استفاده غیراصولی از فضای مجازی، همه افراد جامعه را در معرض خطر قرار میدهد، اما این خطر برای کودکان و نوجوانان به مراتب بیشتر است؛ چرا که این قشر در شرایط خاص سنی قرار دارد و استعدادها، تفکرات و مسیر زندگی آیندهشان در حال شکلگیری است.
اقدام دو دختر دانشآموز 15 و 16 ساله در اصفهان را که تحتتاثیر یک چالش اینترنتی دست به خودکشی زده بودند، میتوان از چند باب مورد بررسی قرار داد.
در گذشته، خانوادهها نقش اولی در تربیت فرزندان داشتند اما با توسعه نهادهای آموزشی از گستره این نقش کاسته و به مدرسه و سایر نهادهای آموزشی سپرده شد.
این نهادها باید همسو و هماهنگ با هم حرکت کنند تا تربیت فرزندان در مسیر موفقیت در آینده قرار گیرد. مسئولان نظام آموزشی در ایجاد فضایی آرام و تربیتی برای دانشآموزان مسئول هستند، چرا که در این فضا، استعدادها و خلاقیتهای کودکان بروز پیدا میکند و با الگوگیری مناسب، مسیر زندگیشان تعیین میشود.
در سالهای اخیر شاهد تلاشهایی مثبت برای تغییر محتوای کتابهای آموزشی بر مبنای نیازهای این قشر بودیم. از سوی دیگر، والدین نیز باید آموزش ببینند تا با دوری از آسیبهای اجتماعی، نقش بیشتری در تربیت فرزندانشان ایفا کنند.
در این میان، شیوه استفاده از فضای مجازی یکی از مهمترین مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد. اکنون استفاده از شبکههای اجتماعی در بین نوجوانان تقریبا بیمرز است.
این موضوع میتواند آنها را در معرض آسیبهای بیشتری قرار دهد. تدوین برنامههای تربیتی در مسیر نیازهای نسل جدید میتواند پیوند آنها با مدارس را تقویت و از مراجعه آنها به فضاهای مجازی مخرب جلوگیری کند.
علاوهبر خانواده و مدرسه، حضور و فعالیت کودکان و نوجوانان در گروههای همسالان نیز باید مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از ویژگیهای شخصیتی آنها همچون اعتماد به نفس، رشد خلاقیتها و ... در این گروهها محک زده میشود.
در نهایت همه نهادهای آموزشی، خانواده، مدرسه و ... باید همسو با هم به پرورش اصولی قشر کودک و نوجوان بپردازند تا با دوری آنها از فضاهای پرخطر، استعدادهایشان در مسیر درستی رشد کند.