این روزها کمتر کسی است که هنوز در ضرورت و واجب بودن خرید کالای ایرانی و حمایت از کارگر ایرانی شک داشته باشد. اما در این میان برخی مواقع برای همه ما پیش آمده که برای خرید کالایی به بازار میرویم اما یا محصول ایرانی پیدا نکردیم یا تنها جنس مونتاژ شده و ... موجود بود. در این مواقع باید چکار کنیم که هم تصمیم درستی باشد و هم از کالای داخلی حمایت کرده باشیم؟
به گزارش مشرق، برای اینکه راحتتر بتوانیم این موضوع را بررسی کنیم، تمامی مواردی را که ممکن است پیش بیاید و تمامی احتمالات را بررسی میکنیم.
۱. کالایی که هم تولید و هم برند آن ۱۰۰ درصد ایرانی است
خوشبختانه در بسیاری از کالاهای روزمره زندگی، در کشور تولیدکنندگان زیادی وجود دارند که با طرح، قیمت و کیفیتهای مختلف در حال تولید محصول هستند. اما ما در این قسمت هدفمان این است که به سراغ کالاهایی برویم که از صفر تا صد آن داخل کشور تولید میشوند و در عین حال برند ایرانی نیز دارند. البته تولیدکنندگان و کارگران نیز باید از اعتماد مردم نهایت استفاده را کرده و کیفیت تولیداتشان را تا حد امکان بالا ببرند.
یعنی هم مواد اولیه تولید داخل را استفاده میکنند، هم کارگر ایرانی را مشغول به کار میکنند و هم با نام تجاری خودشان، کالاها را به بازار عرضه میکنند. حتما هم لازم نیست این کالا محصول خاص یا گران قیمتی باشد. بلکه گاهی موارد به ظاهر ساده هم باید جدی گرفته شوند.
به عنوان نمونه همین که شما بدانید میوهای که استفاده میکنید تولید دسترنج کشاورز ایرانی است. خودکاری که با آن مینویسد را کارگران ایرانی تولید کردند و کفش و لباسی که میخرید را دستان صنعتگر ایرانی تولید کرده نشان میدهد که به خرید محصول داخلی تعصب دارید. حالا در مرحله بعد باید سعی کنید سایر ملزومات مهمتر زندگی از لوازم خانگی تا صوت و تصویر و خودرو و سرویسچوب و... و لوازم مصرفی نظیر لاستیک و قطعات لازم خودرو و سایر موارد را هم از این بخش کالاها تامین کنید.
توصیه ما به شما این است که اگر بهدنبال خرید محصولات خاص نظیر لوازم خانگی و کالاهای اساسیتر زندگی هستید حتما پیش از آنکه برای خرید به بازار مراجعه کنید خوب در اینترنت بگردید تا کالای با کیفیت ایرانی را با قیمت مناسب و در نزدیکترین مکان خریداری کنید.
۲. کالایی که برندش ایرانی اما برخی قطعاتش وارداتی است
طبیعیست که امکان تولید همه نوع کالا و مواد اولیه در کشور وجود نداشته باشد و تولیدکننده چه براساس سیاستهای کلان کشور و یا براساس استراتژیهای خود بخشی از مواد مورد نیاز برای تهیه یک کالا را وارد میکند و بخش دیگر را در داخل کشور تحت برند خود تولید میکند.
به عنوان نمونه کارخانه خودکار کیان که پیش از این چندین گزارش از خط تولید آن منتشر کردیم، تا چندسال قبل بخش عمدهای از جوهر و نوک خودکار را وارد میکرد اما به مرور زمان و با توجه به حمایتهای مردم، برای ماندگاری در بازار تصمیم گرفت این موارد را نیز خود تولید نماید که نتیجهاش تولید جنس کاملا ایرانی شده است.
یا در نظر بگیرید برای تولید مداد در کشور نیازمند این هستیم تا از چوب نوع خاصی درخت استفاده کنیم که این نوع درخت در ایران وجود ندارد. بنابراین طبیعی است تولیدکنندگان این ماده را وارد کنند تا در کنار سایر قطعاتی که خودشان آماده میکنند محصولی بسازند.
یا برخی از تولیدکنندگان لوازم خانگی نظیر اسنوا بخشی از مواد مورد نیاز خود را از خارج از کشور وارد و بخشی را نیز در داخل تولید میکنند و در نهایت با استفاده از محصول خارجی وداخلی تحت برند و نشان تجاری خود کالایی تولید میکنند.
بنابراین همینطور که گفته شد و از این موارد نیز بسیار است، خرید چنین نوع کالایی در اولویت دوم قرار دارد و در صورتی که نتوانستید کالایی تماما داخلی پیدا کنید سراغ این نوع از تولیدات بروید.
۳. کالای مونتاژ (برند ایرانی)
شاید مناقشه و بحث برانگیز ترین نوع کالای ایرانی همین موارد باشند چراکه عدهای با این استدلال که این کالاها وارداتی است و صرفا در داخل کشور مونتاژ میشود در نتیجه آن را اصلا ایرانی حساب نمیکنند و بطور کلی قید خرید آن را زده و این استدلال را توجیهی برای خرید کالای خارجی میکنند.
در این که کالا هرچه ایرانی تر باشد بهتر است که شکی نیست اما در برخی محصولات مخصوصا آنهایی که تکنولوژیهای پیشرفته تری نیاز دارند شاید حجم بازار و همچنین کم توجهی تولیدکنندگان به تحقیق وتوسعه سبب شده باشد نتوانیم قطعات را در داخل تولید کنیم و مجبور به واردات قطعات اولیه به صورت CKD به کشور شویم.
اما اینکه ارزش افزوده داخلی برای این کالا که همان خط مونتاژ است را هم نادیده بگیریم اشتباه است چرا که مزیتی که این نوع کالاها بر کالاهای وارداتی دارند این است که تعدادی کارگر در خط تولید مشغول مونتاژ هستند. کارگرانی که چه بسا پس از گذشت زمانی از مونتاژکاری تبدیل به تولیدکننده همان محصول شوند و در صورتی که اگر از آنها حمایت نشود ممکن است این گروه از کارگران نیز به جمع بیکاران اضافه شوند.
برای نمونه شرکت ساخت گوشی تلفن همراه جیالایکس را میتوان مثال زد. گرچه توقع اصلی این است که این شرکت هرچه زودتر نسبت به افزایش ساخت داخل محصولاتش اقدام کند و برنامه مشخص ارائه کند اما مقایسه محصولاتی که طی مدت اخیر در این شرکت تولید شده با مدلهای ابتدای راه اندازی کارخانه نشان از تحول بزرگی دارد که البته راضی کننده نیست.
اما نوید این را میدهد که این شرکت توانایی این را دارد که محصولی با درصد ایرانی سازی بالاتر حداقل برای لوازم جانبی گوشی موبایل آماده کند. درواقع ما باید از این کالاها حمایت کنیم و بخریم تا علاوه بر اینکه درآمد مونتاژ آن داخل کشور میماند، کارگران ایرانی نیز بیکار نمانند.
۴. کالای کاملا خارجی که تنها در ایران بستهبندی میشود
بله درست متوجه شدید حتی کالایی که به اندازه بستهبندی در ایران وقت و هزینه صرف آن میشود، خریدش ارزش دارد به کالایی کاملا خارجی. البته تلاش کنید از موارد ردیف های بالاتر تهیه کنید اما برخی محصولات هستند که کاملا وارداتی هستند و تنها بستهبندی آن در داخل انجام میشود نظیر مدلهایی از اسباببازی یا قطعات خودرو و امثالهم...
۵. کالای کاملا خارجی
کشور ایران متاسفانه براساس سیاستگذاریهای غلط طی سالیان گذشته به یکی از واردکنندگان عمده کالاهای مصرفی به کشور تبدیل شده است. طبق آمار در سال گذشته، نزدیک به ۹ میلیارد دلار پول کشور در شرایطی که تنگناهای ارزی داشتیم، خارج شد و در ازای آن برخی کالاها و محصولاتی وارد شد که آوردن نامشان هم ناگوار است. کالاهایی ساده همچون نخ و سوزن گرفته تا کفش و لباس.
از سوی دیگر این آمار بجز موارد قاچاقی است که به کشور وارد میشود که طبق کمترین آمار اعلامی حداقل سالانه ۱۲ میلیارد دلار است و بازهم این دو آمار بجز وارداتی است که در بار همراه مسافر وارد کشور میشود. طبق آمار سال گذشته بیش از ۱۱ میلیون سفر خارجی داشتیم که خودتان حساب کنید حجم کالاهایی که با خودشان میآورند.
و اضافه کنید میزان بار همراه مسافر را به آمار واردات کالاهای مصرفی و به آمار قاچاق تا ببینید چه آواری بر سر کارگر ایرانی وارد میآید.
اما در مقابل ممکن است برخی کالاها اصلا در داخل کشور تولید نشوند مثل مدلهایی از داروها یا تجهیزات پزشکی یا ... در این مواقع بهترین کار این است که اگر ضرورتی ندارد و همچون دارو حیاتی و لازم نیست، لحظه ای هم خودتان را جای آن کارگری بگذارید که هر لحظه ممکن است کارگاهش ورشکسته شود و از کار بیکار. بعد تصمیم بگیرید...