آنچه از روزنامه نگاری آموختم؛

خطوط قرمز در جمهوری اسلامی ایران: مقامات در چه مواردی هیچ گاه سخن نمی گویند؟

هرچند مقامات ایرانی درباره هر مسأله ای صحبت و یا گاهی حتی با هم حول برخی مسائل مشاجره هم می کنند، مسائلی هست که خط قرمز مقامات ایرانی است و آنان به خوبی این خط قرمزها را می شناسند و وارد آنان نمی شوند. عجیب آنکه رعایت این خط قرمزها با وسواس خاصی هم صورت می گیرد، به گونه ای که درصد خطای آن بسیار کم و در حد هیچ است.
کد خبر: ۷۵۲۶۴۵
|
۱۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۱۹ 05 December 2017
|
24181 بازدید

تابناک - محمود ملکی - کار در مطبوعات مکتوب و آنلاین، آموختنی های زیادی دارد. یکی از این موارد، آموختن خطوط قرمز است؛ خط قرمزهایی که رعایت کردن یا نکردن آن، بقا یا فنای یک روزنامه نگار را در پی دارد. عموما برای روزنامه نگاران و خبرنگاران توسط مجموعه حاکمیت اعم از قوا و سایر نهادها یا صاحب رسانه خط قرمزهایی ترسیم می شود که آنان حق ندارند از این خط قرمزها عبور کنند؛ برخی مواقع برخی خطوط قرمز آنقدر قرمز هستند که حتی یک بار عبور از آنان، زندگی یک خبرنگار را به فنا خواهد داد و برخی دیگر یک قرمز ساده ویرانگر هستند؛ یعنی خبرنگار فقط کارش را از دست می دهد؛ اما آنچه به عنوان یک آموخته از سال ها حضور در رسانه می خواهم درباره آن صحبت کنم، خط قرمز رسانه ها نیست، بلکه خطوط قرمزی است که برخی مقامات کشور در مورد هم رعایت می کنند؛ خطوط قرمز نانوشته ای که تحقیقا هیچ گاه از آن عبوری صورت نمی گیرد.

مقامات کشور عموما درباره هر مسأله ای اظهار نظر می کنند؛ چه تخصصی داشته باشند یا نداشته باشند؛ چه آنگاه که مورد سؤال درباره ی مسأله ای قرار می گیرند درباره آن اطلاعاتی داشته باشند یا نداشته باشند؛ مثلا درباره سیاست خارجی تقریبا همه صحبت می کنند و همه مقامات کشور درباره مذاکرات بین المللی صاحب نظر هستند و مدعی اند که اگر آنان در یک مذاکره بین المللی حضور داشتند، بیش از همه منافع ملی ایران را به دست می آورند و به اصطلاح خودشان طرف دیگر مذاکره را سر جایش می نشاندند و قس علیهذا...؛ از سران قوای مختلف گرفته تا سران ارگان های مختلف تا رؤسای نهادهای خاص اقتصادی و سیاسی تا مقامات شهری و... همه درباره سیاست خارجی صحبت می کنند؛ در مورد ورزش و البته رشته های پرطرفدار، در مورد سینما و موسیقی، مسائل سیاسی، آسیبب های اجتماعی و روندهای فرهنگی هم که عموما صاحب نظر هستند؛ اما محدوده هایی هم هست که مقامات به خوبی حریم همدیگر را حفظ می کنند؛ آن هم چیزی نیست جز اقتصاد و تجارت!

در این حوزه ها همه مراقب هستند که وارد خطوط قرمز همدیگر نشوند. عموما مقامات کشور درباره مسائل اقتصادی که گریبان گیر خود و یا خانواده هایشان هست، سخنی به میان نمی آورند و نکته عجیب آنکه به طرز شگفت آوری با وسواس خاصی این خط قرمز را در حق هم رعایت می کنند.

مثلا در مورد مقامات شهری، طبیعتا همه مقامات شهری می دانند که اعضای شورای شهر چه امتیازاتی از شهرداری گرفته اند؛ اما هیچ گاه وارد این خطوط قرمز نمی شوند، چه مقاماتی را تحمیل کرده اند تا منافعی به دست بیاورند، ولی هیچگاه مقامات شهری در این باره صحبت نمی کنند. اگر هم گاهی درگیری بین این دو نهاد رخ نماید، نه درباره مسائل اقتصادی که پیرامون مسائل سیاسی است. جالب اینکه در اوج دعواهای سیاسی، باز مقامات مراقبت شدیدی می کنند که درباره مسائل اقتصادی همدیگر سخنی به میان نیاورند.

در مورد نفت و افرادی که از جناح های مختلف در کار استخراج و فروش نفت یا پتروشیمی ها و... مشغول هستند، جایی که حجم عمده ای پول در آنجا وجود دارد، عموما مقامات مختلف از هر جناحی علیه هم صحبت نمی کنند و حریم همدیگر را به خوبی حفظ می کنند؛ این حوزه ها خط قرمز همه مقامات است!

شاید برای کسانی که آشنایی ندارند، قابل تصور نباشد که در بخش معادن در کشور ما چه میزان منفعت نهفته است و باز شاید برای خیلی ها قابل تصور نباشد که منافع معادن کشور در دستان چه کسانی است؛ اما به چه میزان در این باره صحبتی می شود؟ آیا یک صدم بحث هایی که درباره سیاست خارجی صورت می گیرد، در مورد معادن کشور و اینکه در دستان چه کسانی است و این افراد با چه رانت هایی این معادن را در اختیار گرفته اند، صحبت می شود؟

در مورد واردکنندگان کالا و خدمات به کشور، اصلا صحبتی به میان آورده می شود؟ تا کنون چند بار شفاف در این باره صحبت شده است؟ طبیعتا اطلاعات این حوزه ها را مقامات دارند، ولی مقامات هوای هم را دارند، چون هواداری دو جانبه است که هوایم را داشته باش تا هوایت را داشته باشم و البته به شکل عجیب و به صورت خودکار، این هواداری خودش، خودش را تنظیم می کند و درصدد خطایش صد به هیچ است!

در مورد وام های بانکی و معوقات هزاران میلیونی اسم بدهکاران هزاران میلیونی اما حاشیه ای تر مطرح می شود؛ اما بدهکاران هزاران میلیاردی به بانک های دولتی مطرح نمی شود؛ عموما اسامی مطرح می شود تا مدتی اسامی اصلی پنهان بماند؛ با وسواس و دقت خاصی همه این اتفاقات در حال رخ دادن است!

شاید این روزها، وقت آن باشد که مقامات کمی احتیاط را در مورد هم کناری بگذارند و شفاف بگویند در این کشور چه خبر است؛ از معادن بگویند؛ از بانک ها، از پتروشیمی ها، از وارد کنندگان، از فرار مالیاتی ها، از مدیران خصولتی، از شرکت های دولتی خانوادگی و... .

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