مدیرکل دفتر مشاوره و روانشناسی سازمان بهزیستی با تاکید بر ضرورت آموزش ازدواج در مدارس گفت: باید از کلاس اول دبستان تا پایان دوران تحصیل به فرزندانمان ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را آموزش دهیم و همچنین در مقاطعی در مدارس آموزش ازدواج را داشته باشیم.
به گزارش ایلنا، میرمحمدصادقی در خصوص وضعیت طلاق در کشور گفت: با توجه به آمارهای به دست‌آمده در سال ۹۵ خوشبختانه باید اعلام کنیم که سیر صعودی طلاق در کشور متوقف شده است. این نشان‌دهنده آن است که یک جامعه پویا می‌تواند خود را در برابر آسیبی چون طلاق تنظیم کند. این کاهش آمار نشان می‌دهد؛ جوانان ما در چند سال اخیر به هزینه‌های طلاق بیشتر توجه می‌کنند.
مدیرکل دفتر مشاوره و روانشناسی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به وضعیت ازدواج در روستاها و شهرهای کوچک گفت: قواعد ازدواج در روستاها و شهرهای کوچک کمی با شهرهای بزرگ متفاوت است، اما از نظر عاطفی فرقی نمی‌کند. با توجه به این توضیحات باید اعلام کنیم که فرهنگ ازدواج در روستاها در حال نزدیک شدن به شهرها است و باید در خصوص آموزشهای قبل از ازدواج در روستاها هم فعالیت‌های بیشتری کرد. شبکه‌های اجتماعی یکی از راه‌های آموزش همگانی در خصوص ازدواج است که باید از این پتانسیل استفاده کرد.
وی در خصوص آموزشهای قبل از ازدواج افزود: مشاوره در خصوص ازدواج یک موضوع پیچیده است و هر روانشناسی نمی‌تواند؛ صلاحیت مشاوره دادن را داشته باشد به خصوص افرادی که خودشان در زندگی مشترک‌شان مشکل دارند. این نشان می‌دهد که مردم برای مراجعه به مشاور حتما باید تحقیق کنند.
مدیرکل دفتر مشاوره و روانشناسی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به بزرگترین مشکل ایرانیان گفت: طبق آمار سازمان بهزیستی کشور بزرگترین مشکل مردم ارتباط برقرار کردن با یکدیگر است. آموزش و پرورش نهادی است که می‌تواند در آموزش و نحوه ارتباط برقرار کردن مردم جامعه تاثیر قابل توجهی داشته باشد، ولی نه با یک کتاب و تنها در یک مقطع تحصیلی، ما باید از کلاس اول دبستان تا پایان دوران تحصیل به فرزندانمان ارتباط برقرار کردن با یکدیگر را آموزش دهیم و همچنین در مقاطعی در مدارس آموزش ازدواج را داشته باشیم.
صادقی با انتقاد کردن از شیوه تربیت دانش‌آموزان در مدارس خاطرنشان کرد: اگر انسان‌هایی داشته باشیم که بتوانند به مردم کشور ارتباط درست را آموزش دهند، بسیاری از مشکلات ما مانند طلاق حل خواهد شد. ما باید استراتژی آموزش کشور را به سمت ارتباط اجتماعی ببریم. اگر ما می‌خواهیم در این زمینه عمیق کار کنیم، باید واحد درسی جداگانه‌ای داشته باشیم.
باید به فرزندانمان یاد بدیم که فارغ از جنسیت باهم روابط سالم داشته باشن. با کتاب خوندن کسی اداب اجتماعی رو یاد نخاهد گرفت و شناخت کافی از جنس مخالف پیدا نخاهد کرد. وقتی تفکیک جنسیتی وجود داره با اولین نگاه در دوران پس از بلوغ، دل ها خواهد لرزید و ... . دختران و پسران ما از روی نیاز عاطفی و ... ازدواج میکنن نه از روی شناخت. مثل این میمونه که ادمی مدتها گرسنه مونده و از اولین غذایی که به دستش رسید تناول میکنه مهم نیست چقدر ساده و یا غیر بهداشتی باشه و تازه بعد از سیر شدن به کیفیت غذا فکر میکنه. قوانین خانواده ما نمیگم به نفع خانم ها یا اقایان بلکه به ضرر هر دو انهاست و تنها انسان های شرور و کسانی که میتونن به راحتی اخلاق رو زیر پا بذارن میتونن ازش سو استفاده کنن. چه مهریه و چه حق طلاق و حقوق دیگری که در اختیار مرد است و ... از دردانه پروری در خانواده های ایرانی هم بگذریم ... 
بسيار كامل و درست گفتيد. سپاس