گزارشهای انتقادی درباره مکان یابی و استحکام پروژههای مسکن مهر در مناطق زلزله زده، آمار و اطلاعات تلفات و خسارات زلزله کرمانشاه و ایلام، تابآوری شهری و جبر جغرافیایی زلزله، جابهجایی در نهاد ریاستجمهوری، چالش وحدت در بهارستان، با تمام داشتهها در کنار زلزلهزدگان، احضار مشایی به دادسرا تحلیل هایی از تحولات منطقهای و امکان انصراف سعد حریری از استعفا از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز سه شنبه ۲۳ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شده است که همه آنها با تیترهایی مرتبط با زلزله دو روز پیش استانهای غربی کشور، رنگ و بوی سوگ و اندوه دارند.
برخی از روزنامهها در اقدامی کم سابقه، تیترهای نخست خود را به زبان کردی منتشر کردند که حاوی کلماتی تسلی بخش به مردم کرد کرمانشاه و ایلام و شهرهای آسیب دیده از این اتفاق تلخ اخیر است.
روزنامه ایران، «ئیران له خهمی کرماشان (ایران در سوگ کرمانشاه) را تیتر اول خود کرد و آن را در کنار تصویر زنان داغدیده یکی از مناطق زلزله زده قرار داد.
قانون نیز تیتری به زبان کردی با عنوان «ژان ت. ژان ئیر انه» انتخاب کرد.
اعتماد نیز در بخشی از صفحه نخست خود «تن یا نید کرمانشان» به زبان کردی نوشت: کرمانشاه تنها نیست.
روزنامه جامعه امروز، آسمان آبی و عصر ایرانیان نیز از دیگر روزنامه هایی بودند که ترجیج دادند تیتر نخست امروزشان را برای تسلی خاطر بازماندگان مصیب دیدگان زلزله اخیر به زبان مادری ساکنان آن مناطق منتشر کنند.
اما علاوه بر اخبار و آمار تلفات انسانی و تعداد کشتهها و مجروحین زلزله اخیر و گزارش هایی از نحوه امدادرسانی به زلزله زدگان در استانهای غربی کشور، روزنامههای امروز بیشتر با رویکردی انتقادی، مقوله ساخت و ساز و نحوه نظارت بر آن و به خصوص مسکن مهر و مکان یابی آن و نیز کیفیت مصالح به کار برده شده در آن را بررسی کرده و مورد انتقادات جدی قرار دادند.
سردبیر همدلی در یادداشتی با تیتر «آشی که تو پختی!» معتقد است: ساختمانهای ویرانمسکن مهر در سرپل ذهاب، سلفی احمدینژاد با زمامداریاش است و توصیه میکند: ضروری است از همین حالا تمام ساکنین مسکن مهر در سراسر کشور تخلیه شوند و اسکانی تازه برایشان ترتیب داده شود.
محمود احمدینژاد و تمام دستاندرکاران ساخت مسکن مهر و تمامی پیمانکارانی که طرفی از آن پروژهها بستهاند، باید محاکمه شوند.
شهروند نیز گزارشی با عنوان مسکن «بی مهر» کار کرده است که طی آن درباره دلایل فرو ریختن بخش هایی زیادی از مسکن مهر سرپل ذهاب و دیگر شهرهای تحت تاثیر مناطق زلزله زده پرداخته است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، سرمقالهها و گزارشهای چاپ شده در شماره امروز روزنامههای ایران را مرور میکنیم؛
مسکن «بی مهر» یا آوار شدن مهر در آبان
فردین یزدانی، مدیر گروه بازنگری طرح جامع مسکن به «شهروند» میگوید: فارغ از مکانیابی و تمام ایرادهایی که به لحاظ شهرسازی به مسکن مهر وارد است و اگر بخواهیم از فساد قراردادهای این پروژه بگذریم، جالب است بدانید که در قراردادهای پیمانکاری مسکن مهر به ازای ساختوساز هر مترمربع تنها ٣٣٠ هزار تومان هزینه در نظر گرفته بودند که همین موضوع به سادگی نشان میدهد که در ساخت مسکن مهر قرار بوده چه کیفیتی لحاظ شود. ساختوساز ٣٣٠ هزار تومانی هر مترمربع مسکن مهر در شرایطی است که در همان سالهای احداث مسکن مهر هزینه تمام شده ساختوساز یک مترمربع ساختمان بین ٨٠٠ هزار تا یکمیلیون تومان برآورد میشد و درواقع مسکن مهر را با حدود یکسوم قیمت سایر ساختمانهای مسکونی ساختهاند.
