دو مرد افغاني پسر هشتسالهاي را پس از ربودن در خانه مخروبهاي چهارروز حبس كردند. خانواده پسرربوده شده پس از چهارروز تلاش موفق شدند آدمرباها دستگير و پسرشان را آزاد كنند.
به گزارش جوان، چندي قبل زن افغاني به اداره پليس رفت و از گم شدن ناگهاني پسر هشتسالهاش شكايت كرد.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: خانه ما در يكي از خيابانهاي حوالي ميدان شوش است. امروز عصرپسر هشتسالهام كه گلمحمد نام دارد براي بازي به پارك محلهمان رفت. تا غروب آفتاب منتظرش بودم، اما گلمحمد به خانه برنگشت. خيلي نگرانش شدم و به پارك رفتم، اما هر چقدر جستوجو كردم خبري از پسرم نيافتم و حتي به خانه دوستانش مراجعه كردم، اما آنها هم از گلمحمد بيخبر بودند.
سپس با شوهرم كه براي انجام كاري به شهرستاني در شمال كشور رفته بود تماس گرفتم و موضوع گم شدن پسرم را به او خبر دادم و شوهرم از من خواست به اداره پليس بيايم و براي پيدا كردن پسرم از شما درخواست كمك كنم. با طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
پس از اين كارآگاهان تحقيقات گستردهاي را براي پيدا كردن پسر هشتساله آغاز كردند، اما هيچ سرنخي از پسر گم شده نيافتند.
در حالي كه چهار روز از حادثه گذشته بود و تحقيقات همچنان ادامه داشت مأموران با تماس تلفني خانواده شاكي دريافتند خانواده گل محمد، دو مرد افغاني كه پسرشان را ربوده بودند دستگير كرده و پسرشان را نيز آزاد كردهاند.
با اعلام اين خبر مأموران به محل حادثه كه خانه مخروبهاي در جنوب تهران بود اعزام شدند. مأموران در محل حادثه دو مرد افغاني به نامهاي بشير و غلام را بازداشت كردند.
مادر گلمحمد درباره دستگيري متهمان گفت: پس از طرح شكايت از عموهاي پسرم درخواست كمك كردم. ما سه نفري به پاركهاي اطراف رفتيم و عكس گلمحمد را به رهگذران و افراد داخل پارك نشان داديم تا از سرنوشت پسرم اطلاع پيدا كنيم. يك روز پس از جستوجو زن ميانسالي در پارك عكس پسرم را شناسايي كرد و گفت عصر روز حادثه همراه مرد كارتنخوابي به نام غلام ديده است.
او گفت: غلام دست پسرم را گرفته بود و با خود از پارك بيرون برد. سه روز پشت سر هم به دنبال غلام گشتيم و از هر كسي كه احتمال ميداديم او را ميشناسد پرس و جو كرديم تا اينكه در نهايت روز چهارم غلام را در يكي از پاركهاي حوالي ميدان شوش پيدا كرديم. او وقتي فهميد ما به دنبال گلمحمد هستيم فرار كرد، اما سرانجام او را گرفتار كرديم. غلام اعتراف كرد كه پسرم را ربوده به خانه يكي از دوستانش به نام بشير برده و آنجا حبس كرده است.
بلافاصله همراه غلام راهي خانه بشير شديم. وقتي او در خانه مخروبهاش را باز كرد عموهاي پسرم بشير را دستگير كردند كه ديديم دو مرد آدمربا دست و پاي پسرم را با طناب بستهاند و در يكي از اتاق حبس كردهاند.
وي در پايان گفت: به گفته گلمحمد اين دو مرد در اين چند روز او را شكنجه كرده و آزار دادهاند.
يكي از متهمان گفت: روز حادثه پسر هشتساله تنهايي داخل پارك بازي ميكرد كه يك لحظه شيطان مرا وسوسه كرد و نقشه شيطاني طراحي كردم. من گلمحمد را به بهانه دادن اسباب بازي فريب دادم و به خانه بشير بردم. آنجا دست و پاي پسر بچه را با طناب بستيم و.. .
بشير هم در تحقيقات حرفهاي همدست خود را تأييد كرد. دو متهم براي ادامه تحقيقات به دستور قاضي آرش سيفي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.