پس از کسالت دوباره جمشید مشایخی و بستری شدنِ این هنرمند پیشکسوت کشورمان در بیمارستان، شماری از چهرهها از جمله محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهور ایران به دیدار او رفتند و این بار نیز دوربینها دست به کار شدند و عکسهایی از این دیدارها منتشر شدند؛ اتفاقی که با وجود نقدهای مکرر به اشتباه بودنِ چنین رفتاری همچنان در حال تکرار است و بیش از آنکه برای عیادتکنندگان افزایش مقبولیت در پی داشته باشد، ملامت افکارعمومی را به دنبال دارد.
به گزارش «تابناک»؛ جمشید مشایخی، هنرمند برجسته سینما و تئاتر ایران که با کهولت سن و عوارض ناشی از آن روبه روست، دوباره در بیمارستان بستری شده و قاعده مرسوم این است که هنرمندان و دیگر چهرهها از جمله برخی مسئولین به ملاقاتش بروند و برای عبور این هنرمند از این دوران سخت با او همدلی کنند. مشکل از آنجا آغاز میشود که تصاویری از این حضورها در فضای عمومی منتشر میشود و در بسیاری از اوقات منتشرکنندگان این تصاویر یا خود این چهرهها و یا عواملشان هستند.
به نمایش درآمدن چهره نحیف عباس کیارستمی در حالی که وزیر بهداشت و درمان پزشکی در حال دست دادن با پزشک متخلف در این پرونده بود، دردآورترین و ماجرای عکس عباس جدیدی در کنار بستر منصور پورحیدری که تأکید کرد قرار نبوده منتشر شود، شوخطبعانهترین این موارد است. در تازهترین نمونه بر بالین جمشید مشایخی، تصاویر محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور و شماری از هنرمندان ثبت و در فضای مجازی منتشر شده است؛ تصاویری که انتشارش با نقدهایی در فضای مجازی همراه شده است.
در همین ارتباط سام مشایخی فرزند جمشید مشایخی گفته است: «پدر من همیشه برای میهمان احترام قائل است و مقید به ظاهری آراسته در برخورد با دیگران است. او همیشه معروف بوده به خوش لباسی و آراستگی، اطمینان دارم خود او هم دوست ندارد که دیگران او را در این شرایط ببینند. برای من جمشید مشایخی پیش از اینکه بازیگر باشد پدر است و قلباً از دیدن این تصاویر ناراحت هستم. نکته تلخ این عکس نگاه پدرم به چشمهای ملاقات کنندگانش است در حالی که چشم آنها به دوربین دوخته شده است. اگر دوستش دارید عکس را بگیرید و به یادگار برای خودتان نگه دارید چه لزومی دارد که آن را بازنشر کنید.»
روند ثبت تصویر با بیماران و حتی پیکر جانباختگان تازگی ندارد اما در سالهای اخیر حساسیت به این موضوع افزایش یافته است. در چنین موقعیتهایی، بیمار یا خانواده او معمولاً ترجیح میدهند از مواجهه جدی با عیادتکنندگان پرهیز و مراعاتشان را در حین ثبت تصویر کنند. حتی این ثبت تصویر نیز به زعم برخی ناظران فاقد ایراد است؛ اما اینکه یک چهره در آن وضعیت نامطلوب به تصویر کشیده شود، کار اخلاقی و پذیرفته نیست و قطعاً نمیتوان با هیچ استدلالی از آن دفاع متقنی داشت.
شاید بیان اینکه چهرههایی که در این زمینه چنین اقداماتی میکنند و اکنون در ماجرای جمشید مشایخی برجسته شدهاند، با هدف افزایش مقبولیت عمومی چنین کاری میکنند، نیتخوانی باشد؛ اما بدون تردید، افکارعمومی آنهایی را که در این قابها کنار مشاهیر بیمار نقش بستهاند، ملامت میکند و در واقع چنین حرکتهایی اثر عکس دارد. تصور میشد پس از تخریب شدید عباس جدیدی در ماجرای مرحوم پورحیدری، چنین اتفاقاتی توسط دیگر چهرهها تکرار نشود؛ اما ظاهراً بخشی از چهرهها به ناپسند بودنِ آن پی نبردهاند.
ای کاش چهرهها با درک تبعات منفی که این رفتارشان بر خود و فضای افکارعمومی میگذارد، دوربینهایشان را دست کم بر بالین چهرههایی چون جمشید مشایخی غلاف کنند و حتی اگر همراهیشان با چنین هنرمندانی را ثبت کردند، آن را برای خاطرات شخصیشان نگه دارند و به شکل عمومی منتشر نکنند. بدون شک این رفتارها از سوی هنرمند در بستر نیز به عنوان نمایش تلقی میشود و نباید به بیمار خرده گرفت که به نیت پاک عیادتکنندگان شک کند.
هرچند عدهای این رفتارها را صرفاً بدسلیقگی قلمداد کردهاند، با کمی تأمل میتوان درک کرد که موضوع فراتر از این است و اکنون درباره ترویج یک رفتار صحبت میکنیم که طبیعتاً مخاطبان این هنرمندان نیز به آن روی میآورند. اشخاصی که حین تشییع پیکر ناصر ملک مطیعی، زیر تابوت او رفته و سلفی میگرفتند، الگویشان امثال همین چهرهها هستند که تصاویرشان را به یک بیمار منتشر میکنند؛ بنابراین آنچه درباره مشایخی رخ داده را نباید صرفاً به او محدود کرد و میبایست نگران تکثیر این الگو بود و به همین دلیل آن را متوقف کرد.