تقریبا محال است که از دکتر جابری انصاری،معاون عربی-آفریقایی وزارت امور خارجه سوالی بپرسید و او خود بدون پرسش جدید،سوال های بعدی شما را پاسخ ندهد؛به طرز عجیبی رویه های موجود در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را با مفاهیم و رویه های رایج و غالب روابط بین الملل،تببین می کند تا شما ناخودآگاه قانع شویدکه حرکت سیاست خارجی کشور بر مدار عقلانیت و خرد می چرخد؛در تحلیل و تبیین بسیار رئالیست و واقع گراست؛با این وجود در کلماتش، آرمانگرایی مومنانه و مسلمانانه را می توان حس کرد؛ با او در یک روز شلوغ سردرگم در نمایشگاه مطبوعات به سخن نشستیم.
او با حکم «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه از ۶ آبان سال ۱۳۹۴ عهده دار مسئولیت سخنگویی دستگاه دیپلماسی کشورمان شد و تا ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ به کار خود ادامه داد. پس از این تاریخ معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه جایگزین «حسین امیر عبداللهیان» شد و بیش از یکسال است در کسوت معاون وزیر امور خارجه کارش را دنبال می کند.
آقای دکتر خیلی ساده و خودمانی،ماجرای ایران و روسیه در سوریه به کجا می رسد؟
با روسیه هم توافق داریم؛ هم اختلاف!
- ببنید ما با روسیه توافق داریم، اما بدین معنی نیست که در تمامی جزئیات و مسائل یک دیدگاه داشته باشیم، حتما اختلافی هم هست. این اختلافات در خصوص برخی مسائل از اول بوده و بعد از این هم خواهد بود. به هر حال واقعیت این است که ما و روسیه همپوشانی سیاست ها و منافع با یکدیگر پیدا کرده ایم، نه به شکل مطلق، بلکه در یک حوزه ها و در یک جنبه هایی و معمولا روابط بین المللی هم همین است.
در روابط بین المللی که بررسی کنیم، می بینیم که یک انطباق کامل تقریبا بین اکثر بازیگران وجود ندارد یا اینکه خیلی کم محقق می شود؛ این مساله هم بیشتر ذهنی است. در دنیای واقعیت یک همپوشانی هایی ایجاد می شود؛ بنابراین طبیعی است که ما در روند (مذاکرات) آستانه چنین همپوشانی هایی داشته باشیم، اگر چه برخی اختلاف نظرها را هم داریم.
در گفت و گوهای دیگر هم به این مسائل اشاره کرده ام، اما همیشه تلاش کرده ایم در یک مسیر مشترک در آستانه روی حداقل هایی که با هم مشترک هستیم، حرکت کنیم. ما روی یک موضوع مشترک هستیم که آنهم رویایی موثر با تروریسم است. در چند سال گذشته مبتنی بر این مساله ما اقدامات مشترک و هدف گیری های مشترک داشته ایم. در مذاکرات آستانه هم در سطح سیاسی این موضوع را به عنوان یک موضع مشترک دنبال خواهیم کرد.
در موضوع اینکه باید حل سیاسی در بحران ایجاد شود، بازهم موضع ما با روسیه یکسان است، لذا با همراهی روسیه و ترکیه تلاش می کنیم برای اینکه این موضع مشترک را حداکثرسازی بکنیم. اما این بدان معنا نیست که ما در همه جزئیات مثل هم فکر می کنیم، رویکردهای مشترک و سیاست های مشترک داریم؛ نه در حوزه هایی هم به ویژه در سطح تاکتیک ها دائما باهم اختلافاتی داریم. در سطح هدفگیری های استراتژیک گرچه تفاوت هایی هست، اما همپوشانی بیشتری بین ما وجود دارد.
تلاش جمهوری اسلامی ایران این است که نقاط اشتراک را حداکثرسازی کند و حتی با ترکیه که در زمینه هدفگیری های استراتژیک در موضوع سوریه در نقطه مخالف ما طی چند سال گذشته بود، سعی کرده ایم حوزه های مشترک تعریف و ایجاد کرده و پس از آن گسترشش بدهیم. این خلاصه سیاست جمهوری اسلامی ایران در آستان است.
مغز سیاست ما در آستانه تثبیت نقاط مشترک با روسیه و ارتقاء آن، ایجاد نقاط جدید و مشترک با ترکیه، ارتقاء و افزایش آن در یک بستر سه گانه و مثلثی است. به دلیل تناقض منافع، مصالح و رویکردها و یا عدم اشتراک ها در برخی جنبه ها، کار سختی از این حیث پیش روی جمهوری اسلامی ایران است؛ ولی راه بهتری هم سراغ نداریم.
هرچه بتوانیم با همین سرعت ملایم و آرام، نقاط مشترک را حداکثرسازی بکنیم، یک راهی را به سوی آرامش و ثبات در سوریه باز خواهیم کرد که منجر به پایان این بحران و تحقق منافع ما و شریکایمان خواهد شد.
اشتراک نظر جمهوری اسلامی ایران با ترکیه و سوریه پیرامون پیکپارچگی، نظام و آینده سیاسی سوریه تا چه میزان است؟
«حفظ تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و عدم عدم تجزیه سوری» اصول ثابت روند آستانه
- یک اصل ثابتی که در روند آستانه وجود دارد و در مقدمه تمام اسناد ما تکرار می شود و جزو اصول ثابت و پایه شرکای آستانه محسوب می شود، «حفظ تمامیت ارضی، حفظ حاکمیت ملی سوریه و عدم عدم تجزیه این کشور است.» این موضوع به عنوان یک اصل ثابت هست. در ترجمه عملیاتی نوع عملکردها ثابت می کند که هر کشوری تا چه میزان به این اصل پایبند است.
«حفظ تمامیت ارضی، حفظ حاکمیت ملی سوریه و عدم عدم تجزیه این کشور» به عنوان یک اصل ثابت مورد اشتراک حداقل در تئوری و در سطح اعلام سیاست ها بین هر سه کشور (ایران، روسیه و ترکیه) ثابت است. در موضوع آینده اختلافات بیشتر و بارزتر است به ویژه بین ایران و ترکیه؛ چون نوع رویکرد این دو کشور به مساله سوریه با هم متفاوت بوده است.
ما تلاشی که داریم انجام می دهیم این است که اصولی را ثابت و مبنای حرکت قرار دهیم که تبدیل به حوزه مشترک بشود. یک اصل این است که دیگران نباید برای ملت سوریه تعیین تکلیف کنند؛ این اصلی است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال آن است پیرامونش اجماع سازی بکند هم در روند آستانه و هم خارج از آستانه با بازیگران دیگر.
بنا نیست بیگانگان یا خارجی چه در سطح منطقه ای و چه در سطح بین المللی برای ملت سوریه تصمیم گیری و تعیین تکلیف کنند و بگویند چه کسی باید باشد و چه کسی نباید باشد و چگونه باید باشد و چگونه نباید باشد! اینها مسائلی است که ملت سوریه باید آن را تعیین کنند؛ کار ما این است که روند حرکت و انتخاب ملت سوریه را تسهیل بکنیم و حرکت خود را در چارچوب خواسته های خود ادامه دهد. ما در این مسیر حرکت می کنیم.
البته تحقق موضوعاتی که گفته شد سخت است؛ چون در سطح شعار، طرح و اعلام آن شاید ساده باشد. اما در ترجمه این شعار بسیاری از بازیگران سعی می کنند، اراده خودشان را در واقع اجرا کنند و این واقعیت دنیای سیاست است. متاسفانه یا خواشبختانه نمی توان روی کشورها و بازیگرانی که منافع خودشان را دنبال می کنند، خط کشید.
آنچه جمهوری اسلامی ایران دنبال می کند، این است که منافع ما هم در مسیر انتخاب ملت سوریه محقق خواهد شد. کلا جمهوری اسلامی ایران معتقد است که خروج از حالت امنیتی، درگیری ها و بحران ها، رویایی های درون منطقه ای به سمت عادی سازی شرایط، تثبیت انتخاب ملت ها، در پیش گرفتن روندهای مردمسالارانه و دموکراتیک؛ کلیتش به نفع همه ملت های منطقه و جهان است.
ممکن است این مسائل در کوتاه مدت یا میان مدت چالش های جدیدی برای بازیگران ایجاد کند، اما هر بازیگری که نظام و دولت خودش مبتنی بر انتخاب ملی و مبتنی بر دموکراسی و مردمسالاری است، به طور طبیعی در میان مدت و بلند مدت از انتخاب دموکراتیک کشورهای منطقه ضرر نخواهد کرد. همانطور که گفتم ممکن است چالش هایی در کوتاه مدت یا میان مدت ایجاد شود، اما در برآیند این موضوع و بعد از این پرانتز که برخی چالش ها را خواهد داشت؛ در کلیت شاهد عادی سازی وضعیت در منطقه و خروج از درگیری و حالت امنیتی به نفع ملت های منطقه و به ضرر رژیم صهیونیستی خواهیم بود.
به همین دلیل است که سیاست ثابت رژیم صهیونیستی، حداکثرسازی تناقض های درونی، درگیری های درونی، رویارویی های درونی در درون کشورها و در سطح منطقه ای بین قدرت های منطقه است؛ برای اینکه رژیم صهیونیستی عملا به عنوان تماشاگر بیشترین منفعت را از ادامه این روند خواهد برد.
جمهوری اسلامی ایران دقیقا سیاست هایش معکوس آنچیزی است که رژیم صهیونیستی آن را دنبال می کند. ما به دنبال کمتر کردن تناقض های درونی، کاهش درگیری ها و رویارویی های درون منطقه ای و درون کشوری و تجمیع قوا و امکانات کشورهای منطقه در مسیر رشد و بالندگی ملت ها و دولت های منطقه و در مسیر رویارویی با اشغال صهیونیستی در فلسطین و سیاست های تحمیلی قدرت ها برای تحقق اهداف خودشان است.
ما سعی می کنیم با ترکیه، با قدرت هایی مثل روسیه، با قدرت های اروپایی و با کشورهای منطقه اجماع سازی حداکثری را در مسیری که عنوان شد، محقق کنیم. البته این مسائل و موضوعات، کار ساده ای نیست و کار واقعا سختی است. تجمیع این تناقض منافع و رویکردها در مسیر یک اجماع سازی به شکلی که گفتم کار ساده ای نیست، اما وظیفه ماست که این مسیر را دنبال کنیم.
هرچه درگیری های درونی در منطقه ما ادامه پیدا کند، ضرر کننده آن کشورهای منطقه و ملت های اسلامی خواهند بود و هرچه تناقض ها در مسیر حل قرار بگیرد، به نفع رشد و بالندگی درونی و سیاست های منطقه ای و بین المللی مفیدتر برای کشورهای منطقه است. برخی از بازیگران در این مسیر سوء فهم دارند و برخی بازیگران متاسفانه تعمدانه به این درگیری ها و رویارویی ها ادامه می دهند، چون منافع خودشان را در این درگیری ها تعریف کرده اند.
جمهوری اسلامی ایران سعی می کند با بازیگرانی که سوء فهم یا عدم انطباق فهم با مسائل واقعی را دارند، در مسیر اجماع سازی حرکت کنیم و ایجاد و وصول این فهم مشترک باشیم. طبیعی است با بازیگرانی که همراه ما هستند نیز حداکثر همکاری را خواهیم داشت.