قاضی زاده هاشمی را در نمایشگاه مطبوعات دیدیم و درباره مسائل مختلف با او به گفت و گو نشستیم. از بررسی اقدامات انتخاباتی اصلاح طلبان گرفته تا آخرین وضعیت فعالیت های انتخاباتی جریان اصولگرا برای انتخابات مجلس یازدهم و همچنین مسائلی نظیر دلایل عدم توفیق اصولگرایان در چند انتخابات اخیر، شانس این جریان برای پیروزی در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی، تحلیل رفتار «حسن روحانی» بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و انتقاد برخی اصلاح طلبان به وی به دلیل نزدیکی به اصولگرایان و احتمال ائتلاف «علی لاریجانی» و «حسن روحانی» برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 از جمله مسائل و موضوعاتی بود که درباره آن با سخنگوی سابق جبهه پایداری و عضو هیأت رئیسه مجلس گفت و گو کردیم.
آنچه در ادامه می خوانید، مشروح مصاحبه «سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی» با خبرنگار «تابناک» است.
اصلاح طلبان با تشکیل «کارگروه استمرار راه امید» و تلاش برای استفاده انتخاباتی از ظرفیت شوراها و شهرداری هایی که در دست آنهاست، کار خود برای انتخابات سال 98 را در حالی آغاز کرده اند که اصولگرایان تاکنون فعالیتی برای این انتخابات انجام نداده اند، اصولگرایان برای انتخابات مجلس پیش رو چه می خواهند بکنند و آینده جریان اصولگرایی چگونه خواهد بود؟
عملکرد دولت و اصلاحطلبان مجلس و شورا نقش مهمی در انتخابات آینده دارد
- طبیعتا حتما کسانی که کارهای انتخاباتی اصولگرایان را مدیریت می کنند، برای انتخابات 98 کم کم به فکر می افتند و فعالیت های خود را شروع خواهند کرد، اما موضوع کلیدی درباره ظهور و افول یک جریان سیاسی، عملکرد آن جریان و گروه در عرصه قدرت است. الان قدرت چه در سطح شوراها، چه در سطح مجلس و چه در دولت در دست اصلاح طلبان است.
عملکرد دولت، عملکرد شهرداری ها و شوراهایی که در دست اصلاح طلبان و حامیان ائتلافی آنهاست و همچنین عملکرد آنها در مجلس در قالب فراکسیون امید اینها نقش بسزایی در انتخابات آینده و همچنین آینده آن جریانی که در قدرت است، خواهد داشت.
مردم از یک گروه که خسته شوند به سراغ دیگری میروند
اینها را به این دلیل گفتم که تجربه نشان داده در کشور ما توزیع قدرت بین جریان های سیاسی و گروه ها، ایجابی نیست، بلکه سلبی است. یعنی مردم در یک انتخابات به گروهی مراجعه می کنند و زمانی که عملکرد آن را می بینند و از آن خسته می شوند به سراغ جناح مقابل می روند و مادامی که از یک جناح خسته نشوند، به سراغ دیگری نمی روند.
یعنی در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری و با پایان یافتن دولت ائتلافی اصلاح طلبان – اعتدالی ها؛ قدرت بار دیگر در دست اصولگرایان قرار خواهد گرفت؟
عملکرد روحانی و نجفی در انتخابات آینده تعیین کننده است
- نمی خواهم قطعا چنین چیزی را بگویم، در حقیقت حرف من این است که عملکرد آقای روحانی در دولت و عملکرد آقایان نجفی در شهرداری تهران، تقی زاده خامسی در شهرداری مشهد و عملکرد سایر شهرداری ها و و شوراهایی که در دست اصلاح طلبان است، مشخص خواهد کرد که مردم در انتخابات آینده چه تصمیمی خواهند گرفت؛ یعنی اگر اینها موفق عمل کنند، مردم دادن رأی به آنها را ادامه خواهند داد و اگر هم موفق عمل نکنند و ناکارآمدی ها تعمیق بشود، مردم به جریان رقیب پناه خواهند برد.
