بازجویی به کشتن خالهاش اعتراف کرد و گفت: «من در توهم مصرف شیشه، خاله و پسرخالهام را مثل حیوانات عجیب میدیدم که صدای وحشتناکی داشتند و به همین دلیل تصمیم گرفتم آنها را بکشم.
به گزارش روزنامه ایران، پسر جوانی که در توهم «شیشه»ای، خالهاش را کشته و پسر هشتساله او را هم مجروح کرده بود صبح دیروز با حکم قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری تهران به قصاص-اعدام- محکوم شد.
رسیدگی به ماجرای این جنایت از روز بیست و یکم دیسال94 با قتل زن جوانی در یکی از خانههای اطراف خیابان 17 شهریور تهران آغاز شد. مأموران وقتی در صحنه جنایت حضور یافتند با جسد زن 36سالهای به نام سارا روبهرو شدند.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پسر هشتساله این زن -اشکان- که از ناحیه گردن بشدت مصدوم شده بود در بیمارستان بستری شد.ازسوی دیگرتیم جنایی در جریان تحقیقات تخصصی پسر جوانی را- خواهرزاده مقتول- به اتهام کشتن خاله و مجروح کردن پسرش شناسایی و دستگیر کردند.
متهم 20 ساله که شهروز نام دارد دربازجویی به کشتن خالهاش اعتراف کرد و گفت: «من در توهم مصرف شیشه، خاله و پسرخالهام را مثل حیوانات عجیب میدیدم که صدای وحشتناکی داشتند و به همین دلیل تصمیم گرفتم آنها را بکشم، اما حالا که به حالت عادی برگشتهام بشدت پشیمانم.» پس از بازسازی صحنه جنایت از سوی متهم و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در نخستین جلسه محاکمه متهم به قتل که به ریاست قاضی توکلی تشکیل شد، اولیای دم خواستار قصاص عامل جنایت شدند.
درادامه نیزشهروز با اقرار به قتل گفت: «یک ماه قبل از این حادثه برادر کوچکترم در تصادف مرد که تأثیر بدی بر روحیهام گذاشت.به همین خاطربا توصیه دوستانم و به امید رهایی ازمشکلات روحی،روانی شدید سراغ «شیشه» رفتم.مدتی بود که شیشه مصرف میکردم و حال طبیعی نداشتم.تا اینکه تصمیم گرفتم برای کار به تهران بیایم و مدتی در خانه خالهام زندگی کنم.»
متهم درباره شب جنایت گفت: «آن شب شیشه مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم. وقتی با خاله و 2 پسرخالهام روبهرو شدم آنها را به شکل حیوانات عجیبی دیدم که صداهای وحشتناکی از خود در میآوردند و انگار قصد داشتند به من حمله کنند. در همان حال از آشپزخانه چاقویی برداشتم و چند ضربه به گردن خالهام و پسر کوچکش زدم. دقایقی که گذشت و به حال طبیعی برگشتم متوجه جنایت وحشتناکم شدم.به همین خاطر از ترس پتویی روی مادر و فرزند کشیدم و از خانه فرار کردم. فکر میکردم اشکان هم کشته شده اما خدا را شکر این اتفاق نیفتاد. باور کنید آن لحظه حال طبیعی نداشتم و بر اثر مصرف شیشه دست به چنین کاری زدم. حالا هم پشیمانم و از همه اعضای خانواده خالهام شرمندهام و از آنها میخواهم مرا ببخشند و فرصت دیگری برای زندگی به من بدهند.»
قضات دادگاه پس از شور، این جوان را به اتهام قتل خالهاش به قصاص نفس و به خاطر مجروح کردن پسر خالهاش به پنج سال حبس محکوم کردند.