به گفته پروینپور کارشناس مسکن نیز، در هر استانی که مسئولان محلی با دلسوزی و خوب عمل کردهاند، مسکن مهرهای خوبی ساخته شده و در هر استانی که مکانیابیها درست نبوده و فاقد مطالعات و بررسیهای لازم بوده، خانهها از استحکام و مقاومت لازم برخوردار نیست.
این کارشناس درعینحال معتقد است اتفاقی که به دنبال زلزله کرمانشاه در پروژههای مسکن مهر رخ داد و بخش بزرگی از این ساختمانها فروریخت، ممکن است در صورت وقوع زلزله یا حادثهای در مورد ساختمانهای غیر از مسکن مهر هم رخ بدهد و ساختمانهایی در کشورمان وجود دارد که یا سازه خوبی ندارد یا مکانیابی خوبی در مورد آن انجام نشده است.
آنگونه که پروینپور میگوید، بهطورکلی در کشور ما در زمینه استانداردها و اصول ساختوساز مشکلات جدی وجود دارد و اصول خاصی برای ساختوساز نداریم، بهگونهای که هر کسی بدون اینکه دانش و تخصص لازم را داشته باشد، میتواند اقدام به ساختوساز کند، درحالیکه ساختوساز باید حرفهای و تخصصی باشد.
این مسائل درحالی مطرح میشود که موضوع رعایت نشدن آییننامههای ساختوساز و قانونفروشی و همچنین عملکرد سازمان نظام مهندسی بارها و بارها مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته است، اما اصلاح این خانه از پایبست ویران گویا راه درازی در پیش دارد و تا اصلاح ساختوساز غیراصولی در ایران راه درازی در پیش است.
طرح روزنامه های قانون و شهروند
عزای عمومی برای نظام ساخت وساز کشور
ابتکار در گزارش امروز خود در گفت وگو با تعدادی از نمایندگان مجلس دلایل خسارات ناشی از زلزله اخیر غرب کشور را بررسی کرد و در بخشی از آن نوشت: در موضوع زلزله اخیر مباحث و انتقادات زیادی مطرح است و علاوه بر انتقاد به مسکنهای مهر بی کیفیت که مثل مسکنهای گلی روستایی روی سر مردم هوار شده اند و البته برخی مثل چنارانی با سلب مسئولیت از دولتمردان نهم و دهم که مسئول ساخت چنین مسکن هایی بوده اند، پیمانکاران را با برچسب هایی مثل «بی وجدان» مقصر اصلی این کوتاهی و قصور دولت قبل دانسته اند، برخی دیگر از نمایندگان متخصص عمران که عضو این کمیسیون تخصصی هستند سازههای نامناسب و ساخت و سازهای غیر اصولی و کارشناسی را زیر سوال برده اند و آن را یکی از دلایل اصلی بروز چنین فجایعی پس از رخدادی مثل زلزله دانستهاند. محمد دامادی، عضو کمیسیون عمران مجلس در گفت: وگو با «ابتکار» ضمن انتقاد از همکاران خود تصریح کرد: «از همکارانم در مجلس گلایهمندم چرا که طرحی را در راستای استاندارد سازی متریال ساختمان ارائه کردم و به کمیسیون صنایع ارجاع شد، ولی در این کمیسیون طرح را رد کردند. نتیجه رد کردن بدون دلیل چنین طرحهای تخصصی، وقوع چنین بلایایی خواهد بود. در بحث ساخت و ساز مشکلات اساسی وجود دارد و باید هرچه سریعتر به خودمان بیاییم. زلزله بم، منجیل و رودبار حوادث سنگینی بودند، ولی از این وقایع درس عبرت نگرفتیم. اگر به این روال پیش برویم هم قطعا از زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب و قصر شیرین هم درس نخواهیم گرفت چرا که ظاهرا فهم این مسئله برای برخی کار دشواری است.» او با تاکید بر اینکه «ساخت و ساز کار سادهای نیست و زلزله در کشورهای دیگر هم اتفاق میافتد» افزود: «البته حجم کشته شدگان کشورهای دیگر به اندازه کشور ما نیست که با کوچکترین زلزله درکشور ۱۴۰ - ۱۵۰ نفر کشته شوند.» دامادی با انتقاد از عملکرد مسئولان گفت: «به جای چارهاندیشی تنها به اعلام عزای عمومی بسنده میکنیم. به نظرم باید برای نظام ساخت وساز کشور و نظارت و تعهد کشورعزای عمومی اعلام کنیم. در این بخشها ضعف جدی داریم و به نظرم با اعلام عزای عمومی دردی از مردم و خانواده جانباختگان کم نمیشود. باید به فکر چاره باشیم.» این عضو کمیسیون عمران مجلس همچنین به ابتکار گفت: «متاسفانه با رد بدون دلیل طرحهای کارشناسی، مانع از کاهش مشکلات ساخت و ساز میشوند. من مدعی نیستم که این طرح مانع از بروز این حادثه در زمان فعلی میشود، ولی قطعا در ۳۰ - ۲۰ سال آینده این طرح میتواند مانع از بروز چنین اتفاقات تلخ و جان باختن این حجم از هموطنانمان باشد.»
