حسن ناهید از جمله اساتید برجسته و صاحبسبک نی در ایران، به دلیل ترمیم اشتباه دندانهایش، نزدیک چهار سال است از نواختن نی محروم شده، ولی خاموشی چنین هنرمندی با این فاصله قابل توجه عیان شده و اکنون که او از این اتفاق سخن به میان آورده، افکارعمومی کمترین واکنش را نسبت به چنین واقعه تلخی نشان داده است؛ مسألهای که جای بسی تأمل دارد.
به گزارش «تابناک»؛ استاد حسن ناهید سال 1322 در کرمان متولد شد. او از ده سالگی به موسیقی علاقه مند شد و ساز نی را به عنوان ساز تخصصی خود در عرصه موسیقی انتخاب کرد. او از هجده سالگی نزدیک حسین تهرانی آموزش دیده و از شاگردان زندهیاد حسن کسایی ـ نوازنده مطرح نی ـ بوده است. ناهید اولین موزیسینی است که پردههای نی را با نت موسیقایی تطبیق داد و باعث تسهیل و تسریع در روند آموزش این ساز شد.
به گفته بسیاری از کارشناسان موسیقی، او را میتوان یکی از بزرگترین نوازندگان نی تاریخ موسیقی ایران قلمداد کرد. استاد ناهید در ارکستری که با همکاری اسدلله ملک، منوچهر جهانبگلو، فرهنگ شریف محمودی خوانساری و هنرمندان دیگر برنامهای به نام «نوایی از موسیقی ملی» ترتیب یافته بود، شرکت داشت.
او برای شرکت در ارکستر رودکی که از هنرمندانی چون ابراهیم منصوری، حبیب الله بدیعی، علی تجویدی، احمد عبادی، اصغر بهاری، فرهاد فخرالدینی دعوت میشود، با این ارکستر همکاری مینماید. ناهید در سال 1341 توسط حسین قوامی به برنامه «گلها» دعوت میشود و همکاری خود را در این برنامه آغاز کرده و در فرهنگ و هنر نیز با ارکستر فرامرز پایور شرکت می کند که بیست سال این همکاری ادامه مییابد.
حسن ناهید برای شناساندن موسیقی سنتی و اصیل ایران، مسافرتهایی همراه با خوانندگانی چون حسین قوامی، محمدرضا شجریان، محمود محمودی خوانساری و عبدالوهاب شهیدی به کشورهای مختلف داشته و در برنامههایی با عنوان کنسرت سازهای ملی ایران شرکت کرده و کارنامهای بلندبالا در گسترش کیفی موسیقی ایران زمین داشته اما با توجه به آنکه نوازندگان به سختی در موسیقی ایران برای عامه مردم شناخته میشوند و عمدتاً خوانندگان شناخته میشوند، گروهی از مردم ناهید را نمیشناسند.
استاد ناهید پیش از این دو سکته پیاپی داشت که مانع از نوازندگان حرفهای و پیوسته او در قالب ارکستر شده بود اما همچنان او میتوانست در برخی قطعات، همراهیهایی داشته باشد. با این حال قریب به چهار سال پیش اتفاقی برای این نوازنده رخ داد که او را به کلی از فضای موسیقی کشور دور کرد و اکنون این هنرمند صرفاً به انتقال تجربیاتش به هنرمندان جوان اشتغال دارد و نمیتواند بنوازند!
این نوازنده برجسته در تشریح این اتفاق تلخ گفته است: «دکتری که کار ایمپلنت را روی دندانهای من انجام داد نمیدانست من آنها را برای چه کاری میخواهم. با انجام این عمل، لایهای روی فکم اضافه کرده که تمام فضای دهان من را گرفته است. سه، چهار سال پیش این اتفاق رخ داد و اکنون تنها از راه تدریس در دانشگاه و کلاس خصوصی امورات زندگی را میگذرانم.»
این نوازنده پیشکسوت همچنین با گله از وضعیت موجود تأکید دارد: «حقوق بازنشستگی وزارت ارشاد کفایت نمیکند و 180 هزار تومانی که مؤسسه هنرمندان پیشکسوت میدهد هم هزینه پول تاکسی من نیز نیست.»؛ تعبیری تلخ از کیفیت حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از برجستهترین هنرمندان این مملکت که متأسفانه محدود به چهرهای چون ناهید نیست و اغلب هنرمندان شرایط مشابهی را دارند.
آیا حقیقتاً باید یک هنرمند با چنین سطحی از توانایی و دستاوردها، از حداقلهای مالی در این سن محروم باشد و اگر از تدریس باز بماند، پشتوانه مالیِ حداقلی نداشته باشد؟ از آن تلختر، اینکه آیا هنرمندان نباید دستکم بتوانند از خدمات درمانی استاندارد و مطمئن برخوردار باشند تا ابزار جسمیِ بروز هنرشان در چرخه درمان از دست نرود؟ امروز بسیاری از بازیگران به چند دندان پزشک با دستمزدهای بالا مراجعه میکنند تا بیانشان در جریان ترمیم دندان آسیب نبیند اما سرنوشت دیگرانی که توانش را ندارند، بیشباهت به ناهید نیست.