خاورمیانه در یک ماه اخیر آبستن حوادث زیادی بوده است. قطع روابط عربستان، امارت، بحرین، مصر و متحدانشان با قطر، حملات تروریستی در تهران و وقوع کودتای نرم در عربستان و ولیعهد شدن محمد بن سلمان، از جمله مهم ترین تحولات یک ماه گذشته بوده است.
به گزارش «تابناک»، در این تحولات، می توان نقش بازیگران یا بازیگرانی را به خوبی دید؛ اما بازیگرانی نیز هستند که معمولا نقش پشت پرده ای ایفا می کنند و عامل مؤثری در ایجاد و مدیریت بحران ها و تحولات هستند. یکی از این بازیگران، کشور کوچک، بلندپرواز و ثروتمند امارات متحده عربی است.
افشای ایمیل های سفیر چندی پیش ایمیلهایی درز کرده از یوسف العتیبه، سفیر امارات در آمریکا از هماهنگی وی با یک بنیاد «دفاع از دموکراسی» برای ضربه زدن به ایران، ترکیه و قطر پرده برداشت.
تلاش برای اثرگذاری بر انتخابات ایران یکی از این ایمیل ها ،مربوط به نامه رئیس این مرکز به العتیبه بود که در آن فهرستی از نام های شرکت هایی که در ایران، عربستان و امارات سرمایه گذاری می کنند، وجود دارد. در همین زمینه پایگاه آمریکایی اینترسپت گزارش داد هدف از معرفی این فهرست آن است که امارات و عربستان این شرکت ها را زیر فشار قرار دهند تا در ایران سرمایه گذاری نکنند.
همچنین بحث مشترک درباره گام های احتمالی بین امارات و آمریکا برای تأثیر گذاشتن بر اوضاع داخلی ایران با استفاده از راه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی و نیز ابزارهای سایبری، در دستورکار امارات بود.
ضربه زدن به قطر در ادامه این گزارش به نقش امارات برای ضربه زدن به قطر اشاره شده بود. در یکی از نامه های فاش شده، العتیبه وجود پایگاه نظامی العدید آمریکا در قطر را عامل تقویت دوحه معرفی و پیشنهاد انتقال آن را مطرح می کند. یکی از این نامه ها، مربوط به دستورکار پیشنهاد جلسه ای بین اندیشکده دفاع از دموکراسی ها و مقامات اماراتی برای بررسی چگونگی مقابله با قطر و بازوی رسانه ای این کشور یعنی شبکه الجزیره است و آن را ابزاری برای بی ثباتی منطقه معرفی می کند.
سرنگونی محمد مرسی از سوی دیگر، در سال 2013 و پس از رسیدن محمد مرسی به ریاست جمهوری در مصر، العتیبه در نامه ای به مسئولان آمریکایی می گوید، امارات و اردن تنها دو کشوری هستند که از جریان اعتدال در منطقه باقی مانده اند و بهار عربی، باعث گسترش افراط گرایی شده است. العتیبه تأکید می کند سرنگونی محمد مرسی کودتا نیست، بلکه انقلاب دوم است.
کودتای ترکیه در ایمیل های هک شده سفیر امارات در آمریکا نیز نقش این کشور در کودتای ترکیه مشخص شد، به گونه ای که روزنامه «تقویم» ترکیه فاش کرده که بخشی از رشوه های میلیارد دلاری به دادستان عمومی استانبول «زکریا اوز» بوده است.
در همین زمینه، روزنامه ینی شفق که نزدیک به رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه است، از نقش دولت امارات در مسائل منطقه ای و بین المللی پرده برداشت و نوشت: امارات مغز متفکر همه کودتاها و تحرکات مشکوک در جهان اسلام است.
این روزنامه افزود: اعضای مجلس نمایندگان آمریکا که پیش نویس پیشنهاد تحریم علیه قطر را تدوین کردند، کمک های بلاعوض به ارزش یک میلیون دلار از اسرائیل و امارات دریافت کرده اند.
روزنامه ینی شفق، تلویحی به دست داشتن امارات در کودتای نافرجام سال گذشته در ترکیه اشاره کرد و نوشت: امارات این کودتای نافرجام را پس از گذشت شانزده سال از زمان وقوع آن و وقتی همه مسائل روشن شد، محکوم کرد.
