روابط ایران و روسیه در سالیان اخیر پر از نوسان بوده است. در پرونده هسته ای ایران، روس ها نتوانستند یا نخواستند با ایران همراهی کنند و هیچ یک از قطعنامه های تحریمی و ضد ایرانی در شورای امنیت سازمان ملل متحد را وتو نکردند و در مواقعی نیز با این قطعنامه ها همراهی کردند.
به گزارش «تابناک»؛ با این حال، وقوع بحران و جنگ داخلی در سوریه، اتحاد موقتی میان دو کشور به وجود آورد که تاکنون نیز به رغم نگرانی ها و اختلافاتی که وجود دارد، پایدار مانده است؛ هر چند گزارش ها و خبرها حاکی از ظهور و آشکار شدن اختلاف ها به گوش می رسد. با این حال پایگاه اسرائیلی «الگماینر» در یادداشتی به خطرات اتحاد ایران و روسیه برای غرب و آمریکا پرداخته است.
در این مطلب آمده است: ایران برای سده ها یک قدرت منطقه ای بوده است. سلسله های قدرتمند ایرانی مانند هخامنشیان و ساسانیان در دوران باستان و صفویان و قاجارها در قرن 17 و 18 میلادی، تمایل داشتند نقش مهمی در خاورمیانه، قفقاز جنوبی و جاهای دیگر داشته باشند. در دهه های پس از جنگ سرد، زمانی که کشورهای غربی تحریم هایی را علیه برنامه هسته ای ایران تحمیل کردند، ایران از پیشبرد نفوذ اقتصادی و سیاسی خود در خارج از کشور محدود شد.
با این حال، با تحریم هایی که رسما از اوایل سال 2016 لغو شد و همچنین امتناع دولت ترامپ (با وجود لفاظی های خود) برای از بین بردن برجام، تهران اکنون زمینه ها برای گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی خود از دریای مدیترانه تا قفقاز جنوبی و در جاهای دیگر را فراهم می بیند.
جاه طلبی های ژئوپلیتیک ایران همزمان همپوشان و در اصطکاک با ملاحظات و منافع روسیه قرار دارد. مسکو الزامات و خواسته های خودش را در قفقاز جنوبی و سوریه دارد و در حال تلاش برای دور کردن اروپا و آمریکا از آنجاست؛ جایی که آمریکا و اروپا نیز منافع خود را دنبال می کنند.
منطق پشت همکاری فعلی بین روسیه و ایران، ترکیبی از ملاحظات اقتصادی، نظامی و ژئوپولیتیک است؛ برای نمونه، هر دو می خواهند صادرات نفت و گاز خود را به بازار اروپا آغاز کنند یا افزایش دهند. ایران به شدت به دنبال موقعیتی برای به دست آوردن سهم خود از بازار گاز اروپاست؛ همان طور که اتحادیه اروپا نیز نگران غلبه روسیه بر این منطقه است. گاز ایران می تواند ابزار بسیار خوبی برای تسکین ترس های اروپایی باشد؛ اما برای صادرات گاز، تهران به بنادر دریای سیاه مانند باتومی و پات در گرجستان نیاز دارد و همچنین مایل به استفاده از خطوط لوله گاز ترنس آتلانتیک (Trans-Anatolian) و ترنس آدریاتیک (Trans-Adriatic) است.
در نتیجه، ایران تلاش هایی برای اعمال نفوذ در سواحل دریای سیاه انجام داده است. در اواخر سال 2016، توافق شده بود که تهران، حدود 1.2 کیلومتر مربع تأسیسات نفتی را در نزدیکی شهر سوپسای دریای سیاه گرجستان بسازد.
در عین حال، محدودیت های قابل توجهی در رابطه با حضور ایران در قفقاز جنوبی وجود دارد؛ همان گونه که حضور روسیه و ترکیه در منطقه از نظر نظامی و اقتصادی به خوبی نمایان است. برای مثال، مسکو، مانع تمام تلاش های ایران برای ایجاد خط لوله و راه آهن به ارمنستان و گرجستان شده است.
منطقه دیگری مربوط به مشارکت ایران در حوزه نفوذ روسیه، می تواند منطقه قره باغ و مناقشه مربوط به آن باشد. در اوایل دهه 1990، دولت ایران چند تلاش ناموفق برای میانجیگری در این مناقشه انجام داد. از آنجایی که هم ارمنستان و هم آذربایجان در مرز با ایران قرار دارند، طبیعی است انتظار داشته باشید تهران سعی کند نقش بزرگی در این منطقه بازی کند. با این حال، روسیه، که هنوز قدرت حاکم در روند حل و فصل مناقشات است، با هر ابتکاری که ایران را به کاهش نقش مسکو تهدید می کند، مقابله خواهد کرد.
هرچند از نقطه نظر ژئوپلیتیک روابط ایران و روسیه خالی از اختلاف و مشکل نیست، زمینه های همکاری نیز وجود دارد.
متفکران سیاسی روسیه در دهه 1990 عمدتا معتقد بودند که ایران و ترکیه باید ستون های نفوذ روسیه در خاورمیانه باشند. به اصطلاح اوراسیاگرایان، احساس کردند، مسکو برای دستیابی به موفقیت در برابر قدرت های غربی به تهران و آنکارا نیاز دارد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، این مفاهیم را به طور رسمی، اما نه در عمل، کنار گذاشته است.
همکاری در جلوگیری از دست اندازی نظامیان غربی در قفقاز جنوبی و خاورمیانه در راستای منافع دو کشور است. هر دو در نظر دارند که استراتژی بزرگ ایالات متحده در سرزمین های اوراسیا، آن ها را در معرض خطر قرار می دهد.
این ترس مشترک از ایالات متحده می تواند یکی از زمینه های همکاری نزدیک روسیه و ایران ـ به رغم اختلافات ـ باشد. در ضمن، واشنگتن به تازگی، سند استراتژی امنیت ملی جدید را منتشر و مسکو و تهران را به عنوان مشکلی برای منافع خود در منطقه اوراسیا تعیین کرد.
صحنه دیگر همکاری روسیه و ایران در سوریه است؛ جایی که هر دو طرف علاقه مند به متوقف کردن نفوذ غرب (عمدتا آمریکایی) هستند. با این حال، در رسانه ها در مورد اختلافات بین روسیه و ایران در مورد روش ها، اهداف و نتایج جنگ در سوریه اشاراتی وجود دارد.
ایران تقریبا اتصال خود به دریای مدیترانه را محکم کرده است و مسکو نیز می تواند نگران باشد که ایران قدرتمند می تواند رهبری روسیه در این منطقه را با مخاطره مواجه کند.
با وجود این واقعیت که روسیه و ایران اختلافات سیاسی دارند، از نظر ژئوپولیتیک همچنان و قوی، زمینه های همکاری و تعامل میان آنها وجود دارد.
به صورت کلی می توان گفت، نوع تعامل و همکاری میان ایران و روسیه، تابعی از نوع تعامل و یا تقابل آن ها با غرب است. به طوری که، افزایش دشمنی آن ها با غرب می تواند منجر به نزدیکی آنها و کاهش خصومت ها می تواند به آشکار شدن اختلافات آنها منجر شود.
در نهایت اینکه، حداقل در ایران دیدگاه مثبتی میان توده ها و نخبگان ایرانی نسبت به رویکرد روسیه در قبال ایران وجود ندارد. با این حال دو کشور تلاش دارند زمینه های همکاری میان خود را تقویت کنند.