لیلا تیموری- در روزهایی که کشور در تعطیلی نسبی است، کار و تلاش و جهاد و امداد برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاه همچنان ادامه داشت و البته در کنار کار و تلاش و امداد رسانی، بازار سخنان سیاسیون هم گرم و داغ بود؛ آن هم با کلید واژه مسکن مهر، که از همان روز اول در جلسه ای در تهران و نه در مناطق زلزله زده، بر سر زبان ها افتاد!
به گزارش «تابناک»؛ اسحاق جهانگیری آن گونه که وحید حقانیان می گوید، در نخستین ساعات پس از وقوع زمین لرزه در جلسه اقتصاد مقاومتی، حجم گسترده تخریب ها و تلفات را به مسکن مهر نسبت داده است؛ ادعایی که البته هنوز هم هیچ منبعی ـ مستند ـ نه آن را تأیید کرده و نه تکذیب! یعنی به صورت دقیق و مشخص، مردم ایران هنوز هم نمی دانند، حجم تخریب ها در مسکن های نوساز مهر چه مقدار بوده و در بافت های فرسوده تر چه اندازه است؟! گویی در کشور منبعی وجود ندارد که بدون سیاست بازی، به صورت مستند به این پرسش، پاسخ مشخص دهد! (البته وحید حقانیان در جمله اعتراضی خود به معاون اول رئیس جمهور، از لحن و واژه شایسته ای استفاده نکرد، که البته موضوع این گزارش هم نیست)
در شبکه های اجتماعی هم که انبوهی از اطلاعات ضد و نقیض وجود دارد، برخی در حمایت از دولت و برخی دیگری در مخالفت آن، انبوهی از اطلاعات را مخابره می کنند، ولی از آن نهادی که باید آمار مستند و متقن، ارائه کند، خبری نیست که نیست. شاید الان بیش از همه، وظیفه آقای جهانگیری است که مستند و متقن، در مورد تخریب ها و کشته شده ها در مسکن مهر و در مقایسه با سایر بافت های مسکونی تخریب شده، به مردم توضیح دهد. بالاخره او نفر دوم اجرایی کشور است و وظیفه دارد به مردم حقیقت را بگوید، حقیقت مناطق زلزله زده هم که روی زمین است، چرا در این باره تعلل می کنند؟
با وجود این، تا پیش از اینکه آمار و اطلاعاتی مستند و موثق از نهاد صاحب صلاحیت غایب در این باره منتشر شود، مسئولین امر ـ که البته بازی های سیاسی خود را با زلزله انجام داده اند ـ لازم است با فاصله گرفتن از سیاست بازی، کمی هم به مردم بیندیشند و بگویند، آیا این همه تبلیغ علیه مسکن مهر، بازی با روح و روان چندین میلیون شهروندی نیست که در حال حاضر در این خانه ها زندگی می کنند؟ مردمی در اقصی نقاط کشور که نمی دانند حرف معاون اول رئیس جمهورشان درست است یا غلط و اگر درست است، دولت چه کاری برای آینده آنان انجام خواهد داد؟!
مسئولی که بی محابا و بدون اطلاعات اولیه در این باره سخن می گوید، آیا وظیفه خودش را به عنوان معاون اول رئیس جمهور، ایجاد آشوب در ذهن و روان مردم می داند یا نه خود را مسئول می داند که اگر حتی مردم آسیبی دیده اند، به جای بازی کردن با روان آنان، بیندیشد که اگر اهمالی شده، دولت با کمک خود جبران کند، نه اینکه مانند وزارت مسکن و شهرسازی دولت، بی عمل بنشیند و مردم را به خاطر دولت قبل مسخره کند! حتی یک پیشنهاد ساده، آقای جهانگیری رجوع به سازمان مدیریت کرده و مشاهده کند که چگونه به شرکت های رتبه های پیمانکاری برای انجام پروژه های ملی داده می شود؟
به فرض درستی ادعای معاون اول درباره مسکن مهر، شرکت های پیمانکار مسکن مهر و افراد دخیل در آن را معرفی کند. همه این اطلاعات که در اختیار دولت است، بگوید چه شرکت هایی پروژه های مسکن مهر را گرفته اند و بلافاصله با گرفتن درصد، به شرکت دیگر واگذار کرده اند و شرکت بعدی هم با گرفتن درصدی به شرکت دیگری در استان واگذار کرده و در این بین، درصد خورها، بودجه اصلی را از آن خود کرده اند؟
باز هم حتی اگر فرض بگیریم که گفته های معاون اول درست باشد، با مقصران هم برخورد شود، اکنون تکلیف مردم چیست؟ باید خوشحال باشند که خانه هایشان خراب شده و ادعاهای آقای جهانگیری ثابت شده است، یا نه، دولت مردانه پای کار ایستاده است و برای ملاقات و اطمینان بخشی به مردم می تواند از ماشین ضد گلوله پیاده شود و آنان را برای ایمن سازی مسکن هایشان مطمئن کند؟
چه اشکال دارد آقای جهانگیری، به جای کمک به صندوق های بازنشستگی که توسط مدیران این دولت و آن دولت ورشکست شده است، با کمک اهمال مدیران منصوب در پرسپولیس و استقلال، به جای فیش های نجومی، دل مردم را با پای کار بودن دولت گرم کند؟ بهره سیاسی لازم که برده شده؛ آیا بهره ای هم برای مردم در نظر گرفته شده است؟ آقای معاون اول، انتخابات به پایان رسیده است؛ شما اکنون بدهکارید نه طلبکار!