انیمیشن «ایموجی یک فیلم سینمایی»، یک اثر سینمایی سرتاسر تبلیغاتی است که از قضا داستانی نيز دارد و آن را در قالب یک انیمیشن 80 دقیقهای بیان میکند. از روزهای اولی که خبر ساخته شدن انیمیشنی با محوریت شکلکهای اپلیکیشنهای چت و گفتوگو وارد خبرها شد، باعث حیرت و تعجب همگان شد.
به گزارش قانون، هیچ کس فکر نمیکرد بتوان از دل گوشیهای هوشمند و شکلک های آنها، داستانی درآورد که کشش یک اثر طولانی سینمایی را داشته باشد.اكنون بعد از اکران این فيلم، همگان متوجه شدند که راست میگفتند! شرکت سونی در زمینه انیمیشنسازی تاریخچه چندان جالبی ندارد. سری هتل ترانسلوانیا، محبوبترین و پر فروشترین فرنچایز متعلق به شرکت سونی است. جالب اینکه به سبک و سیاق اکران آثار استودیو پیکسار،دیگر استودیو معروف انیمیشنسازی متعلق به دیزنی، یک اثر کوتاه پنج دقیقهای قبل از شروع «ایموجی» پخش میشود که داستانی است فرعی از دنیای هتل ترانسلوانیا. همین کافیست که بدانید این انیمیشن پنج دقیقهای از کل مدت زمان انیمیشن ایموجی جالبتر و خندهدارتر در آمده است.
خلاقیت سازندگان در ساخت شهر تکستوپولیس (تکست به معنای همان پیغام) ستودنی است. تمام خانهها و اشیا و موجودات این شهر، از ریزترین جزییات شهر تا ابرهای آن، بر اساس شکلکهای برنامههای چتمحور هستند.شهر تکستوپولیس که درون گوشی هوشمند قهرمان فیلم واقع شده است، پر است از ساکنینی که نقششان در کل زندگی اين است که در حین چت کردن صاحب گوشی، به درستی وارد عمل شوند! مثلا شکلک خنده باید بخندد و شکلک گریه باید اشک بریزد و شکلک قلب باید چشمانش از حدقه در بیاید و... در این میان شکلکی وجود دارد که معادل درست فارسی نيز برای آن موجود نیست. شکلک meh یا همان (خب که چی) که متاسفانه برخلاف ذات درونیاش به همه چیز بیتفاوت نیست و میل به شادی و رقص و گریه و خلاصه کلی احساس دیگر در درون او فوران میزند. این شکلک به همین دلیل نمیتواند کارش را درست انجام دهد و رییس شکلکها تصمیم به حذف کامل او میگیرد. ولی meh همراه با دو شکلک دیگر (بزن قدش و دختری که بعدها معلوم میشود ملکه است)از دست آنها فرار میکنند و به اپلیکیشنهای دیگر درون گوشی میگریزند.
فضای ساخته شده در انیمیشن تا 10 دقیقه اول جذاب و بامزه است. بعد از آن دیگر چیزی برای ارائه ندارد. همان یکی دو شوخی که در دقایق آغازین فیلم با دنیای مجازی میشود، برای مخاطب جالب است و در ادامه بیننده فقط با یک سری آیتمهای اپیزودیک تبلیغی مواجه است. انیمیشن ایموجی پر است از تبلیغ! تبلیغ برنامهها و اپلیکیشنهای گوناگون از فیسبوک گرفته تا برنامه just dance و توییتر و دیگر برنامههای محبوب این روزها. سه شخصیت اصلی وقتی وارد يك اپلیکیشن میشوند، چند دقیقهای را در دنیای آن سر میکنند و بعد وارد اپلیکیشن دیگری میشوند. در این بین داستان نه اوجی میگیرد، نه مساله درام خاصی اتفاق میافتد و نه هیچ چیز دیگر. شوخی با این شکلکهای دوستداشتنی میتوانست به مراتب جذابتر و خندهدارتر باشد و بيشك اگر فیلمنامه را به یک ادمین کانال تلگرامي میدادند، بهتر از چیزی که الان هست، مینوشت.موسیقی فیلم تنها نکته قابل تحمل است که در بعضی صحنهها به داد بیننده میرسد تا اعصابش کمتر از چیزی که هست خرد شود. در بسیاری از نقدهای انیمیشن به این موضوع اشاره دارم که انیمیشن لزوما نباید برای بزرگسالان باشد و اگر بچهها را هدف بگیرد کافیست. ولی «ایموجی» خودش نيز به درستی نمیداند کدام قشر را هدف گرفته است و درثانی برای هیچ قشری نيز چیز دندانگیری در چنته ندارد. دیالوگهای سطحی و سطح گرافیک بسیاره ساده انیمیشن که فقط همانطور که گفته شد طراحی و آرتورکهای جالبی دارد، حتی کودکان را نیز از دیدن آن دلزده میکند.
حجم شدید تبلیغات و اختصاص دادن مدت زمان طولانی به آنها مثل دو بازی رقص و «کندیکراش» که هر دو در سکانسی نزدیک به بیست دقیقه از کل فیلم را در بر میگیرند، به مذاق کسی که برای سرگرمی و گذران اواقات فراعت انیمیشن میبیند، خوش نمیآید. رقص «ایموجی پاپ» تنها نکتهای است از فیلم که زور میزند تا همگانی و یا به قول دنیای مجازی تبدیل به یک صحنه «وایرال» شود. تکرار چندباره این صحنه شاید برخي را وادار به تقلید و تکرار آن کند ولی قطعا این مطرح شدن و آتش آن به زودی میخوابد.
انیمیشن ایموجی در بین منتقدان و وبسایتهای معتبر سینمایی، امتیازات فجيعي گرفته است. برخي منتقدان به آن صفر دادهاند و برخي سایتها آن را به یک سردرد مزمن تشبيه کردند. تمام این نقدهای منفی و بازخوردهای منفی با فروش نسبتا خوب این انیمیشن در هفته اول خنثی میشود. درست است که «ایموجی يك فیلم سینمایی» واقعا اثر خوبی نیست اما در بین این همه آثار جدی و اکشن پر زرق و برق، به خیال والدین بهترین گزینه برای بچههای امروزی است. غافل از اینکه تبلیغات پنهانی که داخل انیمیشن برای استفاده از این اپلیکیشنها وجود دارد، به هیچوجه برای بچهها آموزنده نیست و نتیجه وارونه دارد! در بین این حجم از تبلیغات و آثار منفی فیلم بر روی کودکان، تنها پیام خوب و مثبت آن به بچهها این است که خودشان باشند؛ حتی اگر جامعه و بزرگترها به آن ها اصرار كنند که چیز دیگری باشند.