همچنین چنارانی در ادامه گفتوگوی خود به عدم نظارت صحیح مسئولان اشاره کرد و افزود: «باید قبول کنیم که نظارت در کشور درحال تعطیل شدن است. چه در مجلس شورای اسلامی و چه از بقیه بخشها باید نظارت صحیحی وجود داشته باشد. به نظرم وجدانهای خفته را باید بیدار کنیم، ولی متاسفانه برخی با این قصور و نادیده گرفتن وجدان خود، جان صدها نفر را نادیده گرفتند. آن چیزی که کشور را به ورطه خطرناکی میکشاند، نادیده گرفتن وجدان و تعهد در میان برخی افراد است.»
اولویتهای نجات در زلزله چیست؟
مرتضی سلیمی، رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر طی یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: در حالی که پس از زلزله در مناطق غربی کشور جمعیت هلال احمر ایران در کنار سایر دستگاهها با حداکثر توان در حال امدادرسانی است، عدهای از مردم شریف از اینکه کارها مطابق توقع آنها پیش نمیرود گلایه دارند. برخی از این گلایهها در شبکههای اجتماعی منتشر شده و احتمالاً به گوش شما هم رسیده است.
نخستین کاری که باید انجام بدهیم نجات افراد زیرآوار مانده و کمکهای فوریتی به مجروحان با حفظ اولویت است. این کار را جمعیت هلال احمر با حضور سگهای جستوجوگر، دستگاه زندهیاب و آواربرداری با تیمهای سبک انجام میدهد.
عملیات اسکان هر چند گاهی با توجه به مختصات حادثه حین عملیات نجات انجام میشود، اما اولویت اول نجات و پس از آن اسکان است. ما برای این کار ۲۴ تا حداکثر ۷۲ ساعت زمان طلایی داریم و نباید با تمرکز بر اسکان این فرصت را از دست بدهیم. پس از نجات اسکان آغاز میشود که البته فقط چادر نیست و میتواند در اماکن عمومی انجام شود. ضمن اینکه ارائه خدمات فوریتی به افراد مرتبط با سطح آسیب دیدگی است. اگر چه سرپناه بسیاری از مردم شریف منطقه آسیبدیده، اما وظیفه ما اولویت دادن به کسانی است که مسکنشان به کلی غیر قابل استفاده است. تغذیه نیز وضعیت مشابهی دارد و باید با کمک سایر دستگاههای مسئول و البته مدیریت هلال احمر انجام شود. برای نمونه مسئولیت تأمین آب با سازمان آبفا است و هلال احمر تنها در توزیع آن کمک میکند. این سازمان برای تأمین آب چه به صورت بطری، چه بسته بندی و چه سالمسازی آب موجود تجهیزات لازم را در اختیار دارد و جمعیت هلال احمر موظف به همکاری در توزیع آبِ تأمین شده است. دستکم ۱۶ دستگاه مانند ناجا، بهزیستی و... وظیفه مداخله در بحرانهایی مانند زلزله را دارند و این امدادرسانی در حقیقت یک فعالیت بین بخشی است. اینکه مردم شریف ما در همه این حوزهها چشم به هلال احمر دارند، البته یک افتخار و نشان اعتماد آنهاست، اما تفکیک شرایط اضطرار و بحران از وضعیتهای دیگر، ابعاد حادثه و موقیعت آن را نباید از یاد برد. واقعیت این است که روستایی بودن منطقه، خرابی راهها و وقوع آن در شب، امدادرسانی را با دشواریهایی مواجه کرده است. البته هم اکنون ۷ هزار چادر و ۱۰ هزار پتو و ۱۷۰ هزار انواع کنسروجات توزیع شده که پتوها به ۲۶ هزار و چادرها به ۲۲ هزار مورد خواهند رسید. ستهای ظروف، موکت و والر هم آماده توزیع است. گاهی هم البته انتقادهای بیاساسی مطرح میشود که در خوشبینانهترین حالت ریشه در بیاطلاعی دارد. برای