این روزها مردم ایران بیش از هر زمانی بدگمان شدهاند و روز به روز بر دامنه این بدگمانی افزوده می شود. بدگمان به برخی دولتمردان، بدگمان به تصمیمات سیاسی، بدگمان به مذاکره و بدتر از همه بدگمان به خودشان!
به گزارش «تابناک»؛ بخش عمدهای از این بدگمانی ها و سوء ظن ها ناشی از بحران ها و مسائل انباشته شده و حل نشده در جامعه است. در واقع، جامعه بیش از هر زمانی نسبت به برخی دولتمردان و تصمیمات آن ها دچار سوء ظن شده که این مسأله یک پیامد جدی سیاسی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت و آن هم افزایش شکاف میان دولت و ملت خواهد بود.
این افزایش شکاف به دنبال خود کاهش قدرت اقناع افکار عمومی از سوی دولتمردان را به دنبال خواهد داشت؛ مسأله ای که به مرور منجر به از دست رفتن پشتوانه عمومی برخی دولتمردان و وارونه شدن دستاوردها خواهد شد.
در واقع در شرایطی که دولتمردان بیش از هر زمانی به دستاوردهای بزرگ و کوچک برای امیدوار نگه داشتن جامعه به آینده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور نیازمند هستند، از یک سو، به دنبال ایجاد دستاورد هستند و از طرفی نیز با دستان خود و با بی توجهی به افکار عمومی آن دستاورد را از بین می برند و یا بدتر آنکه آن دستاورد را به یک عامل ایجاد بدگمانی در جامعه تبدیل می کنند.
برای نمونه، همین ماجرای رژیم حقوقی دریای خزر آنچنان موجی از بدگمانی را در جامعه ایجاد کرده که اگر دستاوری هم داشته باشد، کامل تحت الشعاع نگاه منفی جامعه قرار گرفته است. طبق اظهارات بسیاری از کارشناسان حوزه اوراسیا و دریای خزر، رژیم حقوقی این دریا، در کنار تهدیداتی که برای ایران می تواند به همراه داشته باشد، فرصت های نیز در پی خواهد داشت و تحدید حدودی هم صورت نگرفته و به بعد موکول شده است.
قصد ندارم، اظهارنظر قاطعی را در مورد دستاوردها و یا نقاط ضعف رژیم حقوقی دریای خزر برای ایران ارائه کنم و این مهم را به کارشناسان این حوزه واگذار می کنیم، بلکه هدف بیش از هر چیز نقد دستگاه اطلاع رسانی و رسانه ای وزارت خارجه است که در سالیان اخیر دستاوردهای دستگاه دیپلماسی را به شدت خدشه دار کرده است.
هم اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا بخش مربوط به دیپلماسی رسانه ای وزارت امور خارجه تلاشی برای اقناع افکار عمومی پیش از امضای کنوانسیون مروبط به رژیم حقوقی دریای خزر به خرج نداد؟
چرا در حالی که می توانست از ظرفیت کارشناسان این حوزه برای رفع بدگمانی های جامعه بهره گیرد، آنها را نادیده گرفت و بالعکس، آن ها را در مقابل خود و دستاوردهای مذاکره کنندگان قرار داد؟
جامعه خواسته یا ناخواسته، درست یا نادرست حق دارد نسبت به خزر و مسائل آن بدگمان شود، چون عزمی از سوی دستگاه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه برای مدیریت و اقناع افکار عمومی دیده نمی شود و در مقابل بی بی سی فارسی از طریق مصاحبه با یک کارشناس روس همه افکار عمومی را علیه این رژیم حقوقی امضا شده بسیج می کند.
در اوضاع کنونی، هر تلاشی برای اقناع افکار عمومی شکست خواهد خورد. به این دلیل که به آن جهت داده شد و از نظر بیشتر افراد جامعه خزر فروخته شد و ایران همه چیز را از دست داده است، حال آنکه به گفته کارشناسان برجسته این حوزه، نه تنها چیزی داده نشده، بلکه امتیازاتی هم گرفته شده و مسائل مورد اختلاف از جمله تحدید حدود (میزان سهم و حق هر کشور) به آینده موکول شده است!
به نظر می رسد، کار از کار گذشته است و هرگونه توضیح دقیق و مبتنی بر سندی از سوی کارشناسان دیگر نمی تواند افکار عمومی را با خود همراه سازد که مقصر این ماجرا، جایی جز مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت خارجه نمی تواند باشد.
در ماجرای برجام نیز همین انفعال را از مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امور خارجه شاهد بودیم؛ مرکزی که نه قادر بود به نقدهای هرچند ضعیف کارشناسان به درستی پاسخ دهد و نه تلاشی برای اقناع افکار عمومی به خرج داد.
حاصل و نتیجه این رویکرد انفعالی، نه تنها به باد رفتن دستاوردهای دستگاه دیپلماسی خواهد بود، بلکه منجر به بدگمان شدن جامعه به تصمیمات کلان و راهبردی دولت و حاکمیت خواهد شد.
پی نوشت اول: اکثریت جامعه ایرانی در حال حاضر خود را در مقام متخصص و کارشناس خزر و مسائل آن می بینند به این دلیل که مراجع رسمی و از جمله مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امور خارجه پاسخ به موقع و مناسبی به دغدغه های جامعه در مورد خزر نداده است!
پی نوشت دوم: هرگونه تلاش منفعلانه و دیرهنگامی برای اقناع افکار عمومی نتیجه عکس خواهد داشت.
پی نوشت سوم: جامعه به بیانیه های رسمی نهادهای دولتی بی اعتماد شده است؛ به همین جهت، کارشناسان مرجع مورد اعتمادی هستند که می توان با توجه کردن به نظراتشان و مراجعه کردن به آن ها، جامعه را کمی از بدگمانی خارج کرد!
پی نوشت چهارم: برای آگاهی درست و دقیق از ابعاد مختلف کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر توصیه می شود مطلب «دریای خزر:دشمن دانا و دوست نادان!» را بخوانید.