ممکن است مردم در انتخابات آینده «یک پدیده» را برگزینند
در این بین، رقیب هم حتما اصولگرایان نیستند، بلکه فردی و یا گروهی به عنوان رقیب این جریان انتخاب خواهد شد که مردم تشخیص بدهند رقیب جناح حاکم است؛ حالا ممکن است فرد یا گروهی بیایند و پدیده بشوند و در این بین هم مردم تشخیص بدهند این گروه و یا فرد رقیب جناح حاکم است و آنها انتخاب بشوند.
مشخصا برای انتخابات 98 اقدام خاصی از سوی اصولگرایان صورت گرفته است یا خیر؟ اینکه مثلا جلسه خاصی برگزار شده باشد یا چیز دیگری.
از اقدامات انتخاباتی اصولگرایان بیاطلاعم
- من بی اطلاعم.
در جبهه پایداری چطور؟
تا جایی که میدانم اصولگرایان و جبهه پایداری هنوز تصمیمی برای انتخابات آینده نگرفتهاند
- از آن هم اطلاعی ندارم، چون فرصت نمی کنم در بسیاری از جلسات شورای مرکزی حضور پیدا کنم. تا جایی که می دانم حرف خاص و ویژه ای زده نشده، اما ممکن هم هست زده شده باشد و من اطلاعی نداشته باشم.
اصولگرایان چطور، آیا شانسی دارند؟ شما ببینید که در چند انتخابات است که این جناح سیاسی با عناوین و ساز و کارهای مختلف پا به عرصه رقابت می گذارد و توفیق چندانی به دست نمی آورد. به نظر شما دلیل چیست؟
دلایل عدم توفیق اصولگرایان در انتخابات اخیر
- برای اینکه مدت طولانی قدرت در اختیار اصولگرایان بود. بالاخره 12 سال مجلس در اختیار این طیف بود. به همین میزان هم اکثر شوراها و شهرداری های کشور در اختیار اصولگرایان بوده است. از طرفی دولت آقای احمدی نژاد با وجود انتقاداتی که بخشی از اصولگرایان به آن داشتند، به عنوان دولت اصولگرا شناخته و عملکرد و اقداماتش به نام اصولگرایان نوشته شد. بالاخره مردم به این نتیجه رسیدند که فرصت را در اختیار جریان رقیب قرار دهند و ببینند که او چکار می کند.
به دلیل نبود حزب و کار تشکیلاتی شبکهای تصمیمات انتخاباتی موجی است
اما اصلاح طلبان و مؤتلفین آنها اگر مثل شورای اول عمل کنند که مردم به خاطر عملکرد آن شورا از اصلاح طلبان برگشتند و تا انتخابات اخیر شوراها فرصت را در اختیار اصولگرایان گذاشتند؛ این مسأله باعث می شود که متأسفانه در نبود یک ساختار سیاسی منسجم، در نبود احزاب، در نبود یک دیالوگ شفاف، در نبود یک کار تشکیلاتی شبکه ای سراسری در همه کشور و در نبود برنامه، فضای سیاسی موجی شکل بگیرد.
آرای روحانی بیشتر سلبی بود
اما فضای سیاسی موجی چگونه شکل می گیرد؟ این فضا مبتنی بر «نه» است. در همین دوره انتخابات آقای روحانی بیشتر از اینکه بتواند ایجابی رأی جمع کند، سلبی رأی جمع کرد.
در حقیقت تمام تلاش ها در این دوره از انتخابات بر دو قطبی کردن فضا گذاشته شد.
روحانی مردم را ترساند و رأی جمع کرد
- بله، فضا را دو قطبی کرد و مردم را از یک چیزی که از آن می ترسیدند، ترساند و توانست رأی جمع کند. یعنی اگر به مردم می گفتید که آیا به خاطر عملکرد دولت دوباره به آن رأی می دهید، قطعا پاسخ ها مثبت نبود. جالب است که یک بار دیگر این مسأله مطرح شود، بر اساس آنالیز آرایی که خود اصلاح طلبان هم آن را کار کرده بودند، این مسأله مشخص می شد. یعنی میزان آراء سلبی که به آقای روحانی داده شد، بیشتر از آرای سلبی بود که به آقای رئیسی داده شد.