نمونه در حالی از عدم پرواز بالگردها در همان ساعات نخست حادثه انتقاد میشود که هیچ بالگردی در هلال احمر قابلیت پرواز در شب را ندارد و تنها نهادهای نظامی تعداد معدودی از این بالگردها را در اختیار دارند. خدمتگزاران شما در هلال احمر همچنان بر زندهیابی و آواربرداری متمرکز هستند. بدانیم که تمرکز بر نقاطی که مشکلات بیشتری دارند گاهی باعث میشود مناطق کمتر آسیب دیده در اولویت بعدی قرار بگیرند. در روزهای آینده با لطف خدا و مداخله همه دستگاههای مسئول اوضاع منطقه بهتر خواهد شد.
صدمات ساکتین حزبی شورای شهر؟
آرمان در گزارشی با عنوان صدمات ساکتین حزبی شورای شهر؟ با رویکردی انتقادی نسبت به اعضای شورای شهر تهران نوشت: در زمان تصمیمگیری احزاب برای حضور در انتخابات شورای شهر بود که به این نتیجه رسیدند هر حزبی نفرات موثر و نقشآفرین خود را معرفی کند و بیش از همه دو حزب کارگزاران و اتحاد مورد توجه بودند که چه افرادی را به بهشت معرفی خواهند کرد. در نهایت لیست اصلاحطلبان به نام لیست امید منتشر شد که پیشبینیها درست بود و بیشترین تعداد اعضای لیست متعلق به دو حزب اتحاد و کارگزاران بود. البته نمیتوان منکر توانایی افراد حزبی معرفی شده به شورای شهر بود، چرا که بیشتر افراد معرفیشده تجربه فعالیت شهری دارند. برخی هم دارای هیچسابقهای در فعالیت شهری نیستند و ظاهرا به صرف سهمیهبندی حزبی وارد لیست شورای شهر شدهاند که از میان آنها معدود اعضایی با برگزاری کنگرههایی به دنبال نیل به اهدافی هستند که ارتباطی با مسائل شهری ندارد و شورای شهر تنها پلهای برای رسیدن آنها به اهداف دیگر است.
جایگاه شورای شهر بالاتر از رسیدن به اهداف سیاسی احزاب است که این مهم نباید هیچگاه به فراموشی سپرده شود. شورای شهر که میتوان آن را پارلمان محلی نامید نهادی برای تحقق اهداف مشخص از جمله رفع مشکلات جامعه در هر شهر و توسعه امکانات برای رفاه حال مردم در شهر است. شورای شهر تهران به دلیل مدیریت محسن هاشمی رویکرد فراجناحی دارد، اما باید لیست امید مجلس را مرور کرد که در زمان تهیه آن، کمتر حرفی از تصمیمات حزبی به میان میآمد، اما همگان شاهد بودند برخی از اعضای این لیست به محض ورود به مجلس بر طبل خودمختاری زدند که نمونه کوچک آن امتناع از همراهی با اصلاحطلبان و میانهروها در تصویب برخی تصمیمات در داخل بهارستان بود. اکنون که بیش از ۲۰ جلسه از جلسات شورای شهر میگذرد برخی اعضا که اتفاقا از دو حزب تاثیرگذار بودند از اظهارنظر در مورد موضوعات مختلف خودداری میکنند و تا این لحظه موضعی از سوی آنان در مسائل شهری و حتی غیرشهری مشاهده نشده است. جالب آنجاست که این نمایندگان غیرموثر در شورای شهر شماره تلفن همراه خود را به دفتر انتقال دادهاند و پاسخگوی رسانهها یا همان نمایندگان افکار عمومی نیستند که با رأی خود سبب حضور آنها در شورای شهر شدند. قابل تامل آنجاست که دعوت از اعضای شورای شهر برای حضور در مناسبتها یا نهادهای مردمنهاد امری رایج است، اما برخی از این نمایندگان پیش از پاسخ به این دعوتها از تعداد حاضران و دامنه انتشار خبر حضورشان سوال میکنند تا با اطمینان از دیده شدن به این دعوتها پاسخ مثبت دهند.
