۲ همسلولی در زندان، نقشه سرقتها و شماره تلفن طعمههایشان را روی قوطی کبریت یادداشت کردند و وقتی آزاد شدند باند سرقت راه انداختند.
به گزارش همشهری، بهمنماه پارسال صاحب یک فروشگاه بزرگ صوتی و تصویری به اداره پلیس رفت و گفت فردی بهصورت تلفنی وی را فریب داده و دست به سرقت 10پلی استیشن زده است.
وی در توضیح ماجرا گفت: چند روز پیش مردی با فروشگاه تماس گرفت و مدعی شد که به تازگی مغازهای خریده و قرار است آنجا راتبدیل به یک گیمنت کند. او میگفت برای راهاندازی مغازهاش نیاز به 10پلی استیشن به همراه دیویدیهای بازی دارد. این مرد آدرس مغازهاش را در اختیارمان قرار داد و قرار شد دستگاهها را برایش بفرستم. او از من خواست دستگاه کارتخوان هم بفرستم تا پول را پس از تحویل دستگاهها بپردازد.
وی ادامه داد: دستگاهها را تحویل 2پیک موتوری که از کارکنان فروشگاه بودند دادم و یکی دیگر از کارکنان هم همراه دستگاه کارتخوان راهی مغازه تماسگیرنده در مرکز تهران شد. همکاران من وقتی به آدرس مورد نظر رسیدند ناگهان 4مرد که اسلحه، چاقو و گاز اشکآور در دست داشتند به آنها حمله کرده و تمام محموله را سرقت کردند.
سرقتهای سریالی
با اعلام این شکایت، گروهی از مأموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی دادسرای ویژه سرقت تحقیقات خود رادر این خصوص آغاز کردند و در مدت زمانی کوتاه با چند شکایت مشابه دیگر روبهرو شدند. بررسیها حکایت از این داشت که یک باند 4نفره، ابتدا فروشگاههای اینترنتی را شناسایی میکردند و بعد با آنها تماس گرفته و کالاهایی با تعداد بالا سفارش میدادند. آنها هنگام دریافت سفارش درحالیکه صورتشان را با ماسک بهداشتی پوشانده بودند به پیکها حمله کرده و با تهدید اسلحه و پاشیدن گاز اشک آور دست به سرقت و زورگیری میزدند.
دستگیری
آخرین شاکی که چند روز پیش در دام این باند خلافکار گرفتار شده بود، میگفت: اعضای این گروه تعداد قابل توجهی گوشی موبایل گرانقیمت از او سرقت کرده بودند. مشخصات گوشیها در اختیار موبایلفروشیها قرار گرفت تا اینکه با ردیابیها و اقدامات اطلاعاتی، متهمان هنگام فروش این گوشیهای خاص شناسایی و دستگیر شدند.
اعضای این گروه خلافکار، 4نفر هستند که 2نفر از آنها زمستان پارسال از زندان آزاد شده و 2روز بعد نقشه این سرقتها را عملی کرده بودند. یکی از آنها به مأموران گفت: در پرونده قبلیام به اتهام سرقت دستگیر شدم و یک سال در زندان بودم. در آنجا با یک زندانی دیگر به نام حسن آشنا شدم. او هم به اتهام سرقت دستگیر شده بود.
هر دو در یک بند بودیم تا اینکه شنیدم چند نفر داخل زندان همچنان خلاف میکنند و هیچکس جرأت نمیکند آنها را لو بدهد. افراد خلافکار با موبایلی که بهصورت پنهانی در زندان همراه داشتند با صاحبان فروشگاههای اینترنتی تماس میگرفتند و خودشان را خریدار جا میزدند. بعد با چرب زبانی آنها را پای دستگاه میکشاندند و حسابشان را خالی میکردند.
من و حسن وقتی در جریان این موضوع قرار گرفتیم، تصمیم گرفتیم پس از آزادی با همین شگرد فروشندهها را فریب بدهیم اما به جای کشاندن آنها پای دستگاه خودمان دست بهکار شویم و اموالشان را سرقت کنیم. نقشههایمان را روی قوطی کبریت میکشیدیم و شماره طعمههایمان را از طریق همان زندانیانی که تلفنی کلاهبرداری میکردند بهدست میآوردیم و کنار نقشههایمان یادداشت میکردیم.
تا اینکه آزاد شدیم و موضوع را با 2برادر که از دوستان حسن بودند در میان گذاشتیم، آنها هم پذیرفتند که با ما همکاری کنند. برای همین یک گروه تلگرامی راه انداختیم و مدام با هم در ارتباط بودیم. وی ادامه داد: برای اجرای نقشههایمان، یک سفر کوتاه به شهرهای غربی کشور رفتیم و یک اسلحه هم خریدیم تا با تهدید، محمولهها را سرقت کنیم.اعضای این گروه تاکنون به 8مورد خفتگیری اقرار کردهاند و تحقیقات از آنها برای شناسایی جرائم احتمالی دیگر ادامه دارد.