مردی که دوستش را در جریان یک انتقامگیری به قتل رسانده بود، در انتظار برگزاری جلسه محاکمه بهسر میبرد.
به گزارش شرق، این پرونده از سال 94 و زمانی تشکیل شد که زنی به پلیس آگاهی رفت و خبر داد پسرش به نام مهرداد مفقود شده است. او گفت: مهرداد قرار بود گاوی را به یک گاوداری ببرد، ولی دیگر از او خبری نشد. چندینبار با موبایلش تماس گرفتم، ولی جواب نداد. بعد از آن هم گوشیاش خاموش شد.
مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند، اما ردی از مهرداد به دست نیاوردند. صاحب گاوداری که قرار بود مهرداد به آنجا برود در جریان تحقیقات گفت: مهرداد روز حادثه پیش من آمد و چنددقیقهای هم اینجا بود، ولی بعد از گاوداری رفت و من خبری از او ندارم.
چند روز بعد از شروع تحقیقات خبر رسید جنازه جوانی ناشناس پیدا شده است. کارآگاهان بعد از رؤیت جسد متوجه شدند متوفی همان مهرداد است. نوع ضربات و شواهد اولیه حکایت از آن داشت که این جوان خودزنی کرده است، باوجوداین جنازه برای بررسی بیشتر به پزشکیقانونی انتقال یافت و متخصصان به تحقیق درباره نوع جراحات پرداختند. آنها بعد از انجام آزمایشهای لازم اعلام کردند مهرداد برخلاف تصور اولیه، خودزنی نکرده، بلکه او را به قتل رساندهاند.
به اینترتیب تحقیقات وارد مرحلهای تازه شد و کارآگاهان که حدس میزدند این قتل به دلیل خصومت شخصی اتفاق افتاده، به تحقیق درباره دوستان و اطرافیان مقتول پرداختند تا اینکه فهمیدند او با یکی از دوستانش به نام جواد اختلافاتی داشت. جواد سابقه تحمل زندان را نیز داشت و همین موضوع سوءظن را نسبت به او بیشتر کرد.
جواد وقتی بازداشت شد و پشت میز بازجویی نشست، اتهام قتل را رد کرد و گفت: من و مهرداد از بچگی با هم دوست بودیم و هیچ اختلافی هم با یکدیگر نداشتیم. اصلا دلیلی نداشت که بخواهم او را به قتل برسانم.
ادعاهای متهم با کشفیات پلیس در تناقض بود، به همین دلیل بازجویی از او ادامه یافت تا اینکه بالاخره جواد در بنبست قرار گرفت و به کشتن دوستش اقرار کرد. او گفت: مهرداد به دختری علاقه داشت و با او دوست بود. آنها با هم در ارتباط بودند و من هم از این موضوع خبر داشتم تا اینکه یک روز وقتی مهرداد آن دختر را به خارج از شهر برده بود، با من تماس گرفت و پیشنهاد داد بهعنوان سارق مسلح به سراغ آنها بروم و دختر جوان را مورد آزار قرار بدهم. من نیز این پیشنهاد را قبول کردم و همین کار را انجام دادم، اما دختر از من شکایت کرد و دستگیر شدم. بعد از آن بهمدت سه سال در زندان بودم و در تمام این مدت از مهرداد کینه داشتم، چون او باعث شده بود این اتفاقات برایم بیفتد. در این مدت فکر میکردم چگونه از او انتقام بگیرم تا اینکه وقتی از زندان آزاد شدم، برای اجرای نقشهام تلاش کردم.
متهم ادامه داد: روز حادثه مهرداد را تعقیب کردم. او وارد یک گاوداری شد. در گوشهای منتظر ماندم. وقتی بیرون آمد و به محلی خلوت رسید، او را غافلگیر کردم و با چاقو ضرباتی را به وی زدم. بعد هم بلافاصله فرار کردم. من هیچ سرنخی از خودم بهجا نگذاشته بودم و هرگز تصور نمیکردم دستگیر شوم.
بازپرس جنایی بعد از تحقیق از این متهم برای او قرار مجرمیت صادر کرد و در ادامه کیفرخواست علیه جواد تنظیم شد. بنا بر این گزارش، متهم درحالحاضر در انتظار برگزاری جلسه دادگاه بهسر میبرد.