عرصههایی در زندگی هر جامعه هست که اعضای آن جامعه، بنیانهای فرهنگی خود را در آن عرصهها نه تنها «بازنمایی» میکنند، بلکه برای دیگران و خودشان آن بنیانها را «بازتولید» میکنند. این عرصههای کلیدی، تجلی گاه اصلی روح یک فرهنگ و بنیانهای اصلی آن است. در فرهنگ شیعی ایرانی کلیدیترین و محوریترین جایی که میتوان روح این فرهنگ را دید، ماه محرم و عزاداری تاسوعا و عاشورا است. این تجلی گاه نه تنها بنیانهای اعتقادی و ارزشی روح شیعی، حتی بنیانهای عاطفی فرهنگ شیعی را به نمایش میگذارد.
فرهنگ شیعی بدون محرم امکان حضور و وجود و تجلی نداشته و ندارد. محرم و صفر است که این فرهنگ را نگه داشته و بستر اصلی تجلی و تداوم این فرهنگ شده است. در عرصه ماه محرم و عزاداری عاشورایی است که تشیع، فرهنگ خود را زندگی میکند، آن را میسازد، تجربه میکند و به نسل بعد منتقل میکند. جامعه شیعی تجلی تمام اعتقاداتش در باب حق و باطل را در صحنه بزرگ عاشورا روایت میکند و ایمان شیعیاش را در خاک عاشورا پرورش میدهد. به این جهت است که عاشورا نقطه ثقل هویت شیعی، ایمان شیعی، فرهنگ شیعی و جامعه شیعی است.
مناسک عزاداری عاشورا همیشه «مناسک فراگیر» بوده است و دستگاه امام حسین(ع)، هرکس را به درگاهش آمده، راهش داده و از ایمانش نپرسیده است. به همین دلیل نه تنها برخی از پیروان ادیان اهل کتاب مانند مسیحیت و یهودیت و زرتشتیان، بلکه برخی از پیروان ادیان دیگر مانند بودیسم و هندویسم و مذهب سیک نیز در این سنت عزاداری شرکت کردهاند. این خصلت «فراگیری» نهضت حقیقت عاشورایی بوده است که توانسته همه فرق و مذاهب را در خود جای دهد. تقلیل فرهنگ عاشورا به یک گروه، حزب، جریان سیاسی نه تنها با کنه این فرهنگ منافات دارد بلکه موجب صدمه زدن به آن میشود. آیینهای عاشورایی فرصتی است برای وحدت اجتماعات متکثر حول یک محور «حقیقت حسینی». تقلیل این فرصت به یک رویکرد خاص، این وحدت را به تفرقه بدل خواهد کرد. فرهنگ عاشورا نه تنها «فرهنگ مبارزه در برابر ظلم»، که «فرهنگ صلح»، «فرهنگ نوعدوستی» و «فرهنگ انسانی» بوده است و همیشه بسته به نیاز آن جامعه، توانسته عمل کند.
سنتهای مختلفی که از این فرهنگ عاشورا در جهان اسلام شکل گرفته بیانگر آن است که هر گروهی توانسته از این سفره پر نعمت سهم خود را بردارد و هرکس و هر گروهی با زبان و آداب خود وارد این تجلی گاه حقیقت شود. سنتهای عاشورایی تنها در یک نقطه اصالت دارند؛ در «واقعه عاشورا». سنتهای عزاداری به شیوه خلاقانهای همواره در حال خلق و نوآوری هستند اما جامعه شیعی بتدریج هر آنچه را که درشأن این واقعه نباشد، حذف کرده و هر آنچه را که مناسب باشد تداوم داده و توسعه میدهد. باید دقت کرد این تصفیه و تعالی همیشه وظیفه «جامعه» بوده نه نهادی خاص. لذا توجه به این سهم مردمی در توسعه و تداوم سنتهای عاشورایی و تأکید بر «تکثر سنتها» به جای تقلیل و یکسانسازی آنها بهترین راهی است که میتواند به جامعه شیعی برای بهرهمندی بیشتر از این فرهنگ کمک کند.
ماه محرم در جامعه ایران بیانگر تغییری جدی و فراگیر در فضاهای عمومی شهر و روستای ایرانی است. این تغییر مهم را میتوان از چندین جنبه مدنظر قرار داد و تصویری از روح جامعه ایرانی و وجدان جمعی ایرانیان از آن بهدست آورد. نخست آنکه حال و هوای محرم، فرصتی است برای تقویت سرمایه اجتماعی گروهها و کنشگران ایرانی. آنچه که در ماه محرم رخ میدهد احیای شبکههای روابط، علقهها، صمیمیتها و همچنین نوعی تعاملات متقابل با دیگران است. در این ایام به نوعی با تبلور عناصر اصلی سرمایه اجتماعی ایرانیان مواجه هستیم. بهطور سنتی ایام محرم فضایی است که نه تنها بخشهای شیعی جامعه ایرانی، بلکه بخشهای غیرشیعی و اقلیتهای مذهبی نیز در حیات اجتماعی، همه با هم و در کنار هم مشارکت میکنند؛فرصتی است برای گذشتن از تمایزات و پیوستن به یکدیگر در قالب یک کل منسجم. به همین دلیل ماه محرم نه تنها «سرمایه اجتماعی» را بالا میبرد، بلکه شاخصهای آن در قالب مؤلفههایی از قبیل «مشارکت» به بالاترین حد خود میرسد. جامعه از روزمرگی خودمحورانه آدمها در جریان عادی زندگی، خارج میشود و بیشترین توجه و تمرکز آدمها به رفتارهای عمومی مشترکی است که جمعی است و فراتر از «فرد» در آن محوریت دارد.
دوم آنکه محرم نه تنها بازنمایی از این سرمایه اجتماعی گروههای شیعی است، بلکه خود، فرصتی و عاملی برای تولید و توسعه این سرمایه اجتماعی است. هرچقدر آیینهای محرم امکان مشارکت دیگران را (دیگری گروههای اجتماعی و دیگری مذهبی) را فراهم کند، امکان توسعه و تقویت و ارتقای سرمایهاجتماعی را نیز فراهم خواهد کرد. از این منظر است که محرم زمانه و عرصهای است که میتواند فرصتی برای تقویت سرمایه اجتماعی ایرانیان باشد.
نکته نهایی آنکه محرم صرفاً فرصتی برای توسعه اشتراکات نیست، بلکه این وجه مشترک، همزمان با پذیرش تنوعها معنادار است. به عبارت دیگر، آیینهای محرم فرصتی برای «پیوند» و همزمان فرصتی برای «تمایز» هستند. آیینهایی که در سطح محلی و گروهی برگزار میشوند، هویتهای متمایز گروهها را برجسته میکنند، ولی از آنجا که همه مردم برای امام حسین(ع) و در یک ساختار کلان و مشترک آیینهای عزاداری مشارکت دارند، فرصتی است برای پیوند بخشها و گروهها و اقشار مختلف.
جامعه ایرانی شیعی در غلیان آیینهای محرم، خودش را میسازد و متبلور میکند. حال هرچه این آیینها غنیتر و عمیقتر برگزار شوند جامعهای که از آنها سر برمیآورد، غنیتر و باشکوهترخواهد بود.
----------------------------------------
پینوشت:
و فکر میکنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد...[سهراب سپهری؛ مسافر]
* عضو شورای انسانشناسی و فرهنگ
این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.