست زندگی موجب به وجود آمدن انسان متعالی مورد نظر خالق هستی شود؛ ان‌شاءالله.
 
البته منکر این موضوع نیستم که این صنایع و بازی کردن ها می تواند جنبه‌ها و کارکردهای مثبت هم داشته باشد برای مثال می‌توان از آن برای روشن‌گری استفاده کرد و یا می‌توان گفت که هنر اصیل نوعی زبان اندیشیدن است که از طریق آن، این نظام زبانی به بازنمایی واقعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می‌پردازد و از سویی زبان هنر امکان و فرصت اندیشیدن برای تحلیل کردن و فهمیدن لایه‌های آشکار و پنهان واقعیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. اما آیا خالق این صنایع با امکانات وسیع و قدرت فراوان اجازه عرض اندام به هنر اصیل را می‌دهد؟ و اما اساساً هنر اصیل کدام است؟
 
در چنین شرایطی و بر اثر اشتباه حتی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی بازی کردن، هنر معرفی شده و هر روز یک جشنواره، مراسم تجلیل و ... برگزار می‌شود و برنامه های مختلف صدا و سیما درباره آن ساعتها تبلیغات می کنند و بر آتش این تنور می دمد.
 
در حالی که این سوال مطرح است که آیا انسان برای این هدف آفریده شده است؟ آیا بازی کردن که صنعت سینما در آن، بازی‌گران را تبدیل به نهاد و مرجع در یک جامعه می‌کند، باعث کمال انسان می‌شود؟
 
قضاوت با خواننده
 
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