رضا رحیمی/ در ماههای اخیر دامنه جغرافیایی و موضوعی نا آرامیهای اجتماعی کشور در مقایسه با سالهای گذشته با افزایش قابل توجهی رو به رو و به اعتراضات فراوان مردمی بدل شد؛ اعتراضاتی که در برخی موارد به بحرانهای سیاسی و امنیتی نیز دامن زد و خسارتهای سنگینی را در ابعاد مختلف به کشور وارد کرد.
به گزارش «تابناک»، اگر تا همین چند سال پیش محور و علت بروز نا آرامی در نقاط مختلف کشور مسائل سیاسی و بعضاً نظامی بود، این بار موضوعات اجتماعی فراوانی وجود دارد که به بحرانهای گسترده بدل شده و خسارتهای سنگینی را متوجه امنیت کشور کرده است.
بحران آب، اشتغال جوانان، اعتیاد، فقر، تعویق در پرداخت حقوق و مزایایی کارکنان، مشکلات زیست محیطی، افزایش هزینههای زندگی، افزایش مشکلات اقتصادی، تصمیم گیریهای اشتباه مدیران سیاسی و... از جمله دلایلی است که در ماههای گذشته به بروز نا آرامیهای اجتماعی در نقاط مختلف کشور دامن زده است.
ناآرامیهای اخیر خوزستان که با محوریت بروز مشکل در تأمین آب شرب پیش آمد، اعتراضات گسترده کشاورزان شرق اصفهان، بروز اعتراضات شدید در شهر کازرون، اعتراض صنف کامیون داران، تجمع اعتراضی مالباختگان موسسات مالی و... را باید از جمله این نا آرامیهای اجتماعی دانست.
با توجه به اینکه در همه این اعتراضات پیش از بروز هر گونه مطالبه و اعتراض سیاسی، مسائل اجتماعی و مطالبات معیشتی مردم محور اعتراضات عنوان شد و در ادامه با سوء استفاده برخی عناصر و گروهکهای خاص به حاشیه رفت، بررسی این رخداد مهم و حساس از منظر اجتماعی قابل تأمل و مفید خواهد بود.
در این گفتگو تلاش شده است تا ریشههای بروز نا آرامیهای اجتماعی اخیر در گفتگو با دکتر مراد کاویانی راد، یکی از اساتید جغرافیای سیاسی و متخصصان مسائل امنیت کشور طرح و بررسی شود.
-آقای دکتر کاویانی راد، با سلام برای شروع نظر خودتان را در مورد بحرانهای اجتماعی و زمینههای شکل گیری آن بفرمایید؟
با سلام به شما، بحران اجتماعی وضعیتی است که طی آن انسجام و انتظام اجتماعی متأثر از ناکارآمدی ساختارها با اختلال و آشفتگی همراه شود. در چنین شرایطی جامعه نسبت به سرنوشت خود دچار هراس و تشویش است و آینده را مبهم میبیند.
گسترش و فراگیری فقر، بیکاری، حاشیه نشینی، شکاف مرکز پیرامون و دهها معضل دیگر از انواع بحرانهای اجتماعی به شمار میروند. این بحرانها عمدتاً برآیند ناکارآمدی ساختارها، افت مشروعیت نظامهای سیاسی، شکاف میان خواستهها با توانمندیها، ناهماهنگی و ناهمسویی نخبگان در اداره کشور طی یک بازه زمانی طولانی مدت است که گاه یکباره سر بر میآورند. از این رو، بحران اجتماعی محصول ناکارآیی ساختارهایی است که از تأمین مطالبات جامعه ناتوان نشان داده اند و این ناتوانی هر روز گستردگی بیشتری مییابد و جامعه نسبت به آنها به شدت احساس ناامنی و بی آیندگی میکند.
-شما سیر تحول نارضایتیهای اجتماعی کشورمان را چگونه میبینید، به نظر شما این اعتراضات ریشه در گذشته ندارد؟
اگر منظور شما وضعیت موجود امروز است، نارضایتی موجود دقیقاً محصول انباشت ناکارآمدیهای چند دههای است که طی آن ساختارها از تأمین مطالبات جامعه درمانده نشان داده است. هر چند جامعه یا دست کم بخشهایی از جامعه در قالب حاشیه نشینان، دانشجویان و جریانهای سیاسی طی این مدت بارها نارضایتی خود را در اشکال مختلف حضور خیابانی یا حمایت از جریانهای سیاسی رقیب در زمانههای انتخابات نشان داده است.
از دیگر سو مسئولان یا ناتوان از درک ریشه این نارضایتیها نشان داده و آنها را به آشوبگران و فتنه گران ربط داده یا با نوعی فرافکنی ریشه آنها را به خارج از کشور ربط داده است.
به طور مشخص، حوادث دی ماه سال گذشته که با آن سرعت گسترش یافت، نقطه عطفی در سیر نارضایتیهای اجتماعی امروز کشور است. حوادثی که ریشه در غم نان، معیشت و اشتغال در جامعه داشت. حضور خیابانی که هر چند با ربط دادن آن به بیگانگان سرکوب شد، اما مسئله همچنان پا برجاست و امروزه گستردگی بیشتری یافته است و افزون بر مسائل یاد شده، بحرانهای زیست محیطی به ویژه کمبود آب در تشدید و گستردگی نارضایتیها بسیار اثرگذار ظاهر شده است.
- روندها نشان میدهد که اعتراضات در حال تغییر مسیر از سیاسی به اجتماعی است، شما محور اعتراضات کنونی را سیاسی میبینید یا اجتماعی؟
چنانچه خواست و شعارهای معترضان مبنای تحلیل قرار بگیرد حقیقتاً طیفی از مسائل اقتصادی، معیشتی، سیاسی و زیست محیطی را پوشش میدهد. شاید یکی از دلایل آن را بتوان به هزینه فایده حضور خیابانی معترضان ربط داد.
بدین معنا که چنانچه رنگ و بوی کمتر سیاسی به مطالبات خود بدهند هزینه کمتری پرداخت خواهند کرد. از دیگر سو، شعارهای دی ماه نشان داد مردم به جریانهای سیاسی موجود اعتمادی ندارند، زیرا احساس میکنند آنها در تأمین مطالباتشان ناتوان و دچار فساد هستند. به نظرم در سیر تحول مردم سالاری در ایران اتفاق خوبی نسیت و نوعی عقب گرد و افت مطالبه به حساب میآید و نشان میدهد جامعه غم بقا دارد تا تعالی. چنین جامعهای نمیتواند به پیشرفت، توسعه و رفاه بیاندیشد.
-اعتراضاتی که به آن اشاره کردیم، اثرات نامطلوبی بر روی امنیت گذاشته و بیم آن میرود که دامنه این اثرات بیشتر شود. نظر شما در این باره چیست؟
امنیت ملی و ثبات سیاسی کشور از متغییرهای مختلف داخلی و خارجی اثر میپذیرد. با این حال، شیوه مواجه مسئولان نظام با این رخدادها نقش مؤثری در ثبات و امنیت کشور خواهد داشت. شیوه مواجه تابعی از این واقعیت است که ریشه این معضلات را باید در درون کشور جست.
طی چند سال اخیر اخبار مربوط به رانت، فساد و اختلاسهای کلان، امید به اصلاح وضع موجود را از جامعه گرفته است. به یاد داشته باشیم اشتغال، درآمد و امید به آینده انسانها را تا حد زیادی محافظه کار بار میآورد.
امروزه خیل گسترده جوانان بیکاری تحصیل کرده که چیزی برای از دست دادن و امید چندانی هم به اصلاح وضع موجود ندارند، خود بزرگترین عامل بی ثباتی و نا امنی کشور است. طبعاٌ اگر برای این وضعیت، راهکاریابی نشود امنیت و ثبات کشور خدشه پذیر خواهد شد.
-در این مسیر نگران کننده، شما تصور و برداشت مدیران سیاسی و اجرایی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
چنانچه مواضع مدیران دست کم از دی ماه تا به امروز مبنای تحلیل ما باشد واقعیت آن است که همه آنها پذیرفته اند که کشور دچار بحران است و تداوم این روند زمینه بی ثباتی کشور را فراهم میکند، اما تفاوت بسیاری در تحلیلهای آنها دیده میشود.
برای نمونه جماعتی ریشه آنها را به ناکارآمدی و بی تدبیری دولتهای پیشین ربط میدهند، عدهای آن را به مداخله قدرتهای بیگانه ربط میدهند و عدهای نیز به انتقاد از جریانهای سیاسی رقیب روی آورده اند. با این حال، کم نیستند کسانی که برداشت منطقی تری از وضع موجود دارند و راهکارهایی هم برای برون رفت از وضع موجود در قالب مبارزه با فساد و شفاف سازی سر میدهند.
-از حوصلهای که به خرج دادید و پاسخگوی سوالات ما شدید، سپاسگزارم. به عنوان سئوال پایانی نظر خود را در مورد راهکارهای برون رفت از بحرانهای به وجود آمده بفرمایید؟
چنانچه قرار باشد آن تحلیلی از حوادث دی ماه سال گذشته مبنای مدیریت و واکنش مسولان در برابر نارضایتیهای موجود قرار بگیرد که ریشه این نارضایتیها در خارج از کشور است به بی راهه خواهیم رفت و بر ابعاد و هزینه این وضعیت افزوده خواهد شد.
بر اساس برآورهای موجود نزدک به ۳۵۰ شهر کشور امسال تنش آبی خواهند داشت که قطعا مسئله آب این توانایی را دارد که حلقه وصل انواع نارضایتیها قرار بگیرد و گسترده شود.
وضعیت موجود کشور در کلیت خود برآیند وضعیتی است که ما در ژئوپلیتیک از آن با عنوان «درهمتنیدگی مقیاس ها» یاد میکنیم. بدین معنا که در مقیاس داخلی ناکارآمدی ساختار و فساد فزاینده، در مقیاس منطقهای فشارهای فزاینده عربستان و اسراییل و در مقیاس جهانی خروج ایالات متحده از برجام و تشدید تحریمها به گستردگی بحرانهای اجتماعی دامن خواهد زد.
طبعاً راهکاریابی آن دست کم در کوتاه مدت دشوار است، اما آینده ایران در قالب هبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی کشور حکم میکند که در قالب یک بسته و برنامه متعامل فراگیر، متناسب با مقیاسهای که گفتم برای خروج از وضع موجود، حرکت کنیم.
در پایان یادمان باشد که «ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود، رنج دوران برده ایم، ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود، خون دلها خورده ایم»