برخی اصلاح طلبان این روزها منتقد آقای روحانی و دولتش شده اند و عقیده دارند که او خواسته ها و نظریات آنها را که در قالب شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور مطرح شده دنبال نمی کند. این بخش از منتقدان روحانی بر این عقیده هستند که او این روزها تلاش می کند خود را به خاستگاه اش یعنی اصولگرایی نزدیک کند؛ نظر شما چیست؟
روحانی اصولگرا نشده میخواهد زوایایی که با نظام ایجاد کرده را پر کند
- آقای روحانی تلاش نمی کند که به اصولگرایان نزدیک بشود، اتفاقا ایشان خیلی هم اصولگرایان را تحویل نمی گیرد. در حقیقت آقای روحانی در تلاش است آن زوایایی که به خصوص در انتخابات ریاست جمهوری با نظام ایجاد کرده، پر کند.
روحانی نمیخواهد به سرنوشت برخی رؤسای جمهور قبل از خود دچار شود
آقای روحانی در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری اخیر حرف های بدی زد، برخی خطوط قرمز را نادیده گرفت و نسبت های نادرستی به نظام داد؛ لذا تلاش می کند این اشتباهات را جبران کند. بالاخره او یک سابقه ذهنی هم از سرنوشت برخی رؤسای جمهور قبل از خود که چنین مسائلی را مطرح کردند را هم دارد؛ رؤسای جمهوری که ممنوع التصویر شدند و از سکه افتادند و او احتمالا نمی خواهد این بلاها بعد از دوران ریاست جمهوری اش سرش بیاید.
یعنی او از امروز به فکر بعد از دوران ریاست جمهوری اش در سال 1400 است؟
- بله، او با حرف هایی که این روزها می زند و اقداماتی که می کند، نشان می دهد که دارد به بعد از پایان دوران ریاست جمهوری اش هم فکر می کند.
اخیرا در فضای سیاسی تحلیل هایی درباره احتمال ائتلاف «حسن روحانی» و «علی لاریجانی» برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 ارائه می شود، شما فکر می کنید ممکن است رئیس مجلس در انتخابات ریاست جمهوری آینده مؤتلفه رئیس جمهور و گزینه جدی کاندیداتوری در این انتخابات باشد؟
لاریجانی برای کاندیداتوری در 1400 نیازی به دیگران ندارد
- واقعا نمی دانم. آقای لاریجانی یک شخصیت شناخته شده و جا افتاده در کشور است. آقای روحانی وقتی در سال 92 کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد، شناخته نبود و به پشتیبانی امثال آقای هاشمی رفسنجانی و دیگران نیاز داشت، اما اگر آقای لاریجانی برای انتخابات 1400 کاندیدا بشود، قطعا با سرمایه اجتماعی خودش این کار را خواهد کرد و بعید می دانم خیلی به دیگران نیازی داشته باشد.
اما هرچند نمی توان انتخابات سال 84 را با امروز و سال 1400 درباره شناخت مردم از آقای لاریجانی مقایسه کرد، اما او در آن سال کاندیدای ریاست جمهوری شد و پشتوانه مردمی آنچنانی را نداشت؛ موضوعی که امروز برخی آن را یکی از مشکلات پیش روی آقای لاریجانی برای انتخابات ریاست جمهوری می دانند.
لاریجانی امروز نسبت به لاریجانی 84 خیلی متفاوت است
- انتخابات آن سال با امروز اصلا قابل مقایسه نیست. آن زمان اتفاقا ایشان به پشتوانه اصولگرایان به صحنه وارد و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد. در سال 84 پشتوانه آقای لاریجانی جریان سنتی اصولگرایی بود، اما در سال 1400 اگر قصدی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد، لاریجانی با عنوان لاریجانی پا به عرصه رقابت خواهد گذاشت؛ چون بالاخره او امروز کاملا شناخته شده است و هر کسی بخواهد نسبتی بین خودش و او تعریف کند، می تواند.