به چه چیزهایی احتیاج دارید؟
برای زندگی خوابگاهی به لوازم و اسباب محدودی برای زندگی چندین ساله احتیاج دارید. البته قبل از اینکه وسایل مورد نیازتان را بخرید بهتر است سری به خوابگاه خود بزنید و با توجه به اوضاع اتاق، اقلام مورد نیااز را تهیه کنید. لوازم آشپزی مثل قابلمه، قاشق، چنگال وبشقاب و ... و لوازم بهداشتی مثل حوله، مسواک، ملافه، پتو و بالشت ابتدائیاتی هستند که شما به آن احتیاج دارید. در خریدن این لوازم حواستان باشد نه آنقدر مرغوب بخرید که از شکستن یا گم شدن آن ناراحت شوید نه آنقدر بی کیفیت که در شرایط زندگی خوابگاهی نتواند طاقت بیاورد. سعی کنید از همان اول برای لوازم خود که ممکن است با دیگران قاتی شوید نشانه بگذارید!
با هم اتاقیها کنار بیایید
باید بدانید که هم اتاقیهای شما صرفا دوست یا همکلاسیتان نیستند و فراتر از آن مانند اعضای خانواده شما به حساب میآیند که باید بیشتر لحظات را درکنار هم بگذرانید؛ پس حتی الامکان اگر در انتخاب هم اتاقیتان مختار هستید، فکر کنید در حال انتخاب یکی از اعضای خانواده خود هستید یا اگر نیستید انعطاف پذیری خود را بالا ببرید! قبل از ورود به خوابگاه به خود بقبولانید که قرار است یا آدمهایی از فرهنگهای مختلف زندگی کنید و با هم کنار بیایید. از همان اول برای اتاق خود قانون بگذارید و به قانون پایبند باشید. برای چگونگی استفاده از فضای اتاق و زمان خوابوبیداری قانون بگذارید و البته با همدلی و انعطاف به قانون پایبند باشید. (مثلا اگر دوستتان در زمان غیرقانونی استراحت، خواب بود، اشکالی ندارد کمی آرامتر باشید!) در خوابگاه اتاق شخصی ندارید و حتی آشپزخانه و سرویس بهداشتی مجزا هم ندارید. پس خودتان را برای مواجهه با این شرایط آماده کنید!
اینجا مالکیت شخصی نداریم!
در خوابگاه تا حد زیادی زندگی شخصی وحریم خصوصی خودبهخود با چالش روبهرو میشود؛ پس سعی کنید با مدیریت خودتان اندکی فضا و حریم شخصی برای خود و هم اتاقیهایتان فراهم کنید. زندگی در خوابگاه تفاوت های زیادی با زندگی در خانه پدری دارد؛ بنابراین خیلی از عادتهایتان را باید کنار بگذارید. دیگر مثل قبل نمی توانید در یخچال را باز کنید و هر چقدر از حجم یخچال که میخواهید را به خودتان تعلق بدهید؛ درواقع با یخچال خوابگاه مثل یخچال خانگی رفتار نکنید. حتی الامکان آن را مرزبندی کنید و به مرزهای یکدیگر احترام بگذارید و به اندازه ظرفیت خود مواد غذایی تهیه کنید. (البته اگر احیانا کسی وارد مرز شما شد یا خوراکی مرد نظرتان ناپدید شد، خیلی جار وجنجال راه نیندازید.) برای اینکه در خوابگاه با مشکلی مواجه نشوید بهتر است مادرخرج داشته باشید تا خورد و خوراک و شام و نهارتان را با هم یکی کنید. حتی اگر وضع مالی شما از بقیه دوستانتان بهتر است سعی کنید سطح خود را بقیه نزدیک کنید تا مجبور نباشید یواشکی یا با عذاب وجدان سروقت غذاها و خوراکیهایتان بروید!
جیب خود را مدیریت کنید
زندگی خوابگاهی به شما امکان زندگی مستقلانه میدهد. این امکان را به فال نیک بگیرید؛ اما توجه داشته باشید در خرج کردن پولتان برنامه داشته باشید؛ بهخصوص اگر از شهرستانهای کوچک به شهرهای بزرگ برای تحصیل مهاجرت کردهاید، باید بدانید که خرج زندگی در کلانشهرها گاهی چند برابر شهرستان بوده و برنامهریزی برای خرج و مخارج هم ضروری است. در ضمن میتوانید در این مدت دانشجویی در دانشگاه یا حتی در خوابگاه برای خود یک کار پارهوقت دست و پا کنید وبیشتر طعم مستقل شدن را بچشید.
تلخ و شیرینیهای مستقل شدن!
در خوابگاه دیگر کسی اتاق یا تختخواب شما را مرتب نمیکند، ظرفها یا حتی لباسها را هم خودتان باید بشویید. خرید هم با خودتان است؛ پس به خاطر خودتان هم که شده از الان این کارها را تمرین کنید. برای تمیز کردن اتاق و تخلیه زبالههای اتاق برنامهریزی داشته باشید. به خوابگاه فقط به عنوان محل خواب نگاه نکنید. شما قرار است در یک اتاق نه چندان بزرگ در کنار آدمهایی همسنوسال خود، به مدتی تقریبا طولانی کنار هم زندگی کنید؛ فلذا در نظافت وزیبا کردن آن کوشا باشید!
چای و چای و چای؛ حرف و حرف و حرف!
یک کتری آب جوش و چند عدد چای کیسهای و شب بیداریهای طولانی و گپ و گفت. اگر از هر کدام از اطرافیانتان که تجربه زندگی خوابگاهی داشته اند از خاطراتشان بپرسید احتمالا یکی از شیرینترین این خاطرات دورهمی های شبانه و گپوگفت و چای خوردن باشد. چای کیسهای بیشترین چیزی است که در خوابگاه به آن دسترسی دارید؛ پس حتی اگر چای خوردن جزو عادات غذایی شما نیست؛ به احتمال زیاد در این مدت به آن معتاد خواهید شد! زندگی خوابگاهی پر از لحظات شاد و خاطرات جذابی است که شاید دیگر در زندگیتان تکرار نشود؛ حتی بسیاری از اتفاقها و محرومیتها هم میتواند سوژه خاطرهای شیرین باشد. شاید مثل قبل نتوانید کنترل تلویزیون را دست بگیرید و به سلیقه خودتان شبکهها را بالاپایین کنید یا هر وقت که دلتان خواست نمیتوانید بخوابید یا حتی وقتهای زیادی پیش میآیند که دلتان برای خانواده تنگ میشود؛ اما با همه این سختیها خوابگاهی بودن یک تجربه شیرین است که تا سالها بعد از اتمام آن با به یاد آوردنش لبخند میزنید و شاید آنقدر دلتنگش شوید که دلتان بخواهد برای یک روز هم شده به آن دوران برگردید.