پس از آنکه انتقادها به فیلم «ساعت پنج عصر» و همچنین شیوه تبلیغات فریبنده این فیلم سینمایی رو به فزونی گذاشت، مهران مدیری به تازگی در یکی از اکرانهای این فیلم، به مخاطبان گفته که علت این انتقادها، دشمنی پنهان با اوست، ولی به انگیزه این دشمنیها اشاره نکرده است؛ اما آیا واقعاً نخستین فیلم مدیری یک اثر درخشان است که دشمنان این چهره علیه اش سنگر گرفتهاند؟!
به گزارش «تابناک»؛ «یک فضایی راه افتاده علیه فیلم، بعضی از مطبوعات، بعضی از سایتها و بعضی از آدمها... دلایلش را هم من میدانم چرا. خیلی هاشون مطمئنم فیلم را ندیدند هنوز و چیز می نویسند. یک دشمنی پنهانی وجود داره راجع به این موضوع.... و دلیل این دشمنی ها را می دانم اما توضیحش چون مفصل است، نمی دهم...»؛ این تعابیر توسط مهران مدیری مطرح شده است.
کارگردان فیلم سینمایی «ساعت پنج عصر»، منتقدان اثرش و رویهاش را دشمنان پنهان خطاب کرده و در ادعایی بدون سند گفته که بسیاری از این منتقدان، بدون آنکه فیلمش را دیده باشند، نقد کرده اند. او در عین حال در بخشی از همین نشست ادعا کرده که فیلمش کمدی است؛ اما با کمدیهای مرسوم تفاوت دارد و باید هرکس با تماشایش به این تجربه برسد که او چه اثر بدی ساخته است.
تا به اینجا میتوان تأکید کرد، بی گمان «ساعت پنج عصر»، یکی از ضعیفترین فیلمهای سینمایی است که تا این مقطع از سال در سینمای ایران اکران شده است. با این حال به نسبت کیفیت پایین این فیلم سینمایی، کمترین نقدها متوجه این اثر بوده است. در واقع بسیاری از منتقدان یا در قبال این فیلم سکوت کردهاند و یا حتی در رفتاری خلاف منافع تماشاگران که این جماعت را مرجع خود برای انتخاب فیلم میدانند، نقدهایی مملو از تملق را منتشر کردهاند که البته باید از تعبیر مدح به جای نقد برای آنها استفاده کرد.
شمار نقدهایی که برای این فیلم از سوی منتقدان و ناظران در وبسایتها و روزنامهها منتشر شده، به سختی به انگشتان دو دست میرسد. علت این وضعیت نیز مشخص است. بسیاری از منتقدان اعتبارشان را از همراهی با فیلمسازان در نشستها نقد فیلم یا عکسهای یادگاری در دیدارها و اکرانهای خصوصی با ستارهها به دست میآورند. بنابراین قید نقد فیلمهای بد ستارهها را میزنند و در مدح فیلمهای خوب کارگردانها مینویسند. البته در مواردی برای چهرههایی چون مدیری، حتی برای فیلم بدشان نیز نقد مثبت مینویسند.
این رویکرد علاوه بر خیانت به تماشاگر، خیانت به کارگردان است، چون این تصور خطا را برای فیلمساز به وجود میآورد، راهی که رفته صحیح و قابل دفاع است و کارگردان ممکن است همین مسیر اشتباه را ادامه دهد و بیش از پیش آسیب ببیند؛ بنابراین آیکونی چون مهران مدیری نباید نقدها را با تعبیر دشمنی یاد کند، بلکه باید بکوشد با استفاده از همین نقد ـ ولو آنکه به تعبیر مدیری با انگیزه دشمنی نوشته شده باشد ـ به اشتباهات فاحش خود در اولین فیلمش پی ببرد و فیلم دوم را قابل دفاعتر بسازد.
البته نقدهای هفتههای اخیر صرفاً متوجه مضمون و فرم «ساعت پنج عصر» نبوده و دعوت پیاپی عوامل این فیلم به برنامه «دورهمی» که سرمایه گذارش همان سرمایه گذار «ساعت پنج عصر» است، نیز نقدهایی مبنی بر استفاده شخصی از آنتن را پیش کشیده بود. شاید این نقدها به زعم مدیری وارد نباشد و او از قدرتش به نحو احسن و به زعم خود، به شکل مشروع استفاده میکند؛ اما طبیعتاً منطقی نیست که منتقدان چنین رویههایی دشمن خطاب شوند.
بدون تردید، اگر فیلم «ساعت پنج عصر» توسط یک کارگردان فیلم اولی ساخته شده بود، بیرحمی قلم منتقدان دیدنی بود و برای درک نقدهای واقعی میتوان به سوابق نقد کارگردانهای جوان نگریست.