تجرد و زندگی مستقل اختیار کردن به خصوص برای زنان و دختران ایرانی، هنوز اینقدر در جامعه سنتی ایران تابو هست که طرحی مانند «عیب زدایی از دختران مجرد» تبدیل به طرحی بی سر انجام شده و دیگر حتی اسمی از آن نيز شنیده نميشود. این در حالی است که طبق آخرین آمارها، 980 هزار دختر ایرانی در آستانه تجرد قطعی قرار دارند و علاوه بر این، بسیاری از زنان نیز به واسطه زندگی مشترک ناموفق و طلاق، مجرد محسوب می شوند.
به گزارش قانون، ایران با چالش تاخیر ازدواج، افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق و تجردهای خواسته یا ناخواسته مواجه است و در این بین، هنوز نيزنگاه جامعه این را برنمی تابد که پسر یا به خصوص دختری حتی در سن بالا زندگی خانوادگی را ترک کرده باشد، یا زنی پس از طلاق به هر دلیل به صورت مستقل زندگی کرده باشد، این در حالی است که در بسیاری موارد این افراد، افرادی بالغ محسوب شده که توان و شرایط زندگی مستقل را دارند و به سنی رسیده اند که می توانند روی پای خود بایستند.
بااین حال در جامعه سنتی ایران نخستين سوالی که در مواجهه با این موضوع پرسیده می شود، این است: «چه کار می خواهد بکند که در کنار خانواده نمیتواند؟». این سوال البته از دل جامعه ای می آید که از طرفی احترام به حقوق فردی معنای درست خود را در آن پیدا نکرده، از طرف دیگر کوچک ترین فرهنگ سازی در این جامعه اغلب جز از راه اجبار ممکن نبوده و افراد تا حضور دست مراقب و به اصطلاح کنترل جدی را احساس نکردهاند، تن به قانون نسپرده اند. از اين روست که خانواده ها اغلب نگران فرزندان خود، حتی فرزندان بزرگسال 30 یا 40 ساله مستقل خود هستند. با این حال در دو دهه اخیر با توجه به تغییر ساختار جمعیتی کشور و کاهش قدرت انتخاب برای ازدواج به واسطه مشکلات اقتصادی، تعداد دختران و پسران مجرد و شیوع تفرد در کنار تجرد افزایش یافته و می توان گفت شاید جامعه نيز، برای پذیرش این موضوع اندکي تکان خورده است.حداقل برای گروهی از خانواده ها، این موضوع پذیرفته شده که فرزندانشان میتوانند زندگی مستقل را خارج از چارچوب ازدواج، تجربه کنند و موفق باشند.
پدیده تجرد، مربوط به شرایط جامعه استتغییر نگاه گروهی از خانواده های ایرانی به مقوله تجرد، به ویژه تجرد دختران را هر چند که بتوان به عنوان کورسوی امید دانست اما هنوز نيز زنان و دختران مجرد در جامعه با انواع و اقسام مشکلات مواجه هستند. این زنان با وجود اینکه از حدی از توان، دانش و شرایط مالی برای اینکه روی پای خود بایستند، برخوردارند و گاهي به لحاظ شأن اجتماعی از جایگاه مناسبی برخوردار هستند، اما از دید بسیاری از مردم مورد احترام نیستند. مردم می خواهند به هر نحوي كه شده به خانه آن ها سرک بکشند و ببینند چه خبر است. به تجرد به عنوان آسیب اجتماعی نگاه میکنند. دوست ندارند فرزندان یا همسرانشان دوستی داشته باشند که مستقل زندگی می کند. خانه ای که تنها یک نفر در آن زندگی می کند، برای آن ها تنها یک معنا دارد. زنان مجرد هنوز نيز برای اجاره منزل با مشکل مواجه هستند. صاحبخانه ها، مستاجر مجرد نمی خواهند و همسایه ها نيز تاکید می کنند که پای مجرد را به ساختمان باز نکنید.
این است که وقتی «شهیندخت مولاوردی» معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده از طرحی با عنوان «عیب زدایی از دختران مجرد» در راستای اعتلای موقعیت زنان و دختران مجرد در جامعه صحبت می کند، به او می تازند. بر اساس این طرح، پدیده تجرد مربوط به شرایط خاص جامعه است و نباید آن را فی نفسه زشت بدانیم و جامعه باید برای زنانی که تنها زندگی می کنند، احترام قائل باشد. طرحي كه سال گذشته از سوی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مطرح شد تا به گفته شهیندخت مولاوردی، معاون رییس جمهور در امور زنان با تاسی از زندگی حضرت معصومه (س) و با هدف فرهنگ سازی، زمینه اعتلای موقعیت زنان مجرد در جامعه را فراهم کند.
اما بسیج جامعه زنان در واكنشي به این طرح، آن را حرکتی فمینیستی دانست که مخالف با ذات بشری و فطرت انسانی است چون ازدواج را زیر سوال برده! آن ها زندگی مجردی و تبدیل این وضعیت به شرایط قانونی و رسمی را یک آسیب جدی می دانند. به نظر میرسد همانگونه که از گفته های مولاوردی بر می آید، بالا رفتن سن ازدواج و افزایش تجرد قطعی در کشور به ویژه برای دختران، ایده اولیه برای برنامه ریزی طرح «قبح زدایی از تجرد دختران» است. موضوعی که معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده پیش از این نيز، آن را یکی از معضلات اصلی خانواده های ایرانی دانسته و گفته بود: طبق بررسیهای صورت گرفته، خانواده در کشور با چالش تاخیر ازدواج و در نتیجه افزایش سن ازدواج و تجردزیستی مواجه است. در این خصوص «سعید معیدفر» جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در گفت و گو با «قانون» می گوید که هر کس با نوعی از چارچوب نظری و فکری، موضوعی را برای خود به عنوان مساله مطرح می کند و متاسفانه افرادی نيز که تجرد دختران را به عنوان آسیب می بینند، نوع نگاه متفاوتی دارند. البته این طبیعی است که مساله ای برای عده ای آسیب باشد و برای عده ای خیر. به گفته این جامعهشناس، زمانی که اجماعی به وجود می آید و اغلب صاحب نظران روی یک آسیب با توجه به چارچوب ارزش جامعه و ابعاد مختلف زمانی و مکانی توافق می کنند، می توان گفت که آن موضوع قطعا یک آسیب است. اما در مورد موضوع تجرد زنان و دختران، هیچ توافق و قطعیتی وجود ندارد.
شرایط ازدواج فراهم نیستآنچه را كه این روزها مخالفان تجرد زنان و دختران بسیار مطرح می کنند، کمرنگ شدن نقش همسری و مادری زنان ایرانی است. به عقیده مخالفان، تجرد زنان از تکریم خانواده کاسته و پایین آمدن آمار خانوارها و تولدها برای آن ها نگران کننده است. در این خصوص معیدفر با اشاره به اینکه این یک حقیقت است که در جامعه سنتی ایران، زن با دید همسری و مادری نگریسته می شود، گفت:«در چنین جامعه ای اگر زنی نخواهد همسر یا مادر باشد، ارزش خود را از دست خواهد داد. امتناع از وظیفه همسری و مادری، یک آسیب جدی است؛ به خصوص از دید سیاست مدارانی که معتقد به ازدیاد جمعیت هستند.درحاليكه اين حق افراد است که بخواهند همسر و مادر باشند یا از آن امتناع کنند. هرچند که در جامعه این روزهای ایران ، بسیاری از دختران از ازدواج امتناع نمی کنند و اتفاقا در پی ازدواج هستند، اما شرایط آن را پیدا نمی کنند و پسران نيز تمایلی به ازدواج ندارند و آمار طلاق نيز آنقدر گفته شده که دیگر گفتن ندارد». معیدفر با تاکید بر اینکه خوب یا بد تجرد زنان را در جامعه ایرانی داوری نمی کنم، ادامه داد:« به هر حال در کشوری زندگی می کنیم که هنوز نه مقداری غبار، که قشر عظیمی از لایههای فکری و بینشی جامعه پیشین در ما باقی است. اگر چه تغییراتی صورت گرفته است و سبک زندگی تغییر کرده اما هنوز لایه هایی از ذهنیت های قبلی و باورها و عادتهاي پیشین باقی مانده است و تغییر شرایط در جهت مثبت، زمان لازم دارد». از سويي به نظر مي رسد كه در شرایط فعلی جامعه، نمی توان دختران را اجبار کرد که در هر شرایطی تن به ازدواج بدهند و باید سازمانهای متولی، اقداماتي عملی و حمایتی را در راستای ترغیب و تشویق جوانان به ازدواج فراهم کنند؛ چراكه هیچ دختر یا پسری نیست که تمایل به ازدواج و آرامش در کنار همسر نداشته باشد اما آینده مبهم در زندگی مشترک است که سبب می شود گروهی از جوانان، ترس از ازدواج داشته باشند. بالا رفتن تجرد، علل طبیعی و اقتصادی و اجتماعی دارد و نباید به تجرد به عنوان یک آسیب اجتماعی نگاه کنیم.
زنان مجرد، ناامن نیستند«اگر بخواهیم راحت صحبت کنیم، باید بگویم که بخشی از مردم ما هنوز معتقدند که اگر زنی مستقل زندگی کند، ممکن است با خود ناامنی به همراه بیاورد. در حالی که مطالعات نشان داده خودکنترلی زنان در زندگی های مستقل، بسیار بیشتر از خودکنترلی مردان است». این ها را «علیرضا شریفی یزدی» روانشناس اجتماعی در حالی به «قانون» می گوید که معتقد است در ایران ، خانواده ها این قدرت را دارند تا به فرزندان دختر مجرد خود، این فشار را وارد کنند که زندگی مستقل نداشته باشند. در مواردی این دختران موفق به تجربه استقلال می شوند ودر مواردی دیگر بعد از طلاق دیگر حاضر به بازگشت کنار خانواده نیستند. به گفته این روانشناس اجتماعی، وقتی به زنی تحصیل کرده و توانمند به دید عامل ناامنی نگاه می کنیم، انتظار داریم جامعه ما در چه مسیری حرکت کند؟ بههر حال خواسته و ناخواسته آنچه در جامعه امروز ایران وجود دارد، وفور زنان و دختران مجرد است و نمی توان حق زندگی مستقل را از این افراد گرفت. آنچه مسلم است عیبزدایی از دختران و زنان مجرد در جامعه ایران، راه ناهمواری است که هموار کردنش به سال ها زمان نیاز دارد. اینکه هر زن مجردی را که قرار است مستقل زندگی کند، به یک چشم نگاه نکنیم و با هر کسی مقایسه نکنیم، یک کار عظیم فرهنگی می طلبد. بحث، بحث تغییر ذهنیت هاست که این روزها در بخش های مدرنتر جامعه کمرنگ تر شده اما آنچه مسلم است جامعه ایرانی با پدیده ای به نام تجرد روبهرو است. پدیده ای که خواه ناخواه ذهنیت افراد را در آینده دگرگون کرده و از حساسیت ها خواهد کاست. اما کاش قبل از آنكه مجبور به همراهی با سیر تحولات جامعه شویم، اندکی کلاه خود را قاضی کرده و به حقوق زنان و دختران مجرد به عنوان عضوی از جامعه احترام بگذاریم.