این روزنامه افزود: دیوید هرست، نویسنده انگلیسی مدعی شده است که امارات چند هفته پیش از کودتای نافرجام برای جنبش خدمت (به ریاست فتح الله گولن) از طریق یک واسطه پول فرستاده است. این واسطه محمد دحلان صاحب تلویزیون الغد است.
همچنین، مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجه ترکیه در اظهاراتی به نقش کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در کودتای ناموفق سال گذشته ترکیه پرداخت و گفت: یک کشور مسلمان، از کودتای ترکیه حمایت مالی کرد. ما میدانیم که یک کشور سه میلیارد دلار برای حمایت از کودتا در ترکیه هزینه کرد.
وی در پاسخ به اینکه کدام کشور این کار را انجام داده، پاسخ داد: آن کشور، امارات متحده عربی است.
بحران قطر در این میان، بسیاری از ناظران بر این باورند امارات متحده عربی در پشت پرده بحران قطر بوده و حاکمان عربستان به وسیله حاکمان امارات برای طغیان علیه قطر تحریک شده اند.
گفتنی است، روزنامه انگلیسی دیلی میل در گزارشی در سال 2015 افشا کرده بود که دولت امارات به یک مرکز مشاوره اقتصادی ـ سیاسی رده بالا در بریتانیا به مدت شش سال هزینه پرداخت میکرده تا نحوه تقویت دیدگاههای امارات در حوزه سیاست خارجی را بررسی و عملی کند. همه فعالیتها و همکاریهای این مؤسسه مشاورهای انگلیسی با امارات نیز در خفای کامل و بدون هیچ گونه درز خبری صورت گرفته بود. یکی از کارهایی که این مؤسسه انجام میداده، گفتوگوهای خصوصی با خبرنگاران انگلیسی در مورد قطر بوده است. در تمام این گفتوگوها به خبرنگاران گفته میشد که قطر در حال ترویج تفکر و تامین مالی تروریستهاست.
ولیعهدی محمد بن سلمان همه ماجرا این نیست و خبرها حاکی از آن است که امارات در ولیعهد شدن محمد بن سلمان در عربستان نقش زیادی داشته است.
در همین زمینه، چند روز پیش، پایگاه آمریکایی «میدل ایست آی» در گزارشی به زوایای جدید ولیعهدی محمد بن سلمان پرداخت و در این میان به نقش امارات در این تحول مهم اشاره کرد.
در این مطلب آمده بود؛ برای ولیعهد شدن محمد بن سلمان به جای محمد بن نایف، یک طرح توسط حاکمان امارات متحده عربی ارائه شد که از جایگاه منطقه ایش در نزد دربار سعودی به ویژه پس از مرگ ملک عبدالله در سال 2014 سرخورده شده بودند.
یک عنصر کلیدی در این طرح، دسترسی به منابع نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده بوده است؛ اما برای انجام این کار، امارات و متحد بلندپروازِ جوان آن (محمد سلمان) باید آمریکا را متقاعد به کنار گذاشتن محمد بن نایف ـ به عنوان مرد مورد علاقه آمریکایی ها در ریاض ـ کنند.
در ادامه این مطلب آمده است؛ همه این عوامل زنگ خطر را به صدا درآورده است، زیرا به نظر می رسد که محمد بن سلمان برای پادشاه شدن وسوسه شده که در کنار دخالت بی وقفه امارات متحده عربی برای دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر، می تواند خلیج فارس را به سمت آشوب سوق دهد.
میدل ایست آی در نهایت نوشت: روشن شده است که شیوخ ابوظبی و دبی نیز برای منافع شخصی خود ارزشی بالاتر از صلح، آزادی و ثبات قائل هستند. از کودتا در مصر تا جنگ داخلی مداوم در لیبی بخش کوچکی از سیاست های اختلاف انگیز امارات در منطقه بوده و اگر به همین صورت ادامه دهند می تواند منجر به بدتر شدن وضعیت خاورمیانه شود.
در این زمینه باید به رابطه شخصی محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی با محمد بن سلمان، ولیعهد جدید عربستان اشاره کرد.
محمد بن زاید ٥٦ ساله ولیعهد ابوظبی از دوم نوامبر ٢٠٠٤ است. مردی که در کارنامه کاری خود در چند سال گذشته اشتباهات استراتژیک بسیاری را ثبت کرده و قطر را آخرین زمین بازی برای جبران اشتباهات گذشته خود میداند. در حالی که محمد بن سلمان ٣١ ساله به عنوان همهکاره این روزهای عربستان سعودی توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است، برخی تحلیلگران میگویند که محمد بن زاید، معلم محمد بن سلمان است. غیبت شیخ خلیفه، حاکم ابوظبی در فضای اجرایی امارات زمین را برای بازی محمد بن زاید باز کرده است.
محمد بن زاید در رأس فرزندان شیخ فاطمه است که همسر دردانه پادشاه بوده و به همین دلیل قدرت ابوظبی را فرزندان او در دست دارند. محمد بن زاید برای آنکه بتواند در صورت مرگ شیخ خلیفه که برادر ناتنیاش است به حاکم بلامنازعه بدل شود و هیچ یک از امارتهای هفت گانه در مورد حاکمیت او حرفی نداشته باشند، نیاز به پشتیباتی سعودی دارد؛ پشتیبانی از همان جنس کمکی که عربستان سعودی برای تغییرات داخلی خود به آن از سوی امریکا نیاز دارد. بر همین اساس بود که محمد بن زاید از زمان حیات ملک عبدالله تلاش کرد با جانشین وی زد و بندهای سیاسی را انجام داده و حمایت ریاض از خود برای تبدیل شدن به حاکم بلامنازع امارات را جلب کند.
با این همه مهرهشناسی محمد بن زاید در مورد چینش شاهزادهها پس از مرگ ملک عبدالله اشتباه از کار درآمد و تصور محمد بن زاید این بود که پس از دوره پادشاهی عبدالله، نخستین شاهزادهای که از نسل بعدی به قدرت میرسد متعب بن عبدالله پسر او خواهد بود. البته تصور ملک عبدالله نیز همین بود و گزینهها را به گونهای چیده بود که فرزندش پس از او به پادشاهی برسد. محمد بن زاید با متعب بن عبدالله توافقهای لازم را انجام داده بود و منتظر مرگ عبدالله بود تا بازی با عربستان را در دست بگیرد.
با مرگ ملک عبدالله، ملک سلمان به پادشاهی رسید، فرزند شاه سابق را برکنار کرد، تاج ولیعهدی را بر سر محمد بن نایف گذاشت و جانشینی ولیعهدی را هم به فرزند جوان خود یعنی محمد بن سلمان داد. رویای محمد بن زاید در شطرنج با سعودی بر باد رفت. محمد بن زاید با محمد بن نایف که به ولیعهدی رسیده بود، به هیچوجه خوب نبود و با محمد بن سلمان نیز رابطهای نداشت.
اما در یک برخورد تاریخی، منافع محمد بن زاید از امارات با محمد بن سلمان از خاندان سلطنتی سعودی همپوشانی پیدا کرد. آن منفعت نیز چیزی نبود جز اینکه محمد بن نایف نباید به کرسی پادشاهی برسد. دو شاهزاده سعودی و اماراتی برای رسیدن به کرسی سلطنت به هم نیاز داشتند پس بده و بستان آغاز شد. نیاز به محمد بن سلمان باعث شد که امارات وارد جنگ یمن شود. حقیقت این است که امارات هیچ نیازی به ورود به جنگ یمن نداشت اما به دلیل رابطه محمد بن زاید با محمد بن سلمان بود که این ورود به جنگ صورت گرفت.
به همین جهت به نظر می رسد در همه بحران ها و تحولاتی که در چند ماه اخیر در خاورمیانه به وجود آمده باید ردپایی از امارات مشاهده کرد.
برخی از ناظران نیز معتقدند حاکمان امارات هم اکنون در حال سوق دادن عربستان به سوی درگیری با ایران هستند و تلاش دارند تا ترکیه را نیز وارد این بازی خطرناک کنند.