انتظار رأیدهندگان از لیست امید این است که این نهاد به مکانی برای تسویه حسابهای شخصی و بهرهوریهای حزبی تبدیل نشود. برای مثال مشورت با نمایندگان اعضای شورای شهر از سوی شهردار در انتصابها موضوعی پذیرفته شده است و هر چند در قانون به آن اشاره نشده است، اما برخی برای تحقق اهداف خود اقدامات و اظهاراتی داشتند که جز فشار به شهردار نمیتوان نامی برای آن عنوان کرد. انتظار این بود که اعضای شورای شهر به تبعیت از رئیس این شورا که از هرگونه اظهارنظری که تفسیر به فشار یا مداخله در امور شهرداری شود خودداری میکند، به اموری نمیپرداختند که به حوزه مسئولیت آنها ارتباطی ندارد. فشار به شهردار برای انتصاب اعضای یک حزب در بخشی از شهرداری یا تاکید به نجفی برای برکناری فلان مدیر از شهرداری در شأن نمایندگان شورای شهر نیست و جامعه با آگاهی از این رویکردها در انتخابات آینده با نگاه تردید به لیست اصلاحطلبان نگاه خواهد کرد.
چرا به دنبال مقصر معلوم میگردید؟
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله امروز خود که با امضای م. متین کارشناس ارشد روابط و امنیت بین الملل نوشت: ممکن است باورش سخت باشد و از نظر عدهای غیر قابل قبول! اما کم نیستند تحلیلگرانی که معتقدند تا زمانی که عربستان سعودی به یک نقطه اتکا و یا پیروزی ولو نمادین در یکی از صحنههای جنگهای خاورمیانه که با آنها درگیر است دست نیابد مشکلات منطقه به قوت خود باقی خواهد ماند و، چون نمیتواند، تاوانش را منطقه خاورمیانه باید پس بدهد. شاید شرورانه به نظر برسد- که حتما هست-، اما محمد بن سلمان و دوقلوی سیاسی اش عادل جبیر در یک بیمبالاتی آشکار نشان داده و ثابت کرده اند؛ که از پرداخت هزینههای سنگین ایجاد تنش و ناامنی هیچ واهمهای ندارند. در مقابل معلوم نیست (که البته هست) هنگامیکه حفظ ثبات وتامین امنیت در خاورمیانه ومنطقه خلیج فارس از اهمیت راهبردی، کلاسیک و خدشه ناپذیری برخوردار است - نه فقط به خاطر تامین منابع استراتژیک انرژی وتضمین صادرات آن - چرا غرب حاضر به پذیرش و تحمل حدی اینچنین بالا از تنش و آشوب سیستماتیک در منطقه شده است!. مضحک به نظر میرسد وقتی میبینیم منشا و عامل اصلی این نابسامانیهای بی سابقه و مخاطره آمیز، متحدان محافظه کار عربی هستند که دیگربه هیچ قاعده سیاسی و دیپلماتیکی ونیز اصول اخلاقی خود را پایبند نمیدانند، حتی اگر این بی قاعده گی بازداشت و حصر خانگی نخست وزیر قانونی یک کشور باشد. با چنین رواداری و تحمل پذیری در قبال هم پیمانان عرب منطقه، کماکان میتوان چشمان خود را روی واقعیات بست. یا به دلیل آنچه مهار ایران در منطقه خوانده شده دستان آنها را در منطقه برای هر کاری باز گذاشت.
از بمباران یمن گرفته تا به گروگان گرفتن نخست وزیر قانونی لبنان!. امابا یک چنین گسست و شکاف بزرگ فوق امنیتی آنهم به قیمت گردش حسابهای بانکی، منطقا صحبت از ضرورت حفظ آرامش، دفاع و حمایت از ثبات و صلح درخاورمیانه کاملا بی معنا والبته شرورانه است. مضرات چنین رویکرد مخاطرهآمیزی که اززمان روی کارآمدن رئیس جمهور ترامپ در ایالات متحده جنبهای کاملا رسمیبه خود گرفته و دولت خانم ترزا میدر بریتانیا نیز بر آن مهر تایید زده، متاسفانه در حال تبدیل شدن به یک متد دائمیو سیستماتیک درساختار سیاست دولتهای غربی نسبت به خاورمیانه و دولتهای تنگ نظر آن است. آنگاه که حتی مشاهده میکنیم آقای مکرون به عنوان تجلی آرمانهای چپ مدرن اروپایی که بار سنگین جنبش چپ سنتی وآزادیخواه فرانسه را بر دوش میکشد! در هیاهوی بحرانهای شوک آور خلیج فارس، خود را به امارات میرساند و باقی مانده حساب بانکی دولت این کشور را برای فروش دو فروند ناوچه جنگی گرانقیمت خالی میکند. سوداگری امنیتی در حساسترین نقطه استراتژیک جهان تبعات خاص و غیر قابل پیش بینی خود رابه همراه دارد که اروپا باید آنها را قبول کند و به دنبال مقصر هم نگردد.
با کشیدن بی مورد پای ایران به دامنه بهانههای موجود، حتی در میان مدت امکان ندارد بلوک غرب و مشخصا اروپا بتواند بر مشکلاتی فائق بیاید که اعراب ثروتمند بطور تصاعدی در "امر سیاست محض، دیپلماسی متوازن، امنیت راهبردی، ثبات عمومیو اخلاق اجتماعی" بوجود آورده اند. در حالی که سیاستهای منطقهای و امنیتی غرب آشکارا توسط این متحدان ناراحت و زیاده خواه به گروگان گرفته و یا خریداری شده است. مدتهاست یمن به ویرانهای تبدیل و میلیونها نفر گرسنه و تشنه اند. عراق و سوریه با حمایتهای مالی گروههای سلفی متحد اعراب محافظه کار و داعش به ویرانهای تبدیل شدهاند. بحرین در بحران دائمی به سر میبرد. قطر در خطر نابودی حاکمیت ملی است. از اوایل سال ۲۰۰۱ تا به امروز صدها نیروی ایدئولوگ دینی تربیت و رها شده از سوی مراکز مذهبی و خیریه و به شدت خشونت طلب مذهبی مورد حمایت عربستان و هم پیمانانش در خیابانهای اروپا و ایالات متحده جولان میدهند و شهروندان عادی را با بمبهای دست ساز، چاقو و اتومبیل به قتل میرسانند و اینک در تازهترین مورد، نخست وزیر قانونی یک کشور را به گروگان گرفته و وادار به کناره گیری میکنند؟! (چیزی شبیه داستان معروف برادران دالتونها در کانزاس سیتی!). اما ظاهرا فائق آمدن فوری بر همه این مشکلات یک راه حل سادهای دارد" ایران مقصر است! ". البته میتوان از این زاویه کج هم به موضوع نگاه کرد و با چشم بستن بر واقعیات منطقه ونادیده انگاشتن و بی تفاوتی نسبت به پیامهای ارسالی از تهران، سیاستهای گذشته را همچنان دنبال کرد. اما حال که ثبات استراتژیک منطقه به خواست اعراب بهم خورده و ریزش کرده است، بدون آنکه توازنی منطقی از مناسبات توزیع قدرت جای آن را بگیرد، بلوک غرب نه در اصول سیاست مدرن و نه اخلاق کاربردی، دیگر حق ندارد از ضرورت امنیت و ثبات سخنی بگوید در حالی که همه میدانند مقصر اینهمه ناامنی چه کسی و در کجاست که حتی به نزدیکان خود هم رحم نمیکند.
زلزله؛ آزمون رابطه میان اربیل و بغداد
اعتماد در بخش بین الملل شماره امروز خود طی گزارشی نوشت: زلزله در مرزهای ایران و عراق، تازهترین تحولی است که بعد از دو ماه بسیار پر چالش، شهروندان اقلیم کردستان عراق را گرفتار کرده است. آنگونه که قباد طالبانی، معاون نخستوزیر اقلیم کردستان در حساب کاربری توییتر خود مینویسد: «یک زمینلرزه واقعی بر تمامی زلزلههای سیاسی، امنیتی، بشری و اقتصادی در کردستان و عراق افزوده شد. برای همه آسیبدیدگان دعا میکنم و آرزوی امنیت و سلامت دارم.» این زلزله کمتر از دو ماه بعد از برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق رخ میدهد، همهپرسیای که بر اثر آن شرایط روابط دوجانبه میان دولت عراق و اقلیم کردستان عراق دچار مشکلات جدی شد و حتی بیم درگیریهای نظامی گسترده میان کردها با دولت عراق ایجاد شد. هر چند طی یک ماه گذشته، پیشرفتهایی در نزدیک شدن اربیل و بغداد به گفتوگو دیدهمیشود، اما زلزله سلیمانیه، یکی از اصلیترین آزمایشهایی است که آمادگی دو طرف برای همکاری و مذاکره با یکدیگر را نشان میدهد. دولت ترکیه، همسایه شمالی عراق که یکی از اصلیترین مخالفان برگزاری همهپرسی استقلال در اقلیم کردستان بود، نخستین کشور خارجی بود که بعد از وقوع زلزله برای کمکرسانی به مناطق آسیب دیده، چه در ایران و چه در خاک عراق و منطقه اقلیم کردستان، اعلام آمادگی کرد. بر اساس گزارش رسانهها در همان ساعات اولیه وقوع زلزله، هواپیماهای باربری نظامی ترکیه یک محموله کمکهای بشردوستانه و امدادی برای آسیبدیدگان در سلیمانیه ارسال کردند.
در این میان در گفتههای نچیروان بارزانی، نخستوزیر اقلیم کردستان عراق و حیدر العبادی، نخستوزیر عراق، نشانی از هماهنگی دوجانبه وجود ندارد. بارزانی از دولت ترکیه به دلیل ارسال کمکها با استفاده از پرواز به فرودگاه سلیمانیه و از طریق مرز زمینی ابراهیم خلیل تشکر و اعلام کرده است که پلیس و نیروهای امنیتی اقلیم کردستان برای کمک به آسیبدیدگان زلزله به سلیمانیه اعزام شدهاند. در عین حال، حیدر العبادی، نخستوزیر عراق نیز در بیانیهای از همه نهادهای مرتبط و گروههای دفاع غیرنظامی خواسته است که برای واکنش به این بلای طبیعی آماده باشند و به منطقه بروند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، ٣٣ کامیون اقلام امدادی از سوی ترکیه، روز دوشنبه از مرز ابراهیم خلال به سمت شهر سلیمانیه حرکت کردند که این کمکها شامل ٣٠٠٠ چادر، ١٠ هزار تخت و پتو و غذا میشد. به گزارش خبرگزاری آناتولی یک فروند هواپیمای باربری نظامی ترکیه هم بامداد دوشنبه تعدادی از امدادگران و اقلام کمکی ترکیه را به سلیمانیه ارسال کرده است. بر اساس اعلامیه وزارت خارجه ترکیه، این کشور در کنار مردم ایران و عراق است و آماده ارسال کمکهای امدادی به ایران در صورت دریافت درخواست خواهد بود.
به گزارش آسوشیتدپرس، در عین حال، سد دربندخان در خاک عراق روی رودخانه سیروان (دیاله) بر اثر زلزله روز گذشته آسیب دیده است. رحمان هانی، مدیر این سد که بیش از نیم قرن عمر دارد، به آسوشیتدپرس گفته است که «ترکهای عمودی و افقی کاملا واضحی بر اثر زلزله به این سد وارد شده است، ترکهایی روی جاده بالای سد قابل مشاهده است و بخشیهایی از بدنه سد فرو رفتهاند.» با توجه به سن بالای سد دربندخان، نگرانیهایی در مورد احتمال آسیبهای وارده به آن بر منطقه اطراف وجود